« تنها رياي در عبادت حرام است . »
ريا در عبادت به طور مطلق حرام است و صاحب اين نوع ريا مبغوض و غضب شدة درگاه خداوند متعال است و اصل عبادت را باطل مي كند ، زيرا الاعمال بالنيّات و قصد شخصي كه ريا مي كند در عبادت خود فرمان بردن و امتثال امر خداوند متعال نيست بلكه قصد و نيّت او رسيدن به مال و جاه يا غرضي ديگر است پس مطيع امر خداوند نيست و از عهدة انجام تكليف برنيامده است و علاوه بر اينكه عبادتش باطل است از انجام دادن وظيفة خويش برنيامده ؛ به سبب ريا ، گناه جداگانه اي به گردن او است . چنانكه آيات و روايات بر اين نكته دلالت دارند . پس ، كسي كه عبادت را از اصل ، ترك و رها مي كند بد حالتر است و اين حالت به خاطر اين است كه رياكار ، در عبادت خود بين استهزاء به خدا و مكر و حيله جمع بسته است . زيرا اين تصوّر بي جا را در اذهان عمومي ايجاد كرده است كه اصل دين داري ؛ مطيع اوامر الهي بودن است ، در صورتي كه چنين نيست . [1]گناه ريا ، بسيار بزرگ است و تمام اعمال انسان را نابود و تباه مي سازد .
آنچه از بزرگي گناه ريا بيان شد ، مراد و منظور رياي در عبادت است كه شخصي به وسيلة عمل عبادي واجب يا عمل عبادي مستحبّي ، منزلت نزد خلق خدا را بخواهد و اگر عمل غير عبادي را وسيله تقرب و نزديكي به خدا قرار دهد ، هر چند حرمت شرعي آن ثابت نيست ، لكن پوشيده نيست كه اگر كسي راه و روش خود را رياكاري قرار دهد برخلاف صراط مستقيم عبوديت و توحيد و يكتاپرستي روش خود را قرار داده و اگر مستمر شود از رسيدن به مقام يقين باز مي ماند .
كسي كه طريقة رياكاري را در پيش گرفته در عبادتهايش هم رياكاري خواهد نمود بنابراين راه احتياط آن است كه از هر نوع رياكاري پرهيز نمايد . [2] زيرا همان گونه كه در فصول قبل آورده شده است هر نوع ريائي شرك است . [3]
خداوند باري تعالي در قرآن مجيد اين گونه مي فرمايند :
« انّ المنافقين يخادعون الله و هو خادعهم و اذا قاموا الي الصّلاه قاموا كسالي يرآون النّاس و لا يذكرون الله الّا قليلاً » [4]
« منافقان مي خواهند خدا را فريب دهند در حالي كه او آنها را فريب مي دهد و هنگامي كه به نماز بر مي خيزند با كسالت بر مي خيزند و در برابر مردم ريا مي كنند و خدا را جز اندكي ياد نمي نمايند . [5]
در تفسير اين آيه منافق را به طور كامل معرفي كرده است كه :
1) منافق كسي كه در ظاهر احكام ديني را به جا مي آورد ، اما انگيزه هاي او الهي نيست. نماز مي خواند ، اما از روي كسالت و غفلت . او گمان مي كند با اين روش خدا را فريب مي دهد ، در حالي كه نمي داند خودش را فريب داده و خداوند به درون او آگاه است و جزاي فريبكاري او را مي دهد .
2) نماز مطلوب ، عاشقانه ، خالصانه و دائمي است . ( در اين قسمت نماز مطلوب و مرود قبول خداوند بايد عاشقانه و خالصانه و به دور از ريا و نفاق و دائمي باشد . ) پس در اين قسمت يكي از ويژگي هاي نماز مطلوب را خالصانه بودن معرفي كرده اند .
خالصانه بودن يعني : نمازي كه فقط براي خداوند و به دور از رياء و دورويي باشد .
3) قرآن نسبت به مؤمنان جملة ( اقاموا الصّلاه ) را به كار مي برد ولي دربارة منافقان جمله ( قاموا الي الصّلاه ) و تفاوت ميان ( اقاموا و قاموا ) تفاوت ميان برپا داشتن و به پا خواستن است .
نوشته: الهام طاهری
[1] سيّد جلال الدين مجتبوي ، علم اخلاق اسلامي ، جلد دوم ، ص 503 ، ترجمه جامع السعادات ، مولي مهدي فراقي .
[2] دستغيب شيرازي ، قلب سليم ، جلد اول ، ص 436 .
[3] رجوع شود به صفحه 19 دوم .
[4] سورة نساء ، آيه 142
[5] همان