حوزه خدیجه کبری ( سلام الله عليها ) اصفهان

  • خانه 
  • حديث روز 
  • تماس  

مرگ در قرآن

27 آذر 1391 توسط خسروی

 

 

معنای مرگ در قرآن کــریم در قالب لفظ های گوناگونی آمـده اسـت که از جمله ی آن ها می توان به موارد زیر اشاره کرد :

 

1- ماده ( م و ت ) بیشترین کاربرد معنای مرگ در قرآن کریم را به خود اختصاص داده و از موت معانی متعددی در قالب اشتراک لفظی استفاده می شود . که 165 بار در قرآن بکار رفته است[1] که عبارت اند از :

 

الف- گاه مراد از موت در قـرآن مبـرا شـدن از قـوه ی نـامیـه در نبـاتـات و حیوانات و انسان می باشد، مانند : «فَأَحْيا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها  »[2] ( زمین را بعد از مرگ آن زنده نمودیم ) یعنی از خزان و زمستان به صحنه ی بهاران آوردیم و با آن که زمین فاقد قوه ی نامیه شده بود ، در آن قوه ی نامیه ایجاد کردیم .

 

ب- در آیه ی شریفه ی دیگر موت از دست دادن قوای حاسّه می باشد . مانند:« یا لیتنی مت قبل هذا »[3] ( ای کاش من قبل از این واقعه حس نمی کردم و قوه ی حافظه خود را از دست می دادم . ) یا در آیه ی شریفه ی دیگر هست که خداوند می فرماید : « واذا مامت لسوف اخرج حیا[4] » ( ای کاش حس نمی کردم بعد از قبر باید زنده شوم و از قبر خارج گردم . )

>

 

ج- گاه موت در قرآن کریم به معنای زوال عقل و خرد است . مانند : « انک لاتسمع الموتی[5] » (ای پیامبر تو مسلماً قول کسی را که فاقد عقل و خرد است قبول نخواهی کرد . )

 

د- در آیه ی شریفه ی دیگر مراد از موت غم و اندوه زیاد است که حیات شخص را تیره و تار نموده است . مانند : « یأتیه الموت من کل مکان[6]  » (یعنی غم و غصه به او از هر طرف روی آورد . )

 

ه- در آیه ای دیگر است : « الله یتوفی الانفـس حیـن مـوتهـا والتی لم تمت فی منامها[7] » ( خدا می میراند اشخاص را درحینی که مرده اند و کسانی که نمرده اند و در خواب اند . )

 

از خواب در زبان عربی به مرگ خفیف و از موت به مرگ ثقیل یا مرگ اکبر توجیه نموده اند و گویند خواب برادر مرگ است . [8]

 

و- موت در آیه « ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا…[9]» ( گمان مکنید کسانی که در راه خدا کشته شده اند ، مرده اند ) به این معنی است که روح شهدا زنده است و از روح آن ها سلب خاصیت و سلب تجرد نشده و اینان در ناز و نعمت و کمال خوشی و نشاط زندگی می کنند و در لوای پروردگار از لذایذ روحی و معنوی برخوردارند .[10]

 

ی- گاه مراد از موت در آیات شریفه معنی مصطلح مرگ که فراق روح از پیکره ی تن باشد اراده شده و می شود . مانند : « انک میت و انهم لمیتون[11] » « ای پیامبر ! تو می میری و آنان هم خواهند مرد . )

 

2- ماده ی (ق ت ل ) مانند : « قتل الانسان ما اکفره »[12] (مرگ باد بر این انسان که چقدر کافر و ناسپاس است . )

 

این ماده در قرآن کریم به معنای مرگ حدوداً 150 بار بکار رفته است . البته این ماده در قرآن کریم به طور کلی ، اعم از معنای مرگ و غیر آن ، 170 بار بکار رفته است که برخی از موارد آن به معنای جهاد و … می باشد ، نه به معنای مرگ .

 

3- ماده ی (ه ل ک ) این ماده در قرآن کریم 68 بار بکار رفته است و در بیشتر موارد به معنای مرگ است . مانند : «وَ لَقَدْ جاءَکُمْ يُوسُفُ مِنْ قَبْلُ بِالْبَيِّناتِ فَما زِلْتُمْ فِي شَکٍّ مِمَّا جاءَکُمْ بِهِ حَتَّى إِذا هَلَکَ[13] » ( پیش از این یوسف دلایل روشن برای شما آورد ولی شما همچنان در آن چه او برای شما آورده بود تردید داشتید تا زمانی که از دنیا رفت . )

>

 

در چند قرن اخیر ماده ی ( ه ل ک ) برای مرگ با حقارت بکار می رفت اما در عصر نزول قرآن چنین نبوده و خود قرآن نیز این ماده را در مطلق مرگ بکار برده است نه مرگ باحقارت .[14]

 

4- ماده ( و ف ی ) این ماده در 14 آیه برای مردن بکار رفته است . مانند : «قُلْ يَتَوَفَّاکُمْ مَلَکُ الْمَوْتِ »[15] ( بگو فرشته ی مرگ شما را می گیرد . )

 

وفی در اصل به معنای گرفتن بطور کامل است و بکار رفتن آن درباره ی مرگ می تواند به این دلیل باشد که مرگ نیستی و نابودی و فنا نیست ، بلکه انتقال از عالمی به عالم دیگر است . [16]

 

در آیاتی که از مرگ با ماده « توفی » تعبیر شده است ، استفاده می شود که انسان افزون بر بعد مادی ، دارای بعـد روحانی است و این بعد حقیقت انسان است و با مرگ نابود نمی شود ، بلکه زندگی اش به شکـل دیگری ادامه می یابد ، زیرا در این آیات ، بی درنگ پس از مرگ ، سخن از پاره ای اعمال حیاتی مانند مکالمه و آرزو به میان آمده است که وجود زندگی پس از مرگ را به روشنی تأیید می کند . نمونه هایی از این آیات چنین اند :

 

«إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلائِکَةُ ظالِمِي أَنْفُسِهِمْ قالُوا فِيمَ کُنْتُمْ قالُوا کُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ قالُوا أَلَمْ  تَکُنْ أَرْضُ اللَّهِ واسِعَةً فَتُهاجِرُوا فِيها  »[17] (کسانى که بر خويشتن ستمکار بوده‏اند، [وقتى] فرشتگان جانشان را مى‏گيرنــد، مى‏گويند: «در چــه [حال] بوديد؟» پاسخ مى‏دهنــد: «ما در زميـن از مستضعفان بوديم.» مى‏گويند: «مگر زمين خدا وسيع نبود تا در آن مهاجرت کنيد؟ )

 

در این آیه از مکالمه ی فرشتگان با انسان پس از مرگ سخن به میان آمده است .

 

روشن است که اگر همه ی واقعیت انسان جسد بی حس و شعور باشد ، مکالمه بی معناست . از این آیه استفاده می شود که انسان ، پس از اینکه از این جهان رخت برمی بندد ، با دیده ، گوش و زبان با فرشتگان و مأموران غیبی خداوند به گفت و گو می پردازد .

 

« وَ قالُوا أَ إِذا ضَلَلْنا فِي الْأَرْضِ أَ إِنَّا لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ بَلْ هُمْ بِلِقاءِ رَبِّهِمْ کافِرُونَ * قُلْ يَتَوَفَّاکُمْ مَلَکُ الْمَوْتِ الَّذِي وُکِّلَ بِکُمْ ثُمَّ إِلى رَبِّکُمْ تُرْجَعُونَ »[18] (و گفتند: «آيا وقتى در [دل] زمين گم شديم، آيا [باز] ما در خلقت جديدى خواهيم بود؟» [نه،] بلکه آنها به لقاى پروردگارشان [و حضور او] کافرند. بگو: «فرشته‏ى مرگى که بر شما گمارده شده، جانتان را مى‏ستاند، آنگاه به سوى پروردگارتان بازگردانيده مى‏شويد.»

 

قرآن کریم در این آیه به یکی از اشکالات منکران معاد پاسخ می دهد و اشکال این است که پس از مرگ ، بدن ما ناپدید می شود و به جایی می رود و اثری از آن باقی نمی ماند . پس چگونه ممکن است در آفرینشی نو قرار گیریم . قـرآن کـریم ضمـن اشـاره بـه ایـن کـه ایـن اشـکـالات ، بهانه جویی هایی است که ریشه در عناد و انکار دارد ، پاسخ می دهد که شما به تمام و کمال در اختیار فرشته ی مرگ قرار می گیرید .

 

این آیه ، با صراحت تمام بیان می کند که به رغم نابودی اجزا و اعضای بدن ، وجود واقعی انسان پس از مرگ در اختیار فرشته ی مرگ قرار می گیرد و با مرگ حقیقت وجودی انسان نابود نمی شود .[19]

 



[1]-محسن شفایی ، معاد ، چاپ گیتی ، بی نا ،شهریور 1361، چاپ چهارم ، 1361 ، ص 19

[2]- سوره بقره (2) ، آیه 164

[3]- سوره مریم (19) ، آیه 23

[4]- همان ، آیه 66

[5]- سوره روم (30) ، آیه 52

[6]- سوره ابراهیم (14) ، آیه 17

[7]- سوره زمر (39) ، آیه 42

[8]- محسن شفایی ، همان ، ص 20

[9]- سوره آل عمران (3) ، آیه 169

[10]- محسن شفایی ، همان

[11]- سوره زمر (39 ، آیه 30

[12]- سوره عبس (80) ، آیه 17

[13]- سوره غافر (40)، آیه 34

[14]-علی اکبر قرشی ، تفسیر احسن الحدیث ، تهران ، بنیاد بعثت ، 1377 ، چاپ سوم ، ج 5 ، ص 169

[15]- سوره سجده (32 ) ، آیه 11

[16]- ناصر مکارم شیرازی ، تفسیر نمونه ، تهران ، دارالکتب الاسلامیه ؛ 1374 ، چاپ اول ،  ج 20 ، ص 167

[17]- سوره نساء (4 ) ، آیه 97

[18]- سوره سجده (32 ) ، آیه 11-10

[19]- ابراهیم ابراهیم زاده و سبحانی ، مبانی اندیشه اسلامی (1) ، بی جا ، بی نا ، بی تا ، ص 183                                             نوشته : آسیه غیوری

 

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: پژوهش لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

حوزه خدیجه کبری ( سلام الله عليها ) اصفهان

يامهدي ادركني

جستجو

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

موضوعات

  • همه
  • پژوهش
  • فرهنگي
    • دل نوشته
  • آموزشي
  • ورزشی
  • اخبار
    • اخبار فرهنگی
  • مسابقات
  • علمی
  • آشپزي
  • پزشکی و طب گیاهی
  • پزشکی و طب گیاهی
مرداد 1404
شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31

Items

  • پژوهش
    • پيامدهاي همسايه آزاري
    • نشانه هاي همسايه ي بد
    • همسايه آزاري يكي ازعلائم هنگام ظهور حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه)
    • همسايه ي بد نوعي عذاب الهي در قرآن
    • غيبت از منظر قرآن كريم
    • تقیه از دیدگاه آیات و روایات
    • اقسام تقیه از جهت حکم
    • ارتباط ميان ولايت و امامت
    • امامت، روح و جان كلية عقايد و اعمال انسان است
    • فلسفه و ضرورت امامت از ديدگاه تشيع
    • مرز اسراف
    • تنها ماندن در وقت نياز
    • تفاوت‌هاي اسراف و تبذير از لحاظ اقتصادي و اجتماعي
    • رابطه اسراف و تبذير و دوري از خدا:
    • اسراف و تبذير و عدم استجابت دعا
    • عرفان و سلوک و سالک در قرآن
    • فعالیتهای امام علیعلیه السلام در دوران خلافت خلیفه دوم
    • راههای تقویت اراده از دیدگاه اسلام
  • فرهنگي
    • گذری بر مناجات شعبانیه:
  • دل نوشته
    • «شاید این جمعه بگویم : مهدی فاطمه ام آمده است.»
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس