آثار دنيوي گناه
از جمله اثرات گناه اثري است كه در دنيا حاصل شده و به قدري زياد است كه حضرت علي (ع) در دعاي معروف به دعاي كميل، پس از سوگندهاي متعدد ميفرمايند« اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تَهْتِکُ الْعِصَمَ »
ترجمه:« خداوندا! بيامرز بر من گناهاني كه پرده را بدرد»[1]
گناه سبب ريختن آبرو و دريدن پرده و رسوايي، نزول بلاها و زوال نعمتها ميگردد و اميدها را به نااميدي تبديل ميكند.[2]
قرآن كريم مصائب و گرفتاريها را، بر اثر ارتكاب گناهان ميداند « وَمَا أَصَابَكُم مِّن مُّصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَيَعْفُو عَن كَثِيرٍ»[3]
ترجمه: « و هر مصيبتي به شما برسد سبب دست آورد خود شما است و خدا از بسياري از گناهان در ميگذرد»
در قرآن دهها آيه پيرامون آثار گناه آمده است كه در اينجا از باب نمونه به ذكر دو مورد پرداخته ميشود:
خداوند در آيه 35 شوري ميفرمايد « مِمّا خَطيئاتِهِمْ اَغْرَقُوا»
ترجمه: « آنها به خاطر گناهانشان غرق شدند»
يكي ديگر از آثار گناه، محروم شدن از روزي خداوند است. چنان چه امام صادق (ع) ميفرمايند: «إنَّ العبدَ لَيُذْنِبُ الذّنْبَ فَيزُويُ عَنْهُ الرِّزْقُ»[4]
ترجمه: « همانا بنده مرتكب گناه ميشود و روزي از او بركنار ميگردد.»
از ديگر آثار گناه محروميت از نماز شب است : امام صادق (ع) ميفرمايد: « اِنَّ الرَّجُلَ يَذْنِبُ الذَّنْبَ فَيُحْرَمُ صَلاةَ اللَّيلِ وَ اِنَّ عَمَلَ السَّيِئَةُ اَسْرعٌ في صاحِبه مِنَ السِّكّينِ فِي اللّحْمِ»[5]
ترجمه:« راستي بنده گناهي كند و بر اثر آن از نماز شب محروم گردد و راستي كه كردار بد زودتر در مرتكبش اثر كند ، از كارد در گوشت»
آثار دنيوي كه بر اثر ارتكاب گناه ايجاد ميشود، اعم از آثار جسمي ، روحي رواني و معنوي بر روي انسان ميباشد.
1- آثار جسمي گناه
خداوند متعال بدن انسان را به گونهاي دقيق طراحي كرده است كه اعمالي كه از آن سر ميزند، در حوزهي فيزيولوژي در همهي انسانها يكساناند: خوردن، خوابيدن، ارتباط جنسي و …
منتهي پروردگار ، قواعدي را گذاشته است كه اين اعمال، تعادل جسم را به هم نريزد.[6] اگر از اين اعمال تخطي شود و رفتار از چار چوب اين دستور العملهايي كه خداوند براي انسان در نظر گرفته است ، خارج شود؛ يعني انسان مرتكب گناه شود، بايد منتظر تأثير آن در جسم باشد بنابراين گناه، به معناي ارتكاب عملي است، خارج از قواعدي كه خالق براي اين وجود طراحي كرده است كه مستقيماً اثر آن به گنهكار بر ميگردد. از اين رو كار كردهاي گناه چون خارج از سيستم تعريف شده براي وجود انسان است ، وجود را تخريب ميكند و زماني كه وجود تخريب شد، دچار بيماري ميگردد.[7]
>
2- آثار رروحي رواني گناه
از جمله آثار دنيوي گناه آثار روحي رواني آن است. از منظر علم روانشناسي، شكي نيست كه هر گناه و عمل زشت، يك نوع تاريكي بر روح و روان انسان ايجاد ميكند كه اگر ادامه يابد اثرات آن متراكم شده و به صورت وحشتناكي انسان را مسخ ميكند و انسان به جايي ميرسد كه گناهانش در نظرش حسنات جلوه ميكند و گاه به گاه به گناهانش افتخار ميكند. به تعبير ديگر، دل انسان طوري ساخته شده است كه پيوندي با نيكيها دارد و با آنها آرام ميگيرد ولي بديها و زشتيها آن را مضطرب و ناراحت ميكند. آن چه كه در ميان انسانها عذاب وجدان ناميده ميشود، ناشي از عدم تجانس روح بازشتيها و تباهيها است.[8]
از جمله آثار شوم گناه بر روان انسان، يأس و نااميدي است و همين سبب ميشودكه احياناً انسانها به جنايات بزرگتري دست بزنند. در چنين مواردي فقط دين و مذهب با ايجاد حالت اميدواري به كرم و بخشش خداي تعالي او را دل گرم ميسازد و از بيماري خطرناك ياس نجاتش ميدهد.[9]
از اثرات رواني ديگر سلب آرامش و تضعيف شخصيّت همراه با رسوايي است به اين صورت كه انجام گناه، شخصيّت و احترام انسان را در هم ميكشد و او را به ذلّت ميكشاند زيرا براي انجام آن بايد قيد و بندهاي اجتماعي را بشكند و به هر پستي تن بدهد.[10]
(نوشته: ريحانه ترابي)