تاریخچه توبه
یکی از کهن ترین تکلیف الهی ، که برای بشر تعیین شده است تا به وسیله آن بشر نیل به سعادت را کسب کند و از عذاب دنیا و آخرت مبرا و رها شود توبه است زیرا از زمان حضرت آدم(علیه السلام) که از اولین فرد نوع بشر بوده است و بعد از او خلقت انسان ها ، فزونی یافت ، توبه هم با خلقت آدم(علیه السلام) خلق شد . پس قِدمَت توبه ، به همان قدمت نوع بشر خواهد رسید و کمتر احکامی از احکام الزامی الهی است که به این مقدار دارای قدمت باشد ، لذا می توان توبه را جزء ابواب اولیه رحمت الهی برای نوع بشر محسوب کرد و این عمل نیک ( توبه ) را حضرت آدم(علیه السلام)به همه ابناء و اولاد خود تعلیم داد.
گرچه نوع توبه او با توبه باب گناه ، دارای تفاوت جوهری است اما توبه به معنی بازگشت از جهتی به جهت دیگر را حضرت آدم (علیه السلام) برای همه بشر ، به ارث گذاشت زیرا که انسان معجونی اسـت از خیر و شر و همچنین فطرت آدمی به سوی حق رهنمون است (فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها [1])
این سلسله انبیاء به طور کلی از موهبت و رحمت واسعه ی الهیه بهره ی کافی را برده اند که در قرآن کریم به بعضی از آنان اشاره شده است ، اما دائره وسعت توبه تا قبل از اسلام بدین صورتی که قرآن بیان می فرماید نبوده است که موجب آمرزش مطلق گناهان شود به عنوان مثال : در ادیان موسی کلیم و عیسی مسیح ، توبه عبارت بوده است از انصراف کفر و شرک ، یعنی توبه موجب ایمن ماندن از پلیدی های کفرو شرک خواهد بود نه مطلق گناهان و معاصی ، تا اینکه در اصول دین مسیحیت وارد شده است که توبه هیچ منفعتی برای آدمی و گناهکار و عاصی نخواهد داشت و از امور محال و غیرممکن می دانستند که انسان از طریق توبه ، ره آورد و بهره ای را نصیب خود کند . اما بعد از فزونی ، نظر مسیحیت درباره توبه چنان تغییر کرد که تبدیل به افراط شد یعنی توبه در بین آنان چنان حرمت و قداست یافت که به آنجا منجر شد که فرد مذنب و عاصی تائب ، نزد روحانی دینی خود (کشیش ) می رود و اعتراف به گناهان خود می کند و از کشیش خود توبه نامه دریافت می کند و این طریق را برای آمرزش گناهان خود اتخاذ می کند درحالی که اعتراف و اقرار به گناه ،باید از خداوند باشد لاغیر .[2]
نوشته : مینا کلانتری