حوزه خدیجه کبری ( سلام الله عليها ) اصفهان

و خداوند متعال انواع برکات را به فاطمه زهرا (س) نصیب فرمود و نسل رسول خدا (ص) را در ایشان قرار داد در حالیکه ایشان پس از شهادت دو پسر و دو دختر بیشتر باقی نگذاردند ، پسران امام حسن (ع) و امام حسین (ع) و دختران زینب و ام کلثوم (س) و سکینه بودند . اضافه بر اینکه پس از واقعه کربلا تمام فرزندان امام حسین (ع) جز یک تن یعنی ، امام سجاد (ع) باقی نماندند و از فرزندان امام حسن (ع) هفت تن شهید شدند و از حضرت زینب (س) دو فرزند به شهادت رسیدند و ام کلثوم (س) نیز بدون فرزند از دنیا رفت . و دوباره اینکه پس از واقعه کربلا نیز حوادث تکرار شد و جنایتها و کشتارها نسبت به فرزندان پاک رسول خدا (ص) و فاطمه زهرا (س) بر قرار ماند . از واقعه حُرّه که به دستور یزید اتفاق افتاد و آن محاصره مدینه به مدت سه روز و قتل عام اهالی آن که تعداد شهداء را شصت هزار نفر نوشته اند تا واقعه زید فرزند امام سجاد(ع) که به شهادت او را رساندند و از بین بردن علویان در زمان امویان که این دشمنی با خاندان رسول خدا (ص) و فرزندان فاطمه زهرا (س) که تا دو قرن ادامه یافت تا امام حسن عسکری (ع) که شهید شدند ، اما با همه این سخنان خداوند متعال برکت را در نسل فاطمه زهرا (س) قرار داد ، و این بزرگوار را منشاء خیر کثیر قرار داد ، امروزه می توان صدق این مطلب را دریافت که اینک عالم از فرزندان فاطمه زهرا (س) که همان فرزندان رسول خدا هستند ، آکنده است که در تمام اقصی نقاط پراکنده اند . در عراق نزدیک یک میلیون ، در ایران سه میلیون ، در مصر پنج میلیون و در مغرب هم پنج میلیون ، در الجزایر و تونس و لیبی ، اردن ، سوریه ، لبنان ، خلیج سعودی – یمن – هند و پاکستان ، افغانستان ، و اندونزی حدود بیست میلیون نفر سیّد که از اولاد نسل فاطمه زهرا (س) هستند زندگی می کنند و امروزه کل جمعیت سادات به سی و پنج میلیون نفر می رسد که این تعداد فراوان فرزندان رسول خدا (ص) و از صلب حضرت علی (ع) و دامان پاک و نسل فاطمه (س) هستند .

نام مبارکه ، پر خیر و برکت ، در ذریه آن حضرت (س) گواهی می دهد . همان گونه که کوثر بر فراوانی فرزندان آن بانو اشاره دارد [1].

مهمترین فضیلت حضرت زهرا (س) در آفرینش ، خلقت نور ایشان مي باشد ،که خلقت آن جناب طبق روایاتی به دو هزار سال قبل از حضرت آدم بر می گردد و یکی از علل خلقت عالم وجود حضرت زهرا (س) است ، آفرینش حضرت زهرا (س) از نور عظمت حق همان نور واحدی که حضرت رسول (ص) و امیرالمؤمنین  (ع) از آن آفریده شده اند و مایه خلقت فاطمه (س) یک سوم همان نور بوده است ، نوری نهفته در خزینه علم خدایی ، نور قدس ، نور جمال ، نور کمال ، نور کبریایی الهی ، چنانکه سهیلی در کتاب روض الانف می گوید : « و مَن صَلیّ عَلیها فقد صَلیّ علی اَبیها »

ادامه »

اندوه، عموماً حركات و اعمال بدن را كند مي كند. نيروي حيات را مي كاهد و موجب تحليل قوا مي شود.[1]

نكته: تأكيد مي كنيم كه همواره غم در زندگي انسان بوده و بايد هم باشد و در روايات بسياري هم آمده كه فرد بايد غمگين باشد اما چه حزني؟ حزني كه او را به كمال برساند و اين ناراحتي هايي كه در زندگي بيشتر افراد هست، چه كم و چه زياد آن، درصورتي براي بدن ضرر دارد كه متوالي و پي در پي باشد و اين جز حزن وغمگيني براي امكانات دنيوي حاصل نمي شود چون گفتيم كه حزن معنوي سازنده است پس حزن براي امكانات دنيوي در صورتي كه متوالي باشد خطرناك و حالت رواني به فرد دست مي دهد چون استرس ها اول بدن را خبردار مي كند. بدن در وهلة اول مقاومت كرده وسازش عمومي مي نمايد. حال اگر ناراحتي ها پي در پي بوجود آمدند، زماني فرا مي رسد كه ديگر بدن تاب مقاومت نياورده، منجر به بيماري مي گردد.

غم وغصه، نقش زيادي در پيري زودرس دارد، چنانچه حضرت علي عليه السلام فرمود:

«الهَمُّ نصِفُ اَلهَرَمِ[1]؛ غم واندوه، نصف پيري است…»

غم وغصه، فرسايش دهندة اعصاب، عامل فشارخون، مرض قند وامراضي همچون بي اشتهايي، ترش كردن معده، زخم معده … است به عنوان نمونه هيجان و ناراحتي و زخم معده و اثني عشر، هيجان و استرس هاي متوالي رواني، روي مغز ← تالاموس← اثر روي هيپوتالاموس ← اثر روي اعصاب سمپاتيك و پاراسمپاتيك ←اثر روي جدار معده و ايجاد سفت شدن قسمتي از عضلات معده و در نتيجه كم خون شدن مخاط سفت شده و باز كم خون شدن عضلات همان ناحيه و باز در اثر تنگ شدن عروق آن ناحيه ← كم شدن مقاومت مخاط و تأثير پپسين شيره معده روي آن محل ← زخم معده[1]