عوامل تجمل گرایی
در علم اخلاق برای مبارزه با یک صفت زشت ابتدا به شناخت ریشه یا ریشه ها باید بپردازیم تا تلاش انسان به نتیجه برسد و برای همیشه از رنجی که از ناحیه آن دامن گیر انسان شده است رهایی بخشد . تجمل گرایی مانند بسیاری از اعمال برخواسته از ریشه ها و عواملی است که بدون توجه به آنها حذف آن در زندگی امکان پذیر نیست که این عوامل متأثر از چندین عامل فردی و اجتماعی است که این عوامل عبارتند از:
الف:رذیلتهای اخلاقی:
در بعضی از مردم زمینه تجمل گرایی را باید در شخصیت اخلاقی فرد پیدا کرد . کسی که به قانون شکنی عادت دارد ،به گناه و سرکشی خو کرده است معمولاًنمی تواند فردی متعادل در امور مادی اش باشد و همواره بر اساس پیروی از هوی و هوس در پی ارضای تمایلات افسار گسیخته خویش می باشد که از این رذیلتهای اخلاقی می توان خود نمایی ،خود برتر بینی نام برد که در اسلام هر گونه معرفی که زائیده برتری جویی و خود نمایی است مورد نکوهش قرار داده است . شخصی که در دوران زندگی همواره در نیل به خواسته ها و آرزوهای خویش ناکام مانده است و با تنگدستی گریبان بوده است این سرخوردگی ها به تدریج تبدیل به عقدهای روانی می شود و در این صورت شخص سر خورده برای حفظ شخصیت خود به ابزارهایی متوسل می شود . اسراف ،ریخت و پاش های اضافی ،گرایش به تجملات و تشریفات از همین موارد به شمار می رود . زیرا چنین شخصی با این عمل خود در جستجوی یافتن شخصیت سرکوب شده خویش است و فکر می کند با این روش در اجتماع به عنوان انسانی دست و دل باز وبی اعتنا به ثروت مطرح می شود[1] . در قرآن کریم اسراف کاری فرعون را در کنار روحیه برتری جویی وخود نمایی وی یاد می کند، «اِنّ فِرعونَ لِعالٍ فی الارض و انُه کمین المسرفین »،«بی تردید فرعون در زمین برتری جوست و هم از اسراف کاران است» در روایات نیز استفاده از امکان مادی به قصد فخر فروشی و خود نمایی را زمینه اسراف می داند . پیامبر اکرم (صلي الله عليه و آله وسلم ) می فرمایند «هرکس جامه ای بپوشد و با آن فخر فروشی کند خداوند او را از لبه دوزخ به قعر آن فرو می برد[2] .
>
ب:تربیت خانوادگی: از خصوصیات و ویژگی های اساسی انسان ، تربیت پذیری اوست . انسان بر خلاف سایر حیوانات که اساس حرکت آنها غریزی می باشد شالوده شخصیتش را تربیت خانوادگی او تشکیل می دهد . که یکی از روانشناسان می گوید :یک مادر خوب به صد استاد وآموزگار می ارزد . طفلی که در دامان مادر خوب به خواب رفته نسل آینده را تشکیل می دهد . همچنین امیر المؤمنین (عليه السلام ) می فرمایند : همانا قلب تو جوان خالی از هر بذری است که هرچه در آن بپاشی می پذیرد . پس من به تربیت تو پرداختم قبل از اینکه وقت بگذرد . براین اساس روشن می شود فردی که در خانواده ای تربیت و رشد یافته که بزرگترهای آن الگوی صحیحی برای مصرف ندارند و به هر دلیلی که هست به زیاده روی ، بی بند و باری وتجمل گرایی در مصرف خو گرفته اند این روش نیز همانند سایر رفتار اخلاقی به او منتقل می شود و بعد به اجتماع و نیز خانواده ای که بعد خود تشکیل می دهد انتقال می دهد انتقال می یابد.
>
ج:ثروت اندوزی ، رفاه زدگی : خانواده ای که درآمد مالی و سرمایه اش به اندازه ضرورت و نیاز های اوست به ناچار برای پاسخگویی بدان ضرورت ها درصدد کنترل مصرف آنها بر می آید ولی اگر میزان ثروت آن برمقدار احتیاجات و نیاز های واقعی آن افزوده شود چنانچه اعضاء و مدیر خانواده ها از تربیت اخلاقی و فرهنگی صحسحی برخوردار نباشند به خیال اینکه تجمل گرایی به بنیه مالی آن خلل وارد نمی سازد به این عمل کشیده خواهد شد ولی باید توجه داشت همیشه روال زندگی به یک منوال نبوده است وفراز و نشیب زیادی در زندگی می باشد . چه بسا خانواده هایی که دراوج عزت و رفاه بعد از مدتی به فقر مبتلا می شوند . ثانیاً چه اشکالی دارد انسان به قدر ضرورت و رفع نیاز های معمولی از ثروت خود استفاده کند وسایر اضافه آنها را برای برطرف نمودن احتیاجها نیازمندیهای سایر همنوعان خویش به کارگیرد. این از حیله های شیطان است که هرچه انسان به اسراف و تجمل گرایی روی آورد به او وعده فقر نمی دهد و این کار به عنوان دست ودلبازی در نظرش جلوه می کند که قرآن کریم می فرماید :«الشیطانُ یعدُکم الفقرا و یأمُرُکم با لفحشاء الله ُ یعدُکم مغفرةً منه و فضلااً والله واسعٌ علیم » یعنی شیطان به شما وعده فقر و فرمان به گناهان می دهد و خدا وعده آمورزش وزیادی می دهد و خداوند دانا وفضل او گسترده است[3] .
>
د: هواپرستی طغیان به استکبار:یکی از عوامل مهم اسراف و تجمل گرایی هوا پرستی است . نفس آدمی به لذت مادی سیری ناپذیر است و از این رو هرگز خواسته های نفس با آموزه های عقلانی و دینی مهار نگردد از نظر روحی و روانی سرچشمه غفلت از خدا و خلق می شود واز نظر رفتاری قویترین عاملی است که آدمی را به سوی زشتیها و زیاده روی ها می کشاند و موجب بیگانگی او می شود .
از این رو در قرآن کریم پیروی از هوای نفس را زمینه ساز افراط و زیاده روی می داند[4].
علاوه برآن انسان هوا پرست روحیه طغیان و استکبار را در وجود خویش ریشه می دواند و انگیزه حاکمیت خود را بر جامعه و تسلیم مردم در برابر خود با هر چه با شکوه تر و جلوه دادن دستگاه حکومت و امکانات خود می داند و ازکوشش بی امانی در جهت بلعیدن ثروت مردم و جذب آن به هزینه های کاخ سازی و تجملات رویاروی و تبذیر های بی پایان خویش آغاز می نماید مدتی است هرگاه از ثروتمندان مردان جهان گفتگو می شود بسیاری از حکام کشورهای اسلامی در همان ردیف اول قرار می گیرند نمونه بارز شاه فهد پادشاه عربستان می باشد . زندگی بسیار تجملاتی دارد . آیا به راستی ننگ عالم اسلام نیست.
هـ:استعمار غارتگران جهانی : غارتگران جهانی که در صدد سلطه شوم خود بر ملت های ضعیف اند بیداری و هشیاری تودهای مردم را بالاترین خطر برای خود در راه نیل به اهدافشان احساس می کنند و لذا همواره می کوشند تا این مانع بزرگ را از سر راه بردارند و برای این مقصود از طریق گرفتن فرصت اندیشه عمل می کنند .
گسترش فرهنگ و لخرجی و تجمل پرستی در جوامع بشری مخصوصاً در ملل تحت سلطه می تواند به عنوان حربه به کار آید زیرا استعمار از این طریق می تواند بازار فروشی برای کالاهای مصرفی زندگی ، برای پرکردن خلاء های ناشی از مصرف بی رویه ثروت سازند بنابراین مردم فرصتی برای اندیشیدن صحیح نخواهند داشت براین اساس مقابله و دفاع در برابر تهاجمات فرهنگی و اقتصادی استعمار بر ما واجب می باشد و تنها در این صورت است که می توان پیش گرفتن خلاف آنچه استعمار درصدد تحمیل آن بر جامعه اسلامی جلوگیری کرد[5].