ریشه تاریخی صهیونیسم
مکتب صهیون یا صهیونیسم ، ریشه در آموزه های تورات تحریف شده و تجربیات تاریخی قوم یهود دارد . اما خود واژه صهیون از کجا پیدا شده است ؟ واژه صهیون برخلاف تصور رایج در محافل علمی ، یک واژه اصالتاً عبری نیست بلکه یک واژه کنعانی و مربوط به اعراب کنعان است . براساس منابع مستند و معتبر تاریخی ، اعراب کنعان که اجداد باستانی اعراب مسلمان به حساب می آیند ، اولین قبایلی بودند که حدود سه هزار سال قبل از میلاد به سرزمین فلسطین کوچ کردند و در آنجا ساکن شدند . به همین دلیل در منابع تاریخی سرزمین فلسطین به ارض کنعان معروف است . در میان قبایل مهاجر کنعانی ، قبیله یبوس که مهمترین آنان بودند در محل فعلی بیت المقدس سکنی گزیدند و به همین دلیل یکی از اسامی معروف بیت المقدس در تاریخ ، یبوس ثبت شده است . صهیون در اصل، نام تپه ای است در این شهر که یبوسیان این نام را بر آن نهادند .
معادل واژه صهیون در عربی همان زیتون است که خداوند در قرآن کریم در سوره تین ، به دلیل قداست این سرزمین به آن سوگند خورده است . « والتین والزیتون » . علامه طباطبایی در تفسیر کبیر المیزان و در ترجمه سوره تین ، زیتون را بیت المقدس دانسته است و می گوید : « منظور از تین کوهستانی است که دمشق بر بلندی آن واقع شده است . و زیتون ، کوهستانی است که بیت المقدس یکی از کوه های آن بنا شده است . ایشان همچنین اضافه می کند که اطلاق نام دو میوه تین ( انجیر ) و زیتون به این دو کوه ، شاید به این دلیل بوده است که این دو میوه در این دو منطقه می رویند .»
از « قتاده » نیز نقل شده است که زیتون نام کوهی است که بیت المقدس روی آن بنا نهاده شده است .
کنعانیان فرمانروایی به نام « ملک صادق » داشتند . از آنجا که این حاکم ، دوستدار صلح ، آرامش و تمدن سازی بود ، شریبوس به احترام وی به تدریج نام « اورسالم » یعنی « شهر سالم » به خود گرفت که در زبان عبری « اورشلیم » خوانده شد . در کتاب عهد عتیق آمده است که « اورسالم » یا « یورشالم » همان یبوس است . در کتب مقدس از یبوس به عنوان « شهرداوود» یاد شده است و به سرزمین داوود یا کوه داوود نیز معروف است . زیرا آن حضرت دژ محکم یبوسیان را که بر فراز تپه زیتون قرار داشت ، فتح کرد و در آنجا برای تابوت عهد خدا ، که محتوی ده فرمان بود ، قصری بنا نهاد . در تورات نیز آمده است ، یبوسیان طایفه ای از کنعانیان بودند که در کوهستان حوالی اورشلیم سکونت داشتند و اسرائیلیان مأمور هلاک نمودن ایشان بودند .
از لحاظ تاریخی ، نام صهیون در کتب اسفار مختلف ، تواریخ ایام و کتاب پادشاهان و همچنین در عهد جدید ، انجیل آمده است .[1] اما « یوسفوس » مورخ شهیر قرن اول میلادی ، در کتاب های خود از کوه صهیون نام نبرده است بلکه همه جا از آن با عنوان « شهر داوود » یاد کرده است . حضرت داوود7 توانست در سال 1000 قبل از میلاد اورسالم را تصرف کند و در آنجا حکومت بنی اسرائیل را تأسیس نمود . اما حــاکمیت یهودیــان بر فلسطین تنهـا حدود 400 سال دوام آورد . حدود سال 597 ق.م ، بخت النصر ( امپراطور بابل ) اورشلیم را منهدم کرد و یهودیان را به اسارت به بابل فرستاد.[2] حدود نیم قرن بعد ، یعنی در سال 538 ق.م ، کوروش ، پادشاه هخامنشی به امپراطوری بابل حمله کرد. وی فلسطین را به تصرف درآورد و به اسرای یهود در بابل اجازه داد به اورشلیم برگردند و تحت حاکمیت هخامنشیان در آنجا و در کنار افراد بومی که در اقصی نقاط فلسطین پراکنده بودند ، به زندگی عادی خود ادامه دهند . این وضعیت حدود 200 سال ادامه یافت .
در سال 330 ق.م ، اسکندر مقدونی بر کل خاورمیانه از جمله فلسطین ، سلطه یافت . با مرگ اسکندر اختلاف و کشمکش بین فرماندهان وی بر سر حکومت فلسطین بالا گرفت و منجر به تضعیف و تفرقه در حاکمیت این سرزمین شد . یهودیان نیز از این فرصت استفاده کردند و به رهبری « شمعون مکابی » در سال 142 ق.م ، سر به شورش برداشتند ، اما تلاش آن ها برای کسب استقلال چندان دوام نیاورد . در سال 63 ق.م ، فلسطین توسط پمبیوس ، سردار رومی فتح و اورشلیم بار دیگر به ویرانه تبدیل شد . در همین دوران حاکمیت رومیان بر اورشلیم ، حضرت مسیح 7در بیت لحم دیده به جهان گشود . هرچند برخی از فرمانروایان رومی به بازسازی بیت المقدس و تعمیر پرستشگاه بزرگ آن همت گماشتند و تا حدودی عظمت گذشته این شهر را اعاده کردند[3] ، اما حکام دست نشانده آنان بی عدالتی ، ظلم و سرکوب را به جایی رساندند که منجر به شورش هایی محدود از سوی یهودیان در سال 134 میلادی شد . واکنش رومی ها به این شورش بی رحمانه و خونین بود ، به طوری که به نابودی کامل اورشلیم و پراکندگی جمعیت یهود در بخش های دوردست امپراطوری روم منجر شد . رومی ها پس از سرکوب این شورش ها اقدام به بازسازی شهر اورشلیم کردند و نام آن را به « ایلیا» تغییر دادند . در ابتدا هیچ یهودی نمی توانست در آنجا زندگی کند یا حتی وارد شهر شود . لذا ارتباط رسمی یهودیان با فلسطین در سال 135 میلادی ، به طور کامل قطع شد و تا 1800 سال بعد نیز چنین بود . از این زمان به بعد ، نه تنها ارتباط رسمی یهودیان با بیت المقدس قطع شد بلکه به غیر از جمعیت اندک یهودی که در بخش هایی از فلسطین پراکنده بودند – از سال 135 میلادی تا پانصدسال بعد از آن در خود بیت المقدس تنها 59 نفر یهودی زندگی می کردند – هرگونه ارتباطی قطع شده بود . رومی ها تا سال 614 میلادی حاکم فلسطین و ایلیا بودند . در این سال ایرانیان بار دیگر به فلسطین حمله کردند . ایلیا را گرفتند و همه معابد و کلیساهای آن را ویران نمودند .اما این پیروزی دوام نیاورد و رومی ها به رهبری « هرتل » در سال 628 میلادی ، این شهر را پس گرفتند . بار دیگر ایلیا تحت حاکمیت ظالمانه حکام روم درآمد . [4]