همسايه آزاري يكي ازعلائم هنگام ظهور حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه)
از امام صادق(ع) در رابطه با اوضــاع نابسامان وفــراگيري فســاد در اجتمـاع هنگام ظهور حجت 7نقل شده كه ايشان فرمودند: آيا ندانستهاى كه هر كه چشم به راه دولت ما باشد و بر آزار و ترسى كه مىبيند شكيبائى ورزد فرداى قيامت در زمره ما محشور گردد پس هر گاه ديدى كه حق مرده و (حقجويان و) اهل حق از ميان رفتند و ديدى كه ستم همه شهرها را فرا گرفته، و ديدى كه (دستورات) قرآن كهنه شده و چيزهائى كه در آن نيست در آن پديد شده، و (آيات آن) طبق دلخواه توجيه شده، و ديدى كه آئين زير و رو گشته چنانچه آب زير و رو شود، و ديدى كه اهل باطل بر اهل حق بزرگى جويند، و ديدى كه شر و بدى آشكار است و از او نهى نشود و هر كه بد كند او را معذور دانند، و ديدى كه بزهكارى آشكار گرديده، و مردان به مردان و زنان به زنان اكتفا كنند، و ديدى كه شخص مؤمن مهر بر لب زده و سخنش را نپذيرند، و ديدى كه شخص فاسق دروغ گويد و كسى دروغ و افترايش را بر او باز نگرداند، و ديدى كه (بچه) كوچك (مرد) بزرگ را خوار شمارد، و ديدى كه قطع رحم كنند، و ديدى هر كه را به كار بد بستايند خندان گردد و سخن گوينده را به او باز نگرداند و ديدى كه پسر بچه همان كند كه زنان كنند، و ديدى كه زنان با زنان تزويج كنند، و ديدى كه مدح و ثنا (و تملق و چاپلوسى) بسيار گردد، و ديدى كه مرد مال خود را در غير راه اطاعت خدا خرج كند و كسى از كار او جلوگيرى نكند و دستش را نگيرند، و ديدى كه چون شخصى كوشش مؤمن را (در اطاعت خدا) بيند از كوشش او بخدا پناه برد، و ديدى كه همسايه همسايه آزارى كند و مانعى براى او در اين كار نيست، و ديدى كه كافر خوشحال است از آنچه در مؤمن مىبيند و شاد است از اينكه در روى زمين فساد و تباهى ومورد خشم خداى عز و جل خرج شود، و ديدى كه زمامداران به كافران نزديك شوند و از خوبان دورى گزينند، و ديدى كه فرمانروايان در داورى رشوه گيرند، و ديدى كه حكومت و فرمانروائى در مزايده قرار گيرد، و ديدى كه خويشاوندان محرم را نكاح كنند و به همان ها اكتفا كنند، و ديدى كه به صرف تهمت و سوء ظن مردم را بكشند، و درباره استفاده از مرد نر غيرتورزى شود و جان و مال سر اين كار دهند، و ديدى كه مرد براى آميزش با زنان مورد سرزنش قرار گيرد (و به اصطلاح روز، هم جنس بازى مد شود) و ديدى كه مرد از كسب زنش از هرزگى نان ميخورد، آن را ميداند و به آن تن ميدهد، و ديدى كه زن بر مرد خود مسلط شود و كارى را كه مرد نميخواهد انجام دهد و به شوهر خود خرجى ميدهد، و ديدى كه مرد زن و كنيزش را (براى زنا) كرايه ميدهد، و به خوراك و نوشيدنى پستى تن در ميدهد، و ديدى كه سوگندهاى به ناحق به نام خدا بسيار گردد، و قمار بازى آشكارا شود، و شراب را بدون مانع علناً بفروشند، و ديدى زنان خود را در اختيار كافران گذارند و ديدى ساز و ضرب علنى گردد و بر سر كوى و بازار آشكارا زنند و كسى از آن جلوگيرى نكند و كسى جرأت جلوگيرى آن را ندارد، و ديدى مردم شريف را خوار كند كسى كه مردم از تسلط و قدرتش ترس دارند، و ديدى كه نزديكترين مردم به فرمانروايان كسى است كه به دشنام گوئى ما خانواده ستايش شود، و ديدى هر كس ما را دوست دارد دروغگويش دانند و شهادتش را نپذيرند، و ديدى بر سر گفتن حرف زور و ناحق مردم با همديگر رقابت كنند، و ديدى كه شنيدن قرآن بر مردم سنگين و گران آيد و در عوض شنيدن چيزهاى ناروا براى آنها آسان و مطلوب است، و ديدى كه همسايه، همسايه را گرامى دارد از ترس زبانش، و ديدى حدود خدا تعطيل شده و در آن طبق دلخواه خود عمل كنند، و ديدى كه مساجد طلاكارى و نقاشى شود، و ديدى راستگوترين مرد پيش آنها كسى است كه به دروغ افتراء بندد»اين روايت بسيار طولاني است وبقيه روايت در اين بحث نمي گنجد.[1]