تفاوت های ذهنی و فکری زن و مرد
تردیدی نیست که قسمتی از طرز تفکر و مقدار شعاع اندیشه در برداشت مسائل و کیفیت حل آن بسیاری از مسائل ذهنی و عقلانی دیگر با نوع غرائز و حالات افراد بستگی دارد. و هر کس از دریچه و زاویه ی خاص غرائز و وجود مخصوص خود مسائل را ارزیابی می کند. اما از نظر کلی باید گفت: موضوع برتری ذهنی یا فکری و عقلی، طبق تحقیق و آزمایش با حجم جمجمه و مقدار مغز رابطه دارد. مقدار متوسط مغز مرد و همچنین حجم جمجمه وی در همه جا از زن افزون تر است. به همین جهت هر چند دختران از لحاظ جسم و ذهن و مغز زودتر از پسران بالغ می گردند. و یک دختر از پسر بچه همسال خود معمولاً زرنگ تر است. اما این نمو سریع، در مراحل بعدی به تدریج در مرد بیشتر از زن به کمال خود می رسد.
>
زن در «جزئی شناسی» سریع و هوشیار است. اما در «کلی سازی» و «کلی شناسی» یا تفکرات عام، به مراتب توانایی کمتری نسبت به مرد دارد؛ زن با کلیات و «فکر مطلق» چندان آشنایی ندارد و برای تعمیم و توضیح عمیق آن مستعد نیست. در مورد اختلاف فکری و ذهنی زن و مرد می بینیم به هر یک، آنچه که بیشتر به کارش می آید و در زندگی فردی و اجتماعی و مقاصد نوعی و انسانی او دخالت بیشتری دارد، همان داده شده.خلقت، زن را پایگاه نوع انسانی و عامل استمرار آن قرار داده، سرنوشت و ابزار زندگی و مقدار شناخت و نوع ادراکات او هماهنگ با همین هدف است، اما مرد را حامی و کمک زن قرار داده و چنین مقرر نمود که درگرداب صنعت، تجارت، کار و پیکار، اندیشه کند و دست و پا زند، زن برای نگهبانی خانواده و فرزند به احساسات و عواطف نیاز بیشتری دارد. و مرد به اندیشه و عقل و شناخت کلیات و تطبیق آن بر مسائل نياز دارد نیازهای زن حافظ استمرار نوع است و مرد عامل پیشرو و تغییر، به همین دلیل زن چه بخواهد و چه نخواهد خلقت او را به خانه و فرزند بسته است. تمایلات و غریزه ها و احساسات و نوع تفکرش او را وا می دارد که از هر کجا شروع کند به خانه و فرزند ختم نماید.[1]