ضرورت ترک گناه و رذایل اخلاقی
عده ای به امید توبه ، نسبت به گناه و رذایل اخلاقی جسارت پیدا می کنند ، غافل از این که برخی از گناهان مجالی برای توبه نمی گذارند و انسان را در خود غرق می کند .
حضرت امام صادق(ع) از قول حضرت امیرالمومنین(ع) می فرمایند که ایشان فرموده اند :
«ترک الخطیئه ایسر من طلب التوبه ولم من شهوه ساعه اورثت حزناً طویلاً فضح الدنیا ، فلم یترک لذی لب فرحاً[1] » « تــرک گناه آسان تر از طلب توبه است و بس شهوتی که در یک ساعت مایه ی اندوهی دراز گردد و مرگ رسوایی دنیا برای هیچ خردمندی جای شادی نمی گذارد . »
باید فرصت ها را غنیمت شمرده و سعی کنیم که در هر حالی که به سر می بریم بهترین عمل را داشته باشیم . گذشته ها ، گذشته است و باز نمی گردد و آینده نیز در دسترس ما نمی باشد و معلوم نیست ، آینده در چه حالی باشیم ، پس باید وضع موجود را اصلاح کنیم .[2]
حضرت امیرالمومنین (ع) پیوسته می فرمودند :
« انما الدهر ثلاثه ایام انت فیما بینهن : مضی امس بما فیه فلایرجع ابداً فان عملت فیه خیراً لم تحزن لذهابه و فرحت بما استقبلته منه و ان کنت قد فرّصت فیه فحسرتک شدیده لذهابه و تفریطک فیه و انت فی یومک الذی اصبحت فیه من غد فی عزه ولاتدری لعلّک لاتبلغه و ان بلغته لعل حظک فیه فی التفریط مثل فی الامس الماضی عنک .
فیوم من الثلاثه قدمضی انت فیه مفرط ؛ و یوم تنتظره لست انت منه علی یقین من ترک التفریط و انما هو یومک الذی اصبحت فیه و قد ینبغی لک ان عقلت و فکرت فیما فرطت فی الامس الماضی ممّا فاتک فیه من حسنات الّا تکون اکتسبتها … فاعمل اودع والله المعین علی ذلک .[3] »
« روزگار سه روز است و تو در میان آن هایی : 1- دیروزی که با هرآن چه در آن بود ، گذشته است و هرگز بر نمی گردد . اگر تو در آن ، کار خوب کرده باشی ، برای رفتن آن غمی نداری و شاد هستی و اگر در آن تقصیر روا داشته ای ، افسوس به رفتن آن داری . 2- فردایی که رد خصوص آن نیز در خطر تردید هستی ، نمی دانی چه خواهد شد ؟ شاید هرگز به فردایی نرسی یا اگر هم برسی بهره ات در آن جز خسارت نبـاشد . همان گونه که دیروز گذشت و تو در آن تقصیر کردی ، روز آینده ای هم که منتظر آن هستی ، یقین نداری که در آن ترک تقصیر کنی . 3- تو می مانی ، با روزی که در آن هستی ، اگر خردمندی ، در تقصیر گذشته می اندیشی که چه حسناتی از دستت رفته است تا در مورد آن ها از این به بعد کوتاهی نکنی ، و رو به فردا هستی درحالی که اطمینان نداری که به آن برسی و یقین نداری که در آن حسنه ای کسب می کنی ، یا از گناهانی مهلک ، خود را نگهداری . پس روزی که در آن داری ، همچون روزی است که به آن پشت کردی و از آن گذشتی ، باید چونان مردی کار کنی که از همه ی روزها امیدی جز به همان شب و روزی که در آن است ندارد . پس می خواهی کار کن یا دست از کار بکش و خدا کمک کار است . »
در هر صورت هرکسی مسئول اعمال خویش است و باید هر روز ، بار خویش را از زمین بردارد و نباید خیال کند که توجهات غیرخدایی می توانند برای او کاری کنند .
پس باید اعمال خویش را بازنگری کرد ، آن ها را محاسبه کرد ، و خود را قبل از این که دیر شود ، نجات داد . گاهی در جوانی انسان به لغزش هایی مبتلا می شود و ممکن است ناپختگی و کم تجربه گی و شور جوانی را بهانه نماید ، اما باید دانست که همیشه جوان هم به سن پیری می رسد . پس انسان در هر سنی باید به فکر این باشد که فردایی برای توبه و پشیمانی وجود ندارد و باید برای رفع این آفات و موانع کوشید و هر روز بهتر از روز قبل بود .[4]
نوشته : نسیم کوزه دانی