حوزه خدیجه کبری ( سلام الله عليها ) اصفهان

  • خانه 
  • حديث روز 
  • تماس  

آسیب شناسی معاشرت با دیگران

20 آبان 1391 توسط خسروی

 

 

1- دخالت در امور خصوصی

 

امر به معروف و نهی از منکر یکی از وظایف شهروندی و اجتماعی مسلمانان است . به تعبیر دیگر ، این فریضه مربوط به حیات اجتماعی است و نــه زندگی خصــوصی و فردی ؛ بنابراین باید ازکشاندن آن به حریم خصوصی افراد به شدت پرهیزکرد . نهایت جهل است که برای امر به معروف و نهی از منکر ، خود مرتکب منکر شده و معروف را بازگذاریم . کسانی که به حریم خصوصی افراد تجاوز کرده و نهانخانه ی ذهن و زندگی آنان را افشا می کنند ، باید بدانند که خود مرتکب منکری بزرگ شده اند .

 

اسلام ، نه تنها به ما اجازه ی این کار را نداده ، بلکه توصیه های فراوانی به پرده پوشی کرده است .[1]

 

امیرمؤمنان (عليه السلام) چه زیبا این حقیقت را بیان کرده است :

 

« به کسانى که گناه ندارند، و از سلامت دين برخوردارند، رواست که به گناهکاران ترحم کنند، و شکر اين نعمت گذارند، که شکرگزارى آنان را از عيبجويى ديگران باز دارد، چرا و چگونه آن عيبجو عيب برادر خويش گويد؟ و او را به بلايى که گرفتار است سرزنش مى‏کند؟ آيا به خاطر ندارد که خدا چگونه او را بخشيد و گناهان او را پرده‏پوشى فرمود؟ چگونه ديگرى را بر گناهى سرزنش مى‏کند که همانند آن را مرتکب‏شده! يا گناه ديگرى انجام داده که از آن بزرگتر است؟ به خدا سوگند! اگر خدا را در گناهان بزرگ عصيان نکرده و تنها گناه کوچک انجام داد، اما جرات او بر عيبجويى از مردم، خود گناه بزرگترى است.

 

اى بنده خدا، در گفتن عیب کسى شتاب مکن، شايد خدايش بخشيده باشد، و بر گناهان کوچک خود ايمن مباش، شايد براى آنها کيفر داده شوى؛ پس هر کدام از شما که به عيب کسى آگاه است، به خاطــر آنچه که از عيب خــود مى‏داند بايد از عيبجــويى ديگران خــوددارى کند، وشکرگزارى از عيوبى که پاک است او را مشغول دارد از اينکه ديگران را بيازارد.[2] »

 

تنها استثنــاء در این مورد ، بازرسی از سـازمـان هـا و نظـارت بر ارگان های دولتی است . امام علی (عليه السلام) در توصیه ی خود به مالک اشتر ، درباره کارکنان و مدیران می گوید :

 

«کارگزاران را بررسی کن ، و جاسوسانی راستگو و وفاپیشه بر آنان بگمار ، که مراقبت و بازرسی پنهانی تو از کار آنان ، سبب امانت داری ، و مهربانی با رعیت خواهد بود.[3] »

 

از ضررهای بزرگ ، کنجکاوی در امور مردم ، این است که آبروی مردم را به خطر انداخته و لطمه ی جبران ناپذیری به حیثیت و موقعیت اجتماعی افراد وارد می سازد ، بالاخص که انسان پس از دقت و کنجکاوی ، اسرار و رازهای درونی شخص را در اختیار دیگران بگذارد .

 

دخالت در امور شخصی مردم ، یک نوع پیروی از سوء ظن است و این کار درواقع عکس العمل بدبینی می باشد و فرد کنجکاو در طول مراقبت و تجسسهای خود ، به عیوب و نقاط ضعف بسیاری از افراد واقف می گردد و در اثر آن ، یک نوع حالت زدگی و انزوا به او دست می دهد و در حقیقت کمتر کسی را شایسته معاشرت و زندگی تشخیص می دهد . [4]

 

 

 

2- شایعه پراکنی

 

پیامبر اکرم(صلي الله عليه و آله وسلم) بر توصیه ی خود بر ابوذر غفاری می فرماید :

 

« یا اباذر ! کفی بالمرء کذباً ان یحدث بکل ما یستمع[5] »

 

« ای ابوذر ، برای دروغ گو بودن فرد همین بس که هرچه را می شنود بازگو نماید . »

 

یعنی حتی در جایی که شنیــده های او عین واقع باشد ، اما او بدون تحقیق و بررسی به بازگویی آن ها بپردازد ، دروغگو به حساب می آید . چه رسد به این که از آنچه شنیده است بکاهد ، یا بر آن بیفزاید . با توجه به این سخن پیامبر ، می توان شایعه پراکنی را از مصادیق دروغ دانست . حتی اگر انسان انگیزه ی ناپسندی از نقل شایعه نداشته باشد ، باید نگاه کند که آیا نقل آن ، فایده ای هم دارد یا نه . افزون بر این ، باید بیندیشد که آن شایعه ، اساسی دارد یا نه . پس باید پیش از نقل هر خبری در درستی آن تحقیق کنیم و پس از اطمینان به درستی آن را نقل می کنیم .[6]

 

 

 

3- سوء استفاده از دیگران

 

هر گز نباید معاشرت با دیگــران را به عنوان پلی بــرای رسیدن به مطامع و خواسته های شخصی خود قرار دهیم . امیرمؤمنان (عليه السلام)  ، در سفارش خود به امام حسن(عليه السلام)  به این نکته مهم اشاره می کندکه هرگز نباید به اعتماد دوستی با کسی ، حق او را ضایع کرد :

 

« و حق برادرت را به اعتماد دوستی که با او داری ضایع مگردان ، زیرا کسی که حق او را ضایع کنی دیگری برادر تو نخواهد بود .[7] »

 

یکی از مهم ترین شرایط پایداری دوستی و معاشرت با دیگران ، رعایت انصاف در حق آنان است . در این زمینه ، روایات فراوانی در کتاب های روایی و اخلاقی ما وجود دارد .[8]

 

امام علی(عليه السلام)  می فرماید : « علی الانصاف ترسخ الموده[9] »

 

« بر پایه انصاف است که دوستی و مودت میان دونفر استوار می شود . »

 

و نیز امام جواد(عليه السلام)  می فرماید : « یکی از عوامل دوست یابی ، انصاف در معاشرت است . »[10]

 

از این احادیث دانسته می شود که اگر کسی بخواهد حق معاشرت با دیگران را رعایت کند و از معاشرتی پایدار با دیگران برخوردار باشد ، هرگز نباید از معاشرت و دوستی با آنان سوء استفاده کرده و برای خود و دیگران حقوق ویژه ای قائل باشد . [11]

 

 

 

4- غیبت

 

غیبت ، عبارت است از بیان نقاط ضعف و معایب دیگران ، که اگر آن را بشنوند نارحت گردند. چه مربوط به رشته های دینی ، اخلاقی ، روحی و اجتماعی باشد یا مربوط به جهات جسمی ، همچون قیافه ، اعضای بدن ، چکونگی حــرکات و رفتار شخص و یا مـربوط به بستگان او مانند زن و فرزند و غیر آن .همه ی این موارد ، به موجب فرموده ی پیامبراکرم (صلي الله عليه و آله وسلم)   :

 

« ذکرک اخاک بمایکره[12]»

 

« یاد کردن برادرت به چیزی که او را خوش نیاید ، مشمول غیبت و محکوم به آثار سوء آن است . »

 

گرچه موضوع غیبت و عیبجویی ، شامل نوشتن و اشاره با دست و چشم نیز می شود ، و همه ی اینها از مـوارد غیبت به شمار می رود ، لیکــن موضوع بحث در ایــن جا ، تنهــا بیــان آسیب شناسی معاشرت است .

 

در ضمن ، مسئله غیبت از نظر اهمیتی که دارد ، همیشه بخش قابل توجهی از کتاب های اخلاقی را به خود اختصاص داده ، و حتی بعضی از فقهای بزرگ شیعه ، رساله های مستقلی درباره ی غیبت نوشته اند ، که انتشار یافته است .[13]

 

خداوند در قرآن می فرماید :

 

« لا يَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً أَ يُحِبُّ  أَحَدُکُمْ أَنْ يَأْکُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتاً فَکَرِهْتُمُوهُ[14] »

 

« و بعضى از شما غيبت بعضى نکند؛ آيا کسى از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده‏اش را بخورد؟ از آن کراهت داريد. »

 

حاصل معنای آیه این است که غیبت مــؤمن کردن به منــزله آن است که یک انسانی گوشت

 

برادر خود را در حالی که مرده است بخورد ، حال چرا فرمود گوشت برادرش ؟ برای اینکه مؤمن برادر اوست . چون از افراد جامعه اسلامی است ، که از مؤمنین تشکیل یافته ، و خدای تعالی فرموده : « انما المؤمنون اخوه » و چرا او را مرده خواند ، برای اینکه آن مؤمن بی خبراز این است که دارند غیبتش را می کنند ، و بدگوئیش را می کنند . احتمال هم دارد بدین جهت بوده که غیبت فرد بی تاب را اثر می اندازد پس در حقیقت او را چون مرده ای بی خاصیت می کند . و اینکه فرموده « فکرهتموه» و نفرموده « فتکرهونه » استعاره دارد به اینکه کراهت شما امری است ثابت و محقق ، و هیچ شکی در این نیست ، که شما هرگز راضی نمی شوید یک انسانی که برادر شما است و مرده است ، بخورید . پس همانطور که این کار مورد کراهت و نفرت شما است ، باید غیبت کردن برادر مؤمنان و بدگوئی در دنبال سر او نیز مورد نفرت شما باشد ، چون این هم در معنای خوردن برادر مرده شماست .[15]

 

پیامبر اکرم(صلي الله عليه و آله وسلم)  می فرماید :

 

« یا معشر من آمن بلسانه ولم یؤمن بقلبه : لاتغتابوا المسلمین ولاتتبعوا عوراتهم فان من تتبع عوره اخیه تتبع الله عورته و من تتبع الله عورته حتی یفضحه فی جوف بیته.[16] »

 

« ای کسانی که ایمان آورده و قلبتان ایمان نیاورده ، غیبت مسلمانان را نکنید و از امور پنهانی آنان جستجو نکنید ، چه کسی که درصدد پیگیری از اصرار برادرش باشد ، خداوند از همین رهگذر او را در خانه اش رسوا می کند . »

 

 

 

انگیزه های غیبت

 

مهمترین انگیزه های عیبجویی و غیبت را در چند سطر می توان خلاصه کرد :

 

1- سرگرمی و تفریح و اظهار خوش مشربی در برابر دوستان .

 

2- مسخره کردن و استهزاء از روی عادت و بی هدفی یا از روی تحقیر کردن دیگران .

 

3- مباهات و افتخار ؛ بدین گونه که خود آراسته و قوی و دیگران را ناآراسته و ضعیف جلوه دهد .

 

4- برای تبرئه خود و نیکو جلوه دادن عیـب های خود ، معـایـب دیگـران را ذکـر می کنـد و می گوید او هم چنین است ؛ درحالی که پیش از هر چیز باید به رفع عیوب خود بپردازد .

 

5- همکاری و هماهنگی با دوستان در سخن گفتن ، تا مبادا بر اثر سکوت از آنان عقب بماند و از وی تنفر جویند . از این رو آنان را در فانی کردن عیب های مردن یاری می دهد .

 

6- برای پیشگیری از ذکر بدیها و نقاط ضعف خویش یا از ترس شهادت علیه او ، معایب دیگری را بازگو می کند ، تا قبلاً او را از چشم دیگران بیندازد تا به سخنان یا شهادت او توجه نکنند .

 

7- حسادت ؛ زیرا حسود نمی تواند موقعیت آبرویی و ناز و نعمت محسود را ببیند ، از این رو برای ضرر زدن به طرف و از بین بردن مقام و موقعیت او ، به عیب جویی و غیبت اقدام می کند .

 

8- تعجب و تأثر از منکرات و لغزش هایی که از افراد سر می زند و او از روی دلسوزی ، مرتکب عیب جویی آنان می گردد . به طوری که می توان گفت انگیزه ی او غضب برای خدا یا عاطفه ی انسانی است ، در این صورت ، بیش از هرچیز باید شخص مورد غیبت را دوستانه امر به معروف نماید ، بدون آنکه از وی نام ببرد و آبرویش را بریزد .

 

    با چنین روشی خود منکری را انجام داده و ناخودآگاه به جای عبادت ، گناه می کند .

 

9- حس کنجکاوی ، که عیب جو را وادار می سازد و با شور و شوق تمام ، فاش کردن عیوب و نقاط ضعف دیگران را دنبال می کند .[17]

 

 

 

5- سخن چینی

 

بازگو کردن سخن یا اسرار دیگران را به افراد و ایجاد نزاع و دشمنی بین آنان را ، سخن چینی و نمّامی می گویند .

 

در کتاب های اخلاقی ، بعد از آفت های کفرآمیز زبان ، از هیچ آفتی همچون نمامی ، مذمت و نکوهش نشده است . زیرا سخن چینی ، هم خیانت به گفته ها و اسرار مـردم اسـت ، که آن را فاش می کنند و هم ایذاء و اذیت مسلمانان ، و حتی موجب انگیزش روح بدبینی و دشمنی متقابل خواهد بود .

 

ممکن است گاهی اوقات ، سخن چین ، هیچگونه سوء نیتی نسبت به طرفین نداشته باشد و تنها انگیزه ی او پرگویی و مزاح باشد ؛ اما ناخودآگاه موجب تیره شدن روابط دوستی بین افراد و گاه موجب قتل و ایجاد فتنه های بزرگ می گردد .

 

بی شک ، چنین آسیبی ، ناشی از روح نفاق ، رذالت و فرومایگی است ، که انسان سخنی را بشنود و با فاش کردن آن ، مایه ی فتنه و تفرقه گردد .

 

و گاهی نیز ، ناشی از قوه شهویه ایت که به خاطر تفریح و خوشگذرانی ، به چنین کار زشتی دست می زند .[18]

 

پیامبر اکرم(صلي الله عليه و آله وسلم)  فرمودند :

 

« الا انبئکم بشرارکم ؟ قالوا : بلی یا رسول الله ، قال : المشاؤون بالنمیمه ، المفرقون بین الاحبه ، الباغون للبراء المعایب[19]»

 

» آیا شما را از بدترین مردم آگاه نکنم ؟ گفتند : آری یا رسول الله ! فرمود : بدترین مردمان آنانی هستند که بین مردم سخن چینی کنند ، تفرقه انداز میان دوستان باشند و از عیوب مردم بی گناه پیگیری نمایند . »

 

 

 

6- دروغ گفتن

 

دروغ از گناهان بزرگ و کلید گناهان و سرچشمه تمام بدیها و زشتی ها است . مؤمن بافضیلت هیچگاه زبانش را به این خوی زشت عادت نمی دهد ، چه آن که دروغ از انسان شخصیتی کاذب و وارونه ساخته و اعتبار او را از بین می برد و اعتماد عمومی را سست می کند ؛ ولی چون دروغ کار آسانی است و مایه ی زیادی نمی خواهد ، متأسفانه بعضی از مردم به گمان آنکه زودتر به مقصد برسند به آن متوسل می شوند . و بدین منظور آسمان و ریسمان را به هم می بافند و چه بسا در یک روز دهها دروغ می گویند و نقطه های اوج فاجعه آن جا است که این گونه افراد نسبت به بازتاب های منفی و عواقب شوم آن در زندگی فردی و اجتماعی نمی اندیشند ، دروغ را به حساب زرنگی و زیرکی می گذارند و راستگویان را افرادی بی عرضه و بی سیاست می پندارند . ولی آن ها از این نکته مهم غافلند که دروغ پردازی برخلاف فطرت پاک و شخصیت والای انسان است و نمی دانند که دروغ، دشمنی و ستیزه جویی را خداوند متعال و برخلاف فلسفه آفرینش پروردگار است ، زیرا او جهان را براساس صدق و راستی و حقیقت و درستی بنا نهاده است .[20]

 

 

 

 

 

 

 

 

 



[1]- احمدحسین شریفی ، آئین زندگی ، ص 139                         

[2]- نهج البلاغه ، محمد دشتی ، خ 140 ، ص 259

[3]- همان ، نامه 53 ، ص 579

[4]- محمود اکبری ، احترام و تکریم ، جامعه مدرسین حوزه علمیه ، چاپ اول ، قم ، 1378 ، ص 16-115

[5]- محمدباقر مجلسی ، بحارالانوار ، ج 74 ، باب 4 ، ص 85 ، ح 3

[6]- محمدتقی مصباح یزدی ، ره توشه ، موسسه امام خمینی ، چاپ دوم ، قم ، 1376 ، ج 2 ، ص 252

[7]- نهج البلاغه ، محمد دشتی ، نامه 31 ، ص 535

[8]- محمد محمدی ری شهری ، دوستی در قرآن و حدیث ، ترجمه سیدحسن اسلامی ، دارالحدیث ، قم ، 1379

[9]- عبدالواحد تمیمی آمدی ، غررالحکم و دررالکلم ، ص 394

[10]- ثلاث خصال تجتلب بهن المحبه : الانصاف فی المعاشره ، والمواساه فی الشده والانطواع والرجوع علی قلب سلیم . ( محمدباقر مجلسی ، بحارالانوار، ج75 ، ص 82 )

[11]- احمد حسین شریفی ، آئین زندگی ، ص 142

[12]- محمد بن حسن حرعاملی ، وسایل الشیعه ، ج 12 ، ص 280

[13]- مهدی فقیه ایمانی ، نقش زبان در سرنوشت انسان ها ،  ص 483

[14]- سوره حجرات ، آیه 12

[15]- سیدمحمدحسین طباطبایی ، تفسیر المیزان ، ص 514

[16]- زین الدین بن علی عاملی (شهید ثانی) ، منیه المرید ، دفتر تبلیغات ، قم ، 1409 ه.ق ، ص 327

[17]- مهدی فقیه ایمانی ، همان ،  ص488-487

[18]- همان ، ص 388

[19]-  محمدبن حسن حرعاملی ، وسایل الشیعه ، ج12 ، ص 306

[20]- محمدرضا مهدوی کنی ، نقطه های آغاز در اخلاق عملی ، ص 237

 

پژوهشگر :سعیده زارع هرندی

 

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: پژوهش لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

حوزه خدیجه کبری ( سلام الله عليها ) اصفهان

يامهدي ادركني

جستجو

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

موضوعات

  • همه
  • پژوهش
  • فرهنگي
    • دل نوشته
  • آموزشي
  • ورزشی
  • اخبار
    • اخبار فرهنگی
  • مسابقات
  • علمی
  • آشپزي
  • پزشکی و طب گیاهی
  • پزشکی و طب گیاهی
خرداد 1404
شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

Items

  • پژوهش
    • پيامدهاي همسايه آزاري
    • نشانه هاي همسايه ي بد
    • همسايه آزاري يكي ازعلائم هنگام ظهور حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه)
    • همسايه ي بد نوعي عذاب الهي در قرآن
    • غيبت از منظر قرآن كريم
    • تقیه از دیدگاه آیات و روایات
    • اقسام تقیه از جهت حکم
    • ارتباط ميان ولايت و امامت
    • امامت، روح و جان كلية عقايد و اعمال انسان است
    • فلسفه و ضرورت امامت از ديدگاه تشيع
    • مرز اسراف
    • تنها ماندن در وقت نياز
    • تفاوت‌هاي اسراف و تبذير از لحاظ اقتصادي و اجتماعي
    • رابطه اسراف و تبذير و دوري از خدا:
    • اسراف و تبذير و عدم استجابت دعا
    • عرفان و سلوک و سالک در قرآن
    • فعالیتهای امام علیعلیه السلام در دوران خلافت خلیفه دوم
    • راههای تقویت اراده از دیدگاه اسلام
  • فرهنگي
    • گذری بر مناجات شعبانیه:
  • دل نوشته
    • «شاید این جمعه بگویم : مهدی فاطمه ام آمده است.»
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس