اعلام برنده مسابقه دل نوشته ای به آقا امام زمان(عج)
برنده مسابقه دل نوشته ای به آقا امام زمان(عج)
DefSemiHidden="true” DefQFormat="false” DefPriority="99″
LatentStyleCount="267″>
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="heading 1″/>
نرگس اچاک پور / طلبه پایه دوم / مدرسه علمیه طوبی/بهبهان
اعلام برنده مسابقه عکاسی حضور حماسی در راهپیمایی 22 بهمن
برنده مسابقه عکاسی حضور حماسی در راهپیمایی 22 بهمن
خانم زینب فکاری
پشتیبان ولایت فقیه باشید تا اسیبی به شما نرسد (امام خمینی ره)
<a href="http://ads.adsready.com/www/delivery/ck.php?n=a8fcf057″ target="_blank"><img src="http://ads.adsready.com/www/delivery/avw.php?zoneid=9&amp;n=a8fcf057″ border="0″ /></a> |
حضرت امام خامنه ای با اشاره به عصبانیت دشمن از حوادث منطقه و پیشرفتهای علمی و تأثیرگذاری ملت ایران افزودند: یکی از روشهای موذیانه و موریانه وار دشمن در این شرایط، ایجاد اختلاف از راههای نفوذ است که همه باید مراقب باشند و اختلاف ها را به حداقل برسانند.
با توجه به مطالب بالا باید عرض کنیم که حضرت امام خامنه ای در مورد فضا سازی حاکم بر جامعه در راستای نظرات و نیات غربی هشدار داده و همگان خصوصا مسولین کشوری را به ارامش و پرهیز از هرگونه اختلاف افکنی بر اساس تحریک مردم دعوت نموده اند
این مساله بر اساس نص صریح ایشان نیازی به استدلال ندارد و کمترین توجه به بیانات ایشان می تواند چگونگی پیمودن راه اصولی در کشور را نشان دهد در این بین چرا عده ای از مسولین کشوری خصوصا نماینده های مجلس و همچنین خواص و سایت های خبری همچنان بر طبل اختلاف می زنن هنوز برای ما روشن نیست !!!
ما می توانیم دلایل عمده این مسایل رو این گونه به حصر در اوریم تا دیگران در مورد ان قضاوت کنند :
1- دلیل اول این مساله می تواند شخصی باشد به گونه ای که هرکس با مقاصد خاص خودش این مساله رو همچنان پیگیری می کند
2- دلیل دوم می تواند یک مساله فرهنگی اجتماعی باشد بدین صورت که در جامعه امروز بدلیل ناکارامدی بعضی از شیوه های مسولین در اشاعه فرهنگ اصیل اسلامی همچنان بعضی از فرهنگ های غلط فرهنگی اجتماعی در کشور باقی مانده و یا دامن زده می شود مثلا :
اتهام زنی
غیبت گویی
دروغ گویی
3- خودنمایی یکی از دلایل حال حاضر در مورد اختلاف پراکنی است که گاهی مواقع بخاطر فراموش نشدن در عرصه سیاسی از ان استفاده می گردد
4- ضرب المثل معروف اختلاف بیانداز و حکومت کن که از انگلیسی ها به یادگار رسیده از دلایل ان به شمار می اید
5- کسب شهرت برای رسیدن به مقاصد خاص یکی دیگر از عوامل اختلاف افکنی می باشد
6- تخریب طرف مقابل از عوامل مهم اختلاف افکنی می باشد
7- پوشاندن عیب خود یکی دیگر از مباحث مهم این مساله هست که معمولا در غرب نمود بیشتری دارد از ان در غرب و عصر جدید منحرف کردن افکار عمومی یاد می کنند
8- نداشتن دلیل محکم و استدلال در مباحث مهم سیاسی یکی از عواملی است که طرف را وادار به ایجاد اختلاف افکنی می کند که به اصطلاح در سیاست سیاه نمایی می گویند
9- عدم الگو و چاره ای مناسب در مورد مسایل سیاسی نیز انسان را وادار به اختلاف افکنی می کند در کشور عزیز ما ایران از عوامل مهم به شمار می اید
10- مقابله به مثل با طرف مقابل هم می تواند یکی دیگر از ریشه های این مساله باشد
11- تخریب نظام حاکم بر یک جامعه از اصولی ترین مسایل اختلاف افکنی می باشد که متاسفانه مختص به بیگانه نبوده و شامل افراد داخلی یک جامعه از کلان تا خرد را نیز می گیرد که در حال حاضر در سال های گذشته ما با این مقوله دست و پنچه زیادی نرم کردیم و همچنان در این مسیر حرکت می کنیم که اگر تدابیر امام خامنه ای نبود معلوم نبود کشور در چه وضعیتی قرار میگرفت
12- عدم رشد سیاسی که این روزها نمود بیشتری پیدا کرده و به یک پدیده جدید در کشور پدیدار گشته
13- انتقام جویی نیز بی چون و چرا از عوامل این مساله است که در فتنه 88 به عنوان افسانه واقعی از ان یاد می شود
14- ایجاد یاس و ناامیدی از عوامل پر و پا قرص این مساله است که امام خامنه ای در سخنرانی هاشون تاکید زیادی بر این مساله داشتن و همه را به توجه و دقت بیشتر دعوت کردند
15- بازی برای حریف و دشمن که از این افراد به منافقین یاد می گردد که متاسفانه در این کشور از این دست ادمها کم نداشتیم
16- خودخواهی و تکبر شخص
17- امتیاز خواهی از مقوله های پررنگ جامعه سیاسی امروز ماست که همیشه یکی از داغترین پروژههای بین قوا مطرح بود
18- ضدیت با ولایت فقیه از پدیده های شوم کشور ماست که بی خردان و کج اندیشان با عنوان روشنفکران با ان روبرو هستند
19- غفلت از مقوله های شخصی است که برای هر سیاست مداری اتفاق می افتد ولی عجیب این است که زیادی اون در عصر حاضر جای تعجب دارد و نمیشود به عنوان دلیل غالب به شمار اید چون تکرار ان با غفلت جور در نمی اید
20- مقابله با اسلام به عنوان بهترین دین راهگشای جهان از عوامل دیگری است که معاندان از اختلاف پراکنی استفاده نموده تا نشان دهند که اسلام نمی تواند برای اداره جامعه کارامد باشد در سال های اخیر متاسفانه در کشور ما این مساله در بین مسولین رواج بیشتری پیدا کرده هر چند این مساله با تدابیر نظام خنثی می گردد
21- رعب و وحشت از اینده نیز موجب این مساله است
22- عدم دست یابی به انچه می خواسته
23- فرار از قانون نیز که این روزها نقل محافل و مجالس است نیز از پیچیده ترین مسایل اختلاف افکنی می باشد
24- بی دینی و بی تقوایی از عمده ترین دلایل اختلاف افکنی می باشد که عمده در عصر حاضر رواج زیادی دارد
25- عدم مسولیت پذیری یا شانه خالی کردن از زیر بار مسولیت از مقولاتی است که این روزها در سایت ها و نامه های مسولین به همدیگر سانتر می گردد تا دامنه اختلاف هر چه بیشتر گردد
اختلاف افکنی و نه خود اختلاف از مقوله های خیانت در حکومت به حساب می اید که امام خامنه ای بسیار هوشنمندانه به این مساله اشاره فرمودند و خواستار توقف این مساله گردیدند اما نکنه حائز اهمیت ان است که چرا با وجود این که قشر متوسط جامعه و نه خواص عالی رتبه بارها و بارها بر این مساله تاکید داشتند قشر عالی رتبه مسولین به این مقوله عنایت نداشته و به راحتی گل به خودی های فراوانی را بر ما تحمیل کردند به راستی چرا مسولین به همین راحتی دچار اختلاف افکنی گردیده و ان را به سطح جامعه می کشانند با توجه به دلایل ذکر شده در بالا که ممکن است بیشتر از این هم باشد هر کسی می تواند در این کشور دلیل خاص خودش را داشته باشد ولی هر چه باشد جز ضرر به این نظام و حکومت در شرایط بحرانی حاضر (البته موقت) کمکی نخواهد کرد و باز هم تاکید می کنم ما در این شرایط حساس جامعه جهانی که در رکود اقتصادی سختی به سر می برد و در مسایل سیاسی هم با نا کار امدی روبرو است و همچنین در منطقه با بیداری اسلامی روبرو هستیم باید به جد از اختلاف افکنی نه اختلاف مفید پرهیز کنیم و گوش به فرمان ولایت فقیه اگاه به زمانه ای چون امام خامنه ای منتظر دستورات و اوامر ایشان باشیم
ارتباط قوا با نفس و بالعکس
شیخ رحمه الله و دیگر مشائین قوا را خادم و آلات نفس دانسته اند . همان گونه که درتعریف نفس گذشت نفس کمال اول برای جسم طبیعی (بدن) بود که افعالش را باآلات و قوای متعدد انجام می داد نفس ، قوا و نیز بدن را جهت نیل به کمال خود به کار می بندد و آن ها را به انواع مختلف استعمال و استخدام می کند نفس مبداقواست و قوا خود مبادی افعالند بنابراین نفس مبدا المبادی است و جامع و مجمع و رباط قوا و مؤلف و مرکب آن ها و بدن و اسطقسات می باشد . اکنون باید دید قوا بانفس چگونه عمل می کنند و نفس چگونه آن ها را به کار می بندد .
از جمله مطالبی که شیخ رحمه الله در این باره با عنایت بیان می کند این است که پرداختن نفس به حواس مانع از توجه به ذات خویش و به کلیات می باشد ؛ مثلا درتنبیهی که برای اثبات نفس و این که نفس ، بدن و بدنی نیست بیان داشته است ازاین جا شروع می کند که اگر هر یک از حواس را از کار بیندازیم مثلا چشم را ببندیم ونیز در هوای طلق باشیم تا حس لامسه تحریک نگردد و بین اعضا تفرقه اندازیم تالمس ادراک کم تری کند بعد از حصول این شرایط نفس می بیند که ذاتش ثابت است اگر نیک بنگرد مشاهده می کند که ذاتش غیر از بدن و اعضاء آن است . (65)
یکی از نتایجی که از این تنبیه به دست می آید این که هر چه توجه نفس به حواس افزون تر باشد این خود مانع توجه نفس به ذات خویش می شود و بالعکس هر چه التفات به آن کمتر باشد زمینه جهت غور در نفس بیش تر فراهم خواهد شد ، همان گونه است محسوسات و معقولات که گویا بین آن ها تمانعی وجود داردواساسا چون نفس دو جنبه داشت : جنبه فوق و جنبه دون ، این دو بعد ، متمانع ومتعاندند و دل مشغولی به یکی موجب انصراف از دیگری می شود و شواغل بدنی نظیر احساس ، تخیل ، شهوت و . . . مانع غور عقلانی و شهودی می شود :
« ان جوهر النفس له فعلان فعل له بالقیاس الی البدن وهو السیاسة وفعل له بالقیاس الی ذاته والی مبادئه وهو الادراک بالعقل وهمامتعاندان متمانعان فانه اذا اشتغل باحدهما انصرف عن الاخرویصعب علیه الجمع بین الامرین وشواغله من جهة البدن هی الاحساس والتخیل والشهوات والغضب والخوف والغم والفرح والوجع وانت تعلم هذا بانک اذا اخذت تفکر فی معقول تعطل علیک کل شیء من هذه الا ان تغلب هی النفس وتقسرها رادة ایاها الی جهتها وانت تعلم ان الحس یمنع النفس عن التعقل . » (66)
جهت دیگر این که اشتغال به برخی قوا مانع از کمک نفس به قوای دیگر درانجام فعلشان می باشد ، زیرا شان نفس این است که اگر به امور باطنی پرداخت ازامور ظاهری غافل می گردد و اگر به امور خارجی مشغول شد از باطنیات غفلت می ورزد ؛ مثلا اگر نفس میل به محسوس کرد در تخیل و تذکر ضعیف می گردد و اگربه قوه شهوانی پرداخت از قوه غضبی باز می ماند و اگر به افعال تحریکی دل بست از افعال ادراکی غافل می شود و بالعکس ، حال اگر فرض کنیم که به قوه ای از قوامشغول نباشد در این صورت قوه ای که اقواست غالب می شود و نفس را به خودمشغول می دارد .
حال می توان پرسید که چرا و به چه علت نفس از پرداختن به قوه ای منصرف شده بدان مشغول نمی گردد ؟ پاسخ این است که به چهار علت :
« لآفة او لضعف شاغل عن الاستکمال کما فی الامراض وکما فی الخوف واما ان یکون لاستراحة ما کما فی النوم واما ان یکون لکثرة انصراف الهمة الی استعمال القوة المنصرف الیها عن غیرها . » (67)
بنابراین چون از نفس افعال متقابلی سر می زند نظیر شهوت و غضب یا دفع وجذب و متکفل هر یک قوه ای خاص است هر گاه نفس به فعل یکی مشغول شد ازدیگری باز می ماند و از این روست که نفسی که مستعمل آلات محرکه و مدرکه واساسا مستعمل بدن است معمولا نمی تواند به جمیع امور و ابعاد نفس و قوا به طوریکسان و هم زمان بپردازد و کسر و انکسارهایی و اقبال و ادبارهایی خواهد داشت وتوجه به شانی او را از توجه به شان دیگر باز می دارد و از این جاست که فرموده اند : اگر مایلی به ادراک معقولات و شهود ذات نایل شوی از خواطر و محسوسات دل برکن و با مراقبت چشم و گوش دل باز کن .
البته تعاند و تمانع بین قوا مربوط به نفوس معمولی است نفوس عالیه که به مقام جمع الجمع ، واصل شده اند مظهر « لایشغله شان عن شان » شده تربیت قوه ای آنان را از همت به قوای دیگر باز نمی دارد .
در این زمینه مباحث جالب و قابل توجه دیگری مطرح می شود از قبیل ارتباط نفس و بدن و بالعکس و تاثیرات متقابل آن دو ، کیفیت علقه نفس و بدن ، مشارکت نفس و بدن در افعال و احوال عارض بر هر یک از راه قوا ، که بحث درباره آن هامجالی دیگر می طلبد .
65) کتاب النفس ، ص 13 ؛ الاشارات والتنبیهات ، ج 2 ، ص 292 . 66) کتاب النفس ، ص 195 و 196 ؛ النجاة ، ص 369 و 370 . 67) کتاب النفس ، ص 153 ؛ ر . ک : تاریخ فلسفه در اسلام ، ج 1 ، ص 696 - 700 .
مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی