اشتياق حضرت زهرا (سلام الله عليها) به شهادت
« فاطمه بنت الحسين » از عايشه نقل می کند :
« رسول خدا – در هنگام بيماری خود به فاطمه فرمودند : « نزديک من بيا »
فاطمه (س) نزديک حضرت آمدند ، پيامبر خدا (ص) آهسته با او سخنی گفتند که فاطمه
زهرا (س) گريه کردند ، بعد از ساعتی دوباره حضرت فرمودند : « دخترم نزديک من بيا » حضرت فاطمه (س) نزديک حضرت آمدند باز حضرت (ص) با او آهسته سخن گفت ، در حاليکه حضرت زهرا (س) از شنيدن آن سخن خوشحال و خندان شدند ، عايشه با ديدن اين منظره به فاطمه (س) گفت : « ای فاطمه خبر ده مرا به آنچه رسول خدا (ص) آهسته به تو فرمود ، » حضرت زهرا (س) فرمود : « گمان کردی ، رازی را که پدرم به من فرمود ، در زمان حياتش فاش خواهم کرد ، اين برخورد حضرت و مخفی ماندن راز بر عايشه سخت و ناگوار آمد .[1]
زمانيکه رسول خدا (ص) از دنيا رفتند ، عايشه به حضرت زهرا (س) گفت : « آيا به يــاد
می آوری زمانيکه خود را ، بر پيامبر انداختی و گريستی ، پس سر برداشتی و خنـــده نمودی ؟ علت اين کار چه بود ؟ و چه خبری به تو دادند ؟ حضرت فرمودند :
« خبر اول رسول خدا (ص) به من اين بود که فرمودند « هر سال جبرئيل يکبار قرآن را بر من عرضه می کرد ولی امسال دو بار قرآن را بر من عرضه داشته است و اين نيست ، مگر نشانه فوت من » و فرمودند : « هيچ روزی را نديدم که مانند امروز ، شادی به غم نزديک باشد » و همچنين ادامه ، فرمودند « اکنون من هم عمرم به شصت سالگی رسيده است پس مرگ من نزديک است» از شنيدن اين خبر بود که گريستم » با ديدن اين منظره رسول خدا (ص) فرمودند : « دخترم هيچ زنی مصيبتش بزرگتر ازتو نيست پس در صبر و شکيبايی کمترين آنها مباش » آنگاه رسول خدا (ص) راز دوم را به من خبر داد و فرمودند : « تو اولين کسی از اهل بيت من هستی که به من ملحق خواهی شد و تويی سرور زنان بهشتی » با شنيدن اين خبر بود که من خوشـحال شـــدم » [2] .
در آينه محمد (ص) فاطمه (س) بسان خود او چراغ روشنگر هدايت و مشعل فراراه و رشته استوار نجات و وسيله تقرّب به خداست .
آن گرانمايه در اين مورد از جمله پس از نماز بامداد صبح رو به مردم کرد و فرمود :
« من خورشيد هدايت هستم و علی (ع) ماه و فاطمه زهرا زهره فروزان و دو فرزندم حسن و حسين دو ستاره نورافشان . » [3]
پيغمبر (ص) فرمودند : بهشت مشتاق ديدار چهار زن است : الف- مريم (دختر عمران) ب- آسيه (زن فرعون ) ج- خديجه ( دختر خويلــــد ) د- فاطمه ( دختر محمد ) [4] ( کشف الغمـــة ، ج 2، ص 89 )
و از علی (ع ) نقل شده که فاطمه (س) فرمودند : رسول خدا (ص)به من فرمود : « ای فاطمه هر که به تو درود بفرستد خداوند او را میآمرزد و در هرجايی در بهشت که باشم او را به من ملحق میکند » [5] .
اينگونه محبت و گراميداشت شديد فقط به خاطر پدر و فرزندی و خويشاوندی ظاهری نبوده زيرا تا اين اندازه علاقه و ابراز محبت در بين مردم معمول نيست بلکه انگيزه اساسی اينگونه رفتارها آشکار کردن عظمت مقام و نشان دادن فضائل و برجستگي های اخلاقی و ارزشهای والای آن حضرت بوده که رسول خدا (ص) از آنها با جمله « فاطمه از من و من از اويم » تعبير کرده است و بدين وسيله او را الگوی حق و پرچم هدايت
در وادی هولناک و آشوب هايی قرار داد که بعد از آن حضرت به زودی واقع می شد و اگر وجود مقدس حضرت زهرا (س) نبود از نبوت و ديانت اثری باقی نمی ماند ، همانگونه که حضرت علی (ع) او را با اين عنوان مورد خطاب قرار داده و به او فرمود « ای دختر برگزيده و ای باقيمانده پيامبری » خداوند متعال او را بانوی بانوان و زندگی او را امتداد و دنباله زندگی پدرش (ص) قرار داد زيرا با مجاهدتها و مبارزاتش در مقابل کسانيکه اسلام را ابزار دستيابی به اهداف فاسد و انديشه های موهوم و تباه قرار داده و تصميم گرفته بودند که بعد از رحلت رسول اکرم (ص) به تدريج اسلام را از بين ببرند ، توانست اسلام را زنده نگه دارد و به حيات آن ادامه دهد . [6]
3 علی کرمی ،
DefSemiHidden="true” DefQFormat="false” DefPriority="99″
LatentStyleCount="267″>
: سيره و سيماي ريحانه پيامبر ( ص) 232
mso-para-margin:0cm;
mso-para-margin-bottom:.0001pt;
mso-pagination:widow-orphan;
font-size:10.0pt;
font-family:"Times New Roman","serif";
mso-fareast-font-family:"Times New Roman";}
زندگينامة بانوي مظلوم، ص 100
DefSemiHidden="true” DefQFormat="false” DefPriority="99″
LatentStyleCount="267″>
فاطمه الزهرا شادماني دل پيامبر–بهجة