برخي از راه هاي پيشگيري از گناه
براي پيشگيري از گناه دو نوع اصلاح فردي (دروني ) و (اجتماعي)مي توان انجام داد. انبياء و اولياي الهي كه از درون، صالح و اهل اصلاح بودند ، در محيط هايي زندگي مي كردندكه همهي عناصر ، عليه آن ها بود و اگر چه آنان از مزاج معتدل و سالم بر خوردار بودند و پدران و مادران موحدي داشتند و از اصلاب طاهره و ارحام مطهره به دنيا آمده بودند ، اما چنين نبود كه محيط خانواده ، كار ، زيست و نظام حاكم بر جامعه ي آنان ، صالح باشد ، در عين حال آنان اصلاح را از درون خويش ، شروع كرده و سپس جامعه را هم پروراندند و ديگران را به پيمودن راهي كه خودشان رفته بودند، يعني مبارزه با خواسته هاي دروني، تشويق كردند [1].
اگر انسان ، مبارزه را از درون ،با شياطين ، وسوسه و نفس اماره شروع كند ، موفق تر است و نبايد به انتظار اصلاح جامعه باشد كه همه اصلاح شوند ، پس به اصلاح درون بپردازد .[2]
در اين قسمت به يك سري از عواملي كه مي توانند در اصلاح فردي تاثير بسزائي داشته باشند به شيوه ي اختصار، اشارهاي ميشود .
الف ) اصلاحات فردي
تقوا
يكي از اصلاحات فردي براي پيشگيري از گناه ، تقوا است . تقوا در حقيقت ايجاد مصونيت در وجود انسان است . كسي كه كسب تقوا و پرهيزگاري نمايد ، در برابر گناهان مختلف ضمانت ميشود و مصونيّت پيدا مي كند؛[3] چراكه روحيه ي تقوا انسان را به سمت انجام واجبات و ترك محرمات رهنمون مي گردد و اين به معناي مصونيت از فساد است.
خدا باوري و تقويت باور ديني
خدا باوري نيز مي تواند مصونيّت در مقابل گناه ايجاد نمايد. بدون شك ، باورهاي ديني ، رفتار انسان را اصلاح مي كند و عدم پاي بندي به باورهاي ديني، رفتار انسان را فاسد مي كند . دليل اين مدّعا ، بسياري از مردم كشورهاي غربي هستند كه هيچ گونه عفتي در منطق آن ها پيدا نمي شود.[4]
اگر انسان به موقعيّت خود در عالم هستي توجّه كند، بدون شك گناه نخواهد كرد، زيرا همواره تحت نظر خدا و ماموران الهي است . همان طور كه اگر كسي بخواهد خلافي كند، حتي اگر بداند يك كودك، كار خلاف او را مشاهده مي كند، از خلاف دست مي كشد، در هنگام ارتكاب گناه نيز اگر بداند فرشتگان ، اعمال او را ثبت مي كنند، از اين كار باز مي ايستد.
تصميم و عزم
اگر كسي چيزي را بخواهد ،بدون شك به دست مي آورد، چراكه عزم و اراده ي انسان مي تواند حتي كوه ها را از هم بشكافد و سخت ترين و پيچيده ترين مشكلات را حل نمايد.
البتّه براي بهره برداري از تصميم و عزم در ترك گناه بايد سه اصل بسيار مهم رعايت شود:
مشارطه،مراقبه و محاسبه. يعني براي ترك گناه ، پس از عزم و اراده، با خود شرط كند كه به طور مثال،امروز دروغ نگويد، آن گاه در طول روز، مراقب باشد، برخلاف شرط خود عمل نكند ودر پايان محاسبه و حساب رسي كند كه چه اندازه توانسته بر عزم خود ثابت قدم باشد و به شرط خود عمل كند . در اين صورت است كه هر روز مي تواند،گامي به جلو بردارد تاجايي كه ديگر براي گناه يا ترك واجب، محلي باقي نماند.[5]
مداومت بر كار خير
زماني كه انسان به مرحله ي درك خير و زيبايي مي رسد و عشق به جمال ، تمام وجودش را تسخير مي كند، از آن چه كه موجب زشتي و پليدي روح مي شود، بيزاري جسته و هرگز مرتكب آن نمي شود. چرا كه لازمه ي پيگيري و مداومت بر كار خير، وانهادن فواحش، يعني كارهاي زشت و ناروا است.[6]
توجّه به كرامت انسان
آدمي ، خليفة الله و مسجود ملائكه خوانده شده و خداوند همه چيز را براي او آفريده و براي او مسخّر كرده است: « وَسَخَّرَ لَكُم مَّا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا »[7] و يا در آيه اي ديگر ميفرمايد .« وَجَعَلْنَا اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ آيَتَيْنِ فَمَحَوْنَا آيَةَ اللَّيْلِ وَجَعَلْنَا آيَةَ النَّهَارِ مُبْصِرَةً لِتَبْتَغُواْ فَضْلًا مِّن رَّبِّكُمْ وَلِتَعْلَمُواْ عَدَدَ السِّنِينَ وَالْحِسَابَ وَكُلَّ شَيْءٍ فَصَّلْنَاهُ تَفْصِيلًا »[8]
ترجمه: «و ما فرزندان آدم را گرامي داشتيم و در خشكي و دريا ،برنشانديم و از چيزهاييپاكيزه روزي شان داديم و آنان را بر بسياري از آفريدگان برتري كامل بخشيديم .
اگر آدمي شخصيّت والاي خود را پاس بدارد ، هيچ گاه گرد گناه نمي گردد و خود را خوار نميسازد و با توجّه به كرامتي كه براي او حاصل شده ، از گناه باز مي ايستد .[9]
تقويت عقلانيت و خردورزي
خرد ورزي از ويژگي هاي ملكوتي انسان است .روح الهي دميده در كالبد زميني ، با هدايت عقل ، به كمال مي رسد ، حال اگر آدمي به خواسته هاي حيواني تن دهد ، به سقوط و تباهي كشيده مي شود .[10]
كم خوابي و بيداري سحر
سحر ، زمان مناجات با خداست و بيداري سحر ، مقابله با نفس و رياضت آن است .[11]
خداوند دربارهي متّقين مي فرمايد :« كَانُوا قَلِيلًا مِّنَ اللَّيْلِ مَا يَهْجَعُونَ[12] » ترجمه: «و از شب اندكي را خواب مي كردند»
اشتغال به بر نامه ي شبانه روزي
انسان بايد شبانه روز خود را با برنامه ريزي صحيح و متناسب با وضع روحي و جسمي خود پركند و هيچ ساعت بي كاري نداشته باشد تا نفس او مشغول به افكار و تصميمات شيطاني نشود چرا كه معمولاً در اوقات بي كاري ، وسوسه هاي نفس و شيطان، بيشتر به سراغ انسان مي آيد و اورا به فكر گناه و سپس به خود گناه مي كشاند.[13]
حيا وشرم
حيا وشرم از ديگر اصلاحات فردي است. بيشتر جرم ها و زشتي ها ،از بي حيايي سر مي زند، زيرا هر چه پردهي حيا كنار تر رود ، آدمي از هيچ گناهي سر باز نمي زند.[14] امام موسيبن جعفر (عليه السلام) مي فرمايد : «الْحَيَاءُ مِنَ الإِيمَانِ وَالإِيمَانُ فِي الْجَنَّةِ»[15]
ترجمه:«حيا جزئي از ايمان است و ايمان در بهشت است.»
دوري از هم نشينان و رفيقان آلوده به گناه
پيروي از هم نشينان بد ، زمينه ي پيوستن آدمي به بدي ها را فراهم مي آورد. چنان چه آيات متعدّدي در قرآن وجود دارد كه از شركت در مجالس گناه نهي كرده است [16] مانند« وَقَدْ نَزَّلَ عَلَيْكُمْ فِي الْكِتَابِ أَنْ إِذَا سَمِعْتُمْ آيَاتِ اللّهِ يُكَفَرُ بِهَا وَيُسْتَهْزَأُ بِهَا فَلاَ تَقْعُدُواْ مَعَهُمْ حَتَّى يَخُوضُواْ فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ إِنَّكُمْ إِذًا مِّثْلُهُمْ إِنَّ اللّهَ جَامِعُ الْمُنَافِقِينَ وَالْكَافِرِينَ فِي جَهَنَّمَ جَمِيعًا »[17]
ترجمه : «او در كتاب بر شما نازل شده است كه هر موقع بشنويد كه آيات الهي را انكار و يا مسخره مي كنند ، با آنان منشينيد تا سخن ديگر را آغاز كنند ،و گر نه شما نيز مثل آنها خواهيد بود، خداوند منافقان و كافران را در دوزخ گرد مي آورد.»
فاصله گرفتن از محيط آلوده و گناه
يكي از راه هاي مهم ترك گناه ، دوري از محيط آلوده به گناه است ، چنان كه قرآن كريم ، از عذر آوردن اهل معصيت ،سخن به ميان آورده است كه وقتي از آن ها پرسيده مي شود « إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلآئِكَةُ ظَالِمِي أَنْفُسِهِمْ قَالُواْ فِيمَ كُنتُمْ قَالُواْ كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الأَرْضِ قَالْوَاْ أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُواْ فِيهَا فَأُوْلَئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءتْ مَصِيرًا »[18]
ترجمه: «آنان كه هنگام مرگ ظالم و ستمگر بميرند، فرشتگان از آن ها مي پرسند: در چه كار بوديد ؟ پاسخ مي دهند كه ما در روي زمين مردمي ضعيف و ناتوان بوديم گويند آيا زمين خدا پهناور نبود كه در آن سفر كنيد ، پس ماواي ايشان جهنم است و بازگشت آن ها بسيار بد است .»
اين يك حرف منطقي است كه اگر كسي بر اثر شرايط ناچار شد گناه كند، ميبايست آن شرايط را تغيير دهد ، هر چند با ترك كردن محل و محيط گناه باشد.[19]
ازدواج
ازدواج از مسائلي است كه از گناهان بسياري پيشگيري مي كند و سبب حفظ ايمان مي شود. ازدواج ، سنت اسلامي و مورد تاكيد شخص پيامبر (صلي الله عليه و آله ) است. انسان با ازدواج كردن ، از انزوا خارج مي شود و به مسائل زندگي و حضور در اجتماع بَها مي دهد . يك انسان متأهل و خردمند ، احساس عزّت و مردانگي مي كند. همچنين ناچار است براي اداره ي زندگي به كار مشغول شود كه خود ، عامل باز دارنده است.[20]
مراقبت از سه عضو اصلي بدن
همه ي گناهان و عبادات با بدن انجام مي شود . وقتي حضرت علي ( عليه السلام) ايمان را معنا مي كنند، آن را داراي سه ركن مي داند كه عبارت اند از: اعتقاد قلبي ، اقرار به زبان و عمل به اركان ( بدن ) از اين رو هم عبادت ، به وسيله بدن انجام مي گيرد و هم گناهان ، ولي سه عضو از بدن، اساس بسياري از گناهان هستند كه اگر انسان اين سه عضو را كنترل كند ، بدون ترديد در تحصيل تقوا و ترك گناهان ، موفق مي شود . اين سه عضو عبارت اند از :زبان، شكم و اندام جنسي كه اگر كسي بخواهد گناه نكند ، بايد اين سه عضو را در اختيار خود در آورد و عقل و شرع را بر آنها حاكم گرداند .[21]
توجه به گناه و پيامدهاي گناه
توجّه به آثار و پيامد هاي دنيوي ، اخروي و معنوي گناه مي تواند براي موفقيت در ترك گناه انگيزه و محرّك بسيار خوبي باشد ، زيرا بشر حبّ ذات دارد و حاضر به هلاكت و ضرر رساندن به خودش نيست و به محض شناخت آثار شوم ،از آنها پرهيز مي كند.[22]
ياد مرگ
ياد مرگ ، يكي از راه هاي دوري از گناه و توجّه به عبادت خداوند است . بدون ترديد كسي كه هر لحظه به ياد مرگ باشد و بداند به زودي ، تمام لذت ها تمام مي شود و به جايي مي رود كه تنهاي تنها است و هيچ كس به او سود نمي رساند و هيچ مالي و جاهي او را نجات نمي دهد ، به يقين سراغ گناه نمي رود.[23]
تقويت نفس لوامّه يا وجدان
دانش روانشناسي غرب ، به ناراحتي وجداني و عذاب روحي و دروني انسان نيز از روزنه ي تنگ مادي نگاه مي كند و آن را ناشي از محروميّت ها و عدم دسترسي به ارضاي لذت هاي مادي و جسماني مي داند . بر خلاف قرآن كه آن را ناشي از «نفس امّاره» و نيرويي نهفته در عمق و روان او شمرده كه او را به بديهيها و ناپاكيها امر ميكند .[24]
يكي از ابعاد دروني انسان ، وجدان است . اين تمايل فطري كه از ساختمان وجودي انسان ريشه مي گيرد ، داراي نمودهاي بي شماري است . اين نيروي مرموز ، هم انسان را به كارهاي مفيد و اخلاقي مي كشاند و هم از اعمال زشت و ناهنجاري ، باز مي دارد و همواره با سرزنش ها و شكنجه ها ونداهاي خود، نظارت بر آن دارد تا انسان از جاده ي مستقيم امور دور نشود.[25]
اقبال در عبادات
عباداتي مانند نماز ، روزه ، زكات ، حج، كه دين اسلام بر پيروان خود واجب كرده است، موجب مي شود كه فرد به سوي رفتار بهتر و رشد و ارتقاي نفس و اجتناب از رفتار زشت و غير انساني گرايش پيدا مي كند . [26]
(إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ)[27] يكي از عباداتي كه در اين زمينه بيش تر مورد توجّه قرار گرفته است، نماز مي باشد كه رابطه اي خاضعانه و عاشقانه بين انسان و پروردگار است و برقراري چنين رابطه ي در برابر آفريدگار، نيروي معنوي مي بخشد كه حسن صفات روحي و آرامش قلبي و اهميت رواني را در او بر مي انگيزد، در نتيجه حالتي از آرام سازي كامل و آرامش رواني در او ايجاد مي شود كه از نظر درماني، تاثير بسزايي در كاهش اضطراب و نگراني او دارد . از اين رو ، نماز يكي از مقوله هايي است كه براي از بين بردن زمينه هاي رواني گناه مانند اضطراب و توهمات رواني و حقارت و وسواس فكري ، بسيار مفيد مي باشد و عامل پرورش هر چه بيشتر « خود » براي پيشگيري از اختلالات شخصي ، شخصيتي و حالات رواني و … گناه ميباشد، همچنين عبادات ديگر مانند روزه كه تمريني براي رياضت نفس محسوب ميشودو يا عبادات ديگر كه هر كدام نقش مؤثري ايفا ميكنند .[28]
برطرف كردن زمينه هاي رواني گناه
همان طور كه در فصل دوم گذشت زمينه هاي رواني مانند جهل ، حسادت ، طمع، رياست طلبي و … تاثيرات بسزائي در ارتكاب گناه دارند و از اين رو يكي از راه هاي پيشگيري از گناه برطرف كردن زمينههاي رواني گناه است .
انسان بايد سعي كند رذيله هاي اخلاقي را از خود دور كند. به عنوان مثال براي رفع و از بين بردن حسد ، تأمّل در بي ثباتي دنيا وفنا پذيري آن بسيار مؤثر است. شخص مبتلا به حسادت بايد به مرگ خود و محسود ( شخصي كه به آن حسادت ورزيده شده است ) توجّه كند و بداند كه اين سراي دنيا قابليتي ندارد كه به واسطه ي آن بر بندگان خدا ، حسد ببرد و بعد از آن بداند كه حسد ، باعث ضرر دين و دنياي او مي شود و به محسود مطلقا ضرري نمي رسد ، بلكه نفع دنيا و آخرت عايد او مي گردد.[29]
راه هاي فراواني براي معالجه ي اين امراض رواني و اصطلاح علماي اخلاق رذيله هاي اخلاقي وجود دارد كه براي اختصار، از شرح آن ها خود داري مي شود.[30]
نكته ي پاياني اين كه علاوه بر مراجعه به كتاب هاي اخلاقي، در صورت لزوم و با تجويز پزشك، انسان بيمار مي تواند به روان پزشك مراجعه نمايد و بعضاً با يكسري شيوه هاي روان درماني برخي از اختلالات شخصيّتي و رواني خود را بر طرف نمايد تا بتواند برخي از زمينه هاي ارتكاب به گناه را ازوجود خود ريشه كن نمايد.
[13] ) سايت تبيان www.tebyan.net
[15] ) نرم افزار كتابخانه ديجيتال ورژن چهار ، تهيه شده توسط گروه نرم افزاري لوحينه ، اصول كافي ، جلد 3،ص 165 روايت1
[22] ) www.tahoordanesh.com
[26] ) www.migna.ir
[28] ) www.socialsciences.ir
نوشته : ( ريحانه ترابي)