حقيقت توبه
توبه نيز همچون اعمال ديگر داراي حقيقت و هستة اصلي و مهمي است. که اين حقيقت ، به سه چيز محقق ميشود:
اوّل: قوّت ايمان و نور يقين. به اين خاطر که اگر بندگان به خداوند ايمان و به پيامبر او (صلي الله عليه واله و سلم) اعتقاد داشته باشند و همچنين به فرمودة آنها اعتماد کنند و گناهان را حجاب ميان خود و خدا و آنچه خداوند وعده فرموده است ، بدانند و به اين نکته اذعان داشته باشند که معاصي ، آنها را از سعادت دنيويه واخرويه و مراتب عاليه و درجات متعاليه ، محروم مي سازد ، به طور يقين آتش پشيماني در دل ايشان افروخته مي شود و از ياد معاصي گذشته متألم ميگردند ولي اگر ايمان آنها سست و اعتقاد آنها نادرست باشد ، اين حالت پشيماني براي آنها ، حاصل نمي گردد.1پس وقتي بنده علم يقيني پيدا کردکه گناهاني را که از او سرزده ، بين او و محبوبش حائل و مانع است ، از اين علم و يقين درد و اندوهي در دل او به سبب از دست دادن محبوب بر انگيخته مي شود و از گناهاني که از وي صادر شده چه بصورت فعل بوده و يا ترک طاعت متأسف و اندوهگين ميشود.2چرا که بواسطة علم و اعتقادش ، يقين دارد که گناهان سم هاي مهلک اند که روح و جسم آدمي را به هلاکت مي کشند و او را از محبوب خويش دور مي گردانند و هيچ هلاکتي سخت تر از فراق و دوري از خداوند نمي باشد.
دوم: پشيماني و ندامت از کردة خود. به اين معني که دل انسان ، با ياد آوري آنچه از گناهان از او صادر شده است ، محزون مي شود و پيوسته آرزو مي کند که اي کاش مرتکب آن اعمال نشده بود و اين چنين خود را در گرداب معاصي هلاک نکرده بود و اين حالت پشيماني ، نتيجهء يقين سابق است زيرا تا زمانيکه يقين نداشته باشيم که بواسطة معصيت به درجهءهلاکت و شقاوت مي رسيم ، پشيماني وندامت هرگز حاصل نمي گردد3 که همانا علم و يقين سر آغاز وسرلوحهء همهء خيرات است و عبارت است از ايمان و تصديق به اينکه گناهان سمومي کشنده هستند و اگر اين ايمان بر قلب انسان بتابد سبب بروز پشيماني نسبت به کرداري که باعث آن پشيماني شده ، مي گردد. پشيماني اولين گام براي ورود بنده به مرحلهء توبه است ، زيرا که تا پشيماني حاصل نشود هرگز توبه صورت نمي گيرد و در موارد بسياري از روايات توبه به تنهائي بر پشيماني اطلاق شده است زيرا که پشيماني ، خالي از علمي که موجب ايجاد اين پشيماني و ثمردهندهء آن است و همچنين خالي از اراده و قصدي که تابع ودنبالهء اين پشيماني است ، نمي باشد و با توجه به اين نکته است که پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) فرمودند: «النَدَمُ توبه ، پشيماني توبه است»4
سوم: اراده بر ترک معاصي . اينکه قصد کند ، گذشتهء خويش را با هر مشقتي جبران کند و ديگر اينکه اراده کند بر اينکه هم در حال و هم در آينده ، معاصي را هرگز تکرار نکند و براي هميشه معصيت هاي گذشته را ترک کند .اين مرحله از حقيقت توبه ، نتيجه و ثمرهءپشيماني است و زمانيکه اين امر محقق شود ، توبه بصورت کامل تحقق پيدا کرده است . والبته اين حقيقت توبه است.5(من لايحضره الفقيه ، ج 2 ص 343 – وسائل الشيعه ، ج 11 ص 349)
پس بنابراين حقيقت توبه ، مجموعهء مرکبي است از سه امر مرتب علم و يقين ، حال و عمل بدين معنا که هر يک به دنبال ديگري قرار داشته و به ترتيب حاصل مي شود . يعني اول لازم است که انسان گنهکار ، آگاه گردد و يقين پيدا کندکه گناهان ريشهء سعادت و حيات جاودانهء انسان را مي سوزانند و شقاوت بي پايان و هلاکت دائم به بار مي آورند.
سپس بدنبال اين آگاهي و توجه ، حال پشيماني در دل معصيت کار بوجود مي آيد و او را سخت نگران و هراسان مي سازد تا آنجا که احياناً از تصور آن خطر عظيم برخود مي لرزد. و به دنبال اين حال وحشت تصميم بر علاج و دفع بلا مي گيرد و با تلاش بسيار دست به عمل مي زند.
در مقام عمل نيز به سه زمان توجه پيدا مي کند ؛ زمان حال و گذشته و آينده.
نسبت به زمان حال اقدام به خود داري از گناه مي کند و نسبت به آينده ، عزم جدّي مي کندکه بازگشت به گناه را ترک کند و اراده اي محکم مي کند که هرگز به معصيت باز نگردد و در رابطه با گذشته ، آنچه را که فوت شده و از دست رفته ، جبران مي کند. و از صميم قلب از خداوند ، طلب بخشش و استغفار مي کند و از خداوند مي خواهد که او را مورد عفو و مغفرت قرار دهد.6
پس با این اوصاف ، توبه حقيقتي عرشي و نوراني و سبب اتصال دور افتادگان به اصل و محبوب است. آري توبه آغوش رحمت الهي است.
اين توجه و بيداري نسبت به گذشته و اينگونه قرار گرفتن در منزل توبه و انابه و اين شکل شستشوي ظاهر و باطن از آلودگي ها ، کليد آشتي با خداست.[7]