صداقت از افتخارات حضرت علي (عليه السلام)
ابو كهمس گفت : به حضرت صادق – عليه السلام – عرض كردم عبدالله بن ابي يعفور [1] به شما سلام رسانيد . حضرت فرمود بر او و بر تو سلام باد ، چون به نزد عبدالله رفتي ، او را سلام برسان و بگو جعفر بن محمد مي گويد : بنگر به مقامي كه علي – عليه السلام – در نزد پيغمبر خدا - صلي الله عليه و آله - رسيد ، پس آن را لازم بدار . همانا كه علي – عليه السلام – جز اين نيست كه رسيد به آنچه در نزد پيغمبر خدا - صلي الله عليه و آله - بود به وسيلة راست گفتن و اداء كردن امانت . » [2]
ژرفاي سخن امام صادق – عليه السلام – آن گاه معلوم مي گردد كه موقعيت ويژه و جايگاه عظيم و منزلت بي بديل حضرت امير - عليه السلام - نزد پيامبر - صلي الله عليه و آله - مورد توجه قرار گيرد .
>
موقعيتي كه هيچ يك از صحابه و مسلمانان از آن برخوردار نبوده اند . [3]
زيرا حضرت علي - عليه السلام - در ميان اولاد ابوطالب با سايرين قابل قياس نبوده است هنگامي كه پيغمبر - صلي الله عليه و آله - علي - عليه السلام - را از نزد پدرش به خانة خود بردند علاوه بر عنوان قرابت و موضوع تكفل ، يك جاذبة قوي و شديدي بين آن دو برقرار بود گويي ذره اي بود به خورشيد پيوست و يا قطره اي بود كه در دريا محو گرديد و به اين حسن انتخابي كه رسول گرامي - صلي الله عليه و آله - به عمل آورده بود ميل وافر و كمال اشتياق را داشت . البته مربي و معلمي مانند پيغمبر - صلي الله عليه و آله - شاگرد و متعلّمي هم چون علي- عليه السلام- لازم دارد .
علي - عليه السلام - مانند سايه دنبال پيغمبر - صلي الله عليه و آله - مي رفت و تحت تربيت و تاديب مستقيم آن حضرت قرار مي گرفت و در تمام شئون پيرو عقايد و عادات او بود به طوري كه در اندك مدتي تمام حركات و سكنات و اخلاق و عادات او را فراگرفت . [4]
چنانچه امام علي - عليه السلام - خود مي فرمايند :
« و شما خود در پيوند من با رسول خدا - صلي الله عليه و آله - هم به دليل خويشاوندي نزديك و هم به سبب منزلت ويژه ، جايگاه مرا مي شناسيد . او مرا از روزهايي كه نوزادي بودم ، به دامن
مي نشاند و به سينه مي چسباند ، در بستر خويش پناهم مي داد ، بدنش را به بدنم مي ساييد ، و از عطر دل آويزش بهره مندم مي ساخت . لقمه را مي جويد و در دهانم مي گذاشت و هرگز در گفتارم دروغي نشنيد و در كردارم خطايي نديد . » [5]