رابطه اسراف و تبذير و دوري از خدا:
انسان داراي ابعاد روحي فراوان ميباشد. هر بُعد روحي انسان در بُعد ديگر او تأثير گذار است. زماني كه آدمي خود را به اسراف كردن و زيادهروي عادت دهد، كمكم اين عمل براي او عادت و ملكه ميشود؛ در اين صورت خصلت زشت و ناپسند اسرافكاري پس از مدتي بر روي ابعاد روحي او تأثير گذاشته و سبب دوري او از خداوند ميشود.[1]
اسراف و تجاوز از چهارچوب تعيين شده در امور مادي و معنوي موجب كمرنگ شدن احكام ديني و الهي در مقابل انسان و در نتيجه موجب تكذيب حق ميشود. اينجاست كه انسان به تدريج از خداوند دور شده واز نعمت هدايت الهي محروم ميگردد. اينيك سنت قطعي استكه هدايت معنوي در پرتو عمل به دستورات خداوند و پرهيز از گناه و دوري از محرمات بدست ميآيد؛ در غير اين صورت فراموشي ياد خداوند به تدريج به وجود ميآيد و زندگي فردي و اجتماعي انسان را دچار سردرگمي و بيهدفي ميكند. در اين صورت اعتماد به همديگر كمرنگ شده و روحية ايثار و فداكاري از جامعه رَخت برميبندد، محبّت و عاطفه كاهش پيدا ميكند و مردم در كارهاي خلاف شرع و اسراف از همديگر سبقت ميگيرند.
اسراف عاملي مهم در دور شدن دلها از اعمال پسنديده است و باعث زياد شدن فاصله طبقاتي ميگردد. به واسطة اسراف انسان نسبت به احساسات و عواطف و مشكلات مردم بي تفاوت ميشود و روح آدمي از خداوند هر روز دورتر شده و به منجلاب گناه و معصيت نزديكتر ميشود و راه شيطان را در پيش ميگيرد.[2] در اين حال انسان مصداق آية 27 سوره اسراء شده كه خداوند ميفرمايد:
«إنَّ المُبذرِين كانوا إخوان الشَّياطين»
همانا تبذيركنندگان، برادران شياطينند.
در روايات بسياري ائمه معصومين (عليهمالسّلام) نيز به ميانهروي و دوري از اسراف امر فرمودند؛ امام صادق (ع) در اين زمينه ميفرمايند:
«إنَّ القَصْدَ أمْرَ يُحِبُّهُ اللهُ و إنَّ السَّرَفَ يَبْغُضُهُ حَتّي طَرْحُكَ النَّواة فإنّها تُصْلُحْ لِشَيءٍ وَ حَتّي صَبُّكَ فَضَّلَ شَرابكَ »
ميانهروي امري است كه خداوند دوست ميدارد واسراف مبغوض خداوند ميباشد حتي انداختن هستة خرما و استفاده زياده از آب - چرا كه از نظر ايشان هستة خرما نيز كاربرد فراوان دارد[3]- .
3- محمد محمدي ري شهري، مترجم: حميدرضا شيخي، ميزان الحكمه، ج5، دار الحديث، ص 2463.
DefSemiHidden="true” DefQFormat="false” DefPriority="99″
LatentStyleCount="267″>
نوشته :راضيه دهقاني پوده