حوزه خدیجه کبری ( سلام الله عليها ) اصفهان

  • خانه 
  • حديث روز 
  • تماس  

آداب نوشیدن آب در روایات

22 آبان 1391 توسط خسروی

دستورالعمل امام رضا)عليه السلام) درباره نوشیدن آب

 حضرت رضا(عليه السلام) نحوه ی خوردن آب در ماههای مختلف سال را چنین بیان فرموده اند ، حضرت می فرمایند در اردیبهشت ماه ناشتا نباید آب خورد. اما در مردادماه سفارش می کنند که صبح ناشتا آب خنک خورده شود. در آبان ماه آب کمتر باید خورده شود ، در آذر و دی ماه باید از خوردن آب در شب پرهیز کرده در عوض هر روز صبح جرعه ای آب گرم نوشیده شود و در بهمن ماه فرموده اند که سزاوار است صبح ناشتا آب گرم نوشیده شود.

 پس ملاحظه می فرمایید که برای نوشیدن آب یک دستورالعمل ثابت نداریم . در برخی ماه ها نباید ناشتا آب خورد ، در برخی دیگر باید ناشتا آب خنک و در برخی آب گرم نوشید. [1]

 

 

ادامه »

 2 نظر

رنسانس[1] و تغییر بینش غرب به زن

21 آبان 1391 توسط خسروی

1024x768 Document> Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA Styles DefLockedState="false” DefUnhideWhenUsed="true”
DefSemiHidden="true” DefQFormat="false” DefPriority="99″
LatentStyleCount="267″>
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="heading 1″/>


وسطی شد . به عبارت دیگر ، از اواخر قرون وسطی ، تحرک معنوی و مادی از خاور زمین و سواحل مدیترانه ای شمال آفریقا به سواحل مقابل آن انتقال یافت و ملت هایی که قرن ها در رکود و سکن فرورفته بودند ، چشم به دنیای جدیدی گشودند و به همین علت خود آن ها این دوران را رنسانس یا نوزایش نامیدند و در آن به احیای مجدد ارزش های علمی ، انسان گرایی و اصلاح دینی یا نهضت اصلاح کلیسای عیسوی پرداختند . عده ای از محققان اروپایی پیشرفت های مادی و اقتصادی را عامل تحولات سیاسی و مذهبی دانسته اند و عقیده دارند که کشف قاره آمریکا و دماغه امید در قرن پانزدهم ، نظام اقتصادی جهان را متغیر ساخت .

 

پیدا شدن منابع ثروت و باز شدن راه های جدید تجاری به سرمایه داری امکان داد تا از آن پس گسترش یابد و بر نیروهای مخالف خود که از همه مهمتر فئودالیسم ( نظام زمین داری ) بود غلبه نماید. نتیجه این تغییرات ، ظهور دو جنبش رنسانس و اصلاح دینی بود که به زندگی معنوی اروپائیان جهت تازه ای داد و ذهنشان را از بند تقلید و تعصب رها ساخت .

 

به نظر عده ای دیگر از محققان اروپایی ، این رنسانس و اصلاح دینی بود که باعث تحولات اقتصادی و سیاسی شد . بدین ترتیب که رنسانس با تشویق اروپائیان به بازگشت به منابع ذوقی و عقلی تمدن مغرب زمین در روزگاران عتیق ، توانایی تحقیق و اجتهاد را در آن ها تقویت نمود و این امر کم کم از قدرت کلیسا کاست . زیرا هم انحصار تربیت مردم را از دست آنان خارج ساخت و هم پرورش نیروی تعقل مسیحیان و حکومت کشیشیان را که بر نادانی و تعصب مومنان تکیه داشت بی اعتبار نمود. جنبش اصلاح دینی نتیجه همین بیداری مسیحیان بود . پیشروان آن می خواستند مسیحیت را از فساد کشیشان پاک کنند و ایمان مسیحی را با تعقل غیردینی سازگار نمایند . بی اعتباری و ناتوانی کلیسا و ترقی معارف عقلی ، بالاخره اساس قدرت سیاسی را که تا آن زمان براساس برتری معنوی پاپ و لئیت نظامی شهربان قرار داشت بر هم زد و شهربان را صاحب اختیار مطلق ساخت و این امر جدایی دین از سیاست نیز بود .[2]

 

تأثیر شگرف نهضت رنسانس در فرانسه به صورت انقلاب کبیر[3] این کشور ظهور کرد و براساس ماهیت آن انقلاب ، بسیاری از مناسبات کهنه و معمولِ اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی دستخوش تغییرات زیادی شد .

 

موضوع کرامت انسان اعم از زن و مرد و حقوق بشر و حقوق زن که در قرن 18 اروپا تازه و نوبرانه بود از قرن ششم مسیحی ( یعنی از زمان نزول قرآن و ظهور اسلام ) در میان مسلمانان روشن و شناخته شده بود و بیش از هزار سال طول کشید تا این حقایق مسلم اسلامی از راه قلم روشنفکران اروپایی به عرصه جامعه غربی سردرآورد و بر سر زبان ها افتد .

 

غیر از این عامل اجتماعی که سبب تحولات اجتماعی و سیاسی در اروپا شد عامل دیگری نیز دخالت داشت و آن انقلاب فرانسه و تغییر نظام فئودالی و اربابی ( که محور آن زمین بود ) به نظام بورژواری ( با محور سرمایه و پیله وری ) می باشد .

 

برخی از این اقلیت بورژواری ، که یهودی بودند ، یکی از عوامل انقلاب فرانسه و سقوط اربابان و خوانین و از جمله پاپ و کشیشان ) از موضع قدرت و سلطه و حکومت شدند .

 

در انقلاب اجتماعی و سیاسی فرانسه که بر روی بیشتر اروپا اثر گذاشت این طایفه فرودست و نسبتاً پست در نظام اربابی ، روی کار آمدند و یهودیان ثروتمند تشکیلاتی به خود داده و بر موج انقلاب سوار گشته و منشأ تأثیراتی عمیق در اروپا شدند [4]، از جمله :

 

- تأسیس و در دست گرفتن بسیاری از کارخانه های بزرگ و مراکز صنعتی ، تجارتی ، بانک ، بیمه و بهره گیری از طبقه جدیدی به نام کارگر از نسل کشاورزان سابق فئودال ها و مالکین .

 

- ترویج بی اعتقادی و ترک کلیسا ، لائی سیته و یا زندگی سکولار و شخصی سازی مذهب که در نظام فئودالی رکن بود و اهمیت داشت .

 

- پایه گذاری فلسفه های کاذب و فریبنده به نفع سرمایه داری و سیاست های مذهبی خود و طرد فلسفه های الهی دوران مدرسی کلیسا .

 

- بازآوری فرهنگ رومی و یونانی و یهودی و انکار اصول اخلاقی مطلق و ترویج نسبیت در اخلاق .

 

- تبلیغ جدایی دین و سیاست و دور ساختن کلیسا و کشیشان از دخالت در امور سیاسی و اجتماعی .

 

- ترویج بی بندوباری و آزادی دور از تمدن و ترویج برهنگی زنان و تضعیف خانواده به نام آزادی زن .

 

- وارد ساختن زنان به عنوانی نیروهای گسترده به بازار کار برای به دست آوردن کارگر ارزان و مطیع .

 

- تضعیف بنای خانواده و ترویج روابط آزاد زن و مرد و حتی همجنس بازی و فساد .

 

با روی کار آمدن این طایفه ، فرهنگ جدیدی روی کار آمد و شکل کنونی فرهنگ غربی را می توان ، به اعتباری ، نتیجه کوشش های آنان دانست .[5]

 

در این فرهنگ گرچه زن به ظاهر آزاد آفریده شده بود و ملک یا اسیر مرد نبود و به جای حقوق طبیعی منطقی ، آزادی جنسی یافت و خود به کار آزاد و کسب درآمد پرداخت و به استقلال ظاهری رسید ، اما ندانسته و پنهانی به نوعی جدید بردگی دست جمعی در مراکز تولیدی و خدماتی سرمایه داران ( که جای خوانین و فئودال ها نشسته بودند ) دچار شد .

 

نکته مهمی که باید یادآور شویم آن است که در دوره روشنگری ، گرچه نظریه پردازانی ( مانند جان لاک ) و ( میل ) به فرهنگ مخالف زن کلیسا پشت نموده و در شرح حقوق بشر و حقوق و آزادی زن و مساوات او با مرد کتاب نوشتند اما متـأسفانه رسوبات فرهنگ کهنه رومی و یونانی و سنت های قومی برخی نژادهای اروپایی نمی گذاشت که مانند اسلام – که وقتی از حقوق بشر دم می زند برای او بشر ، شامل همه افراد بشر می شود و تبعیض نژادی را نمی شناسد – تمام افراد بشر را مشمول قاعده مساوات و حقوق دیگر بشر بدانند یا برای زن استقلال و آزادی واقعی را بفهمند .[6]

 

مثلاً جان لاک[7] وقتی از آزادی و حقوق بشر یاد می کند مقصودش از بشر همه مردم نیستند بلکه مقصود او همه مردم اروپا ( و حتی فقط مردم انگلیس ) است و زنان و بردگان و مردم آفریقایی و مردم بومی آمریکا را شامل نمی شود . وی حتی از آنان به scum  ( یعنی فضولات ) تعبیر می کند که در جامعه انسانی هیچ حقی ندارند و مملوک بشر اروپایی هستند و باید از آنان اطاعت کنند .

 

او گرچه به ظاهر برای بشر حق طبیعی و بین افراد آن مساوات قایل است اما نکته اینجاست که همواره به طبقه خاصی – یعنی اشــراف و طبقه متوسط - نظر دارد-که در اصطلاح به آن ها بورژوا می گفتند ) و با دقت می توان فهمید که مقصود او از بشر جنس مرد است نه زن و اگر زنی را ستایش کند زنان خاص از طبقه خاصند . این همان فرهنگ و سنت یونان و روم قدیم است .

 

این طرز فکر و زیربنای فکری هنوز در سراسر غرب و اروپا و شمال آمریکا حاکم است و کوکلس کلان های ایالات متحده و نژادپرستان اروپایی ضدشرقی و ضد رنگین پوست همه دانسته یا ندانسته پیرو چنین فکر و فرهنگی هستند که از سنت نژادپرستانه یهودیگری و فرهنگ رومی سرچشمه گرفته است .[8]

 

زن در تمام این فرهنگ های تاریخی – چه یونانی و رومی و چه یهودی و مسیحی – وسیله ای برای لذت مرد و خدمت و کار برای او بوده است و حق مالکیت بالاستقلال را نداشته حتی اگر چه به صورت ارث باشد یا از دسترنج کار و رنج او به دست آمده باشد ، و همین امروز هم ، با وجود تغییر شکل و عنوان ظاهری ، زن را همچنان برای اطفای شهوت و لذت مردان و برای کار در ادارات و کارخانه ها می خواهند و هنوز هم نام خانوادگی زن – که جزئی مهم از هویت اوست – تابع مردی است که او را سرپرستی کند و هرگاه که شوهر آن زن عوض شود باید نام خانوادگی خود را نیز عوض نموده و تابع نام خانوادگی شوهر باشد زیرا هویت او بسته به هویت شوهر اوست و البته برای لذت و کامیابی جنسی او . [9] همراه این تحولات فرهنگی اولین جوانه رنسانس اندیشه افراطی انسان محوری نیز بروز می کند .

 

 

ادامه »

 2 نظر

اقسام مرگ

21 آبان 1391 توسط خسروی

 

 

خداوند برای انسان دونوع مرگ قرار داده است که در قرآن از آن ها به اجل یاد می شود . اجل به معنای مدت معین هر چیزی است . اما در علم کلام ، به معنای مدت عمر انسان است . زمان فرارسیدن مرگ انسان را نیز اجل می گویند .[1]

 

 

متکلمان در این باره که اجل برچندگونه است ، اختلاف نظر دارند . نظریه ی پذیرفته شده ی شیعیان این است که اجل دوگونه است : اجل حتمی و اجل غیرحتمی .[2]

1- اجل حتمی

 

هر انسانی باتوجه به طبیعت و استعداد جسمی خود و تقدیری که برای او رقم خورده است ، مدت معینی زنده می ماند . اگر زندگی انسان به گونه ای طبیعی پایان یابد ، مرگ او فراخواهد رسید . این گونه مرگ را « اجل حتمی » یا « اجل مسمیّ » گویند .[3] یعنی شخصی عمر طبیعی خود را به پایان می رساند و بطور طبیعی می میرد . این گونه مرگ ها قهـراً عادی تلقی می شود ، نه افتخارآمیز است و نه ملامت خیز و حتی تأسف زیادی به دنبال خود نمی آورد و قهراً اینگونه مردن ها نفله شدن هم تلقی نمی شود .

 

مرگ طبیعی اینگونه است که نفس در سیر تدریجی خود به جایی می رسد که علقه اش به بدن به تدریج قطع شده و به سبب پیری از کالبد مادی جدا می گردد . در این مرحله این کالبد را به دور انداخته و کالبدی متناسب با زندگی جدید خود ، که از جنس ماده نیست و دارای تجرد مثالی است (بدن برزخی ) بر تن می کند .[4]

 

برخی از شعرا و حکما ، مرگ طبیعی انسان را به رسیدن میوه و جداشدن آن از شاخه ی درخت تشبیه کرده اند . آن ها می گویند همـان طـور که هرچه میوه بیشتر می رسد ، آسان تر از شاخه جدا می شود ، روح انسان نیز هرچه کامل تر و رسیده تر می شود ، توجه اش به بدن کمتر شده و با رسیدن کامل ، از آن جدا می شود . شاید علت اصلی فرتوت و ضعیف شدن بدن در سنین پیری انسان ، همین نکته باشد .[5] مولوی در این باره می گوید :

 

این جهان همچون درخت است ای کرام                         ما برآن چون میوه های نیم خام

 

سخت گیرد خامها مرشاخ را                                          زآنکه در خامی نشاید کاخ را

 

چون بپخت و گشت شیرین لب گزان                              سست گیرد شاخه ها را بعد از آن

 

 2- اجل غیرحتمی

 

گاه انسان پیش از فرارسیدن اجل حتمی ، بر اثر علت هایی – مانند بیماری ، بلایای طبیعی و جنگ – از دنیا می رود . این گونه مرگ را « اجل غیرحتمی » یا « اجل معلق » و یا « مرگ اخترامی » می گویند .[6] این گونه مرگ ها هرچند ملامت یا افتخاری ندارد اما نفله شدن هست و قهراً موجب تأسف .

 

مرگ اخترامی ، مرگی زودرس است . یعنی قبل از اینکه سیر تدریجی نفس به کمال برسد لباس مادی از او کنده می شود و به علت حادثه ای این بدن بر سرش خراب می شود .[7] در این حالت ، روح دیگر نمی تواند بدن را بکار گیرد و از آن بـرای انجام پاره ای افعال خود بهره گیرد . بنابراین ، ازبدن جدا می شود و مرگ رخ می دهد . گفتنی است که در مرگ اخترامی و نابهنگام گرچه بدن و قوای بدن توان عمل دارند و می تـواننـد در خدمت روح باشند و روح به وسیله ی آن ها به کمال خود برسد و کارش را انجام دهد ، ولـی بـر اثر پیشامد سانحه ، ابزار کار روح که بدن و قوای آن است ، می شکند و روح نمی تواند از آن ها استفاده کند .[8] در همین رابطه گفته شده :

 

جان قصد رحیل کرد ، گفتم که مرو                           گفتا چه کنم ، خانه فرو می ریزد

 

در این مورد ، روح ، قصد رفتن ندارد ، ولی بر اثر اینکه قفس او شکسته و ابزار کارش تخریب گردیده به ناچار از این نشئه رخت برمی بندد .[9]

 

در پاره ای از روایات معصومین (علیهم السلام ) آمده است که برخی اعمال پسندیده – مانند صله رحم و صدقه – اجل انسان را دور می کند و برخی گناهان ، آن را پیش می آورند . از برخی آیات قرآن نیز برمی آید که چون اجل کسی فرا رسد پیش و پس کردنش ممکن نیست . مراد این آیات «اجل حتمی » است ولی مراد آن روایات « اجل غیرحتمی » است که اعمال انسان آن را پیش و پس می کنند .

 

هرچند اعمال آدمی در اجـل معلـق او مـؤثـرند ولی فقط خداوند است که هردو اجل را تعیین می کند . بنابراین ، مرگ انسان به هر یک از دو اجل که پیش آید ، در قضا و قدر الهی معین بوده است . بدین ترتیب ، هرکس تنها یک اجل دارد و آن ، اجل تعیین شده در علم خداوند است .[10]

 

 

 



[1]- ابی القاسم حسین بن محمد راغب اصفهانی ، مفردات راغب ، دمشق ، دارالعلم ، 1370ش  ، ص 11

[2]-سوره انعام (6) ، آیه 2

[3]-جمعی از نویسندگان ، فرهنگ شیعه ، بی جا ، بی نا ، بی تا ، ص 67

[4]- باستانی ، مشاوره مذهبی قم

[5]- حمید حسینی ، ساعت 12:32 ق . ظ ، 23/10/1381

[6]- جمعی از نویسندگان ، همان

[7]- باستانی ، مشاوره مذهبی قم

[8]- صدرالمتألهین ، اسفار اربعه ، بیروت ، دارالاحیاء التراث العربی ، بی تا ، ج 9 ، ص 52

[9]- محمدامین صادقی ، نتایج کلامی حکمت صدرایی ، قم ، بوستان کتاب ، 1389 ، ص 238

[10]- محمدکاظم موسوی بجنوردی، دایره المعارف بزرگ اسلامی ، ج 2 ، ص 614

 نوشته : آسیه غیوری

 

 1 نظر

آسیب شناسی معاشرت با دیگران

20 آبان 1391 توسط خسروی

 

 

1- دخالت در امور خصوصی

 

امر به معروف و نهی از منکر یکی از وظایف شهروندی و اجتماعی مسلمانان است . به تعبیر دیگر ، این فریضه مربوط به حیات اجتماعی است و نــه زندگی خصــوصی و فردی ؛ بنابراین باید ازکشاندن آن به حریم خصوصی افراد به شدت پرهیزکرد . نهایت جهل است که برای امر به معروف و نهی از منکر ، خود مرتکب منکر شده و معروف را بازگذاریم . کسانی که به حریم خصوصی افراد تجاوز کرده و نهانخانه ی ذهن و زندگی آنان را افشا می کنند ، باید بدانند که خود مرتکب منکری بزرگ شده اند .

 

اسلام ، نه تنها به ما اجازه ی این کار را نداده ، بلکه توصیه های فراوانی به پرده پوشی کرده است .[1]

 

امیرمؤمنان (عليه السلام) چه زیبا این حقیقت را بیان کرده است :

 

« به کسانى که گناه ندارند، و از سلامت دين برخوردارند، رواست که به گناهکاران ترحم کنند، و شکر اين نعمت گذارند، که شکرگزارى آنان را از عيبجويى ديگران باز دارد، چرا و چگونه آن عيبجو عيب برادر خويش گويد؟ و او را به بلايى که گرفتار است سرزنش مى‏کند؟ آيا به خاطر ندارد که خدا چگونه او را بخشيد و گناهان او را پرده‏پوشى فرمود؟ چگونه ديگرى را بر گناهى سرزنش مى‏کند که همانند آن را مرتکب‏شده! يا گناه ديگرى انجام داده که از آن بزرگتر است؟ به خدا سوگند! اگر خدا را در گناهان بزرگ عصيان نکرده و تنها گناه کوچک انجام داد، اما جرات او بر عيبجويى از مردم، خود گناه بزرگترى است.

 

اى بنده خدا، در گفتن عیب کسى شتاب مکن، شايد خدايش بخشيده باشد، و بر گناهان کوچک خود ايمن مباش، شايد براى آنها کيفر داده شوى؛ پس هر کدام از شما که به عيب کسى آگاه است، به خاطــر آنچه که از عيب خــود مى‏داند بايد از عيبجــويى ديگران خــوددارى کند، وشکرگزارى از عيوبى که پاک است او را مشغول دارد از اينکه ديگران را بيازارد.[2] »

 

تنها استثنــاء در این مورد ، بازرسی از سـازمـان هـا و نظـارت بر ارگان های دولتی است . امام علی (عليه السلام) در توصیه ی خود به مالک اشتر ، درباره کارکنان و مدیران می گوید :

 

«کارگزاران را بررسی کن ، و جاسوسانی راستگو و وفاپیشه بر آنان بگمار ، که مراقبت و بازرسی پنهانی تو از کار آنان ، سبب امانت داری ، و مهربانی با رعیت خواهد بود.[3] »

 

از ضررهای بزرگ ، کنجکاوی در امور مردم ، این است که آبروی مردم را به خطر انداخته و لطمه ی جبران ناپذیری به حیثیت و موقعیت اجتماعی افراد وارد می سازد ، بالاخص که انسان پس از دقت و کنجکاوی ، اسرار و رازهای درونی شخص را در اختیار دیگران بگذارد .

 

دخالت در امور شخصی مردم ، یک نوع پیروی از سوء ظن است و این کار درواقع عکس العمل بدبینی می باشد و فرد کنجکاو در طول مراقبت و تجسسهای خود ، به عیوب و نقاط ضعف بسیاری از افراد واقف می گردد و در اثر آن ، یک نوع حالت زدگی و انزوا به او دست می دهد و در حقیقت کمتر کسی را شایسته معاشرت و زندگی تشخیص می دهد . [4]

 

 

ادامه »

 نظر دهید »

اولین اقدام خصمانه اوباما پس از پیروزی در انتخابات

20 آبان 1391 توسط خسروی
تاریخ انتشار : جمعه ۱۹ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۱۱:۰۲

دولت آمریکا در اولین اقدام خود بعد از انتخاب مجدد باراک اوباما چهار مقام و پنج موسسه و نهاد ایرانی را تحریم کرد.

به گزارش فارس به نقل از روزنامه جروزالم پست، دولت آمریکا تحریم‌های جدیدی را علیه چهار مقام ایرانی و همچنین پنج موسسه و نهاد دولتی اعمال کرد.بر اساس این گزارش، دولت اوباما روز پنجشنبه تلویحا اشاره کرد که قصد ندارد به دنبال انتخاب مجدد اوباما فشار تحریم‌ها علیه ایران را کاهش دهد.

کاخ سفید اعلام کرد چهار نفر دیگر از مقامات ایرانی و پنج موسسه که ادعا شده روی ماهواره‌ها پارازیت ارسال می‌کنند و دسترسی کاربران به اینترنت را مسدود می‌کنند تحریم کرده است.از جمله این افراد «رضا تقی پور» وزیر ارتباطات و همچنین «محمد حسینی» وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هستند.ویکتوریا نولاند مدعی شد که این اقدامات در راستای تعهد دولت آمریکا برای مقابله با سوء استفاده مقامات ایران علیه شهروندان خود است.

وی در ادامه ادعاهای خود گفت: با اقداماتی که ما امروز اتخاذ کردیم ما توجه جامعه جهانی را به سمت اقدامات مقامات ایرانی که حقوق شهروندان و قوانین جهانی را نقض می‌کنند جلب کرده ایم

کد مطلب: 170177


 1 نظر
  • 1
  • ...
  • 97
  • 98
  • 99
  • ...
  • 100
  • ...
  • 101
  • 102
  • 103
  • ...
  • 104
  • ...
  • 105
  • 106
  • 107
  • ...
  • 134

حوزه خدیجه کبری ( سلام الله عليها ) اصفهان

يامهدي ادركني

جستجو

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

موضوعات

  • همه
  • پژوهش
  • فرهنگي
    • دل نوشته
  • آموزشي
  • ورزشی
  • اخبار
    • اخبار فرهنگی
  • مسابقات
  • علمی
  • آشپزي
  • پزشکی و طب گیاهی
  • پزشکی و طب گیاهی
تیر 1404
شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

Items

  • پژوهش
    • پيامدهاي همسايه آزاري
    • نشانه هاي همسايه ي بد
    • همسايه آزاري يكي ازعلائم هنگام ظهور حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه)
    • همسايه ي بد نوعي عذاب الهي در قرآن
    • غيبت از منظر قرآن كريم
    • تقیه از دیدگاه آیات و روایات
    • اقسام تقیه از جهت حکم
    • ارتباط ميان ولايت و امامت
    • امامت، روح و جان كلية عقايد و اعمال انسان است
    • فلسفه و ضرورت امامت از ديدگاه تشيع
    • مرز اسراف
    • تنها ماندن در وقت نياز
    • تفاوت‌هاي اسراف و تبذير از لحاظ اقتصادي و اجتماعي
    • رابطه اسراف و تبذير و دوري از خدا:
    • اسراف و تبذير و عدم استجابت دعا
    • عرفان و سلوک و سالک در قرآن
    • فعالیتهای امام علیعلیه السلام در دوران خلافت خلیفه دوم
    • راههای تقویت اراده از دیدگاه اسلام
  • فرهنگي
    • گذری بر مناجات شعبانیه:
  • دل نوشته
    • «شاید این جمعه بگویم : مهدی فاطمه ام آمده است.»
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس