نشانه هاي همسايه ي بد
همسایه بد، که به همسایهآزاری مبادرت میکند نشانههایی دارد که در زیر به برخی از آنها میپردازیم:
1 از خوشي همسايه ناراحت واز ناراحتي همسايه خوشحال
در روايتي از پيامبر بزرگ اسلام حضرت محمّد6در توصيف همسايه ي بد اينگونه داريم كه فرموده اند: (مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَيْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَيْلِ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْ جَارِ سَوْءٍ فِي دَارِ إِقَامَةٍ تَرَاكَ عَيْنَاهُ وَ يَرْعَاكَ قَلْبُهُ إِنْ رَآكَ بِخَيْرٍ سَاءَهُ وَ إِنْ رَآكَ بِشَرٍّ سَرَّه) (پيامبر 6همواره از همسايه ي بد به خدا پناه مي بردند همسايه اي كه چشمانش تو را ببيند و قلبش مراقب توست اگر تو را در خوشي ببيند ناراحت شود و اگر تو را در سختي ببيند خوشحال و شادمان گردد[1] )
2 افشاء بدي همسايه و اخفاء خوبي او
در حديثي از امام باقر 7يكي از چيزهايي كه كمر انسان را مي شكند همسايه ي بدي است كه
خوبي همســايه را اظهار نمي كنــد ولي تا بدي از همسايه ي خود ببيند اظهار مي كند. امام باقر 7 مي فرمايد:«يكي از چيزهايي كه كمر آدمي را مي شكند همسايه ي بد است،اگر از انسان خوبي بيند اظهار نمي كند واگر بدي ديد فاش مي سازد.»[2]
3 تجاوز كردن به ملك همسايه
غصب آن است كه انسان از روي ظلم بر مال يا حق كسي مسلط شود، واين يكي از گناهان بزرگ است كه اگر كسي انجام دهد، در قيامت به عذاب سخت گرفتار مي شود، از حضرت پيامبر6روايت شده است كه (قال : وَ مَنْ خَانَ جَارَهُ شِبْراً مِنَ الْأَرْضِ جَعَلَهُ اللَّهُ طَوْقاً فِي عُنُقِهِ مِنْ تُخُومِ الْأَرْضِ السَّابِعَةِ حَتَّى يَلْقَى اللَّهَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مُطَوَّقاً إِلَّا أَنْ يَتُوبَ وَ يَرْجِعَ )( خداوند به پيامبر 6 فرمود: هر كس زمين همسايه ي خويش را به قدر يك وجب غاصبانه تصرف كند در روز قيامت آن را تا هفتمين طبقه ي زمين چون طوقي از آتش بر گردن او مي پيچد مگر اينكه توبه كند وبازگردد.)[3]
حتي در مورد گناه سرقت از خانه ي همسايه خوب است كه بدانيم گناهش بزرگتر از سرقت فرد از ده منزل است. همانطور كه پيامبر 6 فرموده اند: «سرقت كردن مرد از ده منزل آسان تر است از سرقت نمودن از خانه ي همسايه اش است.» [4]
4 بي عفتي با همسايه
جرم بي عفتي بسيار زياد است و از گناهان كبيره شمرده شده كه اين گناه با همسايگان از زشتي
و جرم بيشتري برخوردار است و اين فقط به جهت حفظ حرمت همسايه داري مي باشد و از اين گذشته آثار سوء آن دامنگير خود انسان و خانواده ي او مي شود. چنانكه پيامبر 6فرمودند: (لِأَنَّ يَزنَي الرَّجُلُ بِعَشْرَةِ نِسْوَه خَيرٌ لَه مِن أَنْ يَزنَي بِاِمرَأَةِ جارِهِ، وَلِأَنَّ يَسرُقُ الرَّجُلُ مِن عَشْرَةِ أَبْيَاتٍ أَيْسَرَلَهُ مِن أَنْ يَسْرُقُ مِن بَيتِ جَارِهِ ) «اينكه مرد با ده زن زنا كند گناه آن كمتر است تا با زن همسايه خويش زنا كند واين مرد كه از ده خانه دزدي كند براي وي آسان است تا از خانه همسايه خويش بدزدد » [5]و در جاي ديگر فرمودند: ( الزَّانِي بِحَليِلَة جَارَهُ لَايَنظُرُاللهُ الَيهِ يَومَ القيامةِ وَ لَايُزَكّيِهِ وَيَقُولُ له: أَُدخُلُ النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِين ) (آنكه بازن همسايه خود زنا كند روز قيامت خدا به او ننگرد و او را پاك نكند و بدو گويد با جهنميان به جهنم برو.)[6] در حديثي از امام حسن عسكري7به نقل از پيامبر6 مي بينيم كه كسي كه طمع به ناموس همسايه خود داشته باشد را از شيعيان خود نمي دانند (َ قَالَ الْإِمَامُ العَسْكَري7قَالَ رَجُلٌ لِرَسُولِ اللَّهِ 6[يَا رَسُولَ اللَّهِ] فُلَانٌ يَنْظُرُ إِلَى حَرَمِ جَارِهِفَإِنْ أَمْكَنَهُ مُوَاقَعَةُ حَرَامٍ لَمْ يَنْزِعْ عَنْهُ! فَغَضِبَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ قَالَ:ائْتُونِي بِهِ. فَقَالَ رَجُلٌ آخَرُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّهُ مِنْ شِيعَتِكُمْ مِمَّنْ يَعْتَقِدُ مُوَالاتَكَ وَ مُوَالاةَ عَلِيٍّ، وَ يَتَبَرَّأُ مِنْ أَعْدَائِكُمَا.فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ 6: لَا تَقُلْ إِنَّهُ مِنْ شِيعَتِنَا فَإِنَّهُ كَذِبٌ، إِنَّ شِيعَتَنَا مَنْ شَيَّعَنَا وَ تَبِعَنَا فِي أَعْمَالِنَا، وَ لَيْسَ هَذَا الَّذِي ذَكَرْتَهُ فِي هَذَا الرَّجُلِ مِنْ أَعْمَالِنَا) ( امام حسن عسكري7فرمودند: مردي به پيامبر اكرم6گفت: فلان كس به حرم (همسر) همسايــه خود چشم مي دوزد و اگــر امكان عمل نــامشروع دست دهـد، كوتاهي نمي كند،
پيامبر اكرم6: غضبناك شد و فرمودند: او را حاضر كنيد، مردي كه در كنار پيامبر6بود گفت: يا رسول الله او از پيــروان شما است و بــه علي7عشق مي ورزد و از دشمنــان مـــا بيزاري مي جويد. پيامبر فرمودند: نگو كه چنين كسي از شيعيان ما است ، او دروغگو است زيرا شيعيان ما آنهايي هستند كه همگام با ما و پيرو ما در اعمال باشند)[7]
5 تهمت زدن به همسايه
سليم بن قيس هلالى گويد: شنيدم امير المؤمنين على 7ميفرمود: «از سه كس بر دين خودتان بترسيد! مردي كه قرآن را فرا گرفته (و به علوم قرآن آشنا شده است) همين كه نشاط و خرمى بر چهرهاش نشست (و موقعيت اجتماعى به دست آورد) شمشيرش را به روى همسايه خود كشيده و او را هدف تير تهمت شرك قرار دهد گفتم: يا امير المؤمنين كداميك به شرك سزاوارترند؟ فرمود: آنكه تير تهمت زده است، و مردي كه بازيچه جريانات روز گردد و هر افسانه دروغين كه ساخته شود او دنبالهاش را درازتر بكشد و مردي كه خدايش عز و جل قدرتى به دست او داده باشد و او گمان كند كه فرمان بردارى او فرمان برى از خدا است و سرپيچى از فرمانش سرپيچى از فرمان خدا در صورتى كه چنين نيست زيرا در راه معصيت خدا از هيچ مخلوقى نبايد اطاعت كرد و مخلوق را نزيبد كه دلبند گناه گردد پس نه در راه معصيت الهى بايد از كسى فرمان برد و نه به فرمان شخص گنهكار بايستى در آمد و فقط مىبايست از خداوند و پيغمبرش و جانشينــان او فرمــان برد و اينكه خداوند دستور فرموده
است: فقط از دستــورات پيغمبر اطاعت شــود براى اين است كــه پيغمبر معصــوم است و پـاك و به
نافرمانى خداوند دستور نميدهد و اينكه فقط به اطاعت جانشينان پيغمبر امر فرموده است براى اين است كه آنان نيز معصومند و پاك و امر بگناه نميكنند.»[8] .
[1] . محمدباقرمجلسي، بحارالانوار ،ج71،ص152
[2] علي بن حسن طبرسي، همان کتاب ،ص203
[3] .محمد بن علي بن بابويه، من لايحضره الفقيه، علی اکبر غفاری، ج2، تهران ، دفتر انتشارات دارالکتب الاسلامیه ، 1407،ص9
[4] .ابوالقاسم پاينده، همان کتاب ،ص 623
[6]. همان، ص 512
[7] . علامه مجلسي ،بحار الأنوار ،ج65، ص 155
[8]. محمدبن علي بن بابويه، الخصال، ترجمه فهرى زنجانی ، ج1،تهران ، نشر اسلامیه ، بی تا ،ص 157