مرز اسراف
نظريه تنوّع مال و ثروت و گوناگوني راههاي مصرف، ميانهروي يا اسراف نيز به همان نسبت نِمود پيدا كرده و در زمانها و مكانهاي مختلف، تغيير مييابد آنچه قدر مشترك ميان اقسام ثروت است و مرز ميانهروي و اسراف را تعيين ميكند شش مورد است كه به طور مختصر بيان ميكنيم.
1- اتلاف؛
2- درماندگي؛
3- شأن و لياقت؛
4- نياز و كفاف؛
5- زيان به بدن؛
1- اتلاف
اگر مصرف به اتلاف و تضييع، منجر شود اسراف است. امام صادق (ع) ميفرمايند:
«… إنّما الاسرافُ فيما اُتْلِفَ المالُ…»[2]
اسراف در جايي است كه مال، تلف ميشود.
ضايع كردن مال، هر چند كم باشد، اسراف است از اين رو دور انداختن هسته ميوه در جايي كه قابل استفاده باشد، دور ريختن غذا و نان و لباس و… كه قابل استفاده خود يا ديگري است، زيادهروي در مصرف آب، هنگام وضو گرفتن و مانند آن اسراف است و در غير اين، اسراف محسوب نميشود. به طور مثال، درباره پوشاك حديث داريم كه اگر لباس كار و خانه يكي باشد، اسراف است چون سبب ميشود لباس زود از بين برود ولي داشتن چندين لباس به خاطر حفظ و نگهداري آنها مجاز و پسنديده است.[3]
2- درماندگي
يكي ديگر از مرزهاي اسراف درماندگي است، قرآن اين مرز را درباره انفاق بيان كرده است ميفرمايد:
«… وَ لا يَبْسُطْها كُلَّ البَسطِ فَتَقْعُدَ ملوماً محسوراً»[4]
بذل و بخشش زياد، انسان را درمانده كرده و از فعاليت و ضروريات زندگي باز ميدارد، پس اگر انفاق، بذل، ايثار، … سبب درماندگي و ناراحتي و فشار بر خود يا فرزندان گردد و نظام خانوادگي را به خطر اندازد، اسراف و ناپسند بوده و اگر به اين حدّ نرسد، پسنديده است.[5]
3- شأن و لياقت
اگر انسان در زندگي، چيزهايي تهيه كند، يا اموال خود را در مواردي خرج كند كه لايق شأن او نيست مسرف شمرده ميشود. بنابراين بيشتر وسايل تجمّلي زندگي -كه اغلب مردم به آن مبتلا هستند- مردم كه شأن و لياقت آنها نباشد اسراف محسوب ميگردد و باعث قرض و پريشاني فكر آنها نيز ميشود.[6]
4- نياز و كفاف
اگر انسان بيش از حد نياز و كفاف خود مصرف نمايد، اسراف محسوب ميشود.[7] علي (ع) ميفرمايند:
آنچه بيش از حدّ كفاف باشد، اسراف است (مانند ساختن مسكن بيش از حدّ نياز).
بنابراين، مصرف مال در راهرفع نيازمنديهايزندگيبه قدر نياز وكفاف،اسرافشمرده نميشود.
5- زيان به بدن
اگر مصرف به حدّي رسيد كه موجب ضرر رسيدن به بدن شد، اسراف شمرده ميشود.[9] امام صادق (ع) در اين باره ميفرمايند:
«ليس فيما أَصْلَحَ الْبَدَنَ إسرافٌ… إنّما الاسرافُ فيما… أضَرَّ بالبَدِنِ»[10]
در چيزهايي كه بدن را اصلاح ميكند، اسراف نيست، بلكه اسراف در جايي است كه به بدن زيان برساند.
6- نافرماني خدا
مقدار مال و نيرويي كه صرف نافرماني و معصيت خدا ميشود، اسراف محسوب ميشود، هر چند كم باشد.
امام صادق (ع) ميفرمايند:
«كسي كه در غير طاعت خداوند، تبذيركننده است و كسي كه در راه خدا خرجكندميانهرو است.»[11]
پيش از اين گفته شد حدّ در مورد مصارف شخصي و انفاقات امري است بسته به اعتبار فرعي و دوري بر همين اساس وضعيت افراد نسبت به هم در اين مورد متفاوت است به عبارت ديگر كه عُرف اجتماعي براي مصارف شخصي و خانواده تعيين ميكند، دربارة همة اشخاص يكسان و يكنواخت نيست بلكه به اندازه تفاوتهاي الهي و موقعيتهاي اجتماعي افراد مختلف است لذا ممكن است مصرف مقدار معيني از مال در مورد شخصي اسراف باشد در حالي كه مصرف همان مقدار در آن مورد براي شخصي ديگر كه از شرايط مالي و موقعيت اجتماعي برخوردار است اسراف نباشد.[12]
اما قانون شرعي و يا حدّي كه بر اساس موازين عقلي تعيين و تحرير ميشود در هر شرايطي و
نسبت به هر شخصي يكنواخت و ثابت است و با اختلافات حال و شرايط زماني و اجتماعي مصرفكننده تفاوت پيدا نميكند بدين معني كه خرج مال در راه گناه به هر اندازه هر كس در همه زمانها و مكانها اسراف و حرام است همچنان كه اتلاف و ضايع كردن ثروت به هر مقدار و با هر موقعيت اقتصادي و اجتماعي مصداقي از اسراف خواهد بود.