فضيلت گريه
در كتاب چهل حديث امام رحمه الله عليه در رابطه با فضيلت گريه مي خوانيم كه:
«واز براي گرية از حذف خدا نيز فضيلت بسيار است. چنانچه در اين حديث شريف فرموده: «به هر قطره اش خداوند هزار خانه در بهشت بنا فرمايد.» و
در كتاب چهل حديث امام رحمه الله عليه در رابطه با فضيلت گريه مي خوانيم كه:
«واز براي گرية از حذف خدا نيز فضيلت بسيار است. چنانچه در اين حديث شريف فرموده: «به هر قطره اش خداوند هزار خانه در بهشت بنا فرمايد.» و
قرآن سه نوع گريه را در منظر مخاطبان خود قرار مي دهد كه عبارتند از:
1- اشك ساختگي
اشكي است كه از ديدگاه كتاب وحي مورد مذمت قرار گرفته (اشك ساختگي) يا به اصطلاح گريه اشك تمساح است اشكي كه برادران يوسف پس از انداختن وي در چاه براي پدرشان ريختند، از جمله همين نوع اشك است، در آية 16 سورة يوسف مي خوانيم (وجاووا اباهم عشاء يبكون) يعني براي اينكه مقابل پدر ناراحتي و شرمساري خود را جلوه دهند با چشماني اشك بار نزد وي حاضر شدند، نكته مهم اين جاست كه انسان نبايد به هر اشكي اعتماد كند. اين نوع اشك براي ريزنده اشك يقيناً خطرناك و براي مخاطب و بيننده اشك در صورت بي احتياطي و اعتماد بدون معرفت موجب گمراهي و كج فهمي مي شود.
2- اشك حزن
اين نوع اشك از حالت ناهمگون درون خبر مي دهد و نشان مي دهد قلب شخص دجار گردوغبار و اندوه و غم شده كه البته علل و عوامل آن مختلف و قابل بررسي است. گريه در اين حالت، باعث مي شود كه از فشارهاي دروني فرد كاسته و تخليه رواني شود و در نتيجه تعادل نسبي روحي براي شخص حاصل شود. كه گرية آن دسته از اصحاب پيامبر صل الله عليه وآله وسلم به خاطر نبودن وسايل و امكانات جنگي براي رفتن به جهاد در اين دسته قرار مي گيرد (و اعينهم تفيضُ من الدمع حَزنَاً)[1]كه خدا از شوق بهار غم و اندوه آنها وچشم مملو از اشكشان تجليل كرد و به نحوي از آنها دلجوئي نمود.
3- اشك تربيت
ارزشمندترين و كاربردي ترين اشك ها، اشكي است كه وسيلة تربيت و رشد روحي و فكري بشر است گريه از روي شناخت و معرفت منجر به استحكام قلب و ايمان قلبي مي شود و روند تكاملي انسان به سوي خدا را سرعت مي بخشد. در آيه 109 سوره اسراء مي خوانيم (ويَخِرُّوُنَ للِاَذْقانِ يَبْكُونَ ويَزيدُ هم خُشُوعاً) مرجع ضمير در (يبكون) (الذين اوتوالعلم) ي است كه در آيه 107 همين سوره ذكر شده است و در ساختن شخصيت ايده آل اسلامي ظهور پيدا مي كند.
در آيه 85 سورة مريم، صالحان به خاطر فهم آيات خداي رحمن، «تتلي عليهم آيات» به سوي او اوج مي گيرند و در سجده با قطرات اشك، بندگي، خاكساري خود را به معبودي بي همتا نشان مي دهند «خسروا سجداً و بكتاً»[2]
شيوه هاي حزن و عزاداري:
1- پوشيدن لباس سياه
2- تشكيل مجالس
3- مرثيه سرائي
4- تباكي واظهار تأثر. امام صادق عليه والسلام: اگر گريه ات نمي آيد، خود را به گريه وادار كن؛ اِذالَم يَجِئْكَ البُكَاءِ فَتَباك»[1]
5- اشك ريختن و گريه كردن: آب زلالي كه در وقت ترحم، سوزش دل و يا شوق از چشم فرو مي ريزد، «اشك»، «سرشك»، «عبره» و «دمع» گفته مي شود.[2]
1- غم بي توشه بودن
حزني كه انسان را متوجه خدا، آخرت و مسئوليت هاي شرعي و اجتماعي اش كند، حزن پسنديده است. حزن از كوتاهي انجام تكاليف و حزن از انجام گناه؟ انسان عاقلي كه مرتكب گناهي شده. اگر متوجه شود كه اين عمل موجب شده كه سعادت آخرت را از دست بدهد در حالي كه، مي توانست با انجام دادن كار ديگري سعادت دنيا وآخرت را كسب كند محزون مي شود. اينگونه حزن ها اگر به حد افراط نرسد مطلوب است. اما اگر اين حزن ها به حدي برسد كه انسان را از كار و زندگي باز دارد و باعث شود كه فرد تكاليف شرعي خود را انجام ندهد هيچ فايده اي ندارد.[1]
«حزن» در مواردي رخ مي دهد كه نعمتي از انسان گرفته شود و يا خسارتي به انسان متوجه گردد و موجب اندوه و ناراحتي او شود. طبيعي است، اين حالت مربوط به امري است كه در گذشته رخ داده است؛ مثل اينكه انسان كار ناشايستي كرده كه آثار بدي در پي داشته است، حرف بدي زده كه موجب رسوايي و آبروريزي شده، در نتيجه محزون و اندوهگين مي شود. به هر جهت حزن واندوه، وقتي براي انسان رخ مي دهد كه فرصت هايي را از دست بدهد، نعمتي از او گرفته شود يا مصيبت هايي بر او وارد آيد.
«خوف» دربارة رويداد و امري است كه در آينده پيش مي آيد، مي ترسد كه گرفتاري برايش پيش آيد، مصيبت يا عذابي متوجه او شود و يا نعمتي از او گرفته شود. در واقع «حزن و خوف» دو ويژگي نفساني مشابه اند منتهي متعلق آن دو متفاوت است، يكي مربوط به گذشته است و ديگري مربوط به آينده.[1]