معاشرت با بیمار
کلیه ی دستورهای اخلاقی اسلام برای بهزیستی بشر و زیباسازی صحنه های زندگی است ، اسلام در تعالیم سعادت آفرین خود انسان را به هنگام گرفتاری و ابتلای همنوعانش بسیج عمومی کرده و از هر فرد خواسته از حال برادر ایمانی اش غافل نباشد از آن جمله دستور داده که انسان بیمار به حال خود واگذاشته نشود بلکه با عیادت و دیدار و احوال پرسی ، وی را خوشحال و خرسند خاطر کنند تا بدین وسیله باری از سنگینی درد و مرض او کم و تا اندازه ای غم و اندوهش تبدیل به سرور و شادی شود . در آثار اسلامی عیادت مؤمن به هنگام بیماری از جمله حقوق مسلّم برادری تلقی گردیده و اهمیت فراوانی به آن داده شده است .[1]
ما در مورد بیماران وظایفی بسیار داریم به ویژه در جنبه روانی و مخصوصاً در مورد بیماران فقیر حق این است که بیماران از نظر روانی نیاز به تقویت دارند و باید کسانی باشند که به آن ها روحیه و جرأت دهند . عیادت بیماران از این دیده می تواند فوق العاده مؤثر و سازنده باشد .[2]
/p>پیامبر اکرم(ص) فرمودند :
« اما تعلمون ان المریض یستریح الی کل ما ادخل علیه[3] »
« مگر نمی دانید که بیمار با دیدن هرکسی که بر او وارد شود استراحت می کند . »
هدف اصلی عیادت ، تکریم بیمار است و ترمیم جراحات عاطفی و مرهم نهادن بر زخم های دل او . هر عمل و وسیله ی مشروعی که در تخفیف بار اندوه بیمار مؤثر باشد و روحیه ی او را تقویت کند و امید از دست رفته اش را به او بازگرداند ، پسندیده است ؛ گرچه یک احوال پرسی صمیمانه باشد و یک لبخند امیدبخش ! و هر سخن و عملی که موجب تضعیف روحیه ی او گردد و دورنمایی تاریک از آینده پیش رویش ترسیم کند ، ناپسند است و ناروا . تلقین ناامیدی و ضعف می تواند انسان سالم را به بستر بیماری بیندازد و تلقین امید و ایمان و نشاط ، می تواند انسان را از بستر بیماری بیرون کشاند .
بسیاری از بیماران ، بیش از آنکه در انتظار پزشک و دارو باشند ، چشم به راه انسانی پرعاطفه و باایمان و مثبت نگرند ، تا در کنار بسترشان بنشیند و چشمان سرشار از محبت و امیدش را به دیدگان پرفروغ بیمار بدوزد و با لبخندی که پیام حیات و نشاط را همراه دارد ، سخنانی امیدبخش را که از آهنگ لطافت و رأفت آکنده است ، در گوش جان او زمزمه کند و او را به سلامتی و سازندگی و آینده ای درخشان نوید دهد و به نوازش او بپردازد . اگر چنین باشد ، احساس تازه ای به بیمار دست می دهد ، حالش بهتر و بهـتر می شود و ابرهای تیره ی نـاامیـدی و رنجـوری از آسمـان دلـش دور می شوند ، افق های جدیدی پیش دیدگانش گشوده می شوند و ناگاه به خود می آید که شاداب و سالم شده و نیروی تازه ای برای ادامه ی حیاتی ثمربخش یافته است .
البته علاوه بر مرهم نهادن بر دل بیمار و ترمیم زخم های عاطفی و روانی او ، از مساعدت های دیگر نیز نباید کوتاهی کرده مساعدت هایی مانند کمک مالی – در صورت نیاز و امکان – معرفی طبیب حاذق ، توصیه به ادامه ی معالجه ، راهنمایی و بیان تجربه های خود در زمینه ی بیماری ، و هر آن چه در بهبود بیمار مؤثر است و برای عیادت کننده امکان پذیر ، نیاز به بیان نیست که هر اقدامی در این رهگذر ، محبوب خداوند است و پاداشی گرانقدر در پی دارد .
شاید برای بیمار – و هر نیازمند دیگر- دشوار باشد که نزد هرکسی اظهار حاجت کند . او سختی ها را تحمل می کند و دم برنمی آورد ؛ مگر این که زمینه را مساعد ببیند و به اصطلاح ، چراغ سبزی به او نمایانده شود . عیادت کننده ی خوب آن است که این چراغ سبز را به بیمار و نیازمند ، نشان دهد و زمینه ی گشودن گره را فراهم سازد . چه بهتر و عالیتر آن که اصلاً منتظر اظهار نیاز از سوی بیمار نمانیم ؛ بلکه پیشگام شویم و کارهای لازم را به عهده بگیریم و دست هایمان را برای گشودن گره ها پیش ببریم . و چه بزرگوارانه و کریمانه است که به گونه ای عمل کنیم که « اصرار » از طرف ما باشد و « انکار » از سوی بیمار و گرفتار ! او بگوید « نیازی ندارم ، کاری ندارم » درحالی که دارد ! و ما بگوئیم « می دانی ! اما می خواهم خدمتی کرده باشم . »
با این شیوه هم نیازهای بیمار و نیازمند برآورده می شود و گره از کارش گشوده می گردد و هم عزت نفس و کرامت و آبرویش محفوظ می ماند . در این حـال ، رضایـت کـامل خداوند نیز جلب می شود و پاداشی بسیار برتر از پاداش شیوه ی دیگر ؛ یعنی اظهار نیاز از طرف بیمار و سپس برآوردن آن از سوی ما عنایت می فرماید .
[1]- سیدابراهیم سیدعلوی ، اینگونه معاشرت کنیم ، انتشارات رسالت قلم ، تهران ، 1363
[2]- علی قائمی ، اخلاق و معاشرت در اسلام ، ص 260
[3]- محمد بن یعقوب کلینی ، اصول کافی ، ج 3 ، ص 118
DefSemiHidden="true” DefQFormat="false” DefPriority="99″
LatentStyleCount="267″>
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="heading 1″/>
نوشته :سعیده زارع هرندی