جایگاه زن در ملل متمدن (نظام سلطنتی )
نوشته فاطمه کیخسروی
زن در کشورهایی نظیر ایران ، مصر ، چین و هند که دارای نظام پیشرفته و حکومت سلطنتی بودند و نیز در جوامعی مانند یونان و روم که تمدن بوده ، در سایه قانون می زیستند ، دارای آزادی کامل نبود . هرچند از مالکیت محروم نبود ولی زیر نظر رئیس خانواده - پدر یا برادر یا شوهر - ، زندگی می کرد و بزرگ خانواده بر وی حکومت مطلق داشت و می توانست زن تیره بخت را به عقد هر فردی که می خواهد درآورد و یا به اجاره و عاریه واگذار کند .[1]
محرومیت زن تنها به قبایل وحشی ( غیرمتمدن ) خلاصه نمی شد ، بلکه در مصر برای زیادشدن و فراوانی آب در رود نیل ، دختران را به زیور آراسته و در آن غرق می کردند . در کشورهای (اسکاندیناوی) تا سال 1392 میلادی به دختر هرگز ارث نمی دادند . تنها در هنگام عروسی، جهزیه اندکی به او داده می شد .[2]
در یونان باستان ، زن نه تنها ارث نمی برد ، که خود به ارث می رسید. زن پدر را پسر بزرگ یا برادر بزرگ پدر به ارث می برد.[3] ازدواج هایی جمعی و بسیار متنوع رواج داشت ؛ برای نمونه ، چند برادر با هم یک زن می گرفتند ، یا پدر و فرزندش با هم یک همسر برمی گزیدند. زن شخصیت حقوقی و اجتماعی نداشت و شوهر می توانست زن خود را به هرکس بخواهد قرض بدهد یا او را به دوستان خود هبه کند.[4]
حتی زمانی که در آتن دموکراسی برقرار بود زنان حق نداشتند در تصمیم گیری ها مشارکت کنند.[5]
در روم ، زنان به عاریت داده می شدند و تعویض همسران امری عادی و مرسوم بود.[6] دختر ، در انتخاب شوهر خود نیز حق رأی و اظهـارنظر نداشت ، بلکه پدر او را در ازای مبلغی پول ، شوهر می داد. هم جنس گرایی و ارتباطات جمعی و نامشروع نیز بسیار فراگیر بود. زنان حق مالکیت نداشتند یعنی به هیچ وجه ارث نمی برد ؛ نه از دارایی پدر و نه شوهر و مجاز نبودند سواد بیاموزند.[7]
>
در هندوستان وضع از این هم بدتر بود. زن هرگز اجازه نداشت نام شوهرش را به زبان آورد ؛ بلکه می بایست با القابی نظیر آقا، سرور ، مولا یا حضرت او را خطاب کند . زن هرگز مجاز نبود که با شوهر خود غذا بخورد. او می ایستاد تا شوهرش سیر شود و اگر چیزی از غذای او باقی می ماند سهم او می شد ، و گرنه چاره ای نداشت جز این که تا پایان وعده بعد با گرسنگی دست و پنجه نرم کند.[8]
بدتر از این فشارها آن که ، زن برای مرد خلق شده بود و می بایست در آن دنیا نیز به خدمت او کمر می بست. از این روی پس از مرگ شوهر ، زن را نیز با او زنده در گور می کردند . کشف قبرهای دونفره در این سرزمین و وضعیت قرار گرفتن اجساد درون آنها گویای آن است که یکی از آن دو ( مرد ) مرده و دیگری زنده بوده ( زن ) و پس از زجر فراوان جان داده است زیرا زنده بگور می شد.
در ایالت ( مارتا) دونفر از امرای هندی مُردند ؛ یکی 17 زن داشت و دیگری 12 زن ، از مجموع 29 زن تنها یک نفر بود که حامله بود تا زمان وضع حمل زنده ماند و بقیه همه در آتش سوزانده شدند.[9]
نزد بعضی از چینی ها تا نزدیک به عصر حاضر ، زن کمترین قیمت و ارزشی نداشت . اگر مادری دختر به دنیا می آورد خویشاوندان به عوض مبارک باد به پدر و مادر تسلیت می گفتند و پدر و مادر تا می توانستند نوزاد دختر را از خود دور می کردند یا در بیابان می انداختند و یا می فروختند.[10]
در چین ازدواج با زن یک نوع خریداری و مالک شدن او محسوب می شد . زن به طور کلی از ارث محروم بود و حقِّ هم غذا شدن با مردان حتی با پسران خودش را نداشت و چند مرد می توانستند با یک زن ازدواج کنند و همگی از وی متمتع شوند و او برای همه آنان کار کند و فرزندی که در ازدواج مشترک پیدا می شد در اکثر مواقع متعلق به مرد قوی تر بود .[11]
در ایران قدیم ، چه در طبقات اشراف و پایین تر جامعه ، زن هرگز حق آزادی و اختیار و اظهار نظر در تشخیص خیر و شر و تصمیم در امور زندگی خود نداشت و در انتخاب شوهر نیز مجاز نبود . اختیار زنان و دختران در همه زمینه های حقوقی با اولیاء یا شوهران آنان بود .[12]
به گفته بعضی مورخان در ایران قدیم براساس اندیشه غلط ( حفظ نسب خانواده و مخلوط نشدن حقوق این خانواده با خانواده دیگر ) ازدواج با محارم را ، حتی برادر با خواهر ، جایز و گاه لازم شمرده می دانستند .[13]
در منابع و متون قدیمی زرتشتیان ، زن جایگاه حقوقی درستی ندارد . نشانه های به دست آمده از آثار زرتشتیان قدیم نشان می دهد که در اعصار گذشته تولد پسر دل پسندتر از دختر بوده است . از این رو خانواده زرتشتی از فروهراشوان ( روح پاک و بی آلایش ) برای تعیین جنسیت و داشتن فرزند پسر یاری می جستند و حیات اخروی نیکان را وابسته به وجود فرزندان ذکور در خاندان می شمردند.[14]
جایگاه زن در نظام سلطنتی عصر ساسانیان ، بنابرقوانین متداول از قدیم ، زن شخصیت حقوقی نداشت و به عنوان « شخص » محسوب نمی گردید ، بلکه « شیء » تلقی می شد و صاحب حق به شمار نمی رفت.[15]
دختران و زنان بیوه و مطلّقه ، به هیچ عنوان ، قدرت انجام معامله نداشتند . پدر خانواده که صاحب اختیار همه خانواده بود ، در عواید اموال خاص زوجه و غلامان خود تصرف می کرد .[16]
[1]- اسلام و اجتماع ، ص 67-66 ؛ همان ، ص 72 ؛ ر.ک : محمدحسین طباطبایی ، زن در قرآن ، بی جا ، دفتر تنظیم و نشر آثار علامه طباطبایی با همکاری معاونت آموزشی و پژوهشی ، سازمان تبلیغات اسلامی ، 626 ص ، ص 12
[2]- ویل دورانت ، تاریخ تمدن ، ترجمه احمد آرام ، ج 1 ، تهران ، بی نا ، 1377 ، ص 120 ؛ ویل دورانت ، لذات فلسفه ، ص 148
[3]- این نوع ازدواج در عرب جاهلی نیز رواج داشته است و به آن ازدواج « ضیزن» یا « مقت » می گفتند. نگاه کنید به : طبری ، تفسیر جامع البیان ، ج3 ، ص 421 و 406-404 ؛ ابوالفداء ، المختصر فی اخبار البشر ، ج1 ، ص 99 ؛ جوادعلی ، المفصل فی تاریخ العرب ، ج5 ، ص 529
[4]- این نوع ازدواج هم در عــرب جاهلی مرسوم بوده است و به نــام نکاح « رهط» معــروف بوده است . نگــاه کنیــد به : آلوسی ، بلوغ الارب ، ج2 ، ص 4 ؛ ویل دورانت ، تاریخ تمدن ، ج1 ، ص 132 ؛ مسعود معصومی ، فمینیسم در یک نگاه ، ص 19
[7]- بولتن اندیشه ویژه زنان ، ص 104 ،نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها ، همان 20؛ ویل دورانت ، لذات فلسفه ، ترجمه عباس زریاب خویی ، ج 21 ، تهران ، نشر انتشارات علمی و فرهنگی ، ص 148
[9]- ویل دورانت ، تاریخ تمدن ، ترجمه ابوالقاسم طاهری ، تهران ، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی ، 1380 ، ج1 ، ص 102
[11]- محمدحسین طباطبایی ، تفسیر المیزان ، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی همدانی ، قم ، نشر بنیاد علمی و فرهنـگی علامـه طبـاطبایی ، ج 2 ، قم ، 1362 ، ص 372
[13]- ( بهرام چوبینه ) با خواهرش ( گودیه ) ازدواج کرد . شخصی به نام ( مهران ) از طبقه اشراف ایران که در آینده مسیحی شد ، پیش از مسیحی شدن با خواهرش ازدواج کرد .
همان ، ج 1 ، ص 90 و ص 147
[14]- ر.ک : اسلام و عقاید و آراء بشری ، ص 30 ؛ ( هادی دوست محمدی ، شخصیت زن از دیدگاه قرآن ، سازمان تبلیغات اسلامی ، معاونت پژوهشی ، مرکز چاپ و نشر بین الملل ، تهران ، 1379 ، 152 ص ، ص 36-35 ؛ جلال الدین آشتیانی ، تجزیه و تحلیل افکار زرتشت مزدیسنا و حکومت ؛ تهران : شرکت سهامی انتشار ، چ 6 ، 1371 ، ص 358