آثار معنوي گناه
اگر كسي اهل تصديق و باور نباشد، بلكه معارف دين را تكذيب كند و برخلاف آنها عمل كند، راه براي انجام رذايل براي او به آساني باز ميشود و او به آساني و بدون هراس و پروا دست به گناه دراز ميكند، به آساني دروغ ميگويد و اين كيفر الهي است كه دامنگير او ميشود.[1]
تكرار گناه و مداومت آن موجب تيرگي و واژگوني قلب و مسخ انسان از حالت انسانيّت به حالت درندهخويي و حيوان صفتي ميگردد و همين باعث گناهان بزرگتر ميشود.[2]
يكي از آثار معنوي گناه، ايجاد پوچي و بيخاصيت شدن كارهاي نيك است كه در اصطلاح به آن حبط عمل ميگويند. يعني گناهكاران اگر كار خيري انجام دهند، بينتيجه و بيپاداش ميگردد. در قرآن شانزده مرتبه سخن از «احباط » به ميان آمده است و با توجّه به مجموع آنها چنين نتيجه گرفته ميشود كه گناهان بزرگي همچون كفر، شرك، تكذيب آيات الهي و انكار معاد، ارتداد و مخالفت با پيامبران موجب حبط است.[3]
خداوند در سورهي محمد آيه 33 خطاب به مومنين ميفرمايد: « يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَلَا تُبْطِلُوا أَعْمَالَكُمْ »
ترجمه: « اي كساني كه ايمان آوردهايد، خدا را اطاعت كنيد و از پيامبر او فرمان بريد و اموال خود را تباه نكنيد.»
يكيديگر ازآثار زيانبخش معنوي گناه ايناستكه زمينهي تسلط شيطان برآدمي را مهيا ميكند.[4]
چنانچه آيه شريفه ميفرمايد: «…. إِنَّا جَعَلْنَا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاء لِلَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ »[5]
ترجمه: « …. ماشياطين را دوست آنان كه ايمان نميآورند قرار داده ايم.»
از ديگر آثار سوء معنوي گناه اين است كه انسان را به سوي گناهان ديگر سوق ميدهد.[6]
خداوند علت كفر بني اسرائيل و كشتن پيامبران توسط آنها را چنين بيان ميكند : « ذَلِكَ بِمَا عَصَواْ وَّكَانُواْ يَعْتَدُونَ »[7]
ترجمه: « اين بدان سبب است كه راه نافرماني و ستمكاري پيش گرفتند»
ارتكاب گناه در كاهش ايمان نيز نقش بسزايي دارد. به همين جهت، در قرآن و احاديث، توجّه ويژهاي به آن شده است. در متون و آثار اسلامي تصويري كه از نهاد اوليه و روح و جان انسان ارائه ميشود، پاك و بيآلايش ميباشد كه نور معرفت و ايمان در آن متجلي است و از آن به « فطرت الهي و توحيدي » تعبير شده است.[8]