هدف غايي در ازدواج
هدف اصلي ازدواج در فرهنگ و ارزشهاي اسلامي مباني روانشناختي همسري، نيل به آرامش است و مسايلي همچون از تنهايي در آمدن، تشكيل خانواده مستقل، ارضاي غرايز طبيعي و فرزند آوري از نتايج ازدواج است و نه هدف اصلي. ميبايست معيارهاي انتخاب همسر به گونهاي باشد كه مارا به هدف اصلي ازدواج كه همانا استقرار در ساحل آرامش است نايل گردانيد.
همه ميدانند كه خوشبختي واقعي فقط در سايه احساس آرامش درون پديدار ميگردد و بس.
هرگز فزونطلبيها و زيادهخواهيها، تكيهزدن بر صندلي قدرت و در دست داشتن كليد خزانة طلا، سوارشدن بر پشت اسب سركش نفس و پيروي از خواهشهاي دل و تأثيرپذيري از خواستههاي هيجاني و سادهانديشي و مصربودن به صرف تحقق معيارهاي نفساني و علايق عاطفي، نميتواند تضمينگر سعادت و خوشبختي باشد.
انسانها عموماً طولانيترين زندگي مشترك را در طول حيات خود با همسر سپري ميكنند و نه با پدر و مادر و نه خواهر و برادر و نه فرزندان.
در فرهنگ و ارزشهاي اسلامي بعد از خالق منّان نزديكترين كس به انسان همانا همسر است. انتخاب همسر يعني انتخاب صالحترين، راز دارترين، همدلترين، همراهترين، صديقترين، رفيقترين و سرانجام آرامشگرترين زوج براي زندگي مشترك است.
هدف ازدواج رسيدن به آرامش است و بهترين زوج و مطلوبترين همسر كسي ميتواند باشد كه وجود و حضورش بيش از همه آرامشگرجان باشد.[1]