عبادت زینب(سلام الله عليها)
اگر بگویم اهل بیت عصمت و طهارت (ع) زینت عبادت کنندگان بودند اغراق نکرده ایم، چرا که بهترین لحظات زندگی آنها آن موقعی بود که با یگانه معبود خود خلوت می کردند. سروش و زمزمه عارفانه آنها ترسیم بهترین نوع رابطه بنده با خدا بود و آهنگ دلپذیر و روح نواز آن ، تفسیر معمای هستی، خصوصا انسان بوده است.
« و ما خَلَقتُ الجِنَّ و الأِنسَ اِلّا لِیَعبدُونَ.»[1]
جن و انس را مگر برای عبادت کردن خودم، خلق نکردم.
نگرش ائمه طاهرین (ع) به نماز صرفاً به خاطر ادای تکلیف شرعی نبود، بلکه نماز، نیاز و تمنای همیشگی آنان بوده است، لذایذ معنوی و جذابیت معشوق، آن چنان بر آنان غلبه می کرد که هیچ گاه از عبادت و ریاضت به درگاه احدیت سیر نمی گشتند، حتی اگر توان و قوت جسمانی خود را از دست می دادند، کشش و میل آنها به خدا بیشتر می شد.
البته بیان و تقدیر مقام عبادت و بندگی ائمه معصومین(ع) روح تعیین و دلی پاک از شوائب را طلب می کند که عقل قاصر و قلم ناتوان، از ترسیم عظمت آنان عاجزند، لکن اگر همین اندازه درک کنیم که ائمه معصومین(ع) در هر بعدی از ابعاد زندگی بشر الگوو قهرمان بودند و روح یقین و باور ما نیز نسبت به این قضیه بالا رود بی تردید الگویابی و تاثیر پذیری و نیز پیروی آگاهانه ما از آنان تقویت شده و نوع نگرش و تلقی ما از زندگی اهل بیت (ع) تغییر خواهد کرد و هیچگاه ارزشهای با نفوذ و کمال زای زندگی آنان را در دستمال زرین و مقدس نمی پیچیم و در عمل از الگوهای خود ساخته یا تحمیل شده دیگران پیروی نمی کنیم.
به هر تقدیر زینب کبری(س) در خانه ای پرورش یافت که عبادت به عنوان جوهر و زینت زندگی در آن مطرح بود. در فضای ملکوتی کلبه ای با صفا و نورانی ، شخصیت زینب(س) به گونه ای شکل گرفت که در هر بعدش فضایل و کمالات جد عزیز و والدین بزرگوارش را تداعی می کرد. زینب(س) آئینه تمام نمایی بود که هرکس در او نظر می کرد عظمت خاندان عصمت (ع) را مشاهده می نمود، آن گونه به نماز می ایستاد که گویی حضرت فاطمه (ع) است و آن چنان ناله سر می داد که یاد پدر گرامیش را در خاطره ها زنده می کرد و همچنین در شب زنده داری و ذکر دائم و سجده های طولانی با برادران خویش امام حسین و[2] امام حسن (ع) هماوردی می کرد به گونه ای که امام حسین(ع) در آخرین وداع به او فرمود: خواهرجان! در نماز شب مرا فراموش مکن.[3]
>و درباره شب عاشورای زینب(س) از فاطمه دختر امام حسین(ع) نقل شده که در باره حضرت زینب گوید: عمه ام زینب(س) پس وی همچنان در آن شب در جایگاه عبادت خود ایستاده بود وبه درگه خدای تعالی استغاثه می کرد و در آن شب چشم هیچ یک از ما به خواب نرفت و صدای ناله ما قطع نشد.
و از حضرت سجاد(ع) نقل شده است که آن حضرت فرمود: همانا عمه ام زینب(س) همه نمازهای واجب و مستحب خود را در طول مسیر ما از کوفه به شام ایستاده می خواند، و در بعضی از منزلها نشسته نماز خواند و این هم به جهت گرسنگی و ضعف او بود، زیرا سه شب بود که غذایی را که به او می دادند میان اطفال تقسیم می کرد، چون که آن مردمان سنگدل در هر شبانه روز به ما یک قرص نان بیشتر نمی دادند.
این بود نمونه و گوشه ای از عبادتهای بدنی و انجام نمازواجب و نافله زینب(س)، و ضمناً بزرگترین خصلت نیکی که در یک انسان وجود دارد ایثار و مقدم داشتن دیگران بر خود است، که ازاین حدیث مقام ایثار زینب(س) نیز معلوم می شود که چگونه سه شبانه روز به گرسنگی صبر می کند و سهم غذای خود را به اطفال خردسال و معصوم امام(ع) می دهد!
از این جنبه که بگذریم. خود همین مسافرت تاریخی و تحمل آن همه مرارتها و مصیبتهایی که در طول تاریخ بشریت کم نظیر و یا بی نظیر است. و قیام در برابر طاغوتها و ستمگران زمان و رسوا ساختن و محکوم کردن آنها با آن سخنان نافذ و خطبه های آتشین که اظهار هر جمله اش احتمال خطرهایی جانی برای خود او و دیگران داشت و درک رشد دادن به مردم جاهل و نادان و یا ترسوئی که یکسره خود را در برابر یاغی زمان باخته، و یا با مشتی درهم و دینار سعادت ابدی و آخرت خود را به دنیای ناپایدار و لذت زودگذر جهان فانی فروخته بودند و بیدار کردن مردم بی درکی که گول تبلیغات دستگاه دیکتاتوری بنی امیه را خورده و امام حسین(ع) را به عنوان اخلالگر، لازم القتل می دانستند و رساندن پیام مقدس حجت زمان و سرور آزادگان حضرت اباعبدا… الحسین(ع) که جنایتکاران کوفه و شام خیال کردند آن ندای مقدس را در میان شنهای تفتیده نینوا خاموش کردند، به اقصی نقاط جهان حتی به گوش یهودیان و مسیحیان و بیگانگانی که در مجلس یزید برای تماشا یا تبریک آمده[4] اجتماع کرده بودند و خلاصه انجام یک سلسله رسالتهای الهی و تاریخی که پشت گردان جهان در حمل آن خم می شد، و از عهده شان خارج بود. هرکدام از آنها عبادت بزرگی بود که این بانوی بزرگوار و تربیت شده مکتب علی و زهرا(ع) انجام آن را به عهده گرفت، وغایت خضوع و تسلیم خود را بدین وسیله به پیشگاه مقدس پروردگار خویش اظهار نمود.
آری حضرت زینب(س) مفهوم لذت زندگی را در عیش جاودانی ذکر خدا می داند در منطق او حیات بدون ذکر خدا از صدها مرگ بدتر است. انوار آسمانی آن چنان درذات او فروزان شده که تاریکیهای آلام و دردهای دنیا در نظرش روشن و زیبا جلوه می دهد و شوق عبادت سموم غم ها و مصیبت ها را در کام او به شربتی گوارا مبدل ساخته است.[5]