اقسام توبه کنندگان
توبه مراتبی دارد و توبه کنندگان به چند گروه تقسیم می شوند و علت آن هم مشخص است زیرا تا انسان حیات دارد ، زندگی او مخلوطی از کشمکش ها و انگیزه ها و جاذبه ها و دافعه هاست و همیشه با نفس در جهت حق و باطل کشمکش دارد و با غلبه پیدا کردن با باطل ، همین باعث کمال نفس است و هرگاه انسان به طرف باطل متمایل شد دوباره برگشتن آن توبه است و انسان ها در این مسیر صعود و نزول به چند دسته تقسیم می شوند .[1]
۱- گـروهـی کـه از گنـاه توبه کرده و تا آخر عمر استقامت نموده اشتباهات گذشته را جبران می کنند هرگز به فکر گناه نیفتاده و گناهی از ایشان صادر نمی شود مگر لغزش هایی که عادتاً هیچ بشـری از آن هـا مصون نیست . این توبه را توبه نصوح می گویند و چنین شخصی صاحب نفس مطمئنه ای است که خشنود و پسندیده به سوی خداوند باز می گردد .
٢- گروهی که توبه کرده در انجام طاعات مهم و ترک تمامی گناهانی استقامت می ورزد ولی بدون عمد و قصد قلبی گناهان از ایشان صادر می شود که به محض صدور پشیمان شده ، خود را ملامت کرده و تصمیم بر عدم تکرار می گیرد . این مرتبه اگر چه از مرتبه ی قلبی پایین تر ولی خود رتبه ای عالی است و غالباً حال تائبین این گونه می باشد . و چنین شخصی صاحب ( نفس لوّامه ) است که خیر او بر شرش غالب است .[2] و برای او وعده ای نیکو از طرف خداوند متعال آمده است که :
« الَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ کَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ إِلاَّ اللَّمَمَ إِنَّ رَبَّکَ واسِعُ الْمَغْفِرَةِ [3]: آنان که از گناهان بزرگ و زشتکاريها -جز لغزشهاى کوچک- خوددارى مىورزند، پروردگارت [نسبت به آنها]فراخآمرزش است.»
این ها شاهد بر این است که این اندازه از گناه ، توبه شکن نیست و صاحب آن از اصرار ورزندگان به گناه محسوب نمی شود و کسی که چنین شخصی را از نجات یافتن مأیوس کند خودش ناقص است و عالم حقیقی باید مردم را امیدورا و حرکت ساز ، تعلیم و تربیت کند .
٣- گروهی که توبه کنند و قدمی بر توبه ی خود ثابت و پایدار می ماند ولی بعد شهوت در بعضی از گناهان بر او غلبه می کند و چون از ریشه کن کردن شهوات عاجزاست عمداً به گناه دست می زند ولی با این حال بر طاعت مواظبت دارد و بیشتر گناهانی را که بر آن هـا قـدرت دارد تـرک می کند و فقط بعضی از شهوات بر او غلبه دارد به طوری که هنگام هیجان از آن غافل است و بدون مجاهده مرتکب آن می شود و هنگامی که آن گناه را انجام می دهد پشیمان شده و می گوید به زودی از آن توبه می کنم ولی هر زور توبه را به تأخیر می اندازد . کسی که چنین نفسی دارد به او دارای (نفس مسئوله ) می گویند .
« وَ آخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلاً صالِحاً وَ آخَرَ سَيِّئاً[4] : و ديگرانى هستند که به گناهان خود اعتراف کرده و کار شايسته را با [کارى] ديگر که بد است درآميختهاند . )
این افراد امید به نجات برایشان هست چون طاعتشان را مواظبت و از گناهی که مرتکب شده اند ناخشنودند شاید خداوند متعال توبه ی آن ها را بپذیرد ولیکن از لحاظ تأخیری که در توبه می کنند جای ترس هست که مرگ آن ها برسد و نتوانند فرصت جبران داشته باشد و در گروه شقاوتمندان از دنیا بروند.
این گروه در اصطلاح (مَرجو ) نامیده می شود و امید است که اگر توبه کند خدا توبه ی آن ها را بپذیرد .[5]
۴- گروهی که توبه می کند و مدتی بر آن توبه اش ثابت و پایدار است و مدتی بعد توبه ی خود را می شکند و از روی عمد و به قصد به گناه بازمی گردد بدون آن که توبه ی خود را به یاد آورد و احساس پشیمانی کند یا از گناهانی که مرتکب می شود تأسف بخورد بلکه با حالات غفلت و در گرداب شهوت غوطه ور می باشد چنین شخصی دارای ( نفس امّاره ) است به بدی و از خیر و نیکی گریزان
است . صاحب این نفس اگر بر توحید و سرانجام نیک و توبه ی حقیقی بمیرد امید به نجات او هست. وگرنه پایان جهنمی در انتظار او خواهد بود و اگر بر تفکر توحیدی ولی با گناه بمیرد و گناهانش بر حسناتش برتری داشته باشد . شاید مدتی در آتش جهنم عذاب بچشد و سپس به لطف و رحمت واسعه ی خداوندی نجات پیدا کند . [6]
نوشته : مینا کلانتری
[1]- محمدرحیم نوری ، مبانی اخلاق ، ص 285 ، ناشر : خورشید باران ، چاپ الهادی
[2]- محمدرضا جباران ، همان ، ص 352
[3]- سوره نجم ، آیه 32
[4]- سوره توبه ، آیه 103
[5]- محمد رحیم نوری ، مبانی اخلاق ، ص 286
[6]- همان ، ص 285