نقش عبادت در سازندگي جامعه
عبادت به عنوان عامل سازنده فرد و جامعه است. عبادت و توجه به خدا و پرستش او چون همراه با ناديده گرفتن هوسها و تمايلات و تفاخر نداشتن نسبت به نژاد و لباس و زمان و زمين و شهر است و انس گرفتن با خدا و دل بستن به بي نهايت قدرت و كمال و تشكر از صاحب نعمت است، اين مسائل در ساختن فكر و زندگي فردي و اجتماعي مردم نقش دارد و عبادت، حركت در مسير مستقيم الهي است. عبادت هم انسان را به صورت فردي از پيروي هوسها و گناهان و شيطان نجات مي دهد و هم يك جامعة عابد خدا را مي پرستند و از پرستش طاغوتها و ستمگران و ابرقدرتها آزاد مي شوند. عبادت هم فردساز است و هم جامعه ساز. فساد جوامع بيشتر از گرايش به عبوديت و پرستش غيرخدا سرچشمه و ريشه مي گيرد.
جامعه اي كه به سمت خدا رفت و به طور طبيعي از شيطان بريده مي شود. زيرا در يك كشور فقط يك پادشاه مي تواند حكومت كند و خداي يگانه وقتي كشور دل را تسخير كند، جايي براي خدايان ديگر وجود ندارد. خالق دل خداست و وقتي خدا اين دل را فتح نمود، مسلماً وجود ديگر يا خواستة ديگر اين اجازه را نخواهد داشت كه جايگزين خدا شود، و اين امر يعني اصلاح فرد و اصلاح افراد يعني اصلاح جامعه و نماز اين قدرت را دارد و در واقع از اعجاز نماز است. [1]
نماز به كمك فاكتورهايي كه عمدتاً در طول زمان و به دنبال يكديگر ترسيم شده و در جامعه اسلامي مورد استفاده قرار مي گيرند، هم در ساخت جامعه سالم اسلامي مؤثر است و هم در حفظ و نگهداري و تثبيت جامعة اسلامي برخي از اين فاكتورها عبارتند از:
ـ پرورش نسل سالم با ترسيم الگوهاي رفتاري براي افراد، و پرورش افراد به صورت فرد سالم بعنوان ساختار زيربناي جامعه.
ـ ترسيم ارزشها و هنجارهاي اجتماعي مناسب جامعه اسلامي.
ـ تعيين محدودة رفتاري متناسب با نوع هنجارهاي ديني.
ـ تحريم افراد بي نماز
ـ نماز به عنوان يك وسيله كنترل اجتماعي
ـ نماز تعيين كننده جهت حركت جامعه است
ـ نماز مانع بروز ناهنجاريهاي اجتماعي است. [2]