مهدويت4
فرج نزدیک است یعنی چه؟
بعضی تعبیرات در متون دینی ما هست که بعضی وقایع و پدیده ها را نزدیک دانسته است …
بعضی تعبیرات در متون دینی ما هست که بعضی وقایع و پدیده ها را نزدیک دانسته است مثل یاری خدا نزدیک است {الا ان نصرالله قریب} (بقره -۲۱۴) قیامت نزدیک است { ومایدریک لعل الساعه قریب} (شوری-۱۷ و اسراء-۵۱ واحزاب -۶۲) عذاب نزدیک است{انا انذرناکم عذابا قریبا}(نباء -۴۰) مرگ نزدیک است {ربنا اخّرنا الی اجل قریب} (ابراهیم-۴۴ و نساء – ۷۷ و منافقون -۱۰)
درقران کریم آمده است:{ انهم یرونه بعیدا و نراه قریبا}(معارج -۶ و ۷) آنها چنان روزی را دور می بینند وما نزدیک می بینیم. درعای عهد همین عبارت وارد شده که آنها آن روز را دور می بینند و ما نزدیک می بینیم بنابراین باید بگوییم فرج حضرت ولی عصر(عج) نزدیک است ولی سوال؟ فرج نزدیک است یعنی چه؟
نظر به قرآن و شرح و تفسیرهایی که از ایات شریفه آن شده است ، روشن خواهد کرد که معنای نزدیک بودن فرج حضرت ولی عصر عج چیست. به نظر می رسد که بنا به دلایل زیر فرج نزدیک است:
دلیل اول.
به طور کلی دو عالم وجود دارد: عالم مادیات و عالم مجردات و هریک ازاین دو عالم یک سری شرایط و مقتضیات خاص خویش دارد. یکی ازلوازم عالم مادیات زمان مند بودن است یعنی همه پدیده های مادی دارای زمان اند. نزدیک بودن و دیر بودن به واسطه زمان پدید می آید. ما مثلا زمان حاضر را ملاک قرار می دهیم بعد می گوییم انقلاب اسلامی به زمان ما نزدیک است ولی حمله اعراب به ایران نسبت به زمان ما دیر است. درعالم مجردات زمان وجود ندارد بنابراین دیری و نزدیکی آنجا وجود نخواهد داشت. همه پدیده های مادی برای موجودات مجرد علی السویه اند و نسبت آنها با پدیده های مادی یکسان است به عبارت دیگرهمه چیز برای آنها نزدیک است و انها چیزی را دیر ازخود نمی بینند. وقتی قران می گوید شما انسان ها قیامت را دیر می بینید ولی ما نزدیک می بینیم چون خداوند مجرد است لذا نزدیکی و دیری نزد او بی معناست. ازاین نظر باید بگوییم فرج نزدیک است یعنی دیربودن زمان فرج نسبت به ما دیراست ولی نسبت به خداوند و سایرموجودات مجرد نزدیک است( تفسیرابن عربی- ج۲- ص۳۶۹)
دلیل دوم.
کسانی که می گویند قیامت بعید است منظورشان اینست که اصلا ممکن نیست قیامت به وقوع بپیوندد یعنی اصل وقوع قیامت را بعید می دانند.بعید می دانند یعنی محال می دانند ولی خداوند می گوید قیامت نزدیک است یعنی واقع خواهد شد و به وقوع خواهد پیوست.( تفسیرتبیان – ج۱۰ – ص۱۱۶ و المیزان – ج ۲۰ – ص۸ و ترجمه تفسیرمجمع البیان – ج۲۵ –ص۳۰۲ و تفسیرمقاتل بن سلیمان –ج۴ – ص۴۳۶) کافران چون ایمان به معاد ندارند درپی انکار آن برآمده اند و گفته اند بسیار دوراز ذهن است که قیامت به وقوع بپیوندد ولی مومنان چون ایمان به معاد دارند می گویند حتما قیامت خواهد آمد. چون قیامت وعده الهی است و وعده الهی تخلف بردار نیست. به این معنا فرج نزدیک است یعنی حتما محقق خواهد شد چون خداوند وعده داده بر مستضعفان عالم منت نهاده و آنها را پیشوا و وارث قرار بدهد و نیزوعده داده که زمین به ارث بندگان صالح او خواهد رسید.کافر چون مایوس از رحمت الهی است فرج را بعید می پندارد ولی مومن چون به رحمت الهی امید دارد فرج را نزدیک می بیند.
دلیل سوم.
تعبیر حق و باطل را قرآن بسیار به کاربرده است. آمده است که {جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل کان زهوقا}(اسراء-۸۶) ازاین تعبیربرمی اید که باطل اصلا ثبات و دوامی ندارد. باطل یک امر اعتباری بیش نیست و هرچه هست حق است(ترجمه المیزان – ج ۱۱ – ص ۴۵۶و تبیان – ج۶-ص۵۱۳ و تفسیرابن عربی – ج ۱- ص۳۷۸). قرآن حق را به آب و باطل را به کف روی آب تشبیه کرده اس(رعد -۱۷) خاصیت آب اینست که حقیقی است و دوام دارد و لی خاصیت کف اینست که اعتباری است و دوام ندارد.
. انکه طالب حق است هیچ گاه به کف ها دل نمی بندد بلکه همیشه به حقیقت اب می نگرد ولی انکه طالب باطل است می پندارد باطل واقعیت است و فریب می خورد. کسی که حق گراست همیشه خود را نزدیک به حق می بیند ولی کسی که باطل گراست همیشه حق را دورمی بیند.
فرج حق است . این همه باطل تنها مانند کف روی آب اند. بی تردید زیراین کف ها آب وجود دارد که چشم حقیقت بین می طلبد که ببیندش. همین الان فرج وجود دارد ولی زیر کف های باطل لذا انکه حق گراست خود را به حق نزدیک می بیندواحساس دوری ازآن نخواهد کرد.حق و حقیقت اگرچه پشت حجاب باشد و زیر خروارها پوشال ولی حق بودن خود را حفظ خواهد کرد. درعالم اگر باطل وجود دارد و فساد و دشمنی و شر و بدی درست می کند ولی همه سراسر خیر است هم برای ما هم برای خودشان.
دلیل چهارم.
خاصیت آدمی اینست که وقتی به گذشته می نگرد فکر می کند خیلی زود گذشته ولی وقتی به آینده می نگرد فکر می کند خیلی راه دارد تا بدان برسد. وقتی می گویند مرگ نزدیک است معنایش اینست که گمان نبری فاصله زیادی داری تا به مرگ برسی . تا چشم به هم بزنی مرگ خواهد رسید. دورپنداری پدیده ها باعث غفلت ادمی خواهد شد. ادمی هرلحظه باید حاضر باشد و هرلحظه مرگ خویش را بیاد بیاورد تا غافل نگردد. نزدیک دانستن مرگ یک اثرتربیتی دارد و تورا وادار خواهد کرد که اسیر جهالت ها و غفلت ها نشوی.
فرج نزدیک است یعنی اینکه تا چشم بهم بزنی فرج آل محمد خواهد رسید لذا گذران عمر و دوری راه تورا نفریبد. ممکن است درگیر زندگی روزمره بشوی و فراموش بکنی و ان گاه که ظهور محقق بشود تازه به خود بیایی بی آنکه کاری کرده باشی. هرلحظه باید بیندیشیم که فرج شاید الان واقع بشود. گفته اند صبح و شام منتظر فرج باشید.
دلیل پنجم.
طبق باورهای شیعه پیامبر و امامان دارای ولایت تکوینی اند وهمین الان حاضر و ناظر برهمه اعمال انسان ها. زمین هیچ گاه از حجت الهی خالی نیست و حجت الهی برباطن اعمال انسان ها احاطه دارد. (مطهری -۳۲) و اعمال انسان ها براو عرضه می شود و او مشاهده می کند.
این امام حاضر در زمان ما حضرت ولی عصر است. خود وجود حضرت ولی عصر فرج است. به تعبیرمتکلمین ما وجود امام لطف است. جدای ازاینکه امام اعمال ولایت بکند و حکومت داشته باشد، خود اصل وجود وی فرج است که اگر نبود کاربشر مشکل تر ازاین بود که هست. لذا اگر کسی درست بنگرد فرج نزدیک است یعنی وجود امام همیشه حاضر وناظر برماست و به ما نزدیک است چنانچه خداوند به ما نزدیک است.
دلیل ششم.
یکی از سنت های الهی سنت عسر و یسر یا سختی و آسایش است. آیه قرآن است که {ان مع العسر یسرا} (انشراح – ۶ و۷ ) درکنار هرسختی یک اسایش وجود دارد.
بعضی اسایش ها هست که بعد از سختی ها می آیند و بعضی اسایش ها هست که همراه سختی ها می ایند. عمده اسایش های باطنی ازاین قسم است. شما در کنار اینکه سختی می کشی دردرون خود احساس آرامش خواهی کرد. همگام با سختی و تلاش و زحمت شما یک حس معنوی امید بخش و راحتی افزا درشما شکل خواهد گرفت.
فرج چیزی جز همین احساس ارامش و اسایش درونی نیست.در روایت نبوی آمده است که “الفرج مع الکرب” درکنار غم و اندوه، خوشی و گشایش است(تفسیرنور الثقلین – ج ۵- ص۶۰۵) امام صادق فرموده است: برشما باد به تسلیم و رد امور به ما و انتظار امر ما و فرج ما و فرج خودتان(درسنامه مهدویت – ج۲ – ص۲۰۶) امام سجاد فرموده اند: انتظار فرج و گشایش خود از بزرگترین گشایش هاست( کمال الدین و تمام النعمه – ج ۱- ص۳۱۹) همین که بکوشیم و تلاش بورزیم و تکلیف خویش را دنبال بکنیم خودش فرج و گشایش ماست. انتظار به معنای مثبت آن خودش نوعی فرج و گشایش محسوب می شود.
سخن پایانی
امام موسی کاظم فرموده است: { فلو قیل لنا ان هذا الامر لایکون الا الی ماتی سنه او ثلاثماته سنه لقست القلوب و لرجع عامه الناس عن الاسلام ولکن قالو مااسرعه و مااقربه تالفا لقلوب الناس و تقریبا للفرج}اگر به ما بگویند: این امر (ظهور دولت حق) تا دویست یا سیصد سال دیگر واقع نمىشود، دلها سخت شود و بیشتر مردم از اسلام برگردند، ولى مىگویند: چقدر زود مىآید، چقدر به شتاب مىآید، براى اینکه دلها گرم شود و گشایش نزدیک گردد.
(اصول کافی – ج۲ – ص ۱۹۲ – حدیث ۶ و الغیبه نعمانی – ص۲۹۷ – روایت ۱۴)
چنانچه در این حدیث دیده می شود امام موسی کاظم تعبیر نزدیکی فرج را به کار برده اند نه نزدیکی ظهور و بین این دو فرق هاست. اگر گفته می شود” فرج نزدیک است” ازاین بابت است که اولا دلها الفت یافته و ثانیا به فرج و گشایش نزدیک تر بشویم. فرج هم می تواند فرج محمد و آل محمد(ص) باشد و هم فرج خودمان و البته این دو لازم و ملزوم یکدیگرند.
نویسنده:دکتر میثم امانی
منابع
۱- قمی ، ابوجعفرمحمد بن علی ، کمال الدین و تمام النعمه ، ۲ج ، انتشارات الاسلامیه ، مترجم محمد باقر کمره ای ، ۱۳۷۸ و ۱۳۷۹، تهران
۲- سلیمیان ، خدامراد ،درسنامه مهدویت ، جلد سوم ،بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود ،۱۳۸۹ ،قم
۳- طبرسی ، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیرالقران، ناصرخسرو، ۱۳۷۲ ، تهران
۴- طباطبایی ، محمد حسین ، ترجمه المیزان ، ترجمه محمد باقر موسوی همدانی- جلد یازدهم -دفتر انتشارات اسلامی ، ۱۳۷۴، قم
۵- بلخی ، مقاتل بن سلیمان ، تفسیرمقاتل بن سلیمان ، داراحیاء تراث العربی ، ۱۴۲۳ ، بیروت
۶- ابن عربی ، ابوعبدالله ، تفسیرابن عربی، داراحیاء تراث العربی ، ۱۴۲۲، بیروت
۷- طوسی ، محمد بن حسن ، تبیان فی تفسیرالقران ، داراحیاء االتراث العربی ، بی تا ، بیروت
۸- عروسی حویزی ، عبدعلی، نورالثقلین ، انتشارات اسماعیلیان ، ۱۴۱۵ ، تهران
۹- مطهری ، مرتضی ، امامت و رهبری، انتشارات صدرا، ۱۳۸۷، قم
بر گرفته از سايتhttp://www.almonji.ir