تفاوتهاي اسراف و تبذير
منظور از اسراف كه خداوند متعال در آيات قرآن كريم و پيامبر اكرم (ص) و ائمه معصومين (عليهمالسّلام) در روايات آن را نهي كردهاند؛ معناي لغوي آن نيست بلكه منظور هر چيزي است كه در غير طاعت پروردگار عالَم خرج و مصرف شود خواه كم باشد و خواه زياد -خواه آن چيز پول باشد يا چيز ديگر- به عبارت ديگر مراد از اسراف در آيات و اخبار هرگونه زيادهروي و تعدّي از حد و مرزهاي مناسب و معين شده در چارچوب مقررات ديني و اسلامي باشد. اسراف ممكن است در عقيده، وقت، كردار، ثروت، خوردن و آشاميدن، حرف زدن و… به صورت فردي و اجتماعي نمود پيدا كند كه هر نوع آن زيانبار و ممنوع ميباشد.[1]
اينجا تبذير معناي متفرقي از اسراف دارد و در اصل از بذر افشاني گرفته شده و فرق آن با اسراف در اين است كه بذرافشاندن به منظور استفاده و اِفساد[2] است، به همين جهت در هر جا كه به منظور اصلاح باشد، تبذير گفته نميشود هر چند كه زياد باشد. به عبارت ديگر به ريخت و پاشهاي غيرمنطقي و ضايع كردن غيرمعقول ثروت تبذير ميگويند. پس هر تبذيري، اسراف هم هست و برخي از اسرافها به تبذير ميانجامد.[3] امام صادق (ع) نيز در اين باره ميفرمايند:
«إنَّ التبذيرَ مِن السَّرافِ»
همانا تبذير نوعي اسراف است.[4]
همانگونه كه گفته شد: زماني كه مال در غير مورد احتياج و نياز خرج شود تبذير گويند؛ امّا اسراف، به زيادهروي و ريخت و پاشهاي غيرمنطقي در زمان مورد احتياج گفته ميشود.
در آيه 27 سورة اسراء[5] تبذيركنندگان را به برادران شيطان تشبيه كرده است گويي ميخواهد بگويد كه تبذيركنندگان درباره نعمتهايي كه خداوند به آنها اعطا كرده است همان عملي را مرتكب ميشوند كه شياطين انجام ميدهند.[6] خداوند به انسان قواي سعادت آفريني اعطاء فرموده است كه اگر به جا و در مورد خودش به كار برده شود؛ انسانها به سعادت واقعي و كمال شايسته انساني نايل ميشوند. اما شياطين آن نيروهاي مفيد و ثمربخش را از مسير صحيح خارج ميكنند و در راه گناه و تباهي و ناپاكي به كار ميگيرند. تبذيركنندگان در مورد نعمتهاي خداوند به مردم همان عملي را انجام ميدهند كه شياطين درباره نيروهاي انساني انجام ميدهد. تبذيركنندگان به زندگي دنيوي و رفاه مادي مردم زيان وارد ميكنند و به كمال روحاني و سعادت انساني ضرر ميرسانند.
مي دانيم كه اسراف همان تجاوز از حدّ قانون آفرينش و قانون تشريع است . اين نيز روشن و واضح است كه در يك نظام صحيح هرگونه تجاوز از حدّ، موجب فساد و از هم گسيختگي ميباشد، به تعبير ديگر سرچشمه فساد اسراف است.[7]
بنابراين اسراف معناي فراگيري دارد شاملهرگونه انحراف(چه اعتقادي، چه اخلاقي، اقتصادي و…)
ميشود؛ اما تبذير در امور مالي و اقتصادي بيشتر به كار برده ميشود و به ندرت در موارد ديگر به كار ميرود. اسراف گاه به زيادهروي در انجام دادن عمل مباحي اطلاق نيز ميشود؛ مانند زيادهروي در خوردن و آشاميدن كه اصل آن تا حد نياز جايز - بلكه مطلوب نيز هست- گاه به خصوص مصارف نابجا و ناشايست، هر چند اندك باشد؛ مانند دور ريختن مواد غذايي كه ارتكاب آن حتّي به ميزان كم نيز جايز نميباشد. بنابراين مصاديق آن را ميتوان از هر نوع كمي و كيفي تلقي كرد؛ امّا تبذير غالباً به صورت كيفي و در خصوص مصارف ناشايست تحقق مييابد؛ به طور مثال فردي به شخصي انفاق ميكند تا به وسيله آن حرامي را مرتكب ميشود پس تبذير برخلاف اسراف، هيچگاه براي بيان زيادهروي در امور خير- چون انفاق- به كار نرفته است.[8]
8- اسراف تضييع حقيقت، نشرية جام جم، 6/10/83، ص 1.
DefSemiHidden="true” DefQFormat="false” DefPriority="99″
LatentStyleCount="267″>
نوشته :راضيه دهقاني پوده