تفاوتهاي اسراف و تبذير از لحاظ اقتصادي و اجتماعي
الف) زماني كه مال در غير مورد احتياج و نياز خرج شود تبذير گويند؛ امّا اسراف، به زيادهروي و ريخت و پاشهاي غيرمنطقي در زمان مورد احتياج گفته ميشود. خداوند متعال در قرآن كريم در مورد تبذيركنندگان ميفرمايد:
«إنَّ المُبذِرينَ كانوا أخوان الشَّياطين»[1]
تبذيركنندگان برادران شيطان هستند.
در اين آيه تبذيركنندگان را به برادران شيطان تشبيه كرده است گويي ميخواهد بگويد كه تبذيركنندگان درباره نعمتهايي كه خداوند به آنها اعطا كرده است همان عملي را مرتكب ميشوند كه شياطين انجام ميدهند.[2] خداوند به انسان قواي سعادت آفريني اعطاء فرموده است كه اگر به جا و در مورد خودش به كار برده شود؛ انسانها به سعادت واقعي و كمال شايسته انساني نايل ميشوند. اما شياطين آن نيروهاي مفيد و ثمربخش را از مسير صحيح خارج ميكنند و در راه گناه و تباهي و ناپاكي به كار ميگيرند. تبذيركنندگان در مورد نعمتهاي خداوند به مردم همان عملي را انجام ميدهند كه شياطين درباره نيروهاي انساني انجام ميدهد. تبذيركنندگان به زندگي دنيوي و رفاه مادي مردم زيان وارد ميكنند و به كمال روحاني و سعادت انساني ضرر ميرسانند.
قرآن كريم اسرافكنندگان را مفسدين فيالارض خوانده و در رابطة آنها ميفرمايد:
«وَ لا تُطيعُوا أَمْرَ الْمُسْرفينَ* الَّذينَ يُفْسِدُونَ فِي الارضِ و لا يُصْلِحُون»[3]
و فرمان مسرفان را اطاعت نكنيد* همانها كه در زمين فساد ميكنند و اصلاح نميكنند.
مي دانيم كه اسراف همان تجاوز از حدّ قانون آفرينش و قانون تشريع است . اين نيز روشن و واضح است كه در يك نظام صحيح هرگونه تجاوز از حدّ، موجب فساد و از هم گسيختگي ميباشد، به تعبير ديگر سرچشمه فساد اسراف است.[4]
ب) اسراف معناي فراگيري دارد شاملهرگونه انحراف(چه اعتقادي، چه اخلاقي، اقتصادي و…)
ميشود؛ اما تبذير در امور مالي و اقتصادي بيشتر به كار برده ميشود و به ندرت در موارد ديگر به كار ميرود
ج) اسراف گاه به زيادهروي در انجام دادن عمل مباحي اطلاق ميشود؛ مانند زيادهروي در خوردن و آشاميدن كه اصل آن تا حد نياز جايز - بلكه مطلوب نيز هست- گاه به خصوص مصارف نابجا و ناشايست، هر چند اندك باشد؛ مانند دور ريختن مواد غذايي كه ارتكاب آن حتّي به ميزان كم نيز جايز نميباشد. بنابراين مصاديق آن را ميتوان از هر نوع كمي و كيفي تلقي كرد؛ امّا تبذير غالباً به صورت كيفي و در خصوص مصارف ناشايست تحقق مييابد؛ به طور مثال فردي به شخصي انفاق ميكند تا به وسيله آن حرامي را مرتكب ميشود پس تبذير برخلاف اسراف، هيچگاه براي بيان زيادهروي در امور خير- چون انفاق- به كار نرفته است.[5]