كاستن فشارهاي رواني زوجهايي كه بيرون از منزل كار ميكنند
مسلماً احساس ناراحتي و فشار زن و شوهر به روابط زناشويي آنها آسيب ميرساند براي تخفيف فشارهاي رواني زوجهايي كه هر دو بيرون از منزل كار ميكنند شوهر (پدر ) بايد از شدت فشار روي زن (مادر ) بكاهد و به او كمك كند كه اختلاف ميان كار بيرون از منزل و وظيفه مادري را از بين ببرد.
مثلا ميتواند به او بگويد كه انتظار ندارد وظيفه مادري و كار بيرون از منزل را بي عيب و نقص انجام دهد در عين حال مرد ميتواند با كمك به انجام كارهاي منزل و مراقبت از فرزندان از شدت فشار و ناراحتي زن بكاهد و مصالحهاي ميان كار بيرون از منزل و كار داخل منزل ايجادكند. براي تخفيف فشارهاي رواني زوجهايي كه بيرون از منزل كار ميكنند بر نامهاي تدارك شده است از جمله اين برنامهها حفظ موازنه بده و بستان ميان زن و شوهر است.
اقدامات مهمي كه در اين راستا بايد صورت گيرند عبارتند از:
1) بر جنبههاي مثبت تأكيد كنيد. به امتيازاتي كه كاركردن توأم شما و همسرتان بيرون از خانه نصيب شما كردهاست، فكركنيد: احساس موفقيت، شخصيت، افزايش رفاه مادي، فراهم شدن فرصتهاي تحصيلي و فرهنگي بيشتر براي بچهها و تساوي بيشتر بين زن وشوهر. با توجه به مطالعات صورت گرفته مادران شاغل بيش از مادران غير شاغل از زندگيشان راضي هستند.
2) اولويتها را مشخص نماييد. نظر به اينكه كار كردن توأم زن و مرد در بيرون از خانه با برخي از نيازهاي زندگي خانوادگي در تضاد است بايد براي از بين بردن اين تضادها اصولي را رعايت كنيد. ممكن است شما هم مانند برخي ديگر از زوجها از اصل (نياز خانواده مقدم بر هر چيز ديگر ) پيروي كنيد.[1]
3) با خودتان كناربياييد. رسيدن به ايدهآل درزندگي شغلي و خانوادگي غيرممكناست ازخودگذشتگي - هايي لازم است. ممكن است مجبور باشيد كه با فرزندتان وقت كمتري صرف كنيد. ممكن است نتوانيد آنقدر كه ميخواهيد در محل كار خود حاضر باشيد. موفقيت در همه زمينهها امكانپذير نيست. بايد موازنه مناسبي ميان فعاليتهاي خود برقرار سازيد.
>
4) نقشهاي خود را در خانواده و محل كار از هم جدا كنيد. نكته مهمي است كه بايد به آن توجه داشته باشيد. مثلا مادري كه سر كار احساس گناه ميكند كه چرا با فرزندانش وقت بيشتري را صرف نميكند اما وقتي كنار فرزندانش قرار ميگيرد از اين ناراحت است كه چرا كار اداره را كه به منزل آورده نميتواند انجام دهد او بايد كار اداره و كار منزل را از هم جدا كند و بايد خود را چنان آموزش دهد كه در اداره به فكر بچهها و در منزل به فكر اداره نباشد.
5) در انتخاب معيارها واقع بين باشيد. بعضي از زوجها تصور ميكند كه نظم خانه قبل و بعد از تولد فرزندان و يا قبل و بعداز شروع به كار زن و شوهر درخارج از منزل بايد يكسان باشد.
6) مسئوليتهاي داخل منزل را مشخص نماييد. گاه بار سنگين مسئوليتهاي داخل منزل را ميتوان باتقسيم برخي ازاين وظايف ميان شوهر و بچهها سبكتر نمود واز شدت مسئوليتهاي خانم كاست. در تقسيم وظايف منزل هر چه بيشتر دقت كنيد. بهتر است خانواده مسئوليت هر يك از اعضا ي خانوادهها را روي برگه كاغذ ياداشت كند.
7) طرز تلقي مشاركت در امور را با همسرتان ترويج دهيد. گاه و بيگاه با همسرتان شنيده و با هم حرف بزنيد و ببينيد كه براي كمك به يكديگر چه ميتوانيد انجام دهيد توجه داشتهباشيد كه مسايل خانه به قدر مسايل شغلي مهم و قابل توجه هستند. بسيار از زوجها از اينكه ميبينند همسرشان به مشكلات آنها گوش ميدهد احساس آرامش ميكنند و از تشويقها و توصيههايش شاد ميشوند.
>
8) موازنهاي ميان كار و تفريح برقرار كنيد توجه داشته باشيد كه اگر شما و همسرتان براي افزايش رفاه خانواده در خارج از منزل كار ميكنيد بايد به قدري از درآمد اضافي را صرف تفريح و لذت بيشتر بكنيد. اگر همه نيرويتان را صرف كار در بيرون و داخل از منزل كنيد نيرويي براي لذت بردن از زندگي در شما باقي نخواهد ماند.[2]
مرد طوري برنامه ريزي شده است كه گمان ميبرد بعد از مراجعت به منزل وظيفهاش تمام شده در حالي كه برنامه ريزي زن او را به انجام كار بيشتر در منزل تشويق ميكند.
اگر مردي نياز زن به مهر و محبت و حمايت را درك نكند ممكن است به اشتباه او را تنها به حال خود رها كند و يا بخواهد او را متقاعد كند كه كار كمتري انجام دهد هيچ يك از اين دو روش مؤثر واقع نميشود. يا ممكن است با گفتن يكي از جملات زير به گمان خود بخواهد خدمتي به زنش كرده باشد و حال انكه اين عبارات شرايط را از آنچه هست وخيمتر ميكند :
مرد به اشتباه ميگويد:« بيش از اندازه كار ميكني ». منظورش اين است كه :« تو شايسته حمايت بيشتري هستي ». زن ميشنود :« تو به اندازه كافي به من نميرسي ». زن فكر ميكند :« او براي كاري كه من ميكنم ارزش قايل نيست ». مرد ميگويد :« نبايد خود را نگران كني ». منظورش اين است كه :« من به تو توجه دارم و اگر ناراحتي تو بيشتر شود از توحمايت ميكنم ». زن ميشنود :« آنچه نگرانش هستي آنقدرها هم مهم نيست ». زن فكر ميكند :« او به آنچه برايم مهم است بي توجه است ». مرد ميگويد :« اگر ميخواهي اين كار را نكني، نكن ». منظورش اين است كه :« تو خيلي كار ميكني انتظار ندارم بيش از اين زحمت بكشي تو شايسته آني كه به خواستههاي خودت بررسي ». زن ميشنود :« اگر كسي شوهرش را دوست داشته باشد بيش از اين فداكاري ميكند ». زن فكر ميكند :« به نظر او من خودخواه هستم و حق دارم استراحت كنم و به خودم برسم ».
زنان معاصر از شوهرشان انتظار دارند كه به روابطشان بيشتر اهميت داده و آنان را بيش از پيش مورد حمايت روحي و رواني قرار دهند. صبر و بردباري در كنار درك حقايق ميتواند بهترين و شايستهترين اصلوب براي حل مشكلات و كسب زندگي بهتر و سعادتمند گردد. [3]