مردم محوری شاخصه دولت مردمي
یکی از بهترین شاخص های شناخت دولت مردمی، نوع رفتاری است که کارگزاران دولت نسبت به مردم دارند و هرچه این رفتار انسانی تر و خدمتگزارانه تر باشد، توفیق دولت ها در سیر به سوی مقاصد خود بیشتر میشود. امام علی u به مالک میفرمایند:
و انما یستدل علی الصالحین بما یجری الله لهم علی السن عباده [1]
« نیکوکاران را به نام نیکی توان شناخت که خدا از ایشان بر زبان های بندگانش جاری ساخت.»
بنابراین بهترین معیار در تبیین خوش خدمتی کارگزاران و صلاحیت دولت، تشخیص مردم از نوع رفتار کارگزاران است.
1-رفق و مدارا با مردم
يکي از اصول مهم و اساسي در اخلاق اسلامي، نرم خويي و مدارا با مردم است. مدارا به معناي نرمخويي، ملايمت، خوش برخوردي با مردم و تحمل ناگواري و آزار آنها و در مقابل خشونت، سخت گيري و غليظ القلب بودن است.[2]
در سخنان حضرت علی u «رفق و ملایمت با مردم » اساس سیاست و حکومتداری شمرده شده است، چنانکه فرموده اند:
راس السیاسه الرفق [3]
« اساس سیاست رفق و ملایمت است ».
خردورزی اقتضا میکند که کـارگـزاران در همـه امـور مهرورزانه عمل و رفتار کنند تا دشواری ها آسان شود و را های ناهموار، هموار گردد. [4] با سیاست های ملایم مخالفت های اجتماعی کاهش مییابد و زمینه لازم برای ایجاد تحولات مثبت و سیر به سوی به سوی اهداف دولت اسلامیفراهم میشود[5]. امیرمؤمنان u این نقش رفق و مدارا را چنین بیان میکنند:
الرفق یفل حدالمخالفه [6]
« رفق و مدارا تندی مخالف را کند میکند »
«نیروی محبت از نظر اجتماعی، نیروی عظیم و موثری است و بهترین اجتماع آن اجتماعی است
که با نیروی محبت اداره شود. محبت زعیم و زمامدار به مردم و محبت واردات مردم به زعیم و زمامدار. علاقه و محبت زمامدار عامل بزرگی برای ثبات و ادامه حیات حکومت است. تا عامل حکومت نباشد، رهبر نمیتواند و یا بسیار دشوار است که اجتماعی را رهبری کند و مردم را افرادی منضبط و قانونی تربیت کند ولو اینکه عدالت و مساوات را در آن اجتماع برقرار کند. مردم آن گاه قانونی خواهند بود که از زمامدارشان علاقه ببینند، و آن علاقه هاست که مردم را به پیروی و اطاعت میکشاند. قرآن به پیغمبر خطاب میکند که ای پیغمبر، نیروی بزرگی را برای نفوذ در مردم و اداره اجتماع در دست داری:
فبما رحمه من الله لنت لهم و لو کنت فظا غلیط القلب لانفضوا من حولک فاعف عنهم واستغفرلهم وشاورهم فی الامر [7]
« به موجب لطف و رحمت الهی، بر ایشان نرم دل شدی که اگر تند خوی سخت دل بودی از پیرامونت پراکنده میگشتند. پس، از آنان درگذر و برایشان آمرزش بخواه و در کار با آنان مشورت کن.»
در اینجا علت گرایش مردم به پیامبراکرم f را علاقه و مهری دانسته که نبی اکرم نسبت به آنان مبذول میداشت. باز دستور میدهد که ببخششان و برایشان استغفار کن و با آنان مشورت کن، اینها همه از آثار محبت و دوستی است، همچنان که رفق و حلم و تحمل، همه از شئون محبت و احسانند.»[8]
امام علی u با تاکید بسیار از کارگزاران خواسته اند که مردم خوش رفتار باشند ؛ نگاهشان، سخنشان عملکردشان، همه و همه این گونه باشد. آن حضرت در آغاز عهدنامه محمدبن ابی بکر این گونه فرمان داده است:
فاخفض لهم جناحک، و الن لهم جانبک و ابسط لهم وجهک ؛
« با مردم فروتن باش، نرمخو و مهربان باش، گشاده رو و خندان باش.[9] »
ملايمت، خوشرويي و عدم خشونت، دو اصل تغيير ناپذير در سياست علي u بود. حاکماني ميتوانند اين دو اصل را بکار گيرند که از شخصيت والا برخوردار بوده و نخوت و غرور قدرت شخصيت آنها را تسخيرنکرده باشد.[10]
همچنین آن حضرت در آغاز فرمان حکومتی خود به عبدالله بن عباس، هنگامیکه او را در بصره به جای خود گمارد، چنین فرمود:
سع الناس بوجهک و مجلسک و حکمک ؛ و ایاک و الغضب، فانه طیره من الشیطان ؛ [11]
با مردم، به هنگام دیدار و در مجالس رسمیو در مقام داوری، گشاده رو باش و از خشم بپرهیز که سبک مغزی به تحریک شیطان است.
امام علی u از عبدالله بن عباس خواسته است که در کلیه امور خود با مردم، خوش رفتاری را مبنا قرار دهد.
اگر چه حضرت علي u ملايمت و گشاده رويي را از شيوه هاي تغيير ناپذير براي زمامداران مي دانند ولي در مواقع ضروري و در صورت لزوم اندکي درشتي رانيز جايز ميشمارند، اما خشونت، شکنجه و خونريزي راهرگز[12]. امام علي u خطاب به يکي از واليان خود مي فرمايند:
اخْلِطِ الشِّدَّةَ بِضِغْثٍ مِنَ اللِّينِ وَ ارْفُقْ مَا كَانَ الرِّفْقُ أَرْفَقَ وَ اعْتَزِمْ بِالشِّدَّةِ حِينَ لَا تُغْنِي عَنْكَ إِلَّا الشِّدَّةُ…
«و درشتخویی را با اندکی نرمی بیامیز.در آنجا که مدارا کردن بهتر است مدارا کن، ودر جایی که جز با درشتی کار انجام نگیرد، درشتی کن…»[13]
>
2- پرهیز از فاصله گرفتن از مردم
در صدر اسلام زمامداران و کارگاران نظام به هیچ وجه از مردم فاصله نمیگرفتند و ارتباط مردم با ایشان سهل و به دور از تشریفات بود ؛ مانند سایر مردم در کوچه و بازار آمد و شد میکردند، و هرگاه با پایین ترین افراد رعیت به گفتگو میپرداختند، سخنی درشت تر از سخن خویش از وی میشنیدند، و این گونه روش را از دینی میدانستند که پیغمبرf به آن مبعوث شده بود. [14] و نخستین کسی که خود را در حجاب قرار داد و از مردم فاصله گرفت و نگهبانان دربانان بر درگاه خود گماشت و تشریفات به پا کرد و ارباب حاجت را در درگاه خود منتظر نگه داشت، معاویه بود که خلافت نبوی را برچید و سلطنت اموی را به پا کرد و خود را پادشاه خواند.[15]
امام علی u در شیوه زمامداری خود چنان رفتار میکرد که میان او و مردمش هیچ پرده ای حایل نشود و مردم با او احساس نزدیکی کنند. و از کارگزارانشان نیز میخواستند که با مردم کاملا مرتبط باشند و در میان مردم باشند و خود را از مردم جدا ندانند و در پس پرده قرار ندهند.[16] امير مومنان u در نامهي خود به مالک اشتر هنگامي که او را به فرمانداري مصرگماشت، اين چنين به ديدار و ملاقات با مردم سفارش مي کند:
فلا تطّولنّ احتجابک … بالأمور
«هيچ گاه خود را طولاني ازمردم پنهان مدار که پنهان بودن زمامداران، نمونه اي از تنگ خويي و کم اطلاعي در امور جامعه است .[17]»
کارگزاران براي ديدار با مردم لازم است به مواردي توجه کنند که حضرت علي u در عهدنامه خود به مالک اشتر رعايت آنها را ضروري دانسته است:
1. ملاقات به صورت عمومي باشد:
تجلس لهم مجلساً عاماً؛
«در مجلس عمومي باآنان بنشين»
2. فروتني کارگزاران در ملاقات:
فَتَتَوَاضَعُ فِيهِ لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَكَ ؛«و در برابر خدایی که تو را آفریده فروتن باش.»
3. ملاقات دوستانه و به دور از تشريفات و اضطراب:
وَ تُقْعِدُ عَنْهُمْ جُنْدَكَ وَ أَعْوَانَكَ مِنْ أَحْرَاسِكَ وَ شُرَطِكَ حَتَّى يُكَلِّمَكَ مُتَكَلِّمُهُمْ غَيْرَ مُتَتَعْتِعٍ …؛
و سربازان و یاران و نگهبانان خود را از سر راهشان دور کن تا سخنگوی آنان بدون اضطراب در سخن گفتن با تو گفتگو کند،من از رسول خدا f بارها شنیدم که می فرمود:«ملتی که حق ناتوانان را از زورمندان، بی اضطراب و بهانه ای باز نستاند، رستگار نخواهد شد.»
4. هموار کردن شرايط گفتگو:
ثُمَّ احْتَمِلِ الْخُرْقَ مِنْهُمْ وَ الْعِي؛
«درشتي و سخنان ناهموار آنان را بر خود هموار کن»
5. دوري از تنگ خويي و خودپسندي:
وَ نَحِّ عَنْهُمُ الضِّيقَ و الأنف؛
«تنگ خويي و خودبزرگ بيني را ازخود دور ساز.»
[18]>
3- ساده زیستی و هم گونی معیشتی با مردم
ساده زیستی و مـردمیبودن و پرهیز از اشرافی گری و سفارش به این ارزش ها از سوی امام علی u بر دوست و دشمـن پـوشیـده نیست و بخـش قابل توجهی از توصیه ها و هشدارهای حضرت u در تنهج البلاغه، به این مهم اختصاص دارد ؛ از آن جمله خطبه 209 میباشد کـه امـام uپس از جنگ بصـره، وقتی به منزل علاء بن زیاد - از یاران امام u - وارد شدند و خانه بسیار مجلل و وسیع او را دیدند، ضمن این که وی را از ناهم گونی معیشتی با مردم به شدت پرهیز دادند، روش استفاده درست از دنیا را نیز آموختند[19]:
ماکنت تصنع بسعه هذه الدار فی الدنیا، و انت الیها فی الاخره کنت احوج ؟ …
« با این خانه وسیع در دنیا چه میکنی ؟ در حالی که در آخرت به آن نیازمندتری ؟… »
در این خطبه آمده است:
ان الله فرض علی ائمه العدل ان یقدروا انفسهم بضعفه الناس…
« خداوند بر پیشوایان حق، واجب کرده که خود را با مردم ناتوان همسو کنند، تا فقر و نداری، تنگدست را به هیجان نیاورد و به طغیان نکشاند. »[20]
اثاث زندگی امام علیu و خوراک و پوشاک او و خانواده اش در دوران زمامداری از فقیرترین بینوایان و نادارترین کارگران بهتر نبود و با قناعت و صبر و بی تکلفی و تواضع و تحمل شداید، به سایر مسلمانان درس سازگاری و بردباری و ایمان می داد[21]. ایشان در نامه ای که به عثمان بن حنیف استاندار بصره نوشته است، چنین می فرماید:
َاأَقْنَعُ من نَفْسِي بِأَنْ يُقَالَ هَذَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ وَ لَا أُشَارِكُهُمْ فِي مَكَارِهِ الدَّهْرِ أَوْ أَكُونَ أُسْوَةً لَهُمْ فِي جُشُوبَةِ الْعَيْشِ
«آیا به همین رضایت دهم که مرا امیر المؤمنین خوانند و درتلخی های روزگار با مردم شریک نباشم و در سختی های زندگی الگوی آنان نگردم؟[22]»
مدیران باید در سختی های مردم شریک باشند و اگر هم نتوانند خدماتی را عرضه بدارند وجداناً رنج آنها را احساس کنند و لااقل بهره ای را که از صرفه جویی زندگی شخصی می توانند فراهم کنند بدانان تقدیم نمایند و لو به یک نفر آن هم در یک روز. همان طور که امام خمینی رضوان الله علیه در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی در پاریس اطاقش سرد بود و می فرمود: حالا که بعضی از هموطنان من در تهیه نفت مشکل دارند من هم در رنجشان سهیم باشم.[23]
بهره مندی از قدرت و حکومت، انسان را در معرض دنیاخواهی و دنیاپرستی قرار میدهد و او را به مرزشکنی و بیدادگری میکشاند و در این راه کردار و رفتار خود را نیز توجیه مینماید، مگر آن که پیش از روی کردن قدرت و ریاست به او، خود را به زهد [24] آراسته باشد. امام خمینی (ره) در بیانی نورانی میفرماید:
« بکوشید پیش از آنکه وارد جامعه گردید، خود را اصلاح کنید و مهذب سازید… خدا نکند انسان پیش از آنکه خود را بسازد، جامعه به او روی آورد و در میان مردم نفوذ و شخصیتی پیدا کند که خود را میبازد، خود را گم میکند. قبل از آنکه عنان اختیارات از کف شمار بوده شود، خود را بسازید و اصلاح کنید ؛ به اخلاق حسنه آراسته شوید، رذایل اخلاقی را از خود دور کنید. » [25]
4- اطلاع رسانی شفاف به مردم
در حکومت امام علیu به طور جدی تأکید می شود که حاکم موظف است همه چیز را درباره احوال حکومت با عامه مردم در میان بگذارد؛ البته به جز مواردی که فاش کردن یک سر، منجر به ایجاد مشکل یا ناامنی در میان عامه مردم می شود. امیرمؤمنان u در نامه 50 این چنین میفرمایند:
ألا و ان لکم عندی الا أحتجز دونکم سرّاً إلا فی حرب.
« آگاه باشید ! حق شما بر من این است که هیچ رازی را از شما پنهان ندارم، مگر اسرار جنگی را. »[26]
بنابراین حکومت حق مدار، عرصه پنهان کاری و بازی های سیاسی نیست، پس کارگزار خطاکار را به مردم معرفی می کند و در معرض قضاوت صریح مردم قرار می دهد. بدین سان احتمال خطا بسیار کاهش می یابد و بر اعتماد مردم به حکومت و کارگزاران و حمایت آنها افزوده می شود. به نظر می رسد این التزام که همه آحاد جامعه در جریان اقدامات حکومت قرار گیرند، ویژه این حکومت است.[27]
امام علیu به شکل بی سابقه ای در نامه 58، وضعیت خویش و دشمنانش را (در صفین) خطاب به عامه مردم شهرها حکایت می فرمایند که نحوه مکالمه معصومu با مردم بسیار عبرت انگیز و در خور تأمل و تدبر است و شدت اهمیت اطلاع رسانی و پاسخگویی معتبرترین حکومت های بشری را جلوه گر می سازد . زیرا اگر مردم نتوانند از حکومت خود حساب پس بگیرند، نمی توان مسئولیتی را در برابر حوادث اجتماعی، بر عهده آنان نهاد؛ ضمن اینکه اگر حکومت از حق اعمال قدرت برخورددار می شود، باید در برابر تکالیف آن نیز پاسخگو باشد.[28]
امام علیu به کارگزاران سفارش می کردند تا با تلاش و صداقت، زمینه های سوء ظن مردم به حکومت را بزدایند، و اگر غوغا سالارانی با جو سازی، کارگزاران را به تجاوز به حقوق مردم متهم کردند، سعی کنند که با برخورد رویاروی و صادقانه و توضیح و تشریح های شفاف، دلایل اقدامات خود را روشن کنند و هرگز در ذهن مردم، درباره حکومت ابهامی باقی نگذارند، و این همه نشان ارج و عظمت مردم است دیدگاه امام علیu:[29]
وَ إِنْ ظَنَّتِ الرَّعِيَّةُ بِكَ حَيْفاً فَأَصْحِرْ لَهُمْ بِعُذْرِكَ وَ اعْدِلْ عَنْكَ ظُنُونَهُمْ بِإِصْحَارِكَ فَإِنَّ فِي ذَلِكَ رِيَاضَةً مِنْكَ لِنَفْسِكَ وَ رِفْقاً بِرَعِيَّتِكَ وَ إِعْذَاراً تَبْلُغُ بِهِ حَاجَتَكَ مِنْ تَقْوِيمِهِمْ عَلَى الْحَقِّ.
« و هر گاه رعیت بر تو بد گمان کرد،عذر خویش را آشکارا با آنان در میان بگذار،وبا این کار از بد گمانی نجاتشان ده،که این کارریاضتی برای خودسازی تو،ومهربانی کردن نسبت به رعیت است،واین پوزش خواهی تو آنان را به حق وا می دارد.[30]»
5- توجّه به نصیحت ها وانتقادات
داشتن روحیهی نصیحت پذیری ازجمله اصولی است که باید کارگزاران به آن توجه کنند. امام علیu حکومت را نه تنها نقد پذیر که نقد طلب و آراسته به شکیبایی و مدارا می خواهد و مردم را انتقاد گر و شجاع، نه چاپلوس و تملق باف و ترسو. از پرس و جو، چون و چرا، تحقیق و تفحص و نظارت در همه امور و سیاست های حکومت عادلانه اش سخت استقبال می کند[31].حضرت پس از جنگ جمل، ضمن ستایش یاران خود، از آنان تقاضای نصیحت کرده و میفرمایند:
أَنْتُمُ الْأَنْصارُ عَلَى الْحَــقِّ، وَ الْإِخوانُ فِــى الدِّينِ، وَ الْجُنَنُ يَــوْمَ الْبَأْسِ، وَ الْبِطـانَةُ دُونَ النّاسِ، بِکُمْ
أَضْرِبُ الْمُدْبِرَ، وَ أَرْجُو طاعَةَ الْمُقْبِلِ، فَأَعِينُونِى بِمُناصَحَةٍ خَلِيَّةٍ مِنَ الْغِشِّ، سَلِيمَةٍ مِنَ الرَّيْبِ…
« شما ياران حق و برادران دينى من باشيد، در روز جنگ چون سپر محافظ دورکننده ضربتها، و در خلوتها محرم اسرار منيد، با کمک شما پشت کنندگان به حق را مىکوبم و به راه مىآورم، و فرمانبردارى استقبالکنندگان را اميدوارم، پس مرا، با خيرخواهى خالصانه، و سالم از هر گونه شک و ترديد، يارى کنيد،… »[32]
این برخوردهای آزاد منشانه و آزادی گرایانه موجب می شود که مردم اعتماد به نفس پیدا کرده و با اتکاء بر افکار و اندیشه های خود مسائل را به طور دقیق بررسی کنند و در سایه این اعتماد به نفس به تبادل نظر و ارائه الگوها و نظریه ها بپردازند، و تمام این ها ریشه در آزادی دارد.[33]
جالب توجه آن که امیرمؤمنان u اجازه انتقاد به خود را نه در شرایط عادی حکمرانی، بلکه در بحرانی ترین ایام زمامداری، یعنی در بحبوحه جنگ صفین، مطرح کرده است:
ولا تخالطونی بالمصاحنه، ولا تظنوا بی استثقالاً فی حق قیل لی…
« با ظاهر سازی با من رفتار نکتید، و گمان نبرید اگر حقی به من پیشنهاد دهید بر من گران آید یا در پی بزرگ نشان دادن خویشم ؛ زیرا کسی که شنیدن حق یا عرضه شدن عدالت بر او مشکل باشد، عمل کردن به آن، برای او دشوارتر خواهد بود. پس از گفتن حق، یا مشورت در عدالت خودداری نکنید، زیرا خود را برتر از آن اشتباه کنم و از آن ایمن باشم نمیدانم، مگر آن که خداوند مرا حفظ فرماید… »[34]
بنابراین رعایت این اصل، علاوه بر اینکه دوری از غرور و تکبر و تقویت روحیه تواضع را به دنبال دارد، زمینه ساز ادای وظایف و حقوق است.[35]
در پایان این بحث باید به این نکته توجه کرد که اگر چه امام u به صورت رسمی و علنی از مردم می خواهد تا انتقاد خود را با صراحت بیان کنند، لیکن به افراد قدرت طلب و کینه توز و توطئه گر، اجازه نمی دهد برای رسیدن به مقاصد سیاسی و به بهانه نقد و انتقاد، هر آنچه می خواهند، بگویند و بنویسند. ملاحظه سیره ایشان در برخورد با انتقادها و اعتراضات سه جریان سیاسی مخالف خود «ناکثین، قاسطین و مارقین» این مطلب را نشان می دهد.[36]
بدین ترتیب نظام سیاسی اداری ای که امام علی u تصویر نموده و الگوی آن را ارائه فرموده، نظامی است مبتنی براصولی اخلاقی که در صورت پایبندی به این اصول، دستگاه اداری به سمت و سویی می رود که شایسته و بایسته است .
[1]- همان.
[2]- سعید زارع، همان، ص161.
[3]- غررالحکم ، ج 1 ، ص 372
[4]- به بیان امام علی u ، التودد نصف العقل ؛ دوستی ورزیدن ، نیمیاز خود است ، دشتی، همان، ح 143
[5] - دلشاد تهرانی، ارباب امانت، ص191.
[6]- شرح غررالحکم ، ج 1 ، ص 150
[7]- آل عمران ، آیه 159
[8]- مرتضی مطهری ، جاذبه و دانعه علی u ، انتشارات حسینیه ارشاد، تهران، بی تا، ص 62-61.
[9] - دشتی، همان، نامه 27.
[10] - علی اکبر علیخانی، همان، ص69.
[11]- همان ، نامه 76
[12] - علیخانی، همان، ص68.
[13] - دشتی، همان، نامه46.
[14]- ابن طقطقی،همان، ص 34
[15]- دلشاد تهرانی،دولت آفتاب،ص180-181.
[16]- امیرمؤمنان u در نامه ای به قیس بن سعدبن عباده ، هنگامیکه فرماندار آذربایجان بود ، نوشت : فالن حجابک وافتح بابک… ؛ پس از مردم روی پنهان مدار و حجاب از پیش خود بردار و در خانه ات را بر روی همگان بازنگه دار ، و تکیه گاهت حق و حقیقت باشد ، زیرا آن کس که با حق همراه باشد ، از عدالت منحرف نمیشود و نزدیکان و خواص را بر سایرین مقدم نمیدارد.(تاریخ یعقوبی، ج2، ص202)
[17] - دشتی، همان،نامه53.
[18] -همان.
[19] - محمد مهدی ماندگار،همان،ص87.
[20] - دشتی،همان،خ209.
[21] - محمد حسین مشایخی فریدنی، همان، ص35-36.
[22] - همان،نامه45.
[23] - سید جمال الدین دین پرور،همان،ص64.
[24]- امام علی u در خطبه 81 میفرمایند :« ای مردم ! ز هد یعنی کوتاهی آرزو ، و شکر در برابر نعمت ، و پارسایی در برابر گناهان »
[25]- روح الله موسوی خمینی ، جهاد اکبر یا مبارزه با نفس،چاپ چهارم،مؤسسه تنظیم ونشر آثار امام خمینی ،1374 ، ص 22-21.
[26] - دشتی،همان،نامه50.
[27] - علی اصغر پور عزت، همان،ص279.
[28] - همان، ص197.
[29] - محمد ری شهری، سیاست نامه امام علی u ،ص66.
[30] - دشتی،همان، نامه53.
[31] - محمد تقی خلجی وعلی کرمی، همان،ص151.
[32]- دشتی، همان، خطبه 118
[33] - علی اکبر علیخانی، همان،ص212.
[34]- همان ، خطبه 216. ( میپرسند اگر امام معصوم است چرا میفرماید ، خود را برتر از آن که اشتباه کنم نمیدانم ؟ دو پاسخ مطرح است ، اول آنکه امام u فرمود : بدون کمک خدا از اشتباه مصون نمیباشم که خود اثبات عصمت است. دوم آنکه امام u در تمام کارهای حکومتی با مشاوران خود مشورت میکرد ، و به رأی و نظر آنها عمل نی کرد. فرمانداری را نصب میکرد و بعدها مشخص میشد که آن شخص لایق نبوده ، اینگونه نبود که مشورت نکند یا در همه جا از علم غیب کمک بگیرد ) ، محمد دشتی ، همان،ص 317
[35] - پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، همان،ص215.
[36] - محمد ری شهری،سیاست نامه امام علی u ،ص50 ؛ همچنین ر.ک:همو، رهبری در اسلام، ص391-418، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، همان،ص358-366.
نوشنه رقيه يزداني