هدف از تقیه
غایت و هدف تقیه ، صرفاً حفظ کردن جان ، مال و آبرو می باشد . البته تقیه فقط در شرایط دشوار و بحرانی به کار گرفته می شود ؛ شرایطی که در آن ، مؤمنی به جهت ترس از این که مبادا از سوی ستمگری به او ضرر یا خطری برسد ، قادر نیست موضع حق خود را صریحاً علنی کند .
حکـومت های ستمگر همواره به اموری از قبیل « ایجاد رعب و وحشت » ، « تبعید و آواره کردن » ، « قتل و کشتار » ، « شکنجه و آزار و اذیت » ، « مصادره اموال » و « سلب حقوق مسلم مردم » متوسل شـده اند ؛ از این رو در چنین فضایی ، برای کسی که خود را در عقیده اش برحق می بیند چاره ای نمی ماند جز پنهان کردن عقیده و تظاهر کردن به همراهی نمودن با حاکم ستمگر ؛ تا بلکه از خطر جانی و شکنجه و ظلم ، جان سالم به در برد .
تقیه ، سلاح انسان ضعیف در مقابل انسان ستمگر و نیرومند است . سلاح کسی است که گرفتار انسانی ظالم شده است ؛ ظالمی که جان ، مال و آبروی او را تنها به جرم این که با وی در بعضی از عقاید و اصول فکری ، اتفاق نظر ندارد محترم نمی داند .
تقیه را تنها کسی به کار می گیرد که در سرزمین او آزادی در گفتار ، افعال و عقیده ، مصادره شده است . در چنین محیطی انسان ، تنها در صورتی نجات می یابد که یا به اجبار سکوت کند و یا به آنچه موافق نظر و افکار ستمگران است و بعضی به آن پناه می برند تظاهر کند . مانند دست آویزی که انسان غمدیده و ستمدیده و مستضعف که هیچ نیرو و قوتی ندارد ، برای استغاثه به کار می گیرد و به همین جهت ، به جانبداری از حکومت ستمگر تظاهر می کند تا به غرض و مقصود خود نایل شود .
بیش تر کسانی که « تقیه » را بر تقیه کنندگان عیب گرفته اند ، تصورشان این است یا دست کم این گونه نشان می دهند که هــدف از « تقیه » ، تشکیــل گروه های مخــفی به هدف خراب کاری و
ویرانی است ؛ مانند احزاب مخفی اِلحادی که هدفی جز تخریب و ویران کردن ندارند . اما این تصور، پندار غلطی بیش نیست که قائلین آن یا از روی نادانی و یا آگاهانه - بی آن که سخن شان را بر دلیل یا برهان قاطع کننده ای استوار کرده باشند - به آن معتقد شده اند !
اما آنچه ما گفتیم کجــا ، و آنچه این عده می گــویند کجا ! زیرا چنان که ســابقاً گفتیـم ، اگر
شرایط سخت و بحرانی ، مؤمنان مستضعف را در تنگنـا قرار نمی داد ، هرگز آنان تقیـه را بـه کـار نمی گرفتند و هرگز سنگینی پنهان کردن اعتقاداتشان را به جان نمی خریدند ، بلکه بی درنگ مردم را علناً به آن اعتقادات دعوت می کردند . اما افسوس که خشونت و شمشیر سلاحی است که هر حکومت ستمگری در به کارگیری آن در مقابل مخالفان فکری و عقیدتی خود ، لحظه ای درنگ نکرده است .
کجا می توان این عمل دفاعی « تقیه » را در زمره اعمال ویرانگری دانست که گروه های مخفی به جهت نابودی دیگران و حاکم کردن نظر خود مرتکب می شوند ؛ آنان که حرکت هایشان صرفاً نقشه هایی حساب شده برای اهدافی ویرانگر است . اینان ، همان کسانی هستند که شعار « هدف ، توجیه گر وسیله است » را همواره به دوش می کشند و در پی آن هر عمل قبیح عقلی یا ممنوع شرعی، در نزد آنان - به جهت رسیدن به مقاصد شوم خود - مباح شمرده می شود . شبیه دانستن این افراد به کسی که تقیه را به عنوان سپری دفاعی به کار گرفته - تا از شر دشمن ایمن بماند و کشته نشود و خانه و دارایی اش به غارت نرود - از قبیل کنار هم قرار دادن دو چیز مباین و ضد هم است . [1]
[1] -
DefSemiHidden="true” DefQFormat="false” DefPriority="99″
LatentStyleCount="267″>
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="heading 1″/>
جعفر سبحانی ، مع الشیعه الامامیه فی عقایدهم ، قم ، اسوه ، 1378