جايگاه و نقش مسجد
جايگاه و نقش مسجد در ساختار جامعه اسلامي جايگاه و اهميت مسجد در فرهنگ اسلام
سخن از طلوع اسلام و مطلع آن و فجر صادق آيين محمدي (صليالله عليه و آله) و مركز اشاعه آن يعني مسجد است. مسجد مهمان خانه خدا در زمين،[1] جايگاه نزول بركات و خيرات آسماني،[2] خانه راز و نياز، عشق و محبت، صفا و صميميت، ايثار و رحمت، تجلي بهشت خدا در زمين[3] و محل آرامش موحدان است.
آنچه از بررسي نقش مسجد در صدر اسلام بدست ميآيد، جامعيت مسجد در همه زمينههاي عبادي سياسي، فرهنگي، آموزشي، نظامي، قضايي و… بوده است؛ و محور همه آنها امامت و پيشوايي در مسجد است كه به عنوان مهمترين مسئله در ساختار و پيكره اين مكان مقدس مطرح است و كوچكترين غفلت ولو جزئي، سرانجام به لوث شدن هدف كلي و پايمال گشتن مقصد نهايي خواهد شد. اهميت اين موضوع در ساختار مسجد به اندازهاي است كه در زمان حضور پيامبر (صليالله عليه و آله) در مدينه، شخص ايشان عهدهدار اداره مسجدالنبي (صليالله عليه و آله) بود و در غياب حضرت(صليالله عليه و آله) امامت مسجدالنبي بر عهده كسي بود كه توسط آن بزرگوار معين گرديده است.
جايگاه مسجد از ديدگاه امام خميني(ره)
با پيروزي انقلاب اسلامي به رهبري امام خميني(ره)، مساجد نيز همانند دوران صدر اسلام جايگاه واقعي خود را بازشناختند، به طوري كه نيروهاي فعال در مساجد به طور مستقيم در متن انقلاب شركت جستند، به گونهاي كه از آن پس مساجد نقش پايگاه ارتباطي مردم را به عهده داشتند؛ و در شرايط حساسي كه نهضت اسلامي فاقد هرگونه تشكيلات منطبق با معيارهاي اسلامي بود مساجد توانستند اين نارسايي مهم را جبران كرده و به انسجام نيروهاي مردمي بپردازند. علاوه بر اين بسياري از برنامههاي انقلاب مانند رفراندوم، شوراهاي محلي، كانونهاي بسيج و ديگر ضرورتهاي زمان در مساجد انجام ميگرفت.
نويسنده در صدد آن است تا با مروري ولو اجمالي، جايگاه و نقش مسجد در ساختار جامعه اسلامي را از منظر آن بزرگ مرد تاريخ مورد بررسي قرار دهد.
1ـ نقش مسجد در مبارزه با دشمنان اسلام
با بررسي نقش مسجد در مبارزه عليه كفر والحاد، اين نكته بدست ميآيد كه چشمه زلال مبارزه و نهضت عليه باطل در طول تاريخ از مسجد جوشيده است و اين مكان الهي بود كه توانست به قيام مقدس مردم ايران كه به برقراري حكومت اسلامي انجاميد، نيرو و توان بخشيد و همه اين مبارزات و پيروزيها بر محور سفارشات و رهنمودهاي آن پير فرزانه و بتشكن زمان بود. او بود كه بر پايه شناختي كه از موقعيت و نقش مسجد داشت، خطاب به مسلمانان جهان ميفرمايد:
«اگر حرم و كعبه و مسجد و محراب، سنگر و پشتيبان سربازان خدا و مدافعان حرم و حرمت انبياء نيست، پس مأمن و پناهگاه آنان در كجاست؟»[4]
1ـ1: مسجد خنثيكننده نقشههاي دشمن
از جمله ترفندهاي استعمار و دشمنان داخلي و خارجي براي محو اسلام، خاموش كردن چراغ و رونق مساجد بوده است كه اين حيله خائنانه در رژيم گذشته تا حد زيادي مؤثر افتاد، و الان نيز تمام سعي و تلاش دشمنان در خلوت كردن مساجد به عنوان پايگاه ضداستكباري است.
آن بزرگوار با تأكيد بر نقش محوري مسجد در خنثي كردن نقشههاي دشمنان اسلام ميفرمايد:
«اينها از مسجد ميترسند، من تكليفم را بايد ادا كنم به شما بگويم، شما دانشگاهيها شما دانشجوها، همهتان مساجد را برويد پر كنيد، سنگر هست اينجا، سنگرها را بايد پر كرد»[5]
و در جايي ديگر ميفرمايند:
«مساجد و محافل دينيه را كه سنگرهاي اسلام در مقابل شياطين است، هرچه بيشتر گرم و مجهز نگه داريد»[6]
1ـ 2: مسجد مركز انقلاب و تداوم آن
با بررسي تحولات سالهاي سرنگوني رژيم شاهنشاهي و پيروزي انقلاب اسلامي، نقش و اهميت مسجد در ابعاد مختلف به وضوح هويدا است. در آن موقعيت مردم و روحانيت با محوريت مساجد به مبارزه ادامه ميدادند كه نه در گذشته و نه در حال و آينده هيچ مكاني قابليت اين مركزيت را ندارد و هم اينك نيز اگر مردم از اين مركز دور بمانند، موجب شادي دشمنان و تضعيف انقلاب خواهد شد. در آن موقعيت حساس، مسجد پايگاه عمدهاي شد تا شاگردان و پيروان ايشان به همراه اقامه فرايض ديني و عبادي كه دليل حضور مردم در مساجد بود، پيامها و اهداف امام خميني را دريافت كنند.
آن بزرگ معمار انقلاب، با تأكيد بر حفظ مساجد به عنوان اصل و اساس انقلاب ميفرمايند:
«مسجد محلي است كه از آن بايد امور اداره بشود، اين مساجد بود كه اين پيروزي را براي ملت ما درست كرد، اين مراكز حساسي است كه ملت بايد به آن توجه داشته باشند، اينطور نباشد كه خيال كنيم حالا ديگر ما پيروز شديم، ديگر مسجد ميخواهيم چه كنيم؟ پيروزي ما براي اداره مسجد است.»[7]
1ـ 3: مسجد مركز جنبش و حركتهاي اسلامي
در زمان رسول اكرم(ص) يكي از مهمترين نقشهاي مسجد، تدارك مقدمات فكري و بسيج عمومي مسلمانان به منظور جهاد با كفار بوده است. عيناً همين نقش در جريان نهضت روحانيون شيعه به رهبري امام خميني(ره) در سال 1342(ش) و پس از آن در جريان پيروزي انقلاب اسلامي ايران مشاهده ميشد. تأثير اين مكان مقدس در طول 8 سال دفاع مقدس در جذب نيروهاي رزمنده بسيجي و آموزش آنها و نيز پشتيباني و فعاليتهاي پشت جبهه، بر هيچ كس پوشيده نيست. مسلم و بديهي است كه اگر بيانات روشنگرانه آن پير فرزانه نبود، مساجد نميتوانستند جايگاه حقيقي خود را بدست آورند و او بود كه مساجد را مركز جنبشها و حركتهاي اسلامي معرفي كرده و ميفرمود:
«مسجد در اسلام و در صدر اسلام هميشه مركز جنبش و حركتهاي اسلامي بوده… از مسجد تبليغات اسلامي شروع ميشده است، از مسجد حركت قواي اسلامي براي سركوبي كفار و وارد كردن آنها در [زير] بيرق اسلام بوده است. شما كه از اهالي مسجد و علماي مساجد هستيد، بايد پيروي از پيغمبر اسلام(ص) و اصحاب آن سرور كنيد و مساجد را براي تبليغ اسلام و حركت اسلاميت و قطع ايادي شرك و كفر و تأييد مستضعفين در مقابل مستكبرين قرار دهيد.»[8]
بر اساس همين ديدگاه است كه متفكران و نويسندگان خارجي نيز به اهميت مساجد در ساختار انقلاب تأكيد كرده و آن را محور اصلي در شكلگيري انقلاب اسلامي دانستهاند. از آن جمله حامد الگار نويسنده و منتقد بزرگ ميگويد:
«مسجد هسته اساسي تشكيلات انقلاب اسلامي بود. يكي از عناصر مهم در پيروزي انقلاب، احياي مجدد مسجد و تمام ابعاد عملكردي آن بود. نقش مسجد، ديگر نه عزلت و گريز گاهي از جامعه بود كه مردم براي دوري جستن از دنيا، گرفتن وضو، انجام عبادات يا گوش دادن به صوت قرآن به آن پناه ميبردند بلكه برعكس، مسجد به عنوان يك كانون مبارزه و مركز فرماندهي بدل گرديد به طور خلاصه مسجد تماماً آن چيزي شد كه در عصر پيامبر بود».[9]
2ـ نقش و اهميت اجتماع در مسجد
با توجه به نقشآفريني عميق دين در ايجاد تشكلهاي اجتماعي است كه موجب شده تا اسلام در ابتداي نظامدهي سازمان ديني خود، تأسيس مركز تجمع عمومي مسلمانان را با نام «مسجد» در اولويت قرار داده و اجتماع در آن را به نيكوترين وجه ستوده و شديدترين تأكيدات را در راستاي حفظ اين سنگرهاي توحيدي ابراز داشته است.
حضرت امام بر اساس همين شناخت، بارها بر اهميت اجتماع و حضور فعال در مساجد تأكيد داشته و آن را موجب تقويت اسلام و نظام ميدانستند.
«مساجد بايد مجتمع بشود از جوانها، اگر ما بفهميم كه اين اجتماعات چه فوائدي دارد و اگر بفهميم كه اجتماعاتي كه اسلام براي ما دستور داده و فراهم كرده است، چه مسائل سياسي را حل ميكند، چه گرفتاريها را حل ميكند، اينطور بيحال نبوديم كه مساجدمان مركز بشود براي چند پيرزن و پيرمرد.»[10]
و در جاهاي مختلفي ميفرمودند:
«نماز را در جماعت بخوانيد، اجتماع بايد باشد. اجتماعاتتان را حفظ كنيد. مساجدتان را محكم نگه داريد.»[11]
و در سخني ديگر ميفرمايند:
«مسجد مركز تبليغ است، در صدر اسلام از همين مسجدها جيشها، ارتشها راه ميافتاده، مركز تبليغ احكام سياسي ـ اسلامي بوده، هر وقت يك گرفتاري را طرح ميكردند صدا ميكردند: «الصلوه مع الجماعه» اجتماع ميكردند، اين گرفتاري را طرح ميكردند، صحبتها را ميكردند، مسجد مركز اجتماع سياسي است. اجتماعات خود را هرچه بيشتر در مساجد و محافل و فضاهاي باز عمومي برپا نماييد.»[12]
ترس دشمن از مسجد
آنچه در تاريخ مسجد در سراسر ايران و در طول مبارزات و فعاليتهاي انقلابي بدست ميآيد، مساجد تنها جايگاهي بوده است كه در جوّي آكنده از وحدت و اخوت و معنويت، نيروهاي مبارز و مؤمن و شجاع را در خود جاي داده و از اين طريق در جهت بيداري و آگاهيبخشي به تودههاي بسيج و گروههاي مختلف مردمي، رسالت خويش را عينيت بخشيده است. به همين دليل است كه دشمنان از مسجد به عنوان مركز نيرومند پشتيباني انقلاب و ستاد عملياتي رهبر انقلاب اسلامي در هراس و وحشت بوده و بارها مساجد آماج حملات دژخيمان رژيم سابق قرار گرفته و هم اينك نيز دشمنان داخلي و خارجي درصدد خلوت كردن و دور كردن مردم به خصوص جوانان از مساجد ميباشند.
آن بتشكن زمان با درك اين حساسيت دشمنان، بارها خطر جدايي انقلاب از مساجد را مورد تأكيد قرار داده و ميفرمودند:
«اگر اين مسجد و مركز ستاد اسلام قوي باشد، ترس از فانتومها نداشته باشيد. ترس از آمريكا و شوروي و اينها نداشته باشيد. آنروز بايد ترس داشته باشيد كه شما پشت بكنيد به اسلام، پشت كنيد به مساجد.»[13]
و در بياني ديگر ميفرمايد:
«اي ملت! مسجدهاي خودتان را حفظ كنيد، روشنفكر غربي نباشيد، اي حقوقدانها! مسجدها را حفظ كنيد؛ برويد به مسجد… تا اين نهضت به ثمر برسد، مملكت شما نجات پيدا كند.»[14]
«اين يك توطئه است كه ميخواهند مسجدها را كمكم خالي كنند. شما بايد هوشيار باشيد كه مسجدهايتان و محرابهايتان و منبرهايتان را حفظ كنيد و بيشتر از سابق، شمايي كه اين معجزه را از مسجد ديديد كه همه قدرتها را به هم شكست، نه فقط ابرقدرتها، قدرتهاي ديگر را هم به هم شكست، نبايد در اسلام سستي كنيد. مسجدها را محكم نگه داريد و پرجمعيت كنيد.»[15]
رهبر كبير انقلاب با تيزبيني كه در مسائل سياسي اوايل انقلاب داشتند، خطر جدايي مردم و انقلاب را از مساجد حس ميكردند و مراقب بودند تا ارتباط مردم با مسجد قطع نگردد، اسناد تاريخي نشانگر آنست كه ارتباط مردم با مساجد، نقش بسيار مؤثري در پيروزي انقلاب اسلامي داشته است و تداوم آن نيز بستگي به همين ارتباط دارد.
از جمله مواردي كه نشاندهنده اهميت فوقالعاده حضور مردم در مساجد را از ديدگاه حضرت امام نشان ميدهد، پيامي كه اعلام كردند كه تمامي اسلحههايي كه در اوج تظاهرات و درگيريها به دست مردم افتاده است، به مساجد تحويل داده شود. اين پيام كه با استقبال همگان مواجه شد، تأكيد ديگري بر اين مطلب است كه علاوه به اهميت اجتماع و تجمع در مسجد، حتي رفت و آمد به اين جايگاه الهي نيز داراي آثار و بركات و خنثيكننده نقشههاي دشمنان است، در حاليكه مكانهاي ديگر نظامي و انتظامي بود كه ميتوانست به عنوان پايگاه جمعآوري معرفي شود، و اين چيزي نيست جز اهميت حضور و رفت و آمد به مساجد و پيوند و ارتباط جامعه با روحانيت!!
حضرت امام در بخشي از اين پيام ميفرمايند:
«بايد تمام اسلحههايي كه در دست مردم است، جمع شوند. هركس اسلحهاي پيدا كرد، بايد به مسجد محله خود ببرد و به امام جماعت مسجد تحويل بدهد، و بعد اين اسلحهها از مساجد به كميته آورده ميشود.»[16]
و به خاطر همين لزوم ارتباط است كه در صدر اسلام و حتي بعد از آن، تمام خطابهها و پيامها و مشورتها و نيز محل رفع مشكلات مردم، محل رسيدگي به اختلافات و مسائل حقوقي و قضائي، مركز آموزش و تعليم و دانشاندوزي و… در اين مكان مقدس انجام ميگرفته است.
3ـ توجه به مديريت در مسجد
بحث مهم ديگر در مسجد، مديريت و امامت آن است، اين رسالت ويژه و مهم ـ امامت در نماز ـ نوعي رهبري و پيشوايي است كه لازمه آن اين است كه امام جماعت در حد خود واجد كمال، خصال، روحيات و عملكردهاي پسنديدهاي باشد كه همان كمالات در سطح بالاتري براي رهبري صالح جامعه اسلامي مطرح ميباشد.
با نگرشي اجمالي به تاريخ مساجد درمييابيم كه مساجد تنها براي اداي فرائض ديني نبوده، بلكه علاوه بر پايگاه تجمع طبقات گوناگون اجتماع براي اداي وظايف شرعي و ديني، همواره پايگاهي براي استفادههاي علمي، فرهنگي، آموزشي و… براي جوانان بوده است و همانگونه كه مساجد محل تصميمگيريهاي سياسي و شروع بسياري از حركتهاي اسلامي و نهضتها بوده است، در مقابل، آن روزي كه ارتباط با دين و مساجد ضعيف يا قطع شده، ضعف و ناتواني و شكست را براي ملتها به دنبال داشته است.
در تاريخ انقلاب شكوهمند اسلامي نيز مساجد نقش سازنده و مؤثر خود را در تقويت ايمان به هدف و همچنين گردآوري طبقات گوناگون مردم، به خصوص جوانان ايفا كردند.
با توجه به مطالب فوق جايگاه و نقش مهم امام جماعت به عنوان اولين برنامهريز، هم در تقويت بنيه ديني و مذهبي و هم به منظور بهرهبرداري مناسب و مفيد از مسائل سياسي، اجتماعي و ارتقاي ميزان آگاهي آحاد مردم، آشكار ميشود.
به همين جهت است كه در صدر اسلام مديريت و امامت مسجدالنبي (ص) به عهده شخص پيامبر(ص) و در غياب ايشان به عهده كساني بوده است كه به تشخيص آن بزرگوار صلاحيت امامت را داشتهاند و توسط خود حضرت معرفي ميشدهاند.
حضرت امام خميني نيز با توجه به نقش مهم مسجد در ابعاد عبادي ـ سياسي، نظامي و اجتماعي، وظيفه امام جماعت را بسيار گستردهتر از يك نماز جماعت ميدانستند، و لزوم شايستگي و احراز شايستگي امام جماعت را مورد تأكيد قرار ميدادند و بر اين مسئله تأكيد داشتند كه استقامت هر مسجد و اهل مسجد بستگي به امام جماعت آن دارد، چرا كه گاه عدم شايستگي او، موجب انحراف و دوري جماعتي از مسلمين از مسير حق ميشود. آن فقيد فرزانه ميفرمودند:
«استقامت هر مسجدي و اهل هر مسجد به عهدة امام مسجد است. …گويندهها بايد مستقيم باشند تا بتوانند مستقيم كنند. ائمه جماعات بايد مستقيم باشند تا بتوانند مستقيم كنند ديگران را.»[17]
توجه خاص آن بزرگوار بر لزوم دقت و حساسيت در تعيين و نصب امام جماعت مخصوصاً در مساجد خاص و پرجمعيت تا آنجا بود كه حتي در مواردي شخصاً امام جماعت برخي از مساجد را انتخاب و معرفي ميكردند.
كه اين انتخابها از دو جهت حائز اهميت و قابل دقت ميباشد:
اولاً: تعيين و انتخاب امام جماعت مساجد به قدري مهم و حائز اهميت است كه در بعضي موارد رهبر حكومت اسلامي، شخصاً اقدام ميفرمودند.
ثانياً: با توجه به تأكيدات مكرر آن بزرگوار بر نقش سياسي، اجتماعي و نظامي مسجد، علاوه بر نقش عبادي آن، اين مطلب به دست ميآيد كه لازم است ائمه جماعات مساجد، افرادي آگاه به زمان و با تأييد علماء انتخاب شوند.
(جهت آگاهي از نمونههايي از تعيين امام جماعت توسط شخص حضرت امام، به صحيفه نور ج 22 و 19 صفحات 205 و 114 رجوع شود.)
استفاده بهينه از مسجد
مسجد از آغاز نه تنها محل نيايش و عبادت، ذكر، وعظ و خطابه و تجمع مؤمنان در ساعات خاص بوده، بلكه محل ابلاغ احكام و دستورها و آموزههاي ديني، جايگاه قضاوت و دادرسي، ستاد تبليغات، و مركزي براي رفع مشكلات مردم نيز بوده است.
آنچه در شرايط اجتماعي و پر از حساسيت فعلي به عنوان يكي از وظايف مهم امام جماعت هر مسجد مطرح ميباشد، اختصاص زماني مناسب براي برقراري ارتباط صميمانه با اقشار مختلف مردم جهت حل مشكلات اجتماعي و فرهنگي آنان و نيز رسيدگي به اختلافات خانوادگي و مشابه آن ميباشد؛ كه از اين طريق امام جماعت خواهد توانست ضمن برنامهريزي دقيق براي ارائة خدمات مختلف فرهنگي و ديني به مراجعين، از فضا و محيط مسجد نيز استفاده بهينه بنمايد. بخصوص اين برنامه ميتواند عاملي براي جذب بيشتر نسل نو به مسجد باشد، چرا كه چشمههاي اميد به آيندة موفق و بالنده را در دل و ذهن آنها جاري خواهد ساخت و از خالي شدن اين سنگر جهاد و عبادت، جلوگيري خواهد كرد.
4ـ نقش و اهميت مسجد در بعد سياسي
مسئله حائز اهميت ديگري كه در صدر اسلام مورد توجه خاص پيامبر گرامي اسلام(ص) بوده است و مرحوم امام نيز به تبعيت از آن حضرت بر آن تأكيد داشتند، مديريت سياسي مسجد است.
اهميت اين موضوع به حدي است كه اگر مسجد از سياست اسلام دور بماند، آنگونه خواهد شد كه دشمنان خواستارش بوده و سعي كردهاند تا مسجد و نماز جماعت را به محل صرف عبادت مبدل كنند، تا هيچ ضرر و خطري از اين ناحيه متوجه آنها نباشد.
در دوران انقلاب اسلامي ايران نيز پس از محور اعتقادي و عبادي، پررنگترين، فعالترين و بارزترين بخش كار مساجد در محور سياست بوده است؛ چرا كه مساجد در آگاهي و بيداري تودهها در دوران قبل و بعد از انقلاب نقش مؤثري داشتهاند و رژيمهاي استعماري جهان نيز از مسجد بيش از هر نهاد انقلابي ميترسند و اين واضح است كه همانگونه كه مسجد از آغاز به عنوان خانه خدا و محبوبترين مكانها به عنوان نخستين كانون عبادي مطرح بوده است و همانطور كه نخستين جايگاه دانش و مركز تعليم و تعلم قرآن و بحث و بررسي مسائل ديني بوده است، به همان نسبت به عنوان نخستين نهاد سياسي در جامعه اسلامي، از جايگاه و اعتبار خاصي برخوردار بوده است.
پيامبر اكرم(ص) اصول سياسي اسلام را به ويژه در اموري كه ميدانست مسلمانان از نظرات و تجربيات مفيدي برخوردارند، در مسجد به شوري ميگذاشت.
حضرت امام در تبيين بعد سياسي مسجد ميفرمايند:
«اما راجع به اسلام شروع كردند تبليغات كردن به اينكه اسلام يك مكتبي است كه ميگويد: ملايم، كمكم لابد پيش ميآيند، يك مكتبي است كه مربوط به دعا و ذكر و يك روابطي مابين مردم و مابين خالق، و سياست را كاري به آن ندارد، اسلام به حكومت كاري ندارد، به سياست كاري ندارد، اين را آنقدر تبليغات روي آن كردند كه در جامعه خود روحانيت هم به خورد آنها هم دادند كه بسياري از آنها هم همين اعتقاد را پيدا كردند… كه روحاني مسجد برود و نماز بخواند و عرض ميكنم از اين صنف كارها: درس بگويد و مباحثه بكند و آن آداب شرعيه را به مردم نشان دهد. آنها ديدند كه نماز روحانيون و نماز اسلام هيچ به آنها ضرر ندارد، هرچه ميخواهند نماز بخوانند.»[18]
و در جايي ديگر با بيان اينكه اسلام با سياست آميخته شده و اسلام بدون سياست، اسلام نيست ميفرمايند:
«كتابهايي كه اسلام در سياست دارد بيشتر از كتابهايي است كه در عبادت دارد، اين غلط را در ذهن ما جايگير كردهاند و حتي حال باورشان آمده است. آقايان، به اينكه اسلام با سياست جداست، اين يك احكام عبادي است مابين خودش است و خدا، برويد توي مسجدتان و هرچه ميخواهيد دعا كنيد، هرچه ميخواهيد قرآن بخوانيد حكومتها هم به شما كار ندارند اما اين اسلام نيست.»[19]
آن بزرگمرد تاريخ در اوج اختناق رژيم ستمشاهي يعني سال 52 ميفرمايند:
«وظيفه علماي اعلام و مبلغين است كه جرائم اسرائيل را در مساجد و محافل ديني به مردم گوشزد كنند.»[20]
البته ناگفته پيداست كه سياست مسجد با مسجد سياسي كه طرفداران هر گروه و جناح، اين مكان مقدس را سياسي و جناحي كرده و امام جماعت، نمازگزاران، سخنرانان و تمام برنامههاي آن طبق سليقه آن گروه اجرا ميشود، فرق، ميكند. چرا كه با تعريفي كه اسلام از مسجد عرضه ميكند، مسجد نميتواند پايگاه سياسي «يك حزب» باشد، مسجد از يك سو به «خدا» و از سوي ديگر به «مردم» تعلق دارد. از اين رو نميتواند زير سيطرة يك باند سياسي قرار بگيرد و از آن به صورت مركز فعاليتهاي تشكيلات گروهي استفاده شود.
حضرت امام در خاطرهاي ميفرمودند: «در دوران رضاخان من از يكي از ائمه جماعات سؤال كردم كه اگر يك وقت رضاخان لباسها را ممنوع كند و اجازه پوشيدن لباس روحاني به شما ندهد، چكار ميكنيد؟ او گفت: ما توي منزل مينشينيم و جايي نميرويم. گفتم: من اگر پيشنماز بودم و رضاخان لباس را ممنوع ميكرد همان روز با لباس تغيير يافته به مسجد ميآمدم و به اجتماع ميرفتم. نبايد اجتماع را رها كرد و از مردم دور بود.»[21]
آنچه از لابلاي سخنان و پيامهاي حضرت امام خميني مشهود است، تأكيد و سفارش بر اهميت مسجد و اجتماع در آن است كه پرداختن به تمامي آنها در اين مقال نميگنجد. ولي آنچه از مجموع سخنان پيامبرگونه ايشان دربارة نقش مهم و سرنوشتساز مسجد در جامعة اسلامي بدست ميآيد، حفظ مسجد در راستاي حفظ اسلام و دور نشدن از اهداف آن است.
نتيجه آنكه مسلمانان و حكومت اسلامي مكلفند دستورات و احكام دين را به بهترين وجه در تمامي ابعاد زندگي خود پياده نمايند؛ و از سوي ديگر، بايد مراقب باشند تا مبادا به بهانههاي مختلف (مانند مقدس بودن مسجد) توطئه جدايي دين از سياست در جامعه و مسجد اجرا شود؛ چرا كه يكي از جلوههاي پياده شدن احكام ديني در زندگي مؤمنين، توجه و اهتمام به مسائل و مشكلات سياسي جامعه و تلاش در جهت رسيدگي و برطرف ساختن آنهاست. و چه مكاني بهتر از مسجد براي هماهنگي اين فعاليتها؟ و چه فضايي بهتر از جماعت مؤمنين، كه خود، جلوهاي از بعد سياسي نماز ـ اين عبادت بيهمتا ـ است؟
پس به جاست تا سفارشات و نصايح آن پير فرزانه را به گوش جان بشنويم و به مقدار توان در اجراي آن بكوشيم تا زماني كه بفرموده آن عزيز همهجا يك صبغه و رنگ اسلامي پيدا كند، كه اگر انشاءالله اين معنا تحقق پيدا كند همه چيز ما اصلاح ميشود.
پی نوشتها
[1] . وسايلالشيعه، ج 3، ص 517.
[2] . من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 77.
[3] . ترمذي دعوات، ج 3، ص 8.
[4] . صحيفه امام، ج 20، ص 316.
[5] . همان، ج 12، ص 393.
[6] . همان، ج 2، ص 451.
[7] . همان، ج 13، ص 15.
[8] . همان، ج 7، ص 65.
[9] . مسجد و انقلاب اسلامي، ص 46.
[10] . صحيفه امام، ج 13، ص 325.
[11] . همان، ج 12، ص 393 و 394.
[12] . همان، ج 10، ص 16 و 17.
[13] . همان، ج 13، ص 21.
[14] . همان، ج 8، ص 60.
[15] . همان، ج 13، ص 19.
[16] . همان، ج 6، ص 131.
[17] . همان، ج 9، ص 479.
[18] . همان، ج 4، ص 16.
[19] . همان، ج 3، ص 227.
[20] . همان، ج 3، ص 7.
[21] . 420 داستان از نماز و عبادات امام خميني.
محمّدمهدي فجري