فضيلت استغفار و توبه
استغفار و توبه ، به درگاه خداوند از بهترين نيايش هاي بندگان است. نجوائي عاشقانه و عاجزانه است ، چرا که استغفار حجاب گناه را از انسان برمي دارد و راه رحمت خدا را بسوي او باز مي کند. استغفار يکي از نعمت هاي بزرگ الهي است و با آن راه توبه ، به روي بندگان بازمي شود. تا گناه نتواند انسان را زمين گير کند و بندگان بتوانند در راه کمال و اعتلاي انساني پيش روند.[1]
آري توبه نخستين مقام از مقامات دين ، سرمايه اي براي سالکان راه و کليد استقامت خواستاران ايمان و سرآغاز تقّرب به پروردگار عالميان است.[2]
مشرق*و نور قرب پروردگار ، موجبي براي محبت باري تعالي و سبب نجات و رستگاري است چرا که خداوند خود مي فرمايد: « اِنَّ اللهَ يُحِبّ ُالتوابين همانا خداوند توبه کنندگان را دوست مي دارد.»[3]پس ستايش آن عظيم و فضيلتش بسيار است به اندازه اي که رسول خدا (ص) مي فرمايند:
« توبه کننده دوست خداست و تائب از گناه مانند کسي است که هيچ گناهي براي او نباشد.»4 و امام باقر (ع) نيز فرموده اند:« خداوند تبارک و تعالي به توبهءبندهءخود خوشحال تر مي شود از فردي که در شب تار در بياباني مرکب و توشهءخود را گم کرده باشد و ناگاه آن را بيابد.»5
از اين روايت فضيلت توبه ، به روشني مشهود است زيرا آنچه که بتواند خداوند عظيم الشأن را شاد و فرحناک کند ، بايد بسيار بزرگ و عظيم باشد. عامل شادي پروردگار هرگز نمي تواند امري ساده و دور از نظر باشد. انسان هاي عادي ممکن است با اموري ساده و پيش پا افتاده دلخوش و شادمان گردند ولي انسان هاي با عظمت را امور ساده شاد نميکند ، بلکه مواردي بزرگ و قابل توجه ، موجب شادي آنها مي شود ، چه رسد به خداوند بزرگ و بلند مرتبه .پس فضيلت توبه را از شادماني پروردگار مي توان درک کرد که توبه امري عادي نيست ، بلکه کاري بزرگ و قابل ستايش است که موجب محو گناهان و نجات انسان ميشود و همچنين توبه مورد علاقه و دوستي پروردگار است که از امام جعفرصادق (عليه السلام) روايت شده «به راستيکه خداي تعالي دوست دارد از بندگان پر گناه خود توبه را.»6توبه کننده نيز مورد محبت و دوستي خداوند است .آنجا که امام صادق (عليه السلام) مي فرمايند:«اِنَ الله يُحِبُّ مِن عِبادِهِ المُفَتَّنَ التَواب.همانا خداوند دوست دارد بنده اي را که در فتنهءگناه افتد و بسيار توبه کند»[6]و باز در فضيلت توبه آمده است که حضرت امام جعفر صادق (عليه السلام) فرمودند:«که خداي تعالي از براي توبه کنندگان سه چيز قرار داده است که اگر يکي از آنها را به جميع اهل آسمان و زمين عطا مي فرمود به سبب آن نجات مي يافتند:اول آنکه فرمود: خدا توبه کنندگان را دوست دارد. دوم آنکه: خبر داده است که فرشتگان حاملين عرش و فرشتگاني که در حول عرش هستند ، طلب آمرزش ميکنند از براي کسانيکه توبه کرده اند. سوم آنکه:آمرزش و رحمت خود را از براي کسي که توبه کند قرار داده است.»[7]
آري آنجائيکه گنهکار از گناه خود باز مي گردد و در اقيانوس زلال توبه ، زنگارهاي گناهان را از خود مي زدايد ، مورد ثناي فرشتگان قرار ميگيرد و پيوسته ملائکه براي آن بنده به درگاه خداوند طلب آمرزش مي کنند و از خداوند مي خواهند که عنايت و رحمت خود را به بنده توبه کننده اش نشان دهد و او را قرين بخشش و آمرزش خويش سازد و اين بسيار با ارزش است که انساني که مورد غضب پروردگار قرار گرفته بود ، محبوب خدا و موردثناي ملائکش قرار گيرد.[8] که خداوند خود در قرآن فرموده است:«فرشتگاني که عرش الهي را حمل مي کنند و آنان که پيرامون عرش هستند ، همگي به تسبيح پروردگار خويش مشغولند و به خداي ايمان داشته و براي ايمان آورندگان طلب بخشش مي کنند که اي خدائيکه علم و رحمتت تمام عالم را فرا گرفته است ، به فضل خودت گناه کسانيکه توبه کردند و راه تو را پيش گرفتند ببخشاي و از عذاب جهنّم محفوظشان بدار.»[9]
البته اين عزّت و عظمتي است که تائب در اثر توبهء واقعي خود ، بدست مي آورد .اشخاص گناهکار که با ارتکاب گناهان خودرا منفور ديگران مي گردانند بطوريکه در ميان مومنين صاحب هيچ عزت و منزلتي نيستند ، با انجام توبه ، شخصيت و منزلت از دست رفتهء خود را درمي يابند و جايگاه واقعي و بلند خود را در ميان مومنين پيدا ميکنند که نمونهء بارز اين مورد را ميتوان در صحنهء کربلا و قضيهء عاشورا پيدا کرد ، بزرگ همتاني که گرچه ابتدا در مقابل امام قرارگرفتند و بناي جنگ با آن حضرت را داشتند ، اما با تحولي دروني به اصحاب امام حسين (عليه السلام) پيوستند و تا آنجا پيش رفتند که در رکاب آن حضرت به درجهء رفيع شهادت رسيدند. در رأس اين گروه از عاشورائيان «حرّبن يزيد رياحي»آزاد مرد دو عالم قرار دارد که درآغاز ، فرماندهي بخشي از نيروي دشمن را برعهده داشت و در راستاي مأموريت خود راه را بر امام بست و مانع از ادامه حرکت آن حضرت شد ، تا آنجا که مورد عتاب امام قرار گرفت که فرمود «مادرت به عزايت بنشيند» اما بعد از اندک مدتي در روز عاشورا زماني که متوجه شد جنگ با امام حسين (عليه السلام) جدي است و ابن سعد و لشگريانش تصميم برجنگ گرفته که آسان ترين آن جدا شدن سرها و قطع دست ها مي باشد و از سوي ديگر صداي استغاثه امام حسين (عليه السلام) را شنيدکه « اما مغيث يغيثنا لوجه الله » خود را به آن حضرت رسانيد و با اظهار پشيماني ازکردهء خود از آن جناب خواست که توبهء او را بپذيرد و به وي اجازه دهد که در رکابش به نبرد بپردازد.
امام حسين (عليه السلام) که خود اصل و فرع هر نوع کرامت و بزرگ منشي است توبهءآن نادم به خدا پيوسته را پذيرفت و بدين صورت با تحولّي در درون حر ، مسير شقاوت هميشگي را به سعادت ابدي تبديل کرد.10 او با توبه و شهادت خود آنچنان عزت و منزلتي پيدا کرد که رديف مجاهدان بزرگ در آمد و در زيارتنامه همگان بر او درود ميفرستند. آنچه باعث نجات ، عزت و منزلت حُر شد همانا تابش و درخشش نوري بود که به يکباره قلبش را روشن ساخت و تيرگي روحش را به روشني و سپيدي مبّدل ساخت زيرا هنگاميکه انسان مرتکب گناهان مي گردد ، آئينه روح خود را کدر ميکند و با زنگارهاي گناهان و عصيان ، قلب خويش را مي پوشاند و سپيدي و روشني قلب را به سياهي مي کشاند ، به طوريکه با ادامهءگناهان حيات معنوي و انساني خود را مورد تهديد قرار ميدهد.11 و حال آنکه تنها طلب آمرزش و توبه است که مي تواند اين زنگار هاي کهنهءبه قلب نشسته را محو گرداند و روح را با ياد خدا صيقل دهد و قلب را از غبار معاصي پاک گرداند و براي جلاي بيشتر و بهتر آن ، رنگ عبادت بر او زند تا هرگز وسوسه هاي شياطين جلاي آن را از بين نبرند. و نيايش و عبادت چون سدي بر سر راه نفوذ گناهان بر قلب و روح در زمان هاي آتي باشند تا ديگر گناهان نتوانند قلب را به تيرگي و روح را به مردگي کشانند.
اين از فضيلت توبه است که مي تواند قلب را پاک و روح معنوي انسان را باز گرداند و فطرت خفته او را بيدار سازد ، گناهان او را محو ، عذاب و عقاب خداوند را دور و راه بهشت را براي او نزديک سازد و مهمتر اينکه توبه ميتواند انسان را به محبوبيت و عزت و رستگاري نائل کند.
شيخ کليني ،همان.ج4.ص168