ارتباط ميان توحيد و امامت
با دقت و تأمل در سخنان حكيمانة انديشمندان بزرگ شيعه، انسان را به كشف اين حقيقت نايل مي كند كه در مذهب تشيع، فلسفة توحيد و فلسفة امامت مكمّل يكديگرند، پس از شناخت خدا، شناخت رهبري امري است لازم و تفكيك ناپذير. طبيعي است از ديدگاه شيعه ضرورت پيوند ناگسستني خداشناسي و امام شناسي، يك اصل فراگير و خدشه ناپذير است و آن لازمة مكتب روح بخش اسلام است به دليل آنكه با امام و از طريق اوست كه آدمي به حقايق ناب اسلام آشنا مي گردد. به اعتقاد ما راز خداشناسي در شناخت امام معصوم نهفته است و بدون معرفت امام زمان و حجّت خدا روي زمين اعتقادي راسخ و كامل راجع به توحيد براي انسان حاصل نمي شود بلكه رسيدن به عمق فلسفه خداشناسي و وصول به اين حقيقت گرانسنگ تنها در گرو شناخت امام است، و تنها به وسيلة امام مي توان به مرحلة يقين دست يافت زيرا او با علوم غيبي خويش كه از طريق خاصّي به او رسيده، انسان را در راه شناخت خداوند بزرگ راهنمايي مي كند و واسطة بين خدا و امت قرار مي گيرد همانطور كه پيامبران نيز رابط ميان مردم و خداي متعال بودند.[1]