حوزه خدیجه کبری ( سلام الله عليها ) اصفهان

  • خانه 
  • حديث روز 
  • تماس  

ماه هاي حرام

27 آبان 1391 توسط خسروی

قرآن کریم در آیه 36 سوره توبه صراحتا به حرمت ماه‌های حرام حکم داده است . خداوند در این سوره می فرماید: «إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنا عَشَرَ شَهْراً فِی كِتابِ اللَّهِ یَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ مِنْها أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذلِكَ الدِّینُ الْقَیِّمُ فَلا تَظْلِمُوا فِیهِنَّ أَنْفُسَكُمْ وَ قاتِلُوا الْمُشْرِكِینَ كَافَّةً كَما یُقاتِلُونَكُمْ كَافَّةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ (36) إِنَّمَا النَّسِی‏ءُ زِیادَةٌ فِی الْكُفْرِ یُضَلُّ بِهِ الَّذِینَ كَفَرُوا یُحِلُّونَهُ عاماً وَ یُحَرِّمُونَهُ عاماً لِیُواطِؤُا عِدَّةَ ما حَرَّمَ اللَّهُ فَیُحِلُّوا ما حَرَّمَ اللَّهُ زُیِّنَ لَهُمْ سُوءُ أَعْمالِهِمْ وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْكافِرِینَ (37) ترجمه : بدرستى كه عدد ماهها نزد خدا دوازده ماه است، در همان روزى كه آسمانها و زمین را آفرید در كتاب او چنین بوده، از این دوازده ماه چهار ماه حرام است، و این است آن دین قویم، پس در آن چهار ماه به یكدیگر ظلم مكنید، و با همه مشركین كارزار كنید همانطور كه ایشان با همه شما سر جنگ دارند و بدانید كه خدا با پرهیزكاران است (36). نسى‏ء گناهى است علاوه بر كفر، و كسانى كه كافر شدند بوسیله آن گمراه مى‏شوند، یك سال آن ماهها را حرام مى‏كنند و یك سال را حلال، تا با عده ماههایى كه خدا حرام كرده مطابق شود، پس (این عمل باعث مى‏شود كه) حلال كنند چیزى را كه خدا حرام كرده، (آرى) اعمال بدشان در نظرشان جلوه كرده و خداوند مردمان كافر را هدایت نمى‏كند (37)

در این دو آیه حرمت ماههاى حرام یعنى ذى القعده، ذى الحجه، محرم و رجب بیان شده و حرمتى كه در جاهلیت داشت تثبیت گردیده و قانون تاخیر حرمت یكى از این ماهها كه از قوانین دوره جاهلیت بود لغو اعلام شده، و نیز مسلمین مامور شده‏اند بر اینكه با همه مشركین كارزار كنند.مقصود از آن چهار ماهى كه حرام است به دلیل نقلى قطعى ماه ذى القعده، ذى الحجه، محرم و رجب است كه جنگ در آنها ممنوع شده. و جمله” مِنْها أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ” كلمه تشریع است نه اینكه بخواهد خبرى بدهد، به دلیل اینكه دنبالش مى‏فرماید:” این است آن دین قائم به مصالح مردم". منظور از حرام نمودن چهار ماه حرام، این است كه مردم در این‏ماهها از جنگیدن با یكدیگر دست بكشند، و امنیت عمومى همه جا حكمفرما شود تا به زندگى خود و فراهم آوردن وسائل آسایش و سعادت خویش برسند، و به عبادت و طاعات خود بپردازند.و این حرمت، از شرایعى است كه ابراهیم (ع) تشریع كرده بود، و عرب آن را حتى در دوران جاهلیت كه از دین توحید بیرون بوده و بت مى‏پرستیدند محترم مى‏داشتند، چیزى كه هست قانونى داشتند بنام” نسى‏ء” و آن این بود كه هر وقت مى‏خواستند این چهار ماه و یا یكى از آنها را با ماه دیگرى معاوضه نموده مثلا به جاى محرم، صفر را حرام مى‏كردند، و در محرم كه ماه حرام بود به جنگ و خونریزى مى‏پرداختند، و این قانون را آیه بعدى متعرض است.كلمه” ذلك” در جمله” ذلِكَ الدِّینُ الْقَیِّمُ” اشاره است به حرمت چهار ماه مذكور، و كلمه” دین” همان طورى كه اطلاق مى‏شود بر مجموع احكامى كه خداوند بر انبیاى خودش نازل كرده (از قبیل دین موسى، دین عیسى و دین خاتم انبیاء ع) همچنین اطلاق بر بعضى از آن احكام نیز مى‏شود، و به همین جهت معناى جمله مورد بحث این مى‏شود كه: تحریم چهار ماه از ماههاى قمرى، خود دینى است كه مصالح بندگان را تامین و تضمین مى‏نماید.


نظیر این تعبیر در آیه 97 سوره مائده آمده : «جَعَلَ اللَّهُ الْكَعْبَةَ الْبَیْتَ الْحَرامَ قِیاماً لِلنَّاسِ وَ الشَّهْرَ الْحَرامَ وَ الْهَدْیَ وَ الْقَلائِد» ترجمه: خداوند كعبه بیت الحرام را مایه قوام مردم قرار داد، و همچنین شهر حرام را. سوره مائده آیه 97 تعلیق كلام به” كعبه” و سپس توصیف آن به” بیت الحرام” كعبه بیت الحرام است، و همچنین توصیف ماه را به حرام و سپس ذكر” هدى” و” قلائد” كه از شؤونات حرمت كعبه هستند همه دلالت دارند بر اینكه ملاك در این امرى كه در آیه است همانا احترام است. خداى تعالى كعبه را احترام كرده و آن را بیت الحرام قرار داده، و به همین منظور بعضى از ماهها را هم حرام كرده و بوسیله حكم به وجوب حج در آن ماهها، بین ماههاى حرام و بیت الحرام ارتباط برقرار كرد. بنابراین نهى از ظلم كردن در این چند ماه دلیل بر عظمت و مؤكد بودن احترام آنها است، هم چنان كه وقوع این نهى خاص بعد از نهى عام، دلیل دیگرى است بر مؤكد بودن آن، و مثل این است كه بگوئیم هیچ وقت ظلم مكن، و در این چند روزه ظلم مكن.و این جمله، یعنى جمله” فَلا تَظْلِمُوا فِیهِنَّ أَنْفُسَكُمْ” هر چند از نظر اطلاق لفظ نهى از هر ظلم و معصیتى است، لیكن سیاق آیه قرینه است بر اینكه مقصود أهم از آن، نهى از قتال در این چند ماه است.

همچنین خداوند در همین سوره می فرماید: «الشَّهْرُ الْحَرامُ بِالشَّهْرِ الْحَرامِ وَ الْحُرُماتُ قِصاصٌ فَمَنِ اعْتَدى‏ عَلَیْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدى‏ عَلَیْكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ »(توبه 194). اگر آنان حرمت ماه حرام را شكستند شما هم بشكنید چون خدا قصاص را در همه حرمت‏ها جایز دانسته پس هر كس بر شما ستم كرد شما هم به همان اندازه كه بر شما ستم روا داشتند بر آنان ستم كنید و نسبت به ستم بیش از آن از خدا بترسید و بدانید كه خدا با مردم با تقوا است (194). كلمه (حرمات) جمع حرمت است و حرمت عبارت است از چیزى كه هتك آن حرام و تعظیمش واجب باشد، و منظور از حرمات در اینجا حرمت ماههاى حرام و حرمت حرم مكه است و حرمت مسجد الحرام، و معناى آیه این است كه چون كه كفار حرمت ماه حرام را رعایت نكردند، و در آن جنگ راه انداختند، و هتك حرمت آن نموده در سال حدیبیه رسول خدا ص و اصحاب او را از عمل حج باز داشته به سویشان تیراندازى و سنگ‏پرانى كردند پس براى مؤمنین هم جایز شد با ایشان مقاتله كنند، پس عمل مسلمین هتك حرمت نبود بلكه جهاد در راه خدا و امتثال امر او در اعلاى كلمه او بود. در الدر المنثور است كه احمد و ابن جریر و نحاس در كتاب ناسخش از جابر بن عبد اللَّه روایت آورده كه گفت: رسول خدا ص هرگز در ماه حرام جنگ نمى‏كرد، مگر وقتى كه كفار جنگ را آغاز كرده باشند، و حتى اگر قبل از ماههاى حرام در جنگ بود، همین كه ماه حرام مى‏رسید جنگ را متوقف مى‏كرد، تا ماه حرام تمام شود.

و خداوند در سوره بقره آیه 217 می فرماید :« یَسْئَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرامِ قِتالٍ فِیهِ» ترجمه : از تو از ماه حرام و قتال در آن مى‏پرسند بگو قتال در ماه حرام گناهى بزرگ است‏. این آیه شریفه از قتال در ماه‏هاى حرام منع و مذمت مى‏كند، و مى‏فرماید: این كار جلوگیرى از راه خدا و كفر است، و این را هم مى‏فرماید كه با این حال بیرون كردن اهل مسجد الحرام از آنجا جرم بزرگترى است نزد خدا، و بطور كلى فتنه از آدم‏كشى بدتر است. و در سوره توبه می فرماید: « فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِینَ حَیْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَ خُذُوهُمْ وَ احْصُرُوهُمْ وَ اقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِنْ تابُوا وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ فَخَلُّوا سَبِیلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ» (توبه:5) ترجمه: پس وقتى ماههاى حرام تمام شد مشركین را هر جا یافتید به قتل برسانید و دستگیر نموده و برایشان تنگ بگیرید، و به هر كمین‏گاهى (براى گرفتن آنان) بنشینید، پس اگر توبه كردند و نماز بپا داشته و زكات دادن رهاشان سازید كه خدا آمرزنده رحیم است‏.

مفسرین در این آیه در اینكه منظور از” چهار ماه” چیست اختلاف كرده‏اند، بعضى گفته‏اند: ابتداى آن روز بیستم ذى القعده است، و مقصود از” روز حج اكبر” همین روز است، و بنا به گفته آنها چهار ماه عبارتست از ده روز از ذى القعده و تمامى ذى الحجه و محرم و صفر و بیست روز از ربیع الاول.عده‏اى دیگر گفته‏اند: این آیات در اول ماه شوال در سال نهم هجرت نازل شده. و قهرا مقصود از چهار ماه، شوال و ذى القعده و ذى الحجه و محرم است و این چهار ماه با تمام شدن ماههاى حرام تمام مى‏شود و آنچه آنان را وادار به این قول كرده اینست كه گفته‏اند منظور از جمله” فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا …"، كه بعد از دو آیه دیگر است ماههاى حرام معروف یعنى ذى القعده و ذى الحجه و محرم است كه انسلاخ آنها با انقضاء ماههاى چهارگانه مورد بحث مطابقت مى‏كند، و این قول دور از صواب و ناسازگار با سیاق كلام است و قرینه مقام هم با آن مساعد نیست.احتمالى كه هم سیاق آیه دلالت بر آن دارد و هم قرینه مقام یعنى قرار گرفتن حكم در آغاز كلام، و هم اینكه مى‏خواهد براى مشركین مهلتى مقرر كند تا در آن مهلت به اختیار خود هر یك از مرگ و زندگى را نافع‏تر بحال خود دیدند اختیار كنند این است كه بگوئیم ابتداى ماههاى چهارگانه همان روز حج اكبر است كه در آیه بعدى از آن اسم مى‏برد، چون روز حج اكبر روزیست كه این آگهى عمومى در آن روز اعلام و ابلاغ مى‏شود، و براى مهلت مقرر كردن و بر محكومین اتمام بحث نمودن مناسب‏تر همین است كه ابتداى مهلت را همان روز قرار داده و بگویند:” از امروز تا چهار ماه مهلت".

 

و اهل نقل اتفاق دارند بر اینكه این آیات در سال نهم هجرت نازل شده بنا بر این اگر فرض شود كه روز حج اكبر همان دهم ذى الحجه آن سال است چهار ماه مذكور عبارت مى‏شود از بیست روز از ذى الحجه و محرم و صفر و ربیع الاول و ده روز از ربیع الثانى.” وَ أَذانٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ یَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَرِی‏ءٌ مِنَ الْمُشْرِكِینَ وَ رَسُولُهُ …”

هرکدام از این ماهها دارای ویژگیها و خصوصیت خاصی می باشد از جمله:

ماه ذیقعده

ماه ذیقعده ماه یازدهم از ماههای قمری، از ماههای حج و نیز از ماههای حرام است. این ماه اولین ماه از چهارگانه های حرام که از ماههای مربوط به حج است.خداوند در قرآن می فرماید: «الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُومَاتٌ» (بقره : 197) ترجمه:حج، در ماه‏هاى معینى است‏. بخاری از قول ابن عمر نقل می کند که شوال و ذی القعده و دهه ذیحجه مربوط به حج است.این ماه ماه اجابت دعا است، و ادعیه و نمازها و اذکار مستحبی دارد که در مفاتیح الجنان ذکر شده است. از مهمترین حوادث و وقایع این ماه می توان به دحو الارض و شهادت حضرت امام محمد تقی علیه السلام در سال 220 قمری، ولادت حضرت معصومه (س) (173ه.ق)، ولادت حضرت امام رضا (ع) (148ه.ق) اشاره کرد.

ماه ذی حجه

ماه ذی حجه دوازدهمین و آخرین ماه از ماههای قمری و همچنین از ماههای حرام و ماه‌های حج است. این ماه از ماه های بسیار شریف است، دهه اول آن فضیلت بسیاری دارد و از ایام معلومات است که در قرآن به آن اشاره شده است( بقره 197). روزه گرفتن در نه روز اول آن بسیار ثواب دارد و پاداشش برابر پاداش یک عمر روزه است. محدث قمی اعمال و اذکار و ادعیه و نمازهای مستحبی این ماه را در مفاتیح الجنان بر شمرده است. از رسول خدا (ص) نقل شده که : عمل خیر و عبادت در هیچ ایامی نزد خداوند متعال محبوب تر از این دهه نیست ، و از برای این دهه اعمالی است: اول روزه گرفتن نه روز اول این دهه که ثواب روزه تمام عمر را دارد.دوم ، خواندن دو رکعت نماز مابین مغرب و عشاء در تمام شبههای این دهه در هر رکعت بعد از حمد بخواند یک مرتبه توحید و آیه « وَ واعَدْنا مُوسى‏ ثَلاثینَ لَیْلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ فَتَمَّ میقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعینَ لَیْلَةً وَ قالَ مُوسى‏ لِأَخیهِ هارُونَ اخْلُفْنی‏ فی‏ قَوْمی‏ وَ أَصْلِحْ وَ لا تَتَّبِعْ سَبیلَ الْمُفْسِدینَ » ترجمه:و با موسى سى شب وعده كردیم و آن را به ده شب دیگر كامل نمودیم پس میقات پروردگارش در چهل شب به سر آمد. و موسى به برادرش هارون گفت: میان قوم من نایب من باش و به اصلاح [كارشان‏] پرداز و طریق مفسدان را پیروى مكن. (اعراف142).


سوم : از روز اول تا عصر روز عرفه در عقب نماز صبح و پیش دعای روز عرفه را بخواند. وقایع بسیار مهمی در این ماه روی داده است از جمله: ازدواج حضرت فاطمه با امیر المومنین علی علیه السلام (روز ششم ذیحجه سال دوم)، شهادت حضرت امام محمد باقر علیه السلام (روز هفتم ذیحجه سال 114 قمری)، ترویه و کوچ حاجیان از مکه، شهادت حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام در سال 59 قمری، هجرت انتصاب امیرالمومنین علی علیه السلام به جانشینی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و عید سعید غدیر (روز هیجدهم سال دهم) و قتل عثمان بن عفان ، خلیفه سوم، (روز هیجدهم سال 35)، روز مباهله پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم با مسیحیان نجران (روز بیست و چهارم) ، بیعت مردم با امام علی علیه السلام و تصدی خلافت ظاهری امام (روز بیست و پنجم ذیحجه سال 35 قمری)، قتل عمر خطاب به دست( ابولؤلؤ ( روز بیست و نهم. روز نهم این ماه عرفه و روز دهمش روز عید قربان است.

ماه رجب

ماه رجب هفتمین ماه از ماههای قمری، ماهی بسیار شریف و از ماههای حرام است. رجب نام نهری است در بهشت که از عسل شیرین‌تر و از شیر سفیدتر است و هر کس در این ماه روزه دارد، از آن نهر آب می نوشد. به ماه رجب، رحب الأصب، یعنی ماه ریزش رحمت خداوند بر مردم نیز می‌گویند. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:«ماه رجب برای امت من «ماه استغفار» است. رجب ماه خدا و ماه شعبان ماه من و ماه رمضان ماه امت من است. کسی که یک روز از ماه رجب را روزه گیرد، مستوجب خشنودی خداوند گردد، غضب الهی از او دور می‌گردد و دری از درهای جهنم به روی او بسته می‌شود.» در حدیث دیگری آمده است که هر کس سه روز آن را روزه دارد بهشت بر او واجب گردد. در ماه رجب دعاها و اعمال خاصی وارد است که مهمترین آنها « اعمال ایام البیض » (13 تا 15 ماه) و اعمال ام داوود و برنامه اعتکاف است. این اعمال در کتاب شریف مفاتیح الجنان محدث قمی گردآوری شده است.

حوادث تاریخی و مذهبی بسیاری در ماه رجب روی داده است ازجمله: ولادت حضرت امام محمد باقر علیه السلام در سال 57،ولادت امام محمد تقی علیه السلام در سال 195، میلاد امام علی علیه السلام در کعبه(23سال قبل از هجرت) آغاز ایام البیض (اعتکاف)، مبعث پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله وسلم، شهادت امام موسی بن جعفر علیه السلام در سال 182 و شهادت امام علی النقی علیه السلام در سال 254، وفات ابراهیم فرزند پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم در سال دهم هجرت، وفات ابوطالب علیه السلام در سال دهم بعثت، رحلت حضرت زینب (بنا به نقلی) و درگذشت ابن سکیت در سال 244 قمری.

ماه محرم

محرم نخستین ماه از ماه‌های دوازده گانه قمری و یکی از ماه‌های حرام است که در دوران جاهلیت و نیز در اسلام، جنگ در آن تحریم شده بود. شب و روز اول محرم به عنوان اول سال قمری دارای نماز و آداب خاصی است که در کتاب شریف مفاتیح الجنان بیان شده است. محرم، ماه حزن و اندوه و عزاداری شیعیان در شهادت حضرت امام حسین علیه السلام است. حوادث و وقایع فراوانی در ماه محرم رخ داده است از جمله: غزوه ذات الرقاع، فتح خیبر، حادثه خونین کربلا - تاسوعا و عاشورا و شهادت امام حسین علیه السلام و اسارت خاندان امام به کوفه و شام.شهادت امام زین العابدین (ع) (95 ه.ق). همچنین نقل است که به خلافت رسیدن عثمان، قتل محمد امین برادر مأمون عباسی ، قتل جعفر برمکی و انقراض آل برمک و دولت برامکه، واقعه هولاکو و مستعصم و انقراض دولت بنی عباس در این ماه بوده است. تغییر قبله مسلمین از بیت المقدس به مکه ( 52 ه. ق)

به نقل از كتابخانه طهور

 نظر دهید »

معاویه از نسل شجره ی ملعونه در قرآن

25 آبان 1391 توسط خسروی

 به موجب نقل بزرگ ترین حفّاظ حدیث و اعلام تاریخ و مفسّران اهل تسنّن پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم ) در خواب دید تعدادی میمون بر فراز منبر او جست و خیز می کنند و چون بیدار شد افسرده خاطر و ناراحت گردید که تا پایان عمر به حال اوّل باز نگشت، پس این آیه شریفه نازل شد: «وَ ما جَعَلنَا الرّؤيا الَّتي اَرَيناكَ إِلاّ فِتنَةً لِلنّاسِ وَ الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةََ فِي الْقُرْآنِ». (1)

 «آن خوابی را که به تو نشان دادیمو نیز درخت لعنت شده در قرآن را جز برای آزمایش مردم قرار ندادیم.»

 خداوند از این دسته زمامدار بعد از پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم ) و اطرافیانش تعبیر به شجره ملعونه فرمود و رویای پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم ) درباره میمون ها، با روی کار آمدن متصدّیان خلافت از دو خاندان نامیمون بنی سفیان و ابی العاص تعبیر عملی گردید.

 معاویه از همان نسلی است که ابن عساکر از ابوذر روایت می کند که حضرت رسول (صلی الله علیه و آله وسلم ) درباره آنها فرمودند: «هر گاه عدد بنی امیه به چهل نفر رسید بندگان خدا را برای خود برده خواهند گرفت! و اموال مسلمین را هم در اختیار خود قرار خواهند داد و کتاب خداوند را هم دور خواهند انداخت!».

 همچنین ابن منده و ابونعیم از سالم حضرمی روایت می کنند که حضرت رسول (صلی الله علیه و آله وسلم ) فرمودند:«وای بر بنی امیّه، وای بر بنی امیّه، وای بر بنی امیّه!»و نیز نعیم بن حماد گوید:«ابن مسعود گفت:«هر دینی آفتی دارد و آفت این دین بنی امیّه می باشند».(2)

 بدین ترتیب شکی نیست که به موجب اسناد حدیثی، تفسیری و مشهودات تاریخی، بنی امیّه مصداق بی چون و چرای شجره ملعونه در قرآن اند و مقصود اصلی از این تعبیر قرآنی خاندان اموی بوده و هست.

 

معاویه نیز از خاندان اموی می باشد، زیرا پدر وی ابوسفیان و پدر ابوسفیان، حرب و پدر حرب، امیّه می باشد. لذا معاویه از نسل همان شجره ملعونه در قرآن می باشد که خداوند آنها را لعن و نفرین کرده است.

 پدری به نام ابوسفیان

 «صخر بن حرب بن امیه» مشهور به ابوسفیان از سران قریش و از مهم ترین شخصیّت های خاندان بنی امیّه در دوران پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم ) و از اشراف زادگان آن دوران است.«امیّه» یعنی همان کسی که این خاندان به نام او شناخته می شود، پدربزرگ ابوسفیان است.

 خواهر ابوسفیان همان کسی است که بوته های خار را بر دوش می کشید و بر سر راه پیغمبر(صلی الله علیه و آله وسلم ) می ریخت تا پاهای مبارکش آزرده شود. او همسر ابولهب است که خداوند در سوره مسد در مورد او می فرماید: «وَ امرَأتُهُ حَمَّالَهَ الحَطَبِ» همسر ابولهب هیزم کش جهنم است.(3)

 ابوسفیان از دشمنان اصلی پیامبر به حساب می آمد که به زیرکی و فریبکاری مشهور بود. او در جنگ های مختلفی فرمانده و سالار کفّار مکّه در برابر مسلمانان بوده است. وی در سال هشتم هجری یعنی دو سال پیش از وفات پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم ) در جریان فتح مکه ایمان آورد. هنگامی که سپاه ده هزار نفره اسلام به مکه رسید و کفّار مکّه دیگر توان رویارویی با پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم ) را نداشتند، ایمان آوردند و خود را تسلیم پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم ) نمودند. البته بسیاری از آنان بعدها از جمله مسلمانان راستین شدند، اما شواهد تاریخی نشانگر آن است که ایمان ابوسفیان ظاهری بوده و هر جا توانسته ضربه ی خود را به اسلام و مسلمین زده است. برای نمونه اتفاقی که در عاشورای سال 61 هجری افتاد، ثمره تضاد اخلاقی میان دو خاندان و خانواده بزرگ بود. خاندانی سرشار از صفا و صمیمیّت به نام «بنی هاشم» و خاندانی سرشار از کینه و کدورت به نام «بنی امیه». خانواده ای پر از پاکی و طهارت به نام «آل محمد» و «آل علی» و خانواده ای پر از ناپاکی و نجاست به نام «آل ابی سفیان».

 گوشه های مختلف تاریخ نشان می دهد که ابوسفیان در طول زندگی خود به حریم خانواده پایبند نبوده است و ناپاکدامنی خود را به گونه های مختلف نمایان کرده است.

 گفته اند ابوسفیان ( پیش از ازدواج با هند ) همسری داشت که او را طلاق داده بود، اما دلش همچنان در پی او بود. با آنکه آن زن با شخص دیگری ازدواج کرده بود اما ابوسفیان درباره اش شعر می سرود.(4)

 در جریان به دنیا آمدن عمرو بن عاص نیز نام ابوسفیان به عنوان یکی از کسانی که ممکن است پدر او باشد، ثبت شده تا آنجا که آن زن ناپاکدامن ادعا کرد: «من تنها به خاطر آنکه عاص پول بیشتری به من می داد، او را پدر عمرو خواندم. اما اگر واقعیّتش را بخواهید پدر عمرو، ابوسفیان است!».(5)

 زیاد بن ابیه ( پدر عبید الله بن زیاد )، از زنی بدکاره به دنیا آمد که چون پدرش مشخص نبود بعدها او را زیاد پسر پدرش نامیدند. هنگامی که زیاد جوانی خوش سخن بود ابوسفیان ادعا کرد که زیاد فرزند او است و بعدها معاویه نیز زیاد را به خانواده خود ملحق کرد و برادر خود نامید.(6)

 

اینجا نمونه هایی از ناپاکدامنی و مشکلات اخلاقی پدر این خاندان است که حریمی برای روابط خود قایل نیست و ارتباط بدون محدودیّتی با زنان بدکاره دارد.

 مادری به نام هند

 همسر معروف ابوسفیان «هند» دختر عتبه بن ربیعه است. اشراف زاده ای که «معاویه» از دامان او به دنیا آمده است. هنگامی که پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم ) به مدینه هجرت کرد، دو نفر از قریش مهمترین شخصیت های مکّه بودندکه رهبری کفّاررابرعهده داشتند؛ یکی«ابوسفیان»شوهرهندودیگری «عتبه بن ربیعه» پدرهند.

 پدرهند درجنگ بدربه دست«حمزه»عموی پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم ) به هلاکت رسیدهندهم درجنگ احدکاری کرد که بعدها اورا «هندجگرخوار» نامیدند.

 ازهندمادرمعاویه درمکّه به فسادوفحشانام  برده می شد.حتی معاویه رابه چندین نفر نسبت داده اندکه این نشانگر ناپاکدامنی این زن اشراف زاده است .

 زمخشریمی گوید:«ابوسفیان مردی زشت روی وکوته قامت بود.اماصباح کارگر آوازه خوانابوسفیان،جوانی خوش چهره بود.هنداورافراخواند ومعاویه به دنیا آمد!»

 هندپیش ازازدواج باابوسفیان همسریکی ازسرشناسان مکّه بوده است که وی به دلیل بدنامی هندازاوجداشد.این نکته تاریخی نشانگرآن است که اوحریمی برای روابط زناشویی خود قایل نبوده ودربی بندوباری به سرمی برده است.(7)

 مسلماً ازچنین پدرومادری نسلی بهترازمعاویه ویزیدبه دنیانخواهدآمد.نسلی که نه تنها از ناپاکی خود و والدین و اجدادشان شرمنده نیستندبلکه به آن افتخارهم می کنند! همانگونه که گفته شد «معاویه»، «زیاد بن ابیه»رابه خانواده خود ملحق کردواورافرزند ابوسفیان دانست و به بی بند و باری پدرش افتخار کرد.

 

پی نوشت ها:

 




 1- سوره اسراء، آیه 60.

 2- شفیعی شاهرودی، محمد حسن، معاویه بن ابی سفیان، قم، مؤسّسه میراث نبوت، 1389.

 3- سوره مسد، آیه 4.

 4- ابن ابی الحدید، جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه، تحقیق محمّد ابوالفضل ابراهیم، مصر، دار احیاء الکتاب العربیه، ج 1، ص 105.

 5- همان، ج 3، ص 302.

 6- همان، ج 7، ص 70.

 7- سایت راسخون

 نوشته : صدیقه محمدی

 

 3 نظر

راهبردهای مقابله با اسراف و تجمّل

25 آبان 1391 توسط خسروی

 

 

1-تثبیت ارزشهای اخلاقی چون قناعت:

 

 برخی از آموزهای اخلاقی اسلام در نقطه مقابل اسراف و تبذیر است که تحکیم و نهادینه ساختن آن در افراد نوعی مقابله با این پدیده به شمار می آید .

 

ارزشهایی همچون زهد وقناعت از یک سو مبارزه جدی با هوا پرستی ، خود نمایی است واز سوی دیگر شیوه های روان درمانی اسراف و تبذیر است .

 

قناعت به معنای رضایت آدمی به چیزی است که دارد طمع ورزیدن به آنچه در دست دیگران است . قناعت موجب بی نیازی است حضرت قانع را ثروتمند می داند اما شخص غیر قانع آنچه بدست می آورد مصرف می کند . انسان قانع شکر گذار است وبرای برخورداری از این تجملات خود را درمعرض کسب حرام قرار نمی دهند قناعت باعث می شود که انسان از تشویش و نگرانی را دور کند و انسان را از رنج وسختی که در دریافتن آنچه روزی آن نبوده باز می دارد . و راحتی دنیا وآخرت را به همراه می آورد.

 

قناعت کن ای نفس بر اندکی                         که سلطان و درویش بینی یکی

 

دراین راستا می توان زندگی امامان و پیشوایان خود را همچون حضرت علی را [1]الگو قرار دهیم حضرت علی در 24 سالگی ازدواج کردند در حالیکه مراسم شب عروسی و شب زفاف از هرگونه تشریفات و تجملات به دور بود سیره اقتصادی امیر المومنان تجسم عینی آرمان و ارزشهای اسلامی است هدف امام در تمام فعالیت های اقتصادی کمترین سهم را برای خود داشتند و بیشترین سهم را به مشارکت های اجتماعی قرار می دادند .امام باسیره پاک خود چگونه زیستن و چگونه ساختن جامعه ای آباد و مرفه و عادل را به انسان می آموزد او به انسان نشان می دهد که بیماری لا علاج فقر راهی بجز عدالت ندارد[2].

 

 

 

2:تربیت خانوادگی:

 

هرچند تربیت و نظارت در خانواده خود از مصادیق نظارت همگانی است به دلیل اهمیت ونیز نمود آن درسیره معصومین شایسته و بایسته درنگی ویژه است . زیرا شخصیت و روحیات آدمی بیش از هرچیز معلول دوران کودکی و تأثیر پذیری از محیط خانه می باشد . شکی نیست که درخانواده ای که بزرگ سالان خود اهل اسراف و تجمل گرایی باشند به این مسئله هیچ گونه حساسیتی نشان نمی دهند نمی توان انتظار پرورش فرزندانی را داشت که از این انحراف رفتاری به دور باشند .

 

از این رو معصومین با دیدن اسراف درخانواده ،واکنش فوری نشان می دادند چنن که در حدیثی چنان آمده که امام صادق میوه ای را دیدند که نا خورده بیرون از خانه انداخته شده است امام با ناراحتی فرمودند:

 

این چیست ؟ اگر شما خود سیر بودید ،قطعاً بسیاری از مردم سیر نیستند آن را به کسی بخورانید که نیازمند است[3].

 

براین اساس آموزش الگوی مصرف مطلوب و پرهیز اسراف تجمل گرایی باید از سنین کودکی آغاز شود .

 

 

 

 

 



[1]- حاج شیخ قمی، خلاصه معراج السعاده، تهران ، انتشارات را علم، 1386 ،ص 79

[2]- سید حسین موسوی ،اصلاح الگوی مصرف ،تهران ،پژوهشگاه اندیشه اسلامی،1388 ص 183

[3]- جواد ایروانی ، ص 82

 

 (نوشته طاهره علیزاده)

 1 نظر

اهداف قیام امام حسین (علیه السلام) بـا تـــوجــه به متن زیـارت اربــعیــن

24 آبان 1391 توسط خسروی

 

 

 

مقدمه

 

تاریخ پر تلاطم بشریت انقلاب های بسیاری را تا کنون به خود دیده است، اما این تنها پیام حیات بخش عاشورا است که از عرصه  زمان و مکانی محدود فرا تر رفته ، و همچنان از فراز قرون و اعصار ، جان زنده دلان را روشن داشته ، و همچون خورشیدی فروزان راه انسان های آزادی خواه را پرتو افشانی میکند.1

 

شهادت امام حسین (علیه السلام) در کربلا بزرگترین حادثه تاریخی بود که منجر به تشکل و تبلور شیعیان شد و سبب گردید که شیعه به صورت سازمانی قوی و مکتبی سیاسی ، و دینـی مستقل در جامعه ی مسلمانان آن روز جلوه کند2.

 

آنچه که در این مقاله سعی شده به آن پرداخته شود بررسی ریشه های این قیام و اهداف امام حسین (علیه السلام) است .

 

 

 

1- امر به معروف و نهی از منکر و دفاع از مقام امامت

 

در زیارت اربعین می خوانیم :

 

«و بذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک من الجهاله و حیره الضلاله و …»4

 

« خدایا جانش را در راه تو بخشید تا بندگانت را از نادانی ، سرگردانی گمراهی نجات دهد…»5

 

 امام حسین (علیه السلام) در نامه ای به برادرش محمد حنفیه هم سفارشات خود را گنجانده و هم اهداف قیام عاشورا را بیان داشت تا دست تحریف گران به ساحت قدس کربلا نرسد و آیندگان بدانند که چرا امام حسین (علیه السلام) به قیام عاشورا روی آورد.

 

                                   «من نه از روی خودخواهی و یا برای خوش گذرانی و نه برای فساد و ستمگری از مدینه خارج می گردم بلکه هدف من از این سفر امر به معروف و نهی از منکر است و خواسته ام از این حرکت اصلاح مفاسد امت و احیاء و زنده کردن سنت و قانون جدم رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم  و پدرم عــــلی بن ابی طالب (علیه السلام) است.

 

                                     پس هرکس این حقیقت را از من بپذیرد و از من پیروی کند راه خدا را پذیرفته است و هرکس از من پیروی نکند من با صبر و استقامت راه خویش را در پیش خواهم گرفت تا خداوند میان من و این افراد حکم کند که او بهترین حاکم است.6

 

و چه امر به معروف و نهی منکری بالا تر از معرفی مراتب امیر المؤمنین علی (علیه السلام) و ائمه (علیهم السلام) ؛ همانطور که پیامبر« صلی الله علیه و آله وسلم»  در خطبه غدیر فرمودند:

 

                                   «امر به معروف کنید و از منکر باز دارید که ریشه امر به معروف این است که به گفته من ( درباره امامت ) برسید و سخن مرا به دیگران برسانید و غایبان را به پذیرش فرمان من توصیه کنید و آنان را از مخالفت با سخنان من باز دارید؛ همانا سخن من فرمان خدا و من است.»7

 

 

 

ادامه »

 1 نظر

دجال آخرالزمان

23 آبان 1391 توسط خسروی

ابزارهای فراماسونری


 فراماسونری در طول تاریخ با تمام وجود، از همه ی قدرت و  امکانات  موجود  برای رسیدن به مقاصد شوم خود بهره برده است. بعد از نابودی حکومت مصر باستان، این عقیده شیطانی به شکلی مخفی و رمزآلود ولی فعالی و پویا، در طی  اعصار و قرون در بین جوامع خزیده است. از اواخر  قرن 18 و اوایل قرن 19 و  همزمان  با استقلال  آمریکا (که کشوری با  ارکان کاملاً ماسونی است)، فراماسونری  با این تفکر که دیگر در موضع قدرت قرار گرفته است، آهسته آهسته خود را از لایه های زیرین جوامع بیرون کشیده و بدون واهمه، نمادهای خود را عرضه نموده است؛  تا آنجا که در سالهای اخیر به دلیل قدرت فراوان، اعمال  خود  را  علنی تر  کرده  تا عده ای را با ترساندن از قدرت خود، به سمت خویش جذب کند و  پایه های  خود را مستحکم تر نماید.

 فراماسونری در طول تاریخ برای پیشبرد اهداف خود و مبارزه با ادیان الهی،  در دو جبهه ی کلی و مهم به فعالیت پرداخته است:

1 – جبهه ی اقتصادی، سیاسی، نظامی و تکنولوژیکی  (که  از  اواخر  قرن 18  و اوایل  قرن 19  به  موفقیت  نایل  شده  و  از  آن  زمان  جهان  را  تحت  تأثیر  قرار داده است.) در این جبهه، نقش اصلی را  کشورهای  اسرائیل  و  آمریکا برعهده دارند .  آمریکا  و  اسرائیل  علاوه  بر  عملکرد بارز  خود  در  زمینه ی سیاسی و اقتصادی  و  نظامی،  به  صورت  غیر مستقیم  نیز  با حمایت  از  گروه های  شیطان پرست،  به  ترویج  فساد و فحشا  و  اعمال شیطانی  مبادرت می ورزند. نکته ی مهم و جالب توجه این  است  که  سردمداران  و  رؤسا  و استادان اعظم ماسونی و آنان که گرداننده ی  این  شبکه  هستند،  ظاهری شیک و آراسته و عادی دارند، ولی رده های پائین و مردم عادی که به سمت گروه های شیطان پرست کشیده  می شوند،  از  ظاهر و آرایش شیطانی برخوردارند.

 2 – جبهه ی فکری، عقیدتی و فرهنگی (که با نفوذ در ادیان، قصد تخریب آنها  را، هم از درون و هم از بیرون داشته است.)

در  جبهه ی  عقیدتی،  فراماسونری  با  عناوین  مختلف  در   دین های   اسلام، مسیحیت و یهودیت نفوذ کرده است:

·         اسلام: از  طریق  رواج  بهائیت،  بعضی   از   فرقه های   عرفانی   نوپا   و فراماسونهای طیف Shriner، قصد تضعیف دین اسلام را داشته و دارد.

·        مسیحیت: فراماسونری گروه هایی به  نام  اوانجلیکالها  (نوانجیلی ها)  را رواج داده که اهداف و اعمالشان هم جهت با عقاید فراماسون ها است و این گروه ها تا حد  زیادی  هم موفق  بوده اند.  فراماسونها  در  واتیکان  و بعضی از فرقه های پروتستان هم نفوذ  کرده اند.  از  این  مطلب  می توان نتیجه گرفت  که مشکلات اخیر واتیکان با اسلام و کشورهای اسلامی  نیز ناشی از همین موضوع می باشد.

 ·     یهودیت : اکثر یهودیان بالاخص ساکنین اسرائیل جزء  وابستگان  تشکیلات ماسونی هستند . ارتباط یهود و فراماسونری ارتباطی دوطرفه است،  یهود به رواجتعالیم ماسونی یا کابالا پرداخته و فراماسونری هم از یهود  حمایت می کند.

در تصویر زیر، جبهه های مختلف فراماسونری را در  مواجهه  با  ادیان  الهی  ملاحظه می فرمایید:


پس از ذکر اطلاعات مقدماتی پیرامون فراماسونری، به بررسی شواهد ارتباط کشور ها و گروه های مختلف با فراماسونری می پردازیم.
 
شواهد ارتباط آمریکا با فراماسونری

 1 – برجسته ترین  افرادی  که  بیانیه ی  اعلان  استقلال  آمریکا  را  در  سال  1776 میلادی  امضا کردند، فراماسون بوده اند.اینان عبارتند از:


Benjamin Franklin-Thomas Jefferson-George Washington-John Adams

(البته در مورد جان آدامز نظرها  متفاوت  است،  ولی  در  مورد  3  تن  دیگر،  در  ماسون بودنشان شکی وجود ندارد. نکته ی دیگر این که منظور از  John Adams در این جا، John Adams پدر است،  نه  John Quincy Adams یا John Adams پسر.)




برجسته ترین امضا کنندگان بیانیه ی اعلان استقلال آمریکا در سال 1776. (همگی آنها ماسون بوده اند)

George Washington  که  اولین  رئیس جمهور  آمریکا  بود،  لقب  استاد  اعظم فراماسونری (بالاترین درجه و رتبه در فراماسونری ، و تقریباً همرده ی اسقف در مسیحیت  و  خاخام  در  یهودیت)  داشت. در تصویر،  جرج واشنگتن  در  یک  لژ فراماسونری دیده می شود، در این عکس علامت گونیا و پرگار روی پیشبند وی دیده می شود  و  در  بالای  سرش  علامت G  (=Goatبز)   نمایش  داده  شده  است.


جرج واشنگتن در لژ فراماسونری



مجسمه یادبود جرج واشنگتن در شهر واشنگتن.(47) بسیاری از مردم آمریکا که از این مجسمه بازدید میکنند , از مشاهده مجسمه نیمه لخت اولین رییس جمهور خود تعجب می کنند . اما اگر این مجسمه را با تصویری که شیطان پرستان از شیطان (Bamphomet) متصورند مقایسه کنیم به مطالب مهمی پی خواهیم برد. به خصوص اگر به حالت دست ها توجه کنیم. (نکته دیگری که در شکل دیده میشود, عصایی است که در دامن (Bamphomet) وجود دارد و به دور آن دو مار پیچ خورده اند. امروزه این علامت سمبل تجارک بوده و Caduceus نام دارد. این علامت اصالتا” در مصر باستان وجود داشته است و با توجه به وجود تجار بزرگ در فراماسونری , به نظر میرسد که آنان تعمدا” از این علامت به عنوان سمبل تجارت استفاده کرده اند و متاسفانه کماکان این علامت در نقاط مختلف دنیا به عنوان نماد تجارت استفاده میشود.) 



2 – طرح های اولیه ارائه شده  برای  پرچم  آمریکا،  به  وضوح  دارای  علامت ها   و نمادهای فراماسونری بودند. از جمله چشم جهان بین  یا  چشم نورافشان،  که به نظر می رسد به دلیل نوپا بودن آمریکا در  آن  زمان،  مؤسسین  آمریکا  از ریسک در این زمینه اجتناب کردند، زیرا به دلیل وجود  جو مذهبی  در  مردم  آن زمان، ممکن بود علایم واضح ماسونی، مردم را از نیات  شیطانی سیاستمداران آگاه نماید و بدین ترتیب، حکومت نوپای ماسونی آمریکا سرنگون گردد.



طرح های اولیه پیشنهادی برای پرچم آمریکا(به چشم جهان بین توجه فرمایید.)


 3 – اکثر روسای جمهوری آمریکا در گروه های مخفی و ماسونی  شامل  Masonry، Freemasonry، Occult، Illuminati، Secret Society  و …   عضو   بوده اند؛   به نحوی که 14 تن از آن ها تنها عضو فراماسونری بودند و قریب به همین تعداد نیز در گروه های Illuminati و … عضویت داشته اند. به جرأت می توان گفت که بالغ بر 95 – 90 در صد آنها عضو این گروه ها بوده اند  و  در  این  زمینه  نیز اسناد  و مدارک  زیادی  به  دست  آمده است.(50)  در این مورد هیچ تفاوتی بین جمهوریخواه ها و دموکرات ها وجود ندارد؛  حتی گهگاه ارتباط دموکراتها با لابی های صهیونیستی آمریکا مثل ایپک، قوی تر از جمهوریخواه ها بوده است.

 تنها  چند  رئیس جمهور  آمریکا  قطعاً  غیر  ماسونی  یا  ضد  ماسونی  بوده اند  که مهمترین آن ها عبارتند از:

 1 – Abraham Lincoln  (ترور شد.)
2 – Ulysses S .Grant (جزء روسای جمهور قدیم است.)
3 – John F. Kennedy (ترور شد.)  « کندی،  تنها رییس جمهور کاتولیک  آمریکا بوده است. »

چند مثال از روسای جمهور ماسونی:



جمهوریخواه: جرج بوش پدر, جرج بوش پسر                     دموکرات : لیندون جانسون, بیل کلینتون
 



رونالد ریگان رییس جمهور جمهری خواه سابق آمریکا در مراسم کسب گواهینامه ماسونی یک فراماسونر در کاخ سفید


روسای جمهور ضد ماسونی:


آبراهام لینکلن                                        اولیسس گرانت                            جان.اف.کندی


نکته ی مهم و بحث برانگیزی که جلب توجه می کند، این  است  که  چرا  از  بین  3
رئیس جمهور ضد ماسون ، 2 نفرشان ترور شدند در  حالی که از بین روسای جمهور ماسون، کسی ترور نشده است؟!

 4 – نحوه ی ساخت بناها و ساختمان های شهر واشنگتن (پایتخت آمریکا).

 این شهر در بین  مسیحی های  غیر اوانجلیکال  مثل  کاتولیک ها  و  فرقه های   دیگر  پروتستان،   به  دلیل   وجود  علامت ها  و  نمادهای   شیطانی  به  شهر  شیطان  ملقب شده است.

    * اولین ساختمان   مورد   بحث،   پنتاگون  (وزارت جنگ آمریکا)  است.  پنتاگون  به شکل 5 ضلعی ساخته شده، که اگر اقطار آن را به هم وصل  کنیم،  ستاره ی پنج گوش در وسط آن به  وجود  می آید  که  نسبت  به  کاخ سفید،  معکوس است و تشکیل Baphomet می دهد.

 



عکس راست: نماد های مختلف از Pentagon, و موقعیت آن نسبت به کاخ سفید. همان گونه که ملاحظه می فرمایید ,اقطار Pentagon نسبت به کاخ سفید ,حالت ستاره 5 گوشه ی معکوس یا Baphomet دارد_ عکس چپ: تصویر فوق همان تصویر مجاور است که چرخانده شده تا حالت Baphomet اقطار پنتاگون نسبت به کاخ سفید , بهتر مشخص شود.


    *  نحوه ی قرار گیری ساختمان های مهم دولتی و ماسونی از جمله  کاخ سفید و کنگره (کاپیتول) نسبت به یکدیگر:

     * اگر کاخ سفید و میدانهای اطرافش را به هم وصل کنیم، نسبت به کاخ سفید، شکل ستاره ی 5 پر معکوس یا Baphomet   به دست می آید.  تصویر زیر که  مطلب  فوق را  نشان  می دهد،  توسط  برنامه ی  Google Earth  تهیه شده است.



نحوه قرار گرفتن میادین اطراف کاخ سفید (تشکیل Baphomet )


    *  در این تصویر، نقشه ی  اولیه ی  واشنگتن  دیده  می شود.  با  دقت  در  این نقشه خواهیم دید که طراحی خیابانها و میادین  به  گونه ای  بوده  است  که نماد Baphomet  در گوشه ای از آن رؤیت شود.


نقشه ی اولیه شهر واشنگتن. در داخل دایره قرمز , شما میتوانید Baphomet را به وضوح ببینید که فقط نصف یک ضلع آن ناقص است که این نقص در داخل بیضی آبی نشان داده شده است. به نظر میرسد که طراحان ماسونی شهر واشنگتن برای ممانعت از مخالفت جامعه ی آن زمان آمریکا(که به شدت مذهبی بود). قسمت کوچکی از Baphomet را طراحی نکرده اند تا از وضوح آن بکاهند.

    *  در این شکل، 3 ساختمان مهم آمریکا دیده می شود؛ اگر از  ساختمان  کنگره (کاپیتول) به کاخ سفید خطی رسم کنیم (البته این خط در امتداد خیابانی قرار  می گیرد  که  این 2 ساختمان را به هم وصل  کرده  است.)،  و  خطی  هم  از کنگره به بنای  یادبود جفرسون Jefferson Memorial   وصل  کنیم (جفرسون نیز ماسون بوده است)، علامت پرگار  به  وجود   می آید.   همچنین  اگر  دو  خط  عمود  بر  هم  از  بنای  یادبود لینکلن (Lincoln Memorial) به  کاخ سفید  و  بنای یادبود جفرسون وصل کنیم، علامت گونیا حاصل می شود. (لازم به ذکر  است که لینکلن ماسون  نبوده است،   اما  بنای یادبودش  را  نیز  خودش  نساخته است، بلکه یک رییس جمهور ماسون بنای مذکور را احداث کرده است.) تصویر زیر که مطلب فوق را نشان  می دهد،  توسط  برنامه ی  Google Earth  تهیه شده است.


وضعیت قرار گیری ساختمان دولتی و ماسونی شهر واشنگتن

    * همچنین زاویه ی به وجود آمده بین  2  خط  فرضی  که  یکی  از  بنای  یادبود جفرسون و کاخ سفید می گذرد و  دیگری  از  پنتاگون  به  کاخ سفید  کشیده می شود، 33 درجه می باشد. البته  این  نکته  را  باید  خاطر  نشان  کرد  که زاویه ی 33 درجه ی مذکور را تنها هنگامی که تصویر شهر واشنگتن با مقیاس واقعی تهیه شود، می بینیم. و در صورتی که مقیاس را رعایت نکنیم، زاویه ی مذکور را نمی بینیم.  تصویر زیر که مطلب فوق را نشان می دهد و نمای شهر  را با  مقیاس  واقعی  ارایه  می نماید،  توسط  برنامه ی  Google Earth  تهیه شده است.


وضعیت قرار گیری ساختمان دولتی و ماسونی شهر واشنگتن

تمام این نکات  گفته   شده،  نشان دهنده ی  توطئه ی  فراماسونها  است.  به نحوی که آنها حتی نمادهای خود را در طراحی شهرها به کار بسته اند.
5 - اولین  سنگ  بنای  کنگره  (کاپیتول)  که   حدود   200   سال   پیش   در   خاک گذاشته شد، دارای نقش پرگار و گونیای فراماسونری بود.

 می توان گفت که حتی کنگره ی آمریکا هم با اهداف  ماسونی  پایه ریزی  شد. در تصاویر زیر مراسم نمادینی را می بینید که  به  مناسبت  دویستمین  سالگرد تأسیس   کنگره برگزار شد. این مراسم دقیقآً  مشابه  مراسم  واقعی  تأسیس کنگره در  200 سال پیش بود. (به علامت  پرگار و گونیای روی  سنگ  بنا  توجه فرمایید.)



مراسم نمادینی که به مناسبت دویستمین سالگرد تاسیس کنگره برگزار شد.(به علامت روی سنگ بنا توجه فرمایید.)


مراسم نمادینی که به مناسبت دویستمین سالگرد تاسیس کنگره برگزار شد.(به علامت روی سنگ بنا توجه فرمایید.)



سنگ بنایی که در سال 1932 به مناسبت صد و سی نهمین سالگرد تاسیس کنگره و در مراسمی مشابه مراسم بالا مورد استفاده قرار گرفت. این سنگ در حال حاظر در موزه نگه داری میشود.




نمایی از داخل کنگره آمریکا( کاپیتول) . به دو تبر ضخیم در دو طرف پرچم آمریکا توجه فرمایید . این تبر ضخیم (Fasces) نام داشته و نماد لژیون های ارتش روم بوده است. موسولینی نیز که در جنگ جهانی دوم با ادعای احیای روم قدرت گرفته بود , در پرچم ایتالیا علامت (Fasces) را قرار داد . کلمه فاشیسم نیز از کلمه ی (Fasces) اقتباس شده است . نام کاپیتول نیز از نام گرگ ماده ی کاپیتول که نماد روم بوده , برداشته شده است.

 
توضیح یک نکته: با توجه به کنگره ی  آمریکا  متوجه  می شویم  که  پیش بینی تعدادی از روایات اسلامی در مورد  آخرالزمان  به  حقیقت  پیوسته اند.   زیرا  در روایات  ذکر  شده  است  که  در آخرالزمان،  روم  به  حیله ای  در  عراق  حاضر می شود.   بسیاری  از  علما  و  محققین نیز  آمریکا را   همان   روم   روایات می دانند.\  همان طور  که  در  تصاویر ملاحظه  کردید،  نام کنگره ی آمریکا (Capitol) از نام  گرگ  ماده ی  کاپیتول   که  نماد  روم  باستان  بوده،   اقتباس شده  است. به  علاوه،  تبرهای  ضخیم   کنگره ی   آمریکا (Fasces)  نیز  نماد لژیون های ارتش روم بوده است. این  موارد  در  کنار  نشانه های فراوان  دیگری که وجود دارند، نشان  می دهد  که  ساختار سیاسی  آمریکا  از   روم  باستان اقتباس شده است. بدین ترتیب پیش بینی روایات به حقیقت پیوسته است. ذکر این نکته ضروری است که ساختار فکری و  فلسفه ی  وجودی  کشور  آمریکا  از تعالیم  ماسونی  مصر  باستان  منشأ  گرفته   است،   اما   ساختار   سیاسی   آمریکا شباهت فراوانی با روم باستان دارد.

6 – مهر رسمی ایالات متحده ی آمریکا که در  پشت  اسکناس  1 دلاری آمریکا  نیز وجود دارد، از شواهد مهم دیگر نشان دهنده ی  ارتباط   آمریکا   با  فراماسونری می باشد.


اسکناس یک دلاری آمریکا

علایم و شواهدی که بر روی دلار وجود دارند و ارتباط  فراماسونری  را  با  آمریکا نشان می دهند، عبارتند از:

1) علایم ماسونی روی دلار: چهره ی جرج واشنگتن ، استاد اعظم  فراماسونری  و اولین رئیس جمهور آمریکا دیده می شود. در مهر سازمان خزانه داری  آمریکا بر روی دلار نیز، 13 عدد دایره ی سفید در شکل  ^    مانند  مشاهده  می گردد. (13 عدد مقدس یهودیان و عدد خوش یمن ماسون ها است و آمریکا نیز در  ابتدا 13 ایالت داشت.).



عکس جرج واشنگتن بر روی دلار                                   مهر وزارت دارایی آمریکا
 

2) علایم ماسونی پشت دلار:  تصاویر مهر رسمی ایالات متحده ی آمریکا در پشت دلار، مهمترین علایم ماسونی هستند.  2 طرح اصلی در  مهر  آمریکا وجود دارد. در طرح اول، بر بالای سر عقاب،  ستاره ی  داوود یا  ستاره ی شش گوش دیده می شود که با  13 ستاره ی کوچک طراحی شده  است. همچنین در یک پای عقاب، 13 عدد تیر یا پیکان  قرار  گرفته است و در  پای دیگر نیز،  13 برگ زیتون و 13 دانه ی زیتون وجود دارد؛ در وسط مهر نیز، پرچم آمریکا با 7 خط سفید و 6 خط سیاه، مجموعاً 13خط طراحی شده است. (شکل زیر)




یکی از دو طرح مهر رسمی ایالات متحده ی آمریکا در پشت اسکناس 1 دلاری



ستاره 6 گوش در مهر رسمی آمریکا و پشت دلار


نکته ی مهم: مهر رسمی آمریکا  در  حدود  دو  قرن  پیش  ساخته  شد.  وجود علامت  ستاره ی شش گوش   در  مهر  رسمی  ایالات  متحده ی  آمریکا  (که کشوری مسیحی است.) از 200 سال قبل از تاسیس اسراییل، نشان می دهد که طرح ایجاد اسراییل از  قرن ها  پیش  ریخته  شده  و هولوکاست، افسانه  و بهانه ای بیش نیست.

 در طرح  دوم  مهر  رسمی  آمریکا،  هرمی  وجود  دارد  که  در  رأس  آن،  تصویر مثلث نور افشان یا چشم جهان بین نقش بسته است.  تعداد پله های  هرم،  13 عدد  می باشد.  همچنین   عبارت « Novus Ordo Seclorum = نووس اوردو سکلوروم » (به زبان لاتین)، یا  New World Order(معادل آن در انگلیسی) در پایین مهر نوشته شده است. آنچه که امروزه دیده می شود، استفاده ی مکرر سردمداران آمریکا از جمله جرج بوش پسر،  از شعار  « فرمان جدید دنیا  یا  نظم نوین  جهانی » می باشد  که  این  شعار  مهمترین  برنامه ی  ماسونها  جهت تشکیل حکومت جهانی شیطانی است. نکته ی دیگر اینکه، اصرار در استفاده از عدد 13 و نمادهای مربوط به مصر باستان در دلار آمریکا،  نشان دهنده ی  ارتباط آمریکا با فراماسونری است و این تنها توجیه منطقی این قضیه است.

 


یکی دیگر از دو طرح مهر رسمی ایالات متحده آمریکا در پشت اسکناس 1 دلاری

در تصویر  زیر، ما  اگر  پرگار و گونیای  ماسونی  را  روی  هرم و چشم جهان بین منطبق کنیم، نوک پرگار، دو حرف M  وN  را قطع می کند و محل تلاقی  گونیا  با حروف،  3 حرف S و O و A  خواهد بود، از کنار هم گذاشتن این حروف، کلمه ی ماسون به دست می آید (MASON).

 

ایجاد کلمه ی (Mason) از قرار دادن علامت ماسونی پرگار و گونیا بر روی مهر رسمی آمریکا

 


یک توضیح در مورد دلار آمریکا:  از سال 1957 در  پشت  تمامی  اسکناس های  دلار آمریکا  عبارت « IN GOD WE TRUST » (ما به خدا ایمان داریم)  نقش  بست.  البته این عبارت در سال های قبل نیز هر از چند گاهی بر روی سکه های آمریکایی  نقش می بست و سپس ناپدید می شد.  اما  اسکناس های  آمریکا  از  سال  1957  این عبارت را در پشت خود داشتند.



عبارت (in god we trust) در پشت دلارهای آمریکا


بنا به نظر عده ی زیادی از صاحبنظران، این حرکت آمریکا در سال 1957 (که فقط  12 سال از پایان جنگ جهانی دوم گذشته بود و آمریکا وارد دوران جنگ سرد  با  شوروی شده بود)،  تنها به منظور مقابله با حرکت کمونیسم  که  علناً  بی خدایی  را  ترویج می کرد، انجام شد. در واقع هدف آمریکا از  این  کار، جلب  حمایت  مردم  آمریکا  و بقیه ی کشورهای  مسیحی  بود.  به  طوری  که  در  سال های  بعد  از فروپاشی شوروی، زمزمه هایی مبنی بر حذف این عبارت از پشت  اسکناس ها  شکل  گرفت که حامیان این طرح، موفق به تصویب آن در کنگره  نشدند.   شکل  زیر  نیز  یکی  از تحلیل ها را در این رابطه نشان می دهد.



تحلیل پیرامون علت قرار گرفتن عبارت (IN GOD WE TRUST) در پشت دلار های آمریکا
 

 
اتفاق دیگری که این تحلیل را تأیید می کند، حذف عبارت  « IN GOD WE TRUST » از  حاشیه ی  سکه ی  1 دلاری  یادبود  جرج واشنگتن  در  ماه  مارس  سال  2007   است.(60)  البته وزارت دارایی آمریکا از این مسأله عذرخواهی کرده و آن را سهوی  و  غیرعمد دانسته است؛ اما وجود حداقل 50000 عدد از مسکوکات فاقد این عبارت در  آمریکا، پذیرش سهوی بودن این مسأله را بسیار مشکل می نماید. زیرا اشتباه  در ضرب این تعداد سکه، بعید است. لازم به ذکر است که  سکه های  یادبود،  به  طور کلی کمیابند و 50000 عدد سکه ی فاقد عبارت مذکور در بین این سکه های کمیاب، عدد قابل ملاحظه ای است.



مطلبی از سایت YAHOO  پیرامون حذف عبارت (IN GOD WE TRUST) از سکه های یادبود 1 دلاری جرج واشنگتن در ماه مارس سال 2007



سکه یاد بود 1 دلاری جرج واشنگتن در سال 2997 (قبل از ماه مارس) .به عبارت in god we trust  در حاشیه آن توجه فرمایید.


بنابراین به سهولت می توان دریافت که درج عبارت « IN GOD WE TRUST » بر روی اسکناس های آمریکایی از سال 1957 به بعد، به دلیل اعتقاد سردمداران  آمریکا  به خداوند متعال نبوده است؛  بلکه این سردمداران  لامذهب  و  حتی  ضد مذهب،  از عبارت مذکور به عنوان حربه ای برای مبارزه با  حکومت کمونیستی شوروی  (که  آن هم علناً بی خدایی را ترویج می نمود)،  استفاده می کردند.  به همین دلیل  عبارت « IN GOD WE TRUST » را می توان به عنوان وسیله ای برای فریب  افکار  عمومی توسط سیاستمداران آمریکایی قلمداد کرد.

7 – شاهد دیگر ماسونی بودن حکومت آمریکا، پرچم کنونی این کشور  است  که  از 13 خط سفید و قرمز تشکیل  شده  است.   (13  عدد  خوش  یمن  ماسون ها است.)


13 خط سفید و قرمز در پرچم آمریکا


8 – علامت دست شیطان در دست روسای جمهور آمریکا و همپیمانانشان.

 در تصاویر فراوانی، جرج بوش با علامت دست شیطان دیده می شود. وی این علامت را به کرات و در مکانهای مختلف استفاده  کرده  است.



علامت دست شیطان در دست جرج بوش , بیل کلینتون و سیلویو برلوسکونی


 لازم به ذکر است که  همین مسأله برای جرج بوش و خانواده اش دردسر ساز  شد،  چرا که در روزنامه ها  و نشریات، انتقاد شدیدی از این رفتار گشت.  خانواده ی  جرج بوش  در توجیه این  مسأله گفتند  که:   « علت استفاده ی ما از  علامت  مذکور،  این  است  که  ما طرفدار تیم  تگزاس لانگهورنز  هستیم  و  این  علامت  نیز  علامت  طرفداران  تیم تگزاس لانگهورنز است. ».

 البته این توجیه  مطمئناً  دروغ  است.  مطالبی  که  این  توجیه  را  رد  می کنند عبارتند از:

1) علامت تیم تگزاس لانگهورنز، عمدتاً با هر دو دست و با  پشت  دست  نشان  داده می شود، ولی علامت دست شیطان (که توسط خانواده ی بوش  مورد  استفاده قرار می گیرد)، با یک دست و با کف آن نمایش داده  می شود.  (البته گهگاه ممکن است علامت  تگزاس لانگهورنز  با  یک  دست  نیز  نشان داده شود.)



جرج بوش و طرفدار تیم تگزاس لانگهورنز(به تفاوت علامت ها توجه فرمایید.)


2) جرج بوش   در  دانشگاه  « Yale »   تحصیل   کرده  و   هیچگاه  در  دانشگاه « Texas Longhorns » درس نخوانده است؛   بنابراین  طرفداری  وی  از  تیم تگزاس لانگهورنز   که  تیم   ورزشی   همان   دانشگاه   است،   عجیب   به  نظر می رسد!
3) استفاده ی مکرر بوش  از علامت  مذکور  در  مکان های  مختلف  و  جلسات گوناگون،  بیانگر این  مطلب  است  که  علامت  مورد  استفاده   توسط   او، نمی تواند علامت یک تیم ورزشی باشد. چرا که بوش حتی در جلساتی  که هیچ سنخیتی با ورزش ندارند نیز، از علامت Cornuto استفاده  کرده  است. برای مثال، وی این علامت را در  جلسات  سیاسی،  دیدار  با  سران کشور های دیگر (به خصوص سران کشور های غربی) و … به کار برده است.  حال آن که سران کشور های دیگر،  تیم راگبی تگزاس لانگهورنز  را نمی شناسند و علامت این تیم برای آنان معنی ندارد. مگر این که علامت  مذکور  را  همان Cornuto یا  « دست شیطان »  فرض  کنیم که در  این  صورت،  می توانیم بگوییم  که  علامت  دست  جرج بوش  برای  آن ها  نیز  که عمدتاً  ماسون  هستند، معنا دار بوده و به صورت سلام ماسونی و شیطانی معنا می شود.
4) عضویت  جرج بوش  در  گروه  ماسونی  « Skull & Bones »   و   استفاده ی اعضای این گروه از Cornuto به عنوان  علامت « دست شیطان »،  خود دلیل دیگری است که نشان می دهد علامت  مذکور،  دقیقاً  به  معنای  « دست شیطان » است، نه چیز دیگر.

بنابراین همان گونه که ملاحظه فرمودید، توجیه خانواده ی بوش  در  استفاده از Cornuto بی اساس  بوده،  و  این  علامت،  معنای  دیگری   جز  « دست شیطان » نمی تواند داشته باشد.

نکته ی مهم: علامت Cornuto  علامتی است که باید در تفسیر آن بسیار  محتاطانه عمل کرد. زیرا علاوه بر معنای « دست شیطان » که در غرب شناخته  شده  است، معانی دیگری نیز دارد. برای مثال در بین ناشنوایان، این علامت، مترادف I Love You است. در  مناطق  آذری  زبان  ایران  و  ترکیه  نیز  این علامت،  نماد  بوزقورت (گرگ خاکستری) می باشد که این نماد ، در بین آذری ها شناخته  شده  است . بنابراین Cornuto  هنگامی به معنای دست شیطان است که  یک  فرد  شنوای  اروپایی  یا آمریکایی در مکان های متعدد از این علامت استفاده می کند و از  سوی  دیگر،  این شخص با گروه های مخفی و مشکوک مرتبط است.  به عبارت  دیگر،  هر  گردی گردو نیست! برای اطلاق لفظ دست شیطان به علامت Cornuto  باید  هم  به  محل زندگی فرد ، موقعیت ، وضعیت جسمی ، ارتباط وی با  گروه های مشکوک  و  دلیل وی در استفاده از این علامت بررسی شود. در ضمن، استفاده از  Cornuto  در  کنار علایم دیگر شیطانی اهمیت دارد. در واقع این علامت،  تأیید  کننده  است  نه  اثبات کننده.
 

منبع: -وعده صادق-http://www.iusnews.ir

 

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 95
  • 96
  • 97
  • ...
  • 98
  • ...
  • 99
  • 100
  • 101
  • ...
  • 102
  • ...
  • 103
  • 104
  • 105
  • ...
  • 134

حوزه خدیجه کبری ( سلام الله عليها ) اصفهان

يامهدي ادركني

جستجو

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

موضوعات

  • همه
  • پژوهش
  • فرهنگي
    • دل نوشته
  • آموزشي
  • ورزشی
  • اخبار
    • اخبار فرهنگی
  • مسابقات
  • علمی
  • آشپزي
  • پزشکی و طب گیاهی
  • پزشکی و طب گیاهی
تیر 1404
شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

Items

  • پژوهش
    • پيامدهاي همسايه آزاري
    • نشانه هاي همسايه ي بد
    • همسايه آزاري يكي ازعلائم هنگام ظهور حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه)
    • همسايه ي بد نوعي عذاب الهي در قرآن
    • غيبت از منظر قرآن كريم
    • تقیه از دیدگاه آیات و روایات
    • اقسام تقیه از جهت حکم
    • ارتباط ميان ولايت و امامت
    • امامت، روح و جان كلية عقايد و اعمال انسان است
    • فلسفه و ضرورت امامت از ديدگاه تشيع
    • مرز اسراف
    • تنها ماندن در وقت نياز
    • تفاوت‌هاي اسراف و تبذير از لحاظ اقتصادي و اجتماعي
    • رابطه اسراف و تبذير و دوري از خدا:
    • اسراف و تبذير و عدم استجابت دعا
    • عرفان و سلوک و سالک در قرآن
    • فعالیتهای امام علیعلیه السلام در دوران خلافت خلیفه دوم
    • راههای تقویت اراده از دیدگاه اسلام
  • فرهنگي
    • گذری بر مناجات شعبانیه:
  • دل نوشته
    • «شاید این جمعه بگویم : مهدی فاطمه ام آمده است.»
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس