عمومیت توبه
بدان که احدی نیست که نیاز به توبه نداشته باشد حتی انبیاء . و اگر در معنای توبه و چگونگی آفرینش بندگان و ترقی آنان تأمل کنید علت احتیاج و نیاز همگان به توبه را درخواهید یافت.در عالم وجود جز ذات ذوالجلال که غنی بالذات است موجودی یافت نمی شود که از هر جهت کامل بوده و نیازی به ترقی و تکامل نداشته باشد و از طرف دیگر عقلی که کمال انسان و اطاعت پروردگار به آن بستگی دارد پس از کمال ، قوه ی شهوت و غضب و سایر اخلاق مذموم در وجود انسان کامل می شود . هم چنین انسان ابتدا جاهل است و پس از جهل است که به علم دست می یابد و معلـوم است که جهل و سایر صفات مذموم اسباب معصیت و بلکه خود از جمله معاصی است که توبه ی از آن ها واجب است . و عقل پس از سن ۷ سالگی است که در وجود آدمی به کار می افتد و اصل عقل از ابتدای سن بلوغ است که به عرصه ی ظهور و بروز می رسد و حاکم بر وجود انسان می شود درحالی که شهوت قبل از تولد در وجود نوزاد موجود است. بنابراین عقلی می باید که مانع آدمی از فرورفتن در شهوت باشد .
از طرفی انسان غالباً از گناه جوارح مصون نیست و اگر گاهی از گناه جوارح پاک شود به گناهان قلبی مبتلا می شود و چون خود را از این ورطه نجات دهد از خیالات پراکنده ای که شیطان برای غافل کردن از یاد خدا به او تلقین می کند درامان نیست و در نهایت اگر از این مرحله نیز گذر کند دچار غفلت و قصور خداشناسی می شود یعنی به میزان توان و ظرفیت خود در شناخت آن ذات مقدس ، صفات ، آثار و افعال او تلاش نمی کند . بنابراین هیچ انسانی از نقص خالی نیست هرچند مراتب نقص انسـان هـا متفـاوت است . تلاش هـرکس در جبران نقض خویشتن توبه ی او محسوب می شود .
نکته قابل توجه آنکه گناه انبیاء و اوصیاء مانند گناه دیگران نیست . گناه مردم عادی ترک واجب و ارتکاب حرام است ولی گناه انبیاء و اوصیاء غفلت های آنی از یاد خدا و اشتغال به مباحات است . نتیجه آنکه هرکس با هر شأن و رتبه ای محتاج توبه است[1] و از این روست که قرآن کریم در یک خطاب عمومی می فرماید :
« تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعاً [2] : اى مؤمنان، همگى [از مرد و زن] به درگاه خدا توبه کنيد . »
نوشته : مینا کلانتری