اخلاق راه نجات از مفاسد
نداشتن حسن خلق و اخلاق عبادی بسیار خطرناک و وحشت زا است و عاملی برای آماده کردن سقوط انسان از انسانیت و وسیله ای برای نابود و هلاکت جامعه است .
هرگاه تمام افراد جامعه و یا اکثریت آن به اخلاق عبادی متصف نباشند ، مسیر زندگی بس صعب و دشوار و جامعه که برای تعاون و در نتیجه سعادت افرادش شکل گرفته تبدیل به جهنم سوزان خواهد شد ، مانند جامعه ی امروزی بشر که سراپا شراره ی سوزان و شکنجه است . قباحت از قبایح برداشته شده و در همه ی شئوون زندگی بیماری مهلک فساد رخنه کرده است . هرکس دستش برسد از خون دیگران تغذیه می کند و اگر ضعیف و ناتوان بود باید بمیرد . ملت ها به مفاسد خود گرفتارند و فساد در نظرشان عادی شده است . هر روز کم و بیش فقر عمومی ( چه در جهت مادی و چه در جهت معنوی) و نتایج شوم آن و شیوع فحشا و علنی بودن آن ، بدون پرده در جراید و مجلات دنیا منعکس است و نیاز به تفصیل ندارد.
بشر برای نجات از این همه مفاسد مهلک هیچ راهی جز برگشت به گردونه ی ایمان به خدا و آخرت و آراسته شدن به حسنات اخلاقی ندارد .
بشر آن گاه از همه ی جانوران برتر می شود که از خود شخصیت اخلاقی بسازد ، علم فقه و حقوق و هندسه و ریاضی و پزشکی گرچه برای رفاه جامعه لازم است ( اما نه به صورت واجب عینی بر همه کس) ولی دارا بودن و درستی و امانت و معاونت با غیر و سایر فضایل اخلاقی بر هر فرد بشر واجب عینی است یعنی اینک بر فرد فرد جامعه و افراد خانواده واجب است تا آن ها را کسب کنند و به آن فضایل اخلاقی عمل نمایند و اگر تعدادی از افراد در جامعه و ملتی یا در جهان به این اخلاقیات ممتاز بودند این تکلیف حیاتی از دیگران ساقط نیست .
در جامعه ی انسانی باید همه افراد راستگو و صدیق ، شجاع ، امین و دارای اخلاق و ملکات فاضله باشند ، تا به حق انسانیت خود که عبارت از تربیت ممتازه است ، قیام کنند و اگر نه انسان نیست؛ یعنی آنچه را که در پرتو آن از جانوران برتری یافته ضایع و باطل کرده اند و نشاید که نامش دهند آدمی و به همین خاطر خطاب های قرآنی « یا ایها الناس » است ، که در پرتو تابش انوار هدایت، چه افراد آلوده ای بوده اند که از آلودگی ها رهانده شدند و به راه راست آمده پاک شدند و به سعادت و کمال انسانی دست یافتند. [1]
نوشته : نسیم کوزه دانی