حوزه خدیجه کبری ( سلام الله عليها ) اصفهان

  • خانه 
  • حديث روز 
  • تماس  

پيامدهاي همسايه آزاري

28 خرداد 1392 توسط خسروی

 


پيامبرص همسايه آزاري را يكي از اموري بر شمرده اند كه باعث مي شود خداوند به سبب آن در روز قيامت به انسان به نظر رحمت ننگرد

ادامه »

 4 نظر

نشانه هاي همسايه ي بد

28 خرداد 1392 توسط خسروی

 

همسایه بد، که به همسایه‌آزاری مبادرت می‌کند نشانه‌هایی دارد که در زیر به برخی از آنها می‌پردازیم:

ادامه »

 نظر دهید »

همسايه آزاري يكي ازعلائم هنگام ظهور حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه)

28 خرداد 1392 توسط خسروی

 

از امام صادق(ع) در رابطه با اوضــاع نابسامان وفــراگيري فســاد در اجتمـاع هنگام ظهور حجت 7نقل شده كه ايشان فرمودند: آيا ندانسته‏اى كه هر كه چشم به راه دولت ما باشد و بر آزار و ترسى كه مى‏بيند شكيبائى ورزد فرداى قيامت در زمره ما محشور گردد پس هر گاه ديدى كه حق مرده و (حق‏جويان و) اهل حق از ميان رفتند و ديدى كه ستم همه شهرها را فرا گرفته، و ديدى كه (دستورات) قرآن كهنه شده و چيزهائى كه در آن نيست در آن پديد شده، و (آيات آن) طبق دلخواه توجيه شده، و ديدى كه آئين زير و رو گشته چنانچه آب زير و رو شود، و ديدى كه اهل باطل بر اهل حق بزرگى جويند، و ديدى كه شر و بدى آشكار است و از او نهى نشود و هر كه بد كند او را معذور دانند، و ديدى كه بزهكارى آشكار گرديده، و مردان به مردان و زنان به زنان اكتفا كنند، و ديدى كه شخص مؤمن مهر بر لب زده و سخنش را نپذيرند، و ديدى كه شخص فاسق دروغ گويد و كسى دروغ و افترايش را بر او باز نگرداند، و ديدى كه (بچه) كوچك (مرد) بزرگ را خوار شمارد، و ديدى كه قطع رحم كنند، و ديدى هر كه را به كار بد بستايند خندان گردد و سخن گوينده را به او باز نگرداند و ديدى كه پسر بچه همان كند كه زنان كنند، و ديدى كه زنان با زنان تزويج كنند، و ديدى كه مدح و ثنا (و تملق و چاپلوسى) بسيار گردد، و ديدى كه مرد مال خود را در غير راه اطاعت خدا خرج كند و كسى از كار او جلوگيرى نكند و دستش را نگيرند، و ديدى كه چون شخصى كوشش مؤمن را (در اطاعت خدا) بيند از كوشش او بخدا پناه برد، و ديدى كه همسايه‏ همسايه‏ آزارى كند و مانعى براى او در اين كار نيست، و ديدى كه كافر خوشحال است از آنچه در مؤمن مى‏بيند و شاد است از اينكه در روى زمين فساد و تباهى ومورد خشم خداى عز و جل خرج شود، و ديدى كه زمامداران به كافران نزديك شوند و از خوبان دورى گزينند، و ديدى كه فرمانروايان در داورى رشوه گيرند، و ديدى كه حكومت و فرمانروائى در مزايده قرار گيرد، و ديدى كه خويشاوندان محرم را نكاح كنند و به همان ها اكتفا كنند، و ديدى كه به صرف تهمت و سوء ظن مردم را بكشند، و درباره استفاده از مرد نر غيرت‏ورزى شود و جان و مال سر اين كار دهند، و ديدى كه مرد براى آميزش با زنان مورد سرزنش قرار گيرد (و به اصطلاح روز، هم جنس بازى مد شود) و ديدى كه مرد از كسب زنش از هرزگى نان ميخورد، آن را ميداند و به آن تن ميدهد، و ديدى كه زن بر مرد خود مسلط شود و كارى را كه مرد نميخواهد انجام دهد و به شوهر خود خرجى ميدهد، و ديدى كه مرد زن و كنيزش را (براى زنا) كرايه ميدهد، و به خوراك و نوشيدنى پستى تن در ميدهد، و ديدى كه سوگندهاى به ناحق به نام خدا بسيار گردد، و قمار بازى آشكارا شود، و شراب را بدون مانع علناً بفروشند، و ديدى زنان خود را در اختيار كافران گذارند و ديدى ساز و ضرب علنى گردد و بر سر كوى و بازار آشكارا زنند و كسى از آن جلوگيرى نكند و كسى جرأت جلوگيرى آن را ندارد، و ديدى مردم شريف را خوار كند كسى كه مردم از تسلط و قدرتش ترس دارند، و ديدى كه نزديك‏ترين مردم به فرمانروايان كسى است كه به دشنام گوئى ما خانواده ستايش شود، و ديدى هر كس ما را دوست دارد دروغگويش دانند و شهادتش را نپذيرند، و ديدى بر سر گفتن حرف زور و ناحق مردم با همديگر رقابت كنند، و ديدى كه شنيدن قرآن بر مردم سنگين و گران آيد و در عوض شنيدن چيزهاى ناروا براى آنها آسان و مطلوب است، و ديدى كه همسايه،‏ همسايه‏ را گرامى دارد از ترس زبانش، و ديدى حدود خدا تعطيل شده و در آن طبق دلخواه خود عمل كنند، و ديدى كه مساجد طلاكارى و نقاشى شود، و ديدى راستگوترين مرد پيش آنها كسى است كه ‏به دروغ افتراء بندد»اين  روايت بسيار طولاني است وبقيه روايت در اين بحث نمي گنجد.[1]



[1] . محمدبن يعقوب كليني، الروضة من الكافي ، ج‏1، ص 54

 

نوشته : فاطمه قاسمی

 5 نظر

همسايه ي بد نوعي عذاب الهي در قرآن

28 خرداد 1392 توسط خسروی

 

 

 

( رَوَى جَابِرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيُّ قَالَ‏ حَجَجْتُ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ حَجَّةَ الْوَدَاعِ

ادامه »

 نظر دهید »

غيبت از منظر قرآن كريم

28 خرداد 1392 توسط خسروی

 

 

     در قرآن ، آيات متعددي وجود دارد كه به حضرت ولي عصر(عج) مربوط مي شود . اين آيات به صورت تفسير ، تأويل و تعيين مصداق ، برآن حضرت و حكومت جهاني ايشان ، قابل تطبيق است . در اين جا بدليل محدوديت تنها به بررسي برخي از آن آيات مي پردازيم و مطالعه و بررسي بيشتر را به خواننده محترم مي سپاريم :

 

1- « هوالذي ارسل رسوله بالهدي و دين الحق ليظهره علي الدين كله و لوكره المشركون »(اوست خدايي كه رسول خود را با دين حق ، به هدايت خلق فرستاد تا بر همه اديان عالم ، او را تسلط و برتري دهد ؛ هر چند مشركان نخواهند) ( 1 ) .

ادامه »

 2 نظر

تقیه از دیدگاه آیات و روایات

27 خرداد 1392 توسط خسروی

 

 

 

تحقیق پایانی سطح دو (کارشناسی)

 

 

مدرسه علمیه خدیجه الکبری (سلام الله علیها)

 

شهرستان اصفهان


 

 

تقیه از دیدگاه آیات و روایات

 

 

 

استاد راهنما

 

سرکار خانم سعیده جلالی

 

 

 

 

 

 

 

پژوهشگر

 

نوشته : منصوره احمدی

 

 

 

چکیده

 

 

تقیه به معنای پرهیز کردن و خودداری کردن و در شرع به معنای خودداری از اظهار مذهب خویش است و در مواردی که ضرر مالی یا جانی یا عِرضی متوجه شخص باشد .

 

تقیه دارای اهدافی است که عبارتند از : جلوگیری از هدررفتن نیروی انسانی ، ایجاد اتحاد در مواردی که نیاز شدید به وحدت احساس می شود و نهایتا جلوگیری از خطر احتمالی نسبت به دیگران. بر این اساس هدف از تقیه حفاظت خود از ضرر دیگری به وسیله موافقت ظاهری با او در گفتار یا عملی است که مخالف حق باشد بنابراین می توان گفت که تقیه یک مساله صرفاً مذهبی و اعتقادی نیست بلکه امری است عقلانی ، به عبارت بهتر در مواردی خاص از زندگی بشر ، استتار عقلا لازم است ، به همین خاطر است که شرع هم بدان حکم می کند .

 

توضیح و تشریع تقیه به عنوان یک اصل عقلایی مورد استفاده بشر که شرع مقدس اسلام بـه خاطـر وجـود موانع و مشکلات فراوان بر سر راه خود برای دعوت به سوی یگانه پرستی و پیشبرد احکام بر آن صحه گذاشته از ضرورت تقیه    است . همچنین با توجه به اینکه مذهب شیعه اثنی عشری به دلیل اینکه خود را عامل و متمسک به آن قرار داده ، همواره از سوی مخالفان خود مورد طعن و نکوهش قرار می گیرد . از این رو جهت دفاع از مذهب حق خود و برای نیل به هدف ، با استفاده از ادله قرآن و روایات به اثبات حقانیت تشیع در ارتباط با موضوع تشیع پرداخته می شود .

 

مباحث تحقیق در چهار فصل تنظیم شده است  .

 

در این تحقیق بیشتر از منابع دست اول و کتب روایی استفاده شده که به اعتبار موضوع تاریخی و اخلاقی و به اعتبار ماهیت و روش توصیفی و کتابخانه ای می باشد .

 

از جمله کسانی که به طور گسترده به موضوع تقیه پرداخته اند مرحوم حر عاملی در کتاب وسایل الشیعه و آقای محمد علی معلم در کتاب تقیه فی فقه اهل بیت (علیهم السلام ) می باشند . مقالاتی نیز در این زمینه گردآوری شده که می توان بـه مقـاله ی آقای فاضـل هرندی تحت عنوان تقیه ی سیاسی اشاره نمود .

 

« نتیجه ی تحقیق اینکه یکی از موضوعاتی که در اسلام مطرح شده و عقل نیز بر لزوم آن ، صحّه می گذارد تقیه است ؛ موضوعی که انسان قطعاً با ملاحظه تمام جوانب مصلحتی آن به ضرورتش پی می برد ، ولی متأسفانه برخی به جهت عدم درک صحیح از مفهوم آن یا ضرورت اجتماعی اش ، یا به جهت خصومت های مذهبی ، معتقدان آن را مورد  انواع اتهام ها و ناسزاها قرار داده اند . اینک برآنیم موضوع تقیه را از کتاب و سنت بررسی کنیم و نقش آن را بر انسجام جامعه اسلامی به اثبات برسانیم سپس به طرح مهمترین اشکالات برخی از دانشمندان گذشته و معاصر اهل سنت در مورد تقیه و پاسخ به آن ها بپردازیم . »

 

بنابراین آنان که تقیه رل خاص شیعه یا هر مذهب دیگری می دانند ، باوری جاهلانه دارند . زیرا اگر با دیده بصیرت و خرد به اهداف تقیه نگاه شود معلوم می شود که تقیه نه تنها مورد تأئید قرآن بلکه امری است عقلانی که علم و فلسفه ی زندگی نیز آن را توصیه می کند ، و با غریزه ی فطری بشر نیز سازگار است .

 

چون اساس تقیه علم و راهنمای آن عقل است پس می توان گفت : تقیه از اموری است که بر عقل مبتنی است و دفاع از خویشتن و حفظ جان خود در بسیاری از موارد بر هر انسان واجب است و در همین رابطه برای حفظ انسان از آسیب و گزند احتمالی تقیه بهترین راه می باشد ،  همچنین حفظ جان و آبرو و شرف انسانی در بعضی موارد در گرو عمل به تقیه است .  

 

 

 

 

 2 نظر

اقسام تقیه از جهت حکم

27 خرداد 1392 توسط خسروی

 

 

از جهت حکم ، تقیه دارای احکام پنجگانه زیر می باشد . [1]

 

1) تقیه واجب :

ادامه »

 نظر دهید »

ارتباط ميان ولايت و امامت

27 خرداد 1392 توسط خسروی

 

 

واژه هاي ولاء، وَلايت، وِلايت، ولي، مولي، اولي و امثال آنها، همه از ماده (و ل ي) اشتقاق يافته است. اين واژه، از پر استعمال ترين واژه هاي قرآن كريم است كه به صورتهاي مختلفي به كار رفته است. در 124 مورد، به صورت اسم و 12مورد، در قالب فعل به كار رفته است. معناي اصلي اين كلمه، چنان كه راغب در المفردات گفته است، قرار گرفتن چيزي در كنار چيز ديگري است، به نحوي كه فاصله اي در كار نباشد. به همين مناسبت، طبعاً اين كلمه درباره قرب و نزديكي به كار رفته است؛ اعم از قرب مكاني و قرب معنوي و باز به همين مناسبت درباره دوستي، ياري و معاني ديگر استعمال شده است؛ چون در همة اينها، نوعي مباشرت و اتصال وجود دارد.[1]

 

ادامه »

 نظر دهید »

امامت، روح و جان كلية عقايد و اعمال انسان است

27 خرداد 1392 توسط خسروی

 

 

تمام عقايد و اعمالي كه به عنوان برنامة تكامل انسان در اسلام مطرح شده تا اصل امامت به آن ضميمه نشود، پوك و بي مغز و بي روح و بي اثر است، و هيچگونه نقشي در رهايي انسان و رشد و تكامل فرد و جامعه نمي توانند داشته باشند.

ادامه »

 نظر دهید »

فلسفه و ضرورت امامت از ديدگاه تشيع

27 خرداد 1392 توسط خسروی

 

 

تحقيق پاياني سطح دو (كارشناسي)

 

 

مدرسة علميه خديجه الکبری (سلام الله عليها)

 

شهرستان اصفهان

 

 

 فلسفه و ضرورت امامت

 

 از ديدگاه تشيع

 

 استاد راهنما

 

 سرکار خانم مهين کاغذچی

 

 

 

محقق

 

آزاده اقبال

 

چكيده

 

 

 

با توجه به موضوع تحقيق كه عبارت است از «فلسفه و ضرورت امامت از ديدگاه تشيع»، امامت به معناي پيشوايي و راهنمايي كردن و امام به معناي پيشوا و راهنماست.

 

از جمله مهمترين اهداف اين تحقيق آن است كه چون امامت و رهبري در اسلام از جايگاه ويژه و حساسي برخوردار است، بطوريكه هرگز نمي توان نقش رهبر و امام را در اعتلاء و يا انحطاط جوامع انكار نمود، پس بقاي دين و شريعت بستگي تام به وجود امام دارد و جامعة بدون رهبر و امام يعني هرج و مرج و هيچ عقل سالمي آن را نمي پذيرد.

 

بنابراين همة اين موارد نشان دهندة ضرورت نياز به امام در يك جامعه بوده و هدف كلي بررسي تحقيق فوق را مي رساند.

 

اين مجموعه علاوه بر كليات تحقيق در سه فصل تنظيم شده است و شامل مباحثي به قرار زير
مي باشد:

 

در ابتدا، كلياتي مربوط به فلسفه و ضرورت امامت، اهداف و تبيين موضوع، پيشينة تاريخي موضوع و… مطرح شده است.

 

در فصل اول، به بيان معاني و مفاهيم واژه ها و اصطلاحات، اهميت و جايگاه امامت به عنوان يكي از اصول دين و تبيين آن از ديدگاه متكلمان شيعه و آشنايي اجمالي با مقام امام و اصل امامت
پرداخته ايم.

 

در فصل دوم، اثبات امامت از منظر آيات قرآن و روايات معصومين (عليهم السلام) در دو قسمت مجزا مورد بررسي قرار گرفته است.

 

در فصل سوم، اثبات امامت از ديدگاه عقلي و براهين مختلف بررسي شده است.

 

اين تحقيق از نوع اسناد و مداركي (ديني) است و به اعتبار ماهيت تلفيقي از دو روش توصيفي و تحليلي مي باشد و منابع مورد استفاده، از مجموعة كتب اعتقادي و روايي و همچنين از تفاسير مختلف در رابطه با آيات امامت كمك گرفته شده است.

 

بنابراين، امامت در مكتب تشيع از جايگاه ويژه اي برخوردار است و با بررسي آيات و روايات در اين زمينه بدست مي آيد كه:

 

با امامت، اساس شريعت، حفظ مي شود، نظام اجتماعي، سامان مي گيرد، عدالت در سراسر جامعه برقرار مي شود. امام، ريشه و عامل رشد اسلام و شاخسار رفيع آن بوده و واسطة فيض بين خدا و مخلوقات است، بدين ترتيب وجود امام براي بقاء و تداوم جامعه لازم و ضروري مي باشد.

 

 

 

 

 

 نظر دهید »

مرز اسراف

27 خرداد 1392 توسط خسروی

 

 

نظريه تنوّع مال و ثروت و گوناگوني راههاي مصرف، ميانه‌روي يا اسراف نيز به همان نسبت نِمود پيدا كرده و در زمانها و مكانهاي مختلف، تغيير مي‌يابد آنچه قدر مشترك ميان اقسام ثروت است و مرز ميانه‌روي و اسراف را تعيين مي‌كند شش مورد است كه به طور مختصر بيان مي‌كنيم.

 

1- اتلاف؛

 

2- درماندگي؛

 

3- شأن و لياقت؛

 

4- نياز و كفاف؛

 

5- زيان به بدن؛

 

6- نافرماني خدا؛[1]

 

 

 

1- اتلاف

 

اگر مصرف به اتلاف و تضييع، منجر شود اسراف است. امام صادق (ع) مي‌فرمايند:

 

«… إنّما الاسرافُ فيما اُتْلِفَ المالُ…»[2]

 

اسراف در جايي است كه مال، تلف مي‌شود.

ادامه »

 نظر دهید »

تنها ماندن در وقت نياز

27 خرداد 1392 توسط خسروی

 

 

حضرت علي (ع) مي‌فرمايند:

 

«كسي كه مال خويش را در غير طريق صحيحش خرج كند يا به فرد نااهلش بسپارد خداوند از سپاس و قدرداني محرومش گرداند و مودت آنها را به غير از او يعني در واقع به اموالش مشغول مي‌سازد تا به جهت مال ولو طرح دوستي بندد و هنگامي كه به طور طبيعي روزي به آنها محتاج مي شود همه آنها به صورت دشمن و بدترين دوست تبديل خواهند شد.»[1]

 



3- رك: علي‌اصغر فقيهي، ترجمه نهج‌البلاغه، خطبه 126، 1374، ص 894.

 

 نظر دهید »

تفاوت‌هاي اسراف و تبذير از لحاظ اقتصادي و اجتماعي

27 خرداد 1392 توسط خسروی

 

 

الف)  زماني كه مال در غير مورد احتياج و نياز خرج شود تبذير گويند؛ امّا اسراف، به زياده‌روي و ريخت و پاشهاي غيرمنطقي در زمان مورد احتياج گفته مي‌شود. خداوند متعال در قرآن كريم در مورد تبذيركنندگان مي‌فرمايد:

 

«إنَّ المُبذِرينَ كانوا أخوان الشَّياطين»[1]

 

تبذيركنندگان برادران شيطان هستند.

ادامه »

 نظر دهید »

رابطه اسراف و تبذير و دوري از خدا:

27 خرداد 1392 توسط خسروی

 

 

انسان داراي ابعاد روحي فراوان مي‌باشد. هر بُعد روحي انسان در بُعد ديگر او تأثير گذار است. زماني كه آدمي خود را به اسراف كردن و زياده‌روي عادت دهد، كم‌كم اين عمل براي او عادت و ملكه مي‌شود؛ در اين صورت خصلت زشت و ناپسند اسرافكاري پس از مدتي بر روي ابعاد روحي او تأثير گذاشته و سبب دوري او از خداوند مي‌شود.[1]

ادامه »

 نظر دهید »

اسراف و تبذير و عدم استجابت دعا

27 خرداد 1392 توسط خسروی

 

 

شخصي كه اسراف مي‌كند بدون اختيار گرفتار اين بيماري شده و پس از مدّتي شايد به تنگدستي بيفتد.- منظور از تنگدستي در اينجا فقر معنوي است-  در اين راستا اگر از خداوند كمك و مساعدت طلب نمايد مستجاب نخواهد شد.[1] امام صادق (ع) در اين زمينه مي‌فرمايند:

 

«يكي از چهار نفري كه دعايش مستجاب نمي‌شود فردي است كه ثروتش را ضايع كرده، آنگاه از خداوند مي‌خواهد تا به او روزي دهد و خداوند در جواب او مي‌فرمايند [آيا تو را به ميانه‌روي و اصلاح امور امر نكرده بودم] در ادامه حديث حضرت فرمودند: اسراف باعث كاهش بركت است.»[2]

 



1- مهدي زينهاري، ‌تلخيصي از اسراف، مجله پيام زن، ش 19، سال دوم، ش 2، مهر 72، ص 53.

2- تأليف و عن محمد بن يحيي، عن أحمد بن محمد،‌عن عليِّ بن ال حكم عن عمّآر أبي عاصم قال: قال أبوعبدالله (ع): أربعه لا يستجاب لهم احدهم كا ن له مال فأفسده يقول: يا ربّ اززقني فيقول: ألم امرك بالاقتصاد؟!

المحدث المتبحر الشيخ محمدبن الحسن الحرالعاملي، عن تصحيحه و تحقيقه الفاضل الشيخ عبدالرحيم الرباني‌الشيرازي،وسايل الشيعه، ج15،ص261.

 

نوشته: راضيه دهقاني پوده

 

 1 نظر

عرفان و سلوک و سالک در قرآن

27 خرداد 1392 توسط خسروی

 

 

تحقیق پایانی سطح دو (کارشناسی)

 

 

مدرسه علمیه خدیجه الکبری (سلام الله علیها)

 

شهرستان اصفهان

 

 

 

 

عرفان و سلوک و سالک در قرآن

 

 

 

 

استاد راهنما

 

سرکار خانم صدیقه اعظم

 

 

 

 

پژوهشگر

 

صفورا حبیبی

 

چکیده

 

 

 

عرفان یعنی شناخت و در اصطلاح طریقه ای است برای رسیدن به حقیقت و پیوند با آن . سلوک ، همان راه و روش عرفانی است و سالک کسی است که در مسیر عرفان گام می نهد و قصد رسیدن به حق و حقیقت را دارد .

 

هدف ما بررسی عرفان و سلوک و سالک در قرآن کریم و الگوگیری عرفانی از قرآن کریم است . چرا که می دانیم تنها فقط قرآن است که می تواند مسیر صحیح این راه را به ما نشان دهد و هیچ خطر گمراهی در آن نیست .

 

بنابراین آنچه قرآن به عنوان عرفان معرفی می کند همانا عرفان حقیقی و راهی که مشخص کند، همانا سلوک واقعی و الگوهای عرفانی که معرفی می کند همانا سالکان حقیقی طریق عشق و عرفان خواهند بود و ما به دنبال این حقیقت بودیم و در این تحقیق به آن اشاره شده است .  

 

مطالب این تحقیق در سه فصل تدوین شده است . در ابتدا به بررسی عرفان و آیاتی از قرآن که شهود عرفانی را به رسمیت می شناسد پرداخته و سپس به معرفی ویژگی های عرفان حقیقی پرداختیم . در ادامه چگونگی سیر در مسیر عرفان و این که از کجا باید شروع کرد و بهترین و سریعترین راه چیست توضیحانی بیان شد و در آخر به بررسی الگوهای عرفانی که قرآن معرفی می کند و زندگی عارفان در قرآن اشاره شد .

 

منابعی که در این تحقیق استفاده شد کتاب ها و منابعی بود که در آن موضوعات عرفانی مطرح شده بود که البته همه با محوریت قرآن کریم بررسی شده است . منابعی همچون تفاسیر قرآن کریم و منابع روایی که مکمل مباحث قرآنی بود و نیز کتاب های مختلفی که در این زمینه تدوین شده بودند . روش ما در این تحقیق روش کتابخانه ای و جمع آوری فیش و سپس گردآوری مطالب و دسته بندی آن ها بود .

 

نتایجی که در این تحقیق بدست آمد این بود که عرفان راهی است برای خدایی شدن . عرفان راهی جدای دین نیست بلکه عاشقانه دین داری کردن است و این که می توان شروع کرد و برای شروع ابتدا باید از خود شروع کنیم و خود را بشناسیم .

 

 

 1 نظر

فعالیتهای امام علیعلیه السلام در دوران خلافت خلیفه دوم

22 خرداد 1392 توسط خسروی

 




800x600

تحقیق پایانی سطح دو ( کارشناسی )

 

مدرسه علمیه خديجه الكبري ( سلام الله عليها )

شهرستان  اصفهان

فعالیتهای امام علیعلیه السلام در دوران

خلافت خلیفه دوم

 

استاد راهنما

سركارخانم صادقيان

 

پژوهشگر

هاجر پورقدیری





چکیده

 

این مجموعه سعی دارد که سطح آگاهی خوانندگان را نسبت به فعالیت امام علی u در این دوران (خلافت عمر) بالا ببرد و چه بسا زمینه ای را برای هدایت اهل سنت فراهم آورد . زیرا هر انسان منصفی با مطالعه کمک هایی که آن حضرت به غاصبان حق خویش کرده به گذشت و بزرگواری آن حضرت پی خواهد برد . و زبان به اذعان و اعتراف خواهد گشود .

به همین منظور در این مجمــوعه کمک هــای آن حضـرت به خلیفه دوم در قالب سه بخش ، آگاهی های علمی و عملکرد اجتماعی ، فتوای فقهی و قضایی و رهنمودهای سیاسی و نظامی تنظیم گردیده است . در ضمن شیوه تحقیق چون اختصاص به بررسی حوادث و وقایع گذشته دارد تاریخی است و بدلیل استفاده از کتب کتابخانه ای توصیفی می باشد .

منابع مورد استفاده در این تحقیق تا حد امکان مستندات تاریخی و آثار ارزشمند دانشمندان و مورخین مسلمان (شیعه و سنی) بوده است از جمله کتاب تاریخ طبری از محمدبن جریرطبری و شواهدالتزیل از حاکم حسکانی نیشابوری و کتاب مناقب از اخطب خوارزمی و … و کتابهای دیگر که در فهرست منابع اسامی آنهــا ذکر می گردد

 نظر دهید »

راههای تقویت اراده از دیدگاه اسلام

22 خرداد 1392 توسط خسروی

 

 

تحقیق پایانی سطح2 (کارشناسی)

 

مدرسه علمیه: حضرت خدیجه الکبری (سلام الله علیها)

 

                              

 

راههای تقویت اراده از دیدگاه اسلام

 

 

 

استاد راهنما

 

حجه الاسلام والمسلمین دکتر سید ابراهیم حسینی

 

 

محقق

 

محبوبه طاهری دولت آبادی




800x600

چكيده

 

انسان موجودي صاحب عقل ، اختيار و اراده است و آفرينش او بيهوده و بي هدف نبوده است . انسان با دارا بودن اين وجوه برتري نسبت به ديگر موجودات ، در طول حركت استكمالي خود ، همواره در معرض امتحان الهي و در ميدان انتخاب و هجوم عوامل بازدارنده و منحرف كننده است؛ كه با تقويت نيروي اراده و توجه به آن ، بسياري از سستي ها و كج روي ها برطرف خواهد شد . به اين منظور تلاش كرديم به بررسي راههاي تقويت اراده ، آن هم از ديدگاه اسلام بپردازيم و تا حد توان مطالب را كاربردي و قابل اجرا ارائه دهيم . مطالعه كتب تفسيري و روايي با هدف كشف نگاه اسلام به اين موضوع (1 ) آشنائي با تعاريف علمي و روانشناسانه از اراده (2) همچنين شناخت استنباط مخاطب امروزي از بحث اراده (3) و مشخص كردن محدودۀ بحث ، مبنا قرار گرفت ، سپس با طرح ديدگاههاي اسلام در قالب عناوين و دسته بندي هاي مختلف ، از مباحث روانشناسي به عنوان مثال و ارائه برخي راهكارهاي عملي ساده ، استفاده شد .

نتايجي كه از اين تحقيق مي توان انتظار داشت ، عبارتنداز تنبه و بيداري در انسان و اتخاذ تصميم قاطعانه و جدي براي حركت در مسير تعالي ، توجه انسان به توانائيهايش به خصوص توانائي در تحقق تصميمات ، هدفگذاري زندگي و هر يك از فعاليتها و تغيير نگرش خواننده ، نسبت به زندگي ، وظايف ، خواستها و توانائيهايش .

شناخت خويشتن و هدفشناسي از مهمترين عوامل نظري ، در تقويت اراده محسوب مي شوند ، توجه به ارتباطات انسان با خدا ، اجتماع و خويشتن ، همچنين كسب ديگر صفات و ملكات چون صبر و تقوي ، انجام برخي رفتارهاي عبادي و غيرعبادي و ايجاد تغييراتي در آنها ،‌همچنين غافل نماندن از عوامل ضعف اراده و اقدام براي پيشگيري از مقابله با آنها از طريق استمرار ، تلاش ، پشتكار ، كنترل و نظارت ، از جمله عواملي هستند كه بواسطه آنها نگرش انسان تغيير مي كند و انگيزۀ قوي تري براي حركت خود به دست مي آورد .

ارائه تحقيقی پر بار در اين زمينه ، مي تواند راهگشا و پاسخگوي بسياري از افراد جوياي رشد و ترقي در جهات مختلف باشد . اما با توجه به مشكلات بنده حقير ، گستردگي كار و تازگي موضوع و اينكه تحقيق مخاطب خاصي ندارد ، بايد گفت در اين پژوهش حق مطلب اداء نشده است و بررسي و مطالعه بيشتر از لوازم اثر بخشي هرچه بيشتر اين نوشته است .

 

 

 

 

 نظر دهید »

سوء ظن از ديدگاه آيات و روايات

22 خرداد 1392 توسط خسروی

 

 

 

 

 

تحقیق پایانی سطح دو ( کارشناسی )

 

مدرسه علمیه خديجه كبري ( سلام الله عليها )

شهرستان  اصفهان

 

سوء ظن از ديدگاه آيات و روايات

 

استاد راهنما

سركارخانم نجمه السادات بهرامي

 


 

محقق

زهره السادات حسيني دولت آبادي


 

 

چکیده

بنا به فرمايش قرآن و احاديث بيشتر مشكلاتي كه مردم در جوامع مختلف به آن مبتلا مي شوند به خاطر بي توجهي آنها به اصول اخلاقي است كه اين عدم پايبندي به اصول اخلاقي باعث سلب اعتماد مردم از يكديگر وسلب امنيت و آزادي از اجتماع مي شود كه به طور مسلم زندگي در چنين جامعه اي بسيار دشوار است . برعكس زندگي در جامعه اي كه مردم پايبند به اصول اخلاقي و احكام شريعت هستند بسيار لذت بخش است . از جمله اين رذائل اخلاقي كه آزادي و امنيت جامعه را مختل مي كند و باعث بسياري جنگ ها و آشوب ها مي شود سوء ظن است كه ناشي از عدم اطمينان و اعتماد مردم به يكديگر مي باشد ، پس با حفظ فرهنگ غني اسلام وبرخورداري از يك جامعه به دور از ناسازگاري و بي اعتمادي بر آن شديم ، تحقيقي با موضوع ، سوء ظن و بدبيني از ديدگاه آيات و روايات ، تدوين كرده و در خلال فصولي از تعاريف و مفاهيم تا اقسام و علل و آثار و پيامدهاي آن ودر انتها علاج اين بيماري مطالبي را جمع آوري و تنظيم نموده ، تا شايد با آگاهي از اين صفت رذيلهضمن دوري از اين خوي ناپسند اعمال و رفتارمان را با احكام شرع مقدس تطبيق دهيم . چرا كه ادامه اين رفتارهاي مذموم و غير اخلاقي موجب گسستگي جوامع و تفرقه بين افراد مي شود .

اين تحقيق شامل چندين ماه تلاش و مطالعه و بررسي كتب اخلاقي و روايي معتبر چون اصول كافي ، غررالحكم ، نهج البلاغه ، معراج السعاده و ميزان الحكمه و… مي باشد كه در اين مطالعات سعي شده كه در ابعاد مختلف زشتي و بدي اين صفت رذيله را اثبات نمائيم .

بايد اذعان كرد كه اين تحقيق داراي نواقص بسياري است كه در بعضي فصول اين نواقص بيشتر به چشم مي خورد ولي بخشي از كمبودها به دليل كمبود كتب معتبره و منابع است و بخشي ديگر هم به تهيه كتب و منابعي اختصاص دارد كه استفاده از آن مستلزم صرف هزينه بوده كه براي من مقدور نبوده است .

اما ارائه تحقيقي پربار مي توانست از ابعاد رفتارشناسي و روان شناسي و روان درماني و… دنبال شود و با بررسي عوامل ابتلا به اين رفتار ناپسند راهكارهاي مقابله با آن را در مورد فرد و اجتماع معرفي نموده تا مطالبي‌كامل و پربار براي عموم علاقمندان تدوين شود ولي محدوديت زمان و وجود مشكلاتي‌براي بررسي بيشتر موضوع و عدم تخصص و آگاهي فردي مانع ارائه چنين تحقيقي گرديد .

 

 1 نظر

مقام شفاعت برای همسایه

17 خرداد 1392 توسط خسروی

 

 

 (عَنْ َ أَبُي عَبْدِ اللَّهِ 7إِنَّ الْجَارَ لَيَشْفَعُ لِجَارِهِ‏ وَ الْحَمِيمَ لِحَمِيمِهِ وَ لَوْ أَنَّ الْمَلَائِكَةَ الْمُقَرَّبِينَ وَ الْأَنْبِيَاءَ الْمُرْسَلِينَ شَفَعُوا فِي نَاصِبٍ مَا شُفِّعُوا.) (از امام صادق 7نقل شده كه حضرت فرموده اند: همسايه، همسايه اش را شفاعت مي كند و دوست دوستش را و اگر همانا فرشتگان مقرّب وپيامبران فرستاده شده شفاعت کنند در باره شخص ناصبی شفاعتشان پذیرفته نمی شود )[1]روايات درباره ي شفاعت شافعان زياد است . مجلسي 4در بحار[2] بيشترآنها را نقل كرده و شفعائي كه در آن روايات نام برده شده به قرار زير مي باشند: «حضرت رسول6و ائمه :و پيامبران ( البته عده اي نام برده شده ) جبرئيل، حضرت فاطمه (سلام الله عليها )، علما، شهيدان، مؤمنان، همسايه در حق همسايه ودوست در حق دوست»[3]

 



[1]. احمد بن محمد بن خالد برقى ، المحاسن، مصحح جلال الدین محدث ،ج1، قم، نشردارالکتب الاسلامیه، 1371، ص184

[2]. محمد باقر مجلسي،بحارالانوار،ج8،ص29-63به نقل ازعلي اكبرقرشي، همان کتاب،ج4،ص59

[3] . علي اكبرقرشي،همان






="MsoNormal” style="text-align: center; text-indent: 28.3pt; tab-stops: dotted 4.0cm 226.3pt 411.1pt; background: #FBD4B4; mso-background-themecolor: accent6; mso-background-themetint: 102;” dir="RTL” align="center">نوشته: فاطمه قاسمی

 

 

 1 نظر

حد و مرز همسايگي

17 خرداد 1392 توسط خسروی

 

در كتب مختلف در رابطه با حدود همســايگي، به رواياتي از پيامبر 6و ائمه : برخورد مي كنيم كه حدود همسايگي را تا چهــل خــانه از هر طرف بيان كرده اند. از جمله ي اين روايات مي توان به روايتي از پيامبر بزرگ اسلام 6اشاره نمود كه فرمودند:(حَدُّ الجِوارِ أَرْبَعُونَ داراً مِنْ كُلِّ جانِبِهِ مِن بَينِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلفِهِ وَ عنْ يَمينِهِ وَعَنْ شِمالِهِ)؛

ادامه »

 1 نظر

انطباق روزی و روزی خوار

16 خرداد 1392 توسط خسروی

 

 

 

مطالعه در آثار آفرینش با این نظم و ترتیب و تطبیق بسیار حیرت انگیزی که در عالم هست نشان می دهد که واقعاً و در متن خلقت بعضی موجودات برای بعضی دیگر بوجود آمده اند ، نوزاد و دستگاه شیرسازی و شیردهی مادر دو دستگاه مختلف و غیرمرتبطند . اما دقت در جهازات و نیازهای کودک و تجهیــزات خـارق العاده شیرسازی و شیردهی انطباق این دو با یکدیگر ، یعنی کمال تناسب میان شیر مادر و دستگاه هاضمه ی کودک می رساند که این دو در متن خلقت با یکدیگر مرتبطند . آن گاه دستگاه مفصل برای آماده ساختن شیـر ، و شیـر برای کودک بوجود آمده است . به هیچ وجه نمی توان احتمال داد که هدفی در بوجود آمدن پستان و ساخته شدن شیر نبوده ، بطور مسلم این شیر برای همین طفل بوجود آمده ؛ درواقع یک پیوستگی مخصوص بین اجزاء خلقت هست که آنها را به یکدیگر تطبیق می دهد .

ادامه »

 1 نظر

نمونه ی اعجاب انگیز تأمین روزی موجودات

16 خرداد 1392 توسط خسروی

 

 

مسأله ی تأمین رزق و روزی موجودات بسیار جالب و شگفت انگیز است که با مرور زمان و پیشرفت علم پرده از روی اسرار آن برداشته می شود از جمله اینکه نحوه ی ارتزاق موجوداتی که در اعماق دریاها هستنــد چگــونه است با اینکــه آنجا نــوری وجــود ندارد ، تفسیر نمونه در این باره می نویسد : اگــر در اعمــاق دریا موجودات زنده وجود داشته باشند نحوه ی ارتزاق آنان در ژرفای دریا چگونه می تواند باشد « البته چنین موجوداتی هستند » چونکه ریشه ی اصلی غذاها به نباتات و گیاهان باز می گردد که آن هم نیازمند به نور افتاب است ، و در اعماق بیش از 700 متر مطلقاً نوری وجود ندارد ، و یک شب تاریک ابدی بر آن سایه افکنده است . ولی بتدریج  روشن شده که نور آفتاب ، گیاهان ذره بینی را در سطح آب ، و در بستر امواج پرورش می دهد ، و هنگامی که مرحله تکاملی خود را پیموده ، همچون میوه ی رسیده ای به اعماق دریا فرو می روند ، و سفره ی نعمت را برای موجودات زنده ی ژرفنای آب فراهم می سازند . از سوی دیگر بسیارند پرندگانی که از ماهیان دریا تغذیه می کنند حتی انواعی از شپره دریایی وجود دارد ، که در ظلمت شب همچون یک غواص ماهر به اعماق آب فرو می رود و صید خود را با امواج مخصـوص رادار مـاننـدی کـه از بیـنی خود بیرون می فرستند آن ها را شناسایی و نشانه گیری کرده  و بیرون می آورد .

ادامه »

 نظر دهید »

نیاز موجود زنده به رزق در همه ی احوال

16 خرداد 1392 توسط خسروی

 

 

روزی رسان همه موجودات فقط خدای بزرگ می باشد پس شایسته است این موضوع مطرح شود که این خالق بزرگ حتی در غیر از این دنیای مادی و در سرایی دیگر هم مخلوقات خویش را فراموش نکرده و در آنجا هم رازق و روزی رسان همه مخــلوقات خــویش می بــاشد . (بــرای پی بــردن به این موضوع به فرمایشات رسول اکرمr توجه کنید که می فرمایند : «هرگاه گرسنه و تشنه می شوید بـه خـاطر آورید گرسنگی و تشنگی روز قیامت را ، که آن روز بسیار طولانی است . همه گرسنه و تشنه بعد از فراغ یا به بهشت می روند یا به جهنم . اگر به بهشت بروند از طعام و شربت جنت می خورند که خداوند در این مورد می فرماید : «فَـأَصْحـابُ الْمَيْمَنـَةِ ما أَصْحابُ الْمَيْمَنَةِ …  وَ فاکِهَةٍ مِمَّا يَتَخَيَّرُونَ * وَ لَحْمِ طَيْرٍ مِمَّا يَشْتَهُونَ[1] : » و اگر خدایی ناکرده به جهنم بروند باز در آنجا هم نیاز به غذا دارند وگرسنه می شوند  . آن ها گروه جپ و گناهکارانند که قرآن درباره شان فرموده : « وَ أَصْحابُ الشِّمالِ ما أَصْحابُ الشِّمالِ * فِي سَمُومٍ وَ حَمِيمٍ * وَ ظِلٍّ مِنْ يَحْمُومٍ * لا بارِدٍ وَ لا کَرِيمٍ * إِنَّهُمْ کانُوا قَبْلَ ذلِکَ مُتْرَفِينَ »

ادامه »

 1 نظر

طلب رزق باید از خالق باشد

16 خرداد 1392 توسط خسروی

 

خداوند متعال در آیات گوناگون به مومنان این دلخوشی و دلگرمی را داده که هرگز از جهت رزق و روزی نگرانی نداشتـه بـاشنـد و بدانند در هر جایـی کـه بـاشند خداونـد رزقشـان را همـانجا می فرستند به طور مثال در آیه ی شریفه چنین می فرماید : «و کاین من دابه لا تحمل رزقها الله یرزقها و ایاکم و هو السمیع العلیم  »[1] پس مومنان باید این اطمینان را داشته باشند که اگر خواستند در راه خدا مهاجرت کنند از گرسنگی و تشنگی نخواهند مُرد و بـدانند که رازق آنـان پـروردگارشان است نـه آب و خـاکشان (وطنشـان) در این بـاره قـرآن می فرماید : چه بسیار از جنبندگان که رزق خود را ذخیره نمی کنند بلکه خدا روز به روز رزقشان را می رساند شما انسانها هم هرچند که ذخیره می کنید ولی باید بدانید که روزی ده شما خداست و او شنوا و داناست . [2]



[1]- سوره عنکبوت ، آیه 60

[2]- مرتضی مطهری ، بیست گفتار ، تلخیصی از صفحات




Normal
0




false
false
false

EN-US
X-NONE
AR-SA













MicrosoftInternetExplorer4













xt-align: center; tab-stops: dotted 4.0cm 226.3pt 411.1pt; background: #C2D69B; mso-background-themecolor: accent3; mso-background-themetint: 153;” dir="RTL” align="center">

 نظر دهید »

مظاهر رزاقیت خداوند

16 خرداد 1392 توسط خسروی

 

باید دانست که تعهـد و ضمــانت الهی و رزاقیت و روزی رســانی که به ذات اقدس الهی نسبت داده می شود ، با تعهدات و ضمانت و تکالیف انسانی مثل هم نیست ، چنانچه اگر انسانی کفیل رزق و عهده دار رزق و مخارج کسی شد این امر با زمانیکه خداوند کفیل و ضامن روزی انسان می شود دو وجه متمایز از هم هستند زیرا کفالت روزی از جانب مقام ربوی شایسته ی ذات کامل اوست همچنانکه در قرآن آمده « و ما من دابه الا علی الله رزقها » رزق هر جنبنده ای بر عهده ی «الله» است ، بنابراین باید توجه کرد آنکه رزق بنده را به عهده گرفته «الله» است نه یک مخلوق « الله » یعنی آن کسی که آفریننده این نظامات و مخلوقات است . پس تعهد او با تعهد مخلوق فرق دارد . تفاوت است بین مخلوقی که جزئی از همین نظام و تحت تأثیر موجودات این نظام و سراپا نیاز است و در داخل  و جزء این نظام دست و پا می زند با کسی خالق این نظامات است ،فعل او با فعل و اراده ی خالق این نظامات فرق دارد . فعل او قهراً جز به صورت همین نظامات نیست و در واقع شناختن فعل خدا و رزاقیت خدا ، شناختن نظامات عالم است .

ادامه »

 نظر دهید »

انواع غيبت

13 خرداد 1392 توسط خسروی

   1 غيبت شخصيتي :

      در اين فرض امام زمان (عج) از نظر شخصيتي بر ما مخفي است . يعني آن حضرت به طور عادي زندگي مي كند و مردم كوچه و بازار او را ملاقات كرده و با او نشست و برخاست و معاشرت مي كنند و حضرت با مردم همدم و هم صحبت مي شود ولي مردم شناخت و معرفت به اينكه اين شخص امام زمان است ندارند . حكمت الهي چنين اقتضا كرده كه حضرت با ناشناس ماندن ، از خطرات احتمالي ستمگران و ظالمان در امان بماند تا ذخيره اي براي روز مبادا باشد .

      رواياتي بر اين نظريه دلالت مي كند ، امام صادق (ع)‌مي فرمايند : در صاحب اين امر (حضرت مهدي) سنت هايي از پيامبران است … و سنتي كه از يوسف (ع) دارد ، مستور بودن است ، خداوند بين او و مردم حجابي قرار مي دهد ،‌بطوري كه او را مي بينند ولي نمي شناسند ( 1 ) .

ادامه »

 1 نظر

فلسفه غيبت :

13 خرداد 1392 توسط خسروی

 

1 سري از اسرار الهي : 

      غيبت امام مهدي(ع) سري از اسرار الهي است كه حكمت آن بر بندگان مخفي و پوشيده است و تنها بعد از آن كه ظهور حضرت فرا رسد ، روشن خواهد شد . پيامبر اكرم(ص)‌ فرمودند : « يا جابر ! ان هذا لامر من امر الله و سر من سر الله ، مطوي عن عباده » يعني : ( اي جابر ! اين امر الهي و سري از اسرار خداوندي است كه بر بندگان پوشيده است ) ( 1).

2 آزمايش و غربال انسان هاي صالح :

      در برخي از روايات آمده است كه حكمت غيبت حضرت ولي عصر ، امام مهدي (عج) ، غربال شدن انسان هاي صالح و آزمايش مردم به اين وسيله است .

      اميرمؤمنان علي بن ابي طالب (ع) فرمودند : «اما والله لا قتلن انا و ابناي هذان ، و ليبعثن الله رجلاً من ولدي في آخر الزمان يطالب بدمائنا ، و ليغيبن عنهم تميزاً لاهل الضلاله حتي يقول الجاهل : مالله في آل محمد من حاجه» يعني : (به خدا قسم من ، و اين دو فرزندم «حسن و حسين(ع) » شهيد خواهيم شد ، خداوند در آخر الزمان مردي از فرزندانم را به خونخواهي ما بر خواهد انگيخت و او دوره اي غايب خواهد شد تا مردم آزمايش شوند و گمراهان جدا گردند ،‌تا جايي كه نادان مي گويد : خداوند ديگر به آل محمد (ص) كاري ندارد ) ( 2) .

ادامه »

 نظر دهید »

دروغ كليد گناهان

29 اردیبهشت 1392 توسط خسروی

 كليد ابزاريست كه بدان وسيله ، ابواب بسته گشوده مي شود ، كليد را در عربي مفتاح خوانند ، مفتاح ، ما يفتح به ، مي باشد يعني چيزي كه مي گشايد – فتح ، گشودن است و مفتاح وسيله آن .هر كليدي با بسته اي سنخيت دارد شايد بسته اي كليد  فلزي بخواهد ، گاهي بسته اي به كليدهاي چوبي نياز دارد . پاره اي از بسته ها نيز كليد چرمي مي خواهند چنانكه مي گويند كليدهاي گنج قارون چرمي بوده ،رمز كليدي مي خواهد كه بدان وسيله گشوده گردد

…

.

اما هر علمي كليدي دارد . مسائل رياضي ، كليد ويژه ي خود را دارند . خردمندان براي گشودن دشواريهاي زندگي ، به دنبال كليد آن ها مي گردند . زبان هر كس ، كليد شخصيت علمي و عقلي او است . سخن ،كليد پي بردن به ارزش يا بي ارزشي سخنگو است .

 

 به هر حال هر قفلي را كليدي است ، خواه قفل سعادت و خوشبختي باشد ، خواه قفل زيان و بدبختي ، بنابراين كليد ، در سعادت و خوشبختي را مي گشايد يا درهاي بسته ي زيان و بدبختي را باز مي نمايد .

 

از طرفي ، دري كه بسته مي شود از دو نظر مورد توجه قرار مي گيرد : 1- ممكن است دَرب براي محفوظ نگاهداشتن اشياء قيمتي و گرانبها بسته شود كه آن اشياء از دسترس دزد در امان باشد . 2- یا براي جلوگيري از نفوذ موجودات خطرناك ، دَرب را به روي آن ها مي بندند ، تا مردم را از خطر آن ها محفوظ نمايند .

 

مي توان گفت : بستــن درب ، براي جلـوگيري از خطر هجـوم موجودات خطـرنـاك و اشـرار مي باشد ، و باز شدن آن يكي از دو خطر را دارا است .

 

پس هر موجودي كه داراي يكي از اين دو خصوصيت نباشد ، دري به رويش بسته نخواهد شد ، در اين وادي تنها خداي مهربان است ،كه وجودش سراپا سود براي مخلوقين و بندگان است و در همه حال با آغوش باز ، نياز بندگان را برآورده كرده و دَر رحمت بي انتهايش با مهرباني ، بر روي بندگان باز است .

 در همين راستا امام حسن عسگري (ع) مي فرمايند : دروغ كليد تمام ناپاكي هاست « حطت الخبائث في بيت و جعل مفتاحه الكذب » [1] يعني تمام ناپاكيها و گناهان ، در خانه اي جمع شده و كليد آن دروغگويي است .

 كسي كه با دروغ سر و كاري نداشته باشد ، از خطر گناهان به دور است و به نيكوكاري نزديك مي باشد . ولي هنگامي كه با دروغ آشنا شده ، درهاي گناهان به رويش گشوده مي شود و بزودي در سياهچال بدبختي سقوط خواهد كرد . و گاه چنان در آن جا مسكن مي گزيند كه بيرون آمدنش بسيار دشوار خواهد بود . [2]

 

و چنانچه انسان دروغ را ترك كند ، خواه نـاخـواه سـايـر گنـاهان ديگر را نيز تــرك كرده در روايتي از رسول الله (ص) آمده كه : « لما قال له رجل : استسر بخلال اربع : الزنا ، شرب الخمر ، والسرق، والكذب ، فأيتهن شئت تركتها لك - : دع الكذب ، فلما ولي هم بالزنا ، فقال : يسألني فان جحدت نقضت ما جعلت له ، و ان اقررت حددت ، ثم هم بالسرق ، ثم بشرب الخمر ، ففكر في مثل ذلك ، فرجع اليه فقال : قد اخذت علي السبيل كله ! فقد تركتهن اجمع :[3] مردي به رسول خدا (ص)عرض كرد : اي رسول خدا ، چهار كار خوشايند من است : زنا ، شرابخواري ، دزدي و دروغ . اما هر كدام را كه بفرماييد به خاطر شما ترك مي كنم . حضرت فرمود : دروغ را رها كن ، مرد رفت و تصميم گرفت زنا كند اما با خودش گفت : پيامبر (ص)از من مي پرسد ( كه زنا كرده اي يا نه ) اگر انكار كنم ، قولي را كه به ايشان داده ام شكسته ام و اگر اقرار كنم ، حد مي خورم سپس تصميم گرفت دزدي كند ، بعد تصميم گرفت شرابي بخورد ، اما هر بار همين فكر را با خود كرد لذا نزد رسول خدا (ص) برگشت و عرض كرد شما راه را به كلي بر من بستيد من همه ی اين كارها را رها كردم » .[4]

 


[1]- حسين نوري طبرسي ، مسترك الوسايل و مستنبط المسائل ، ج 2 ، كتاب الحج ، ص 100

[2]- رضا صدر ، دروغ ، ص 73-71

[3]- عبدالحميد بن هبه الله ابن ابي الحديد ، شرح نهج البلاغه ، ص 357

[4]- محمد محمدي ري شهري ، ميزان الحكمه ، ج 11 ، ص 5125 و 5127

 

نوشته :مريم ابوطالبي اصفهانی



 2 نظر

آرایش و مد و بررسی چالش‌های هویت انسانی زن و راهکارهای مقابله با آن

28 اردیبهشت 1392 توسط خسروی

 

 

                                                         

شورای عالی حوزه علمیه خواهران

مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران

 

تحقیق پایانی سطح دو (کارشناسی)

مدرسه علمیه خدیجه کبری(سلام الله علیها)

شهرستان اصفهان

آرایش و مد و بررسی چالش‌های هویت انسانی زن و راهکارهای مقابله با آن

استاد راهنما

سر کارخانم  ملکوتی ‌خواه

استاد داور

جناب آقای برقی‌کار

پژوهشگر

راضیه خسروی دهقی

چکیده

      موضوع تحقیق آرایش و مد و بررسی چالش‌های هویت انسانی زن وراه‌کارهای مقابله با آن است.هدف از این نوشتار بررسی برخی از چالش های هویت انسانی زن در گرایش بی اندازه به ارایش و مد است که منتهی به ایجاد بصیرت در زنان گردیده که از ارزش و هویت انسانی خویش، آگاه شده تا با روشن بینی و ذکاوت بیشتری زندگی خود را طی کرده و به کمال برسند.  آرایش اسم مصدر آراستن ، که  به معنای زیباسازی و به کارگیری زینت و زیور می باشد و همچنین مد لغتی فرانسوی به  معنای روش و طریقه موقت است که طبق ذوق و سلیقه اهل زمان ، طرز زندگی و لباس پوشیدن و … را تنظیم می کند . مد از دو حرکت تشکیل شده است یکی این که افراد طبقه پایین را سوق می دهد به این که به افراد طبقه بالا شبیه شوند دوم این که افراد  طبقه بالا را  وادار می کند به این که وضع گذشته را رها کنند و نگذارنند طبقه پایین به  آن  برسند.  در جامعه  بدوی که  چشم هم چشمی جنسی  وجود نداشت و از برابری کامل اجتماعی برخوردار بود نیازی به آرایش و مد برای زیبا سازی ساختگی نبود ولی با شکل گیری جامعه طبقاتی این نیاز رواج پیدا کرد و امروزه به اوج خود رسید . گرایش به آرایش و مد  علل گوناگونی دارد که از مهمترین آن می توان به، نیاز به خودنمایی و پیدایش نظام سرمایه داری و رسانه های همگانی و تبلیغات اشاره کرد. اسلام نیز به زیباخواهی فطری انسان توجه نموده و از او  می خواهد  که  در  راستای کمال  خویش از  آن ها استفاده نماید ولی آن چه از نظر اسلام مذموم است این است که  به سمت مدگرایی و تجمل گرایی کشیده شود و آشکار کردن آن را جز برای محارم ناپسند می داند.  هویت نیز  به  معنای تعریفی که انسان از چیستی و کیستی خودش دارد و اسلام هویت انسانی زن را  تنها  در ارتباط  با خالق جهان و کل  نظام هستی و مطابق با خصوصیات زنانه خود می داند و همتا دانستن زن و مرد و توجه به ارزش دختران و … نشان دهنده توجه اسلام به هویت انسانی زن است. تغییرات سریع و وسیع جامعه مدرن که مد از قبیل آن است ، ارزش های  زن را مدام در  معرض دگرگونی قرار داده  است و در این صورت هویت ها و تعاریف زن از خودش دستخوش دگرگونی خواهد شد و باعث بحران هویت و از خود بیگانگی  فرهنگی و … می شود که  در  این صورت  نیازمند الگوساری  و  سیاست گذاری های فرهنگی  است.   

واژگان کلیدی: آرایش ، مد، هویت، زینت

 

 

 نظر دهید »

شباهت حضرت زینب (سلام الله علیها ) به حضرت خدیجه (سلام الله علیها)

28 اردیبهشت 1392 توسط خسروی

 

پیامبر)ص(قنداقه ی آن مولود گرامی را طلبید و به سینه چسبانید ، بوسید و نامش را زینب گذاشت و فرمود : « به حاضرین و غائبین امت ، وصیت می نمایم که حرمت این دختر را نگه دارند که همانا او به خدیجه کبری ( سلام الله علیها ) شباهت دارد . »[1]

این مقایسه و شباهت پرمعنا ، بیانگر آن است که زینب ( سلام الله علیها) دارای اوصاف جده اش خدیجه کبری (سلام الله علیها) است ، همان گونه که آثار وجودی حضرت خدیجه (سلام الله علیها ) برای پیشرفت اسلام ، بسیار فراوان بود ، زینب (سلام الله علیها ) نیز نقش به سزایی در پیشبرد اسلام داشت.[2] از طرفی حضرت خدیجه ( سلام الله علیها ) در تمام دوران زندگی هم مونس پیامبراکرم6 بودند هم موجب تخفیف رنج های آن حضرت می شدند ، همان گونه که حضرت زینب (سلام الله علیها) محرم و مونس مصیبت های برادرشان امام حسین u و اهل بیت :ایشان بودند.[3]

ضمن اینکه شباهت حضرت زینب ( سلام الله علیها) به حضرت خدیجه ( سلام الله علیها) از امام علی u نیز بیان شده . زمانی که اشعث بن قیس از حضـرت زینب ( سلام الله علیها) خواستگاری کرد ، حضرت علی u بسیــار خشمگین شــد و به او فرمــود : « تــو این جــرئت را از کجــا پیــدا کــرده ای که زینب ( سلام الله علیها) را از من خواستگاری می کنی ؟!

زینب شبیه خدیجه ( سلام الله علیها) پروریده دامان عصمت است ، شیر از دامان عصمت خورده ، تو لیاقت همتایی او را نداری . سوگند به خداوندی که جان علی در دست اوست ، اگر بار دیگر این موضوع را تکرار کنی ، با شمشیر جوابت را می دهم . تو کجا که با یـادگار حضرت زهرا ( سلام الله علیها)

همسر و هم سخن شوی[4] !

حضرت خدیجه ( سلام الله علیها) با تمام اموالش برای ارتقای اسلام جهاد کرد و اسلام را یاری نمود. هم چنین حضرت زینب ( سلام الله علیها) آن چـه داشت اعـم از مــال و جــان و فرزند و رفاه زندگی اش را ، در راه حقانیت اسلام و پیروزی نهضت کربلا و همراهی با امام زمانش حسین u فدا کرد.[5] و به کوتاه ترین سخن اینکه ، آنچه خدیجه (سلام الله علیها ) داشت ، در زینب ( سلام الله علیها) بود، هم شکوه ظاهری و هم عظمت معنوی . [6]



[1]- اعظم شبیری ، سیمای زینب (سلام الله علیها) در آینه ی تاریخ ، قم ، نشر هاجر ، 1387 ، چاپ دوم ، ص 23

[2]- محمد محمدی اشتهاردی ، همان، ص 22

[3]- منصوره مدرس فتحی ، زینب (سلام الله علیها) ام عاشورا ، اصفهان ، ناشر نقش نگین ، چاپ اول ، 1389 ، ص 30

[4]- نورالدین جزائری محقق ناصر باقری بیرهندی ، ویژگی های حضرت زینب (سلام الله علیها) ، بی جا ، نشر کتابفروشی حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ، 1371، چاپ اول ، ص 260

[5]- منصوره مدرس فتحی ، همان، ص 30

[6]- محمد محمدی اشتهاردی ، زینب (سلام الله علیها) فروغ تابان کوثر ، ص 24




800x600

نوشته زهرا السادات هاشمی

 نظر دهید »

نام گذاری حضرت زینب ( سلام الله علیها ) از سوی خداوند

28 اردیبهشت 1392 توسط خسروی

 

در بین خاندان نبوت ، رسم بود که نام گذاری نوزادشان را به بزرگ خانواده واگذار می کردند. هنگامی که حضرت زینب ( سلام الله علیها) چشم بــه جهان گشود ، پیامبر6 در مسافرت بود ، حضرت زهرا ( سلام الله علیها ) به حضرت علی u عرض کرد : « چون پدرم در سفر است ، نام این دختر را چه بگذاریم ؟»[1]

حضرت علی u در پاسخ فرمــود : من در نام گــذاری او از پــدرت رسـول خدا6 سبقت نمی گیرم ، صبر می کنم تا آن حضرت از سفر باز گردد ، و نامش را مشخص کند.[2] و هر نامی که صلاح بداند بر این کودک بگذارند. پیامبر6 پس از سه روز از سفر بازگشتند و همان گونه که سیره ایشان بود ، نخست به منزل دخترشان وارد شدند. امام علی u خدمت آن حضرت عرض کرد : یا رسول الله ! خداوند متعال دختری به دخترت عطا فرموده است ، نامش را معین فرمایید .

رسول خدا6 فرمود : اگرچــه فرزنــدان فاطمــه اولاد من می باشنـد . امــا امر ایشان با پروردگار عالم است و من منتظــر وحی هستــم. در این حال جبرئیل نازل شد و عرض کرد : « یا رسول الله ! پروردگار تو را سلام می رساند و می فرماید : نــام این مولــود را زینب بگذار ، که این را در لوح محفوظ نوشته ایم . »



[1]- محمد محمدی اشتهاردی ، حضرت زینب (سلام الله علیها) فروغ تابان کوثر ، تهران ، انتشارات برهان ، 1375 ،چاپ 2  ، ص 17

[2]- عمادالدین حسین اصفهانی ، مجموعه زندگانی چهارده معصوم:، تهران ،  انتشارات طلوع ، 1375 ، چاپ 16 ،ج1 ص 337




800x600

نوشته زهرا السادات هاشمی


 نظر دهید »

بررسی تأثیرات حضور اجتماعی، سیاسی حضرت زینب (سلام الله علیها) در تاریخ اسلام

28 اردیبهشت 1392 توسط خسروی

 

        شورای عالی حوزه علمیه قم

مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران

 

مدرسه علمیه خدیجه الکبری (سلام الله علیها)

 

تحقیق پایانی سطح دو ( کارشناسی )

 

بررسی تأثیرات حضور اجتماعی، سیاسی

حضرت زینب (سلام الله علیها)

در تاریخ اسلام

 

استاد راهنما

خانم بنی نجاریان

 

استاد داور

      آقای فرح بخش

 

پژوهشگر

زهرا السادات هاشمی




800x600

چکیـده

 

حضرت زینب (سلام الله علیها) ثمره ی پیوند آسمانی فاطمه (سلام الله علیها) و علیu بعد از امام حسینu سومین نوه ی پیامبراکرم6، سال ششم در مدینه به دنیا آمد.

حضور آن حضرت در کربلا بیان کننده اوج ایمان و ایثار بود او با حاکمان ظلم در پاسداری از حریم ولایت ؛ برخوردی منطقی و قاطعانی داشت.

بررسی تحلیل شیوه ی سیاسی اجتماعی و عملکرد آن حضرت به عنوان بانوی نمونه ی اسلام با تمام خصلت های نیکو می تواند به عنوان مربی و اسوه ی شجاعت و دانایی الگوی عملی برای زنان جامعه اسلامی قرار بگیرد.

در این مجموعه علاوه بر آیات قرآن کریم از روایات معصومین :نیز استفاده گردید و برای تکمیل شدن مباحث کتاب های ، ریاحین الشریعه ( ذبیح الله محلاتی ) ، نفس المهموم ( عباس قمی ) ، منتهی الآمال ( عباس قمی )، طرازالمذهب فی احوال سیدتنا زینب (سلام الله علیها) ( عیاسقلی خان سپهر ) و کتب تحلیلی معاصر و … استفاده گردید.

از نظر ماهیت توصیفی ، تحلیلی است ؛ زیرا پس از مطالعه و بررسی کتب مختلف در زمینه ی تاریخ زندگانی حضرت زینب (سلام الله علیها) و تاریخ زن در اجتماع نیز مورد بررسی قرار گرفت و با شیوه فیش برداری و تحلیل مباحث این تحقیق گردآوری شد .

در این تحقیق ابتدا شخصیت حضرت زینب (سلام الله علیها) بحث می شود ، سپس حضور اجتماعی سیاسی حضرت زینب (سلام الله علیها) قبل از عاشورا و حضور اجتماعی آن بانو بعد از واقعه عاشورا را از لحاظ تاریخی بیان می کند و برای تکمیل،  شیوه تبلیغی - سیاسی پیام آور عاشورا مورد بررسی قرار می گیرد.

آنچه در این مجموعه بازگو می گردد برای آگاهی زنان متدین و متعهد جامعه ی اسلامی است تا با هشیاری ؛ حافظ جایگاه اصیل خود و با الگو گرفتن از آن بانو بزرگوار بتوانند در خانه و جامعه مثمر ثمر باشند.

بنابراین اگر زنان عملکرد این بانوی بزرگوار را به عنوان بانوی نمونه اسلام مانند مادرشان فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و جده بزرگوارشان حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها) الگوی خود قرار دهند می توانند در همه عرصه های جامعه فعالیت های موثری داشته باشند و شعارهای تبلیغاتی رسانه های غربی نمی تواند در اراده ی آنان خللی وارد کند.

واژگان کلیــدی تحقیــق : تــأثیر ، حضــور اجتمـاعی ، حضــور سیاسی ، حضرت زینب (سلام الله علیها)

 

 

 نظر دهید »

ابليس كيست

27 اردیبهشت 1392 توسط خسروی

 

 

                        كلمه ابليس در يازده مورد از قرآن مجيد به صورت مفرد ذكر شده است كه نه مورد آن مربوط به إبا و استكبار او از سجده مي‌باشد . داراي دو جمع اباليس و ابالسه است كه از ابلاس گرفته شده و به معناي مأيوس مي‌باشد . چنانچه در قرآن مجيد آمده است((وُيُومُ تَقُومْ السَاعُهِ يْبلِسْ الْمْجرِمْون:روزي كه ساعت قيامت بر پا شود آن روز بد كاران شرمنده و اندوهگين شوند)) . [1]

 

                        ابليس موجودي است زنده ، باشعور، نامرئي و فريبكار. در اينكه ابليس اسم جنس است يا اسم خاص و يا وصف نظر ها مختلف است ولي عقيده اكثر افراد اين است كه ابليس اسم خاص (علم) است و از ابلاس مشتق شده است . بعضي هم آن را غير عربي مي‌دانند .

 

                        ابليس در زمره فرشتگان الهي ساليان دراز به عبادت خداوند مشغول بود اما بر اثر يك نافرماني كه ناشي از تكبر و خود خواهي بود به يكباره در رديف عاصيان وگناهكاران قرارگرفت .                      

 

            پس از آنكه اراده خداوند برخلقت حضرت آدم (ع)تعلق گرفت و او را آفريد ، فرمان سجده صادر شد كه در اين ميان ابليس راه تخلف را در پيش گرفت واز روي كبر و غرور خود را برتر حضرت آدم (ع) دانست و بر او سجده نكردغافل‌از اينكه اين سجده براي خداوند بودنه براي حضرت آدم (ع) زيرا هيچ موجودي غير از خداوند لايق سجده نمي باشد.دستور حق به منظور تعظيم و تكريم مقام والاي انسانيت و آزمايشي از اطاعت يا سرپيچي به صورت امري واجب صادر گرديد تا كسي كه غرق در منيت و خود محوري است با عدم تسليم به يكباره از آن مقام فرو افتد و هر كس در مقام خاص خود قرار گيرد .2

 



[1]- سوره روم (30) ، آيه 12

2.

800x600



Normal
0




false
false
false

EN-US
X-NONE
AR-SA











MicrosoftInternetExplorer4













Styles DefLockedState="false” DefUnhideWhenUsed="true”
DefSemiHidden="true” DefQFormat="false” DefPriority="99″
LatentStyleCount="267″>
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Normal">lse”
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="heading 1″/>




















UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Title">

UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Subtitle">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Strong">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Emphasis">
UnhideWhenUsed="false” Name="Table Grid">

UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="No Spacing">
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading">
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List">
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid">
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List">
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading">
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List">
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid">
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1 Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2 Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1 Accent 1″>

UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="List Paragraph">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Quote">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Intense Quote">
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2 Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1 Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2 Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3 Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Subtle Emphasis">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Intense Emphasis">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Subtle Reference">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Intense Reference">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Book Title">





محمد خزائلي ، اعلام قرآن ، ص 82

 نظر دهید »

شيطان كيست

27 اردیبهشت 1392 توسط خسروی

                         درباره شيطان سخن زياد گفته شده اما حق مطلب اين است كه شيطان داراي خلقتي خاص نيست و وجودي مستقل مانند ابليس ندارد ، از اين رو هر جا سخن از خلقت خاص شده منظور ابليس است . در اينكه شيطان اسم خاص است يا اسم جنس يا وصف ، نظرها مختلف است اما اكثر محققان آن را وصف يا اسم جنس “اسم عام ” مي‌دانند . قرآن مجيد هواهاي نفساني را كه برخلاف مسير ارتقاء انسان و ضد مصالح جهان حركت مي‌كنند شيطان ناميده و ذات انسان را كه تابع او شده ” نفس اماره به سوء” مي‌خواند . بنابراين از آنجايي كه ذات انسان دريافت كننده محصولات و آثار هواهاي وهمي نفس اماره به سوء مي‌باشد مصداق شيطان خواهد شد . از اين رو كتاب الهي گاه جامع شهوت و غضب را ، هر گاه بيجا عمل نمايد ، شيطان ناميده و گاه خود آن انساني را كه چنين عمل كرده شيطان مي‌نامند .[1]                           علامه طباطبايي در اين باره مي‌فرمايند : ” شيطان مفهوم وسيعي دارد كه مي توان آن را مورد هر موجود طغيانگر و هر قدرت بدكار و فتنه انگيز به كار برد . شيطان مظهر فريب و اغواء و عامل فساد و انحراف انسان است . هر تبهكاري شيطان است به همين جهت در قرآن به هر بدكاري شيطان اطلاق شده است “.[2]

ادامه »

 نظر دهید »

چکیده تحقیق پایانی سطح 2/ شيطان در قرآن و روايات

27 اردیبهشت 1392 توسط خسروی

 

 تحقيق پاياني سطح دو ( كار شناسي )

 مدرسه علميه خديجه كبري (س)

 

شهرستان اصفهان
 

 پايان نامه سطح دو ( كار شناسي )

 شيطان در قرآن و روايات

استاد راهنما

 

 

سركار خانم نجمه السادات بهرامي

 استاد داور

 سركار خانم معصومه عسكري

محقق

 مهري جعفري نيسياني


 

چكيده


           موضوع بحث مادر اين تحقيق بررسي شيطان در آيات و روايات است . درباره اين موضوع در قرآن كريم خداوند از دو واژه (( ابليس )) و (( شيطان )) نام برده است .

  ابليس نام خاص وجودي زنده  مكلف متمرد از فرمان الهي و رانده شده از درگاه اوست و شيطان اسم جنس و نامي عام و فراگير براي هر موجود شرور متورد و فريبكار است .

 اين تحقيق در پنج فصل تنظيم شده كه در ابتدا به بيان ماهيت شيطان پرداخته ايم عناوين اين فصل عبارتند از : ( شيطان كيست  خلقت شيطان  ابليس كيست  نامها و كنيه هاي ابليس  صفات ابليس  ذريه و اعوان ابليس  جنود و سپاهيان ابليس   دليل كساني كه قائل به فرشته بودن ابليس هستند  ابليس و مستثني منقطع  دليل كساني كه قائل به جن بودن ابليس هستند   شباهت و تفاوت بين ابليس و جن و فرشته  و در نهايت به شبهاتي كه از سوي او مطرح شده و پاسخي كه به آن شبهات داده شده پرداخته ايم ) .

 

در فصل دوم اين تحقيف با عنوان ابا و استكبار ابليس به اموري همچون ( افشاي راز دروني ابليس ‌‍‍‍‍‍‍ تفاخر و استكبار ابليس  تكبر او در برابر خداوند بود يا در  برابرحضرت آدم (ع آيا تكبر در آنجا جرم محسوب مي شد آيا ابليس از اصل كافر بود ايمان ابليس قبل از امر به سجده   ابليس نخستين بنيانگذار قياس و ناداني او در اين قياس پرداخته ايم )

 فصل سوم اين تحقيق در رابطه با كارهاي شيطان است . در ابتداي اين فصل به ولايت شيطان اشاره كرده و سپس به كارهاي او يعني وسوسه و امور مربوط به آن  آرايش دادن عمل انسان  دزدي ايمان و خراب كردن عمل  وعده دادن انسان به فقر  امركردن به ربا  شركت دراموال واولاد  تمثل به صورت انسان و هجوم در وقت احتضار ) اشاره كرده ايم.البته سخن در رابطه با اين فصل بسيار گسترده است كه از حوصله اين تحقيق به دور مي باشد .

 در فصل چهارم اين تحقيق به دامهاي شيطان اشاره كرده ايم . عناوين اين فصل عبارتند از (چگونگي فريب شيطان  چگونگي تصرف شيطان در آدمي هواپرستي  دنيا  عبادت  زنان  جلوگيري از نيكي به مؤمنين و قضا كردن نماز  گريه دروغين  تفرقه و راههاي نفوذ شيطان به قلب ) .

 

فصل آخر اين تحقيق بيانگر راههاي مبارزه با شيطان است . عناوين اين فصل عبارتند از (دور كردن شيطان چگونه ممكن است  استعاذه  اركان استعاذه  نماز سلاح مؤمن در مقابل با شيطان  عشق و محبت به خدا يكي از راههاي نجات از شيطان و دعاي امام سجاد (ع) زماني كه از شيطان ياد مي كردند ) .

 منابعي كه براي اين تحقيق استفاده شده شامل كتابهاي متعددي مي باشد كه از جمله آنها مي توان به قرآن و نهج البلاغه (دو منبع غني و معتبر) نمونه هاي مختلف تفاسير از جمله (تفسير نمونه  تفسيرالميزان تفسير المنار و …) انواع كتابهاي حديثي مانند (اصول كافي  فروع كافي و … ) اشاره كرد .

 اين تحقيق به دليل اينكه از نمونه ها و موارد متعدد استفاده شده از نوع تحقيق تركيبي سيستمي مي باشد كه بر اساس سه محور يعني نگرش ها راهبردها و راهكارها تقسيم بندي شده است .

  بر اساس نگرش ها چون هدف ما كشف حقايق بيشتر بود تحقيق ما بنيادي است . بر اساس راهبردها چون تحقيق ما در سطح توصيف است از نوع توصيفي مي باشد . بر اساس راهكارها چون از اطلاعات قبلي ثبت شده استفاده كرده ايم تحقيق ما از نوع كتابخانه اي است و به اعتبار موضوع تحقيق ما ديني است و اما نتيجه اي كه از اين تحقيق مي خواهيم بگيريم شناخت درست هدفداري آفرينش و مسأله آزمون الهي است زيرا بدون شناسايي شيطان اين هدف ميسر نمي شود چون ارتقاي آدمي كه فقط با گزينش راه درست و انجام اعمال اختياري شايسته صورت مي گيرد فقط با وجود شيطان معنا مي يابد و دعوت كردن او به كفر و بدي دركناردعوت انبياء به توحيد و انجام كردار نيك عرصه آزمون الهي را شفاف تر مي سازد از اين رو بايد از او و شيوه هاي اغواگريش شناخت كامل داشته باشيم .

 

 

 

 1 نظر

نقش نماز در بازداری انسان از فساد و فحشا

27 اردیبهشت 1392 توسط خسروی

نماز، سدی در برابر گناه است، برای اینکه هوشیاری و بیداری که بر اثر نماز، در نمازگزار ایجاد می گردد، او را از غفلت و بی خبری که مایه گناه و لغزش است، مصون و محفوظ می دارد؛ بنابراین، نماز باید مانع فساد و تباهی و ظلم و گناه شود، و در غیر این صورت نماز واقعینخواهد بود.در حقیقت نمازگزار در اجرا و اداء آن کوتاهی و نقصان روا داشته است.(1)
در تأیید این مطلب روایاتی از ائمه معصومین (عليه السلام) وارد شده که به آن اشاره می کنیم. در حدیثی از پیامبر گرامی اسلام (صلي الله عليه و آله وسلم) می خوانیم: « مَن لَم تَنتَهُ صلاتُه عَنِ الفَحشاءِ وَ المُنکَرِ لَم یَزدَد مِنَ الله إلّا بُعداً »(2)،«کسی که نمازش او را از فحشا و منکر باز ندارد، هیچ بهره ای از نماز جز دوری از خدا حاصل نکرده است.»
یکی دیگر از آثار و برکات مهم نماز آن است که انسان را به یاد خدای متعال می اندازد که ریشه و مایه اصلی هر خیر و سعادت است. عامل اصلی نهی از فحشا ومنکر یاد کردن خدای مهربان است.
یاد خدا، مایه حیات قلوب و آرامش دل هاست و هیچ چیز به پایه آن نمی رسد:« أَلا بِذِکرِ اللهِ تَطمئِنُّ القُلُوبُ »(3)،«آگاه باشید! یاد خدا مایه اطمیناندل هاست»
روح همه عبادات (چه نماز و چه غیر آن) ذکر خداست. اقوال، افعال، مقدمات و تعقیبات نماز، یاد خدا را در دل انسان زنده می کند.




پي نوشت ها:
  1-اکبری زیبدی ، غلامرضا ، اهمیت نماز در سیره امام رضا (ع) ، مشهد ، الشمس ، 1383 ، ص 33
2-مجلسی ، محمد باقر ، بحارالانوار ، بیروت ، دارالکتبیه اسلامیه ، ج 79 ، ص 198 .
3-رعد (13) ، آیه 28


نوشته:صديقه محمدي

 1 نظر

آثار و بركات صله رحم

27 اردیبهشت 1392 توسط خسروی

  آثار و کارکردهای فراوانی در روایات برای صله رحم شمرده شده است که براستی انسان را دچار شگفتی و تحقیر می سازد. انبوه این آثار، با نظر به اهمیت و ارزش بسیار هر یک در زندگی فردی و اجتماعی، گویاترین و متقین ترین شیوه برای توجه دادن همگان به قدر و اعتبار این ارزش اجتماعی است. از طرف دیگر بیان آثار با تأکید و تکرار فراوان در روایات اهل بیت(ع) عاملی برای تشویق و سوق دادن مسلمین به این سنت بزرگ و زیبای اسلامی می باشد. به جرأت می توان ادعا کرد که در میان سفارشات معصومین(ع)، کمتر موضوعی به اندازه ی صله ی رحم، مورد توجه و عنایت قرار گرفته است. و این یکی از برجستگی های فرهنگ غنی و متعالی اسلام، نسبت به فرهنگ منحط غرب است که روحیه ی صفا و صمیمیت و احساس و عواطف – حتی در میان افراد خانواده و فرزند و پدر و مادر – روز به روز در آن کم رنگ تر و بلکه بی رنگ می شود. آثار و نتایج صله ارحام به دو بخش آثار دنیوی و اخروی قابل تقسیم می باشد:

 

الف: آثار دنیوی

 1- آبادانی شهرها: رسول حق(ص) فرمود: « صله ی رحم شهرها را آباد و عمر را زیاد می کند، گرچه پیوند کنندگان از خوبان نباشند.»[1] و از دختر بزرگوار ایشان فاطمه ی زهرا(س) نقل شده که فرمود: « صله ی رحم موجب زیاد شدن جمعیت هاست.»[2] سر مطلب این است که اجتماع انسانها از واحدهای کوچک تر، که طوایف و فامیل ها می باشند، تشکیل شده است. در صورتی که بین افراد هر طایفه، ارتباط و پیوند عمیق بوده و مقیّد و متعهّد به حمایت و دستگیری از یکدیگر باشند، در این صورت صورت بر کل جامعه اتحاد و انسجام، و روحیه تعاون و همکاری، و کمک و دستگیری از افتادگان حاکم خواهد شد. مسلماً در چنین جامعه ای، افراد ضعیف و بی بضاعت بدون برنامه ریزی دولت، خود به خود مورد حمایت خویشان و نزدیکان قرار گرفته، و به تدریج کل جامعه به یک حالت متعادل و نرمال از لحاظ عاطفی و اوضاع اقتصادی و اجتماعی خواهد رسید. به یقین چنین جامعه ای، از بقاء و پابرجایی برخوردار خواهد بود، مادام که به این سنت حسنه ی اسلامی یعنی صله ی رحم عمل نمایند.

 2- طول عمر: امام صادق (ع) فرمود: « ما چیزی را جز صله ی رحم، سراغ نداریم که عمر را زیاد کند؛ تا آنجا که گاهی تا زمان مرگ یک نفر، سه سال مانده است، ولی او اهل صله ی رحم می شود. آنگاه خداوند، سی سال بر عمرش می افزاید و سی و سه سال دیگر زنده می ماند. و گاهی اجل کسی سی و سه سال است، اما به خاطر قطع رحم و گسستن رابطه ی خویشاوندی، خداوند سی سال از عمرش کم می کند و سه سال زندگی می کند.[3]»

…

 3- گشایش در روزی و زدودن فقر: سعادت و شقاوت، مرض و سلامت، و دارایی و نداری انسان در این دنیا بسته به اعمال او می باشد. یکی از اعمالی که در نزول رحمت و از بین بردن فقر بسیار مفید و مؤثر است، رسیدگی به خویشاوندان است. رسول خدا (ص) فرمود: « صله ی رحم، به عمر اضافه می کند، و فقر را از بین می برد[4]» پیامبر اکرم(ص) فرمود: « کسی که زیادی و توسعه ی رزق و روزی و افزونی عمر خوشحالش می کند، صله ی رحم کند[5]»

 و امام باقر(ع) فرمود: « صله ی رحم نفس را پاکیزه، و روزی را زیاد می کند.» حضرت علی(ع) فرمود:« صله ی رحم نفس را پاکیزه و روزی را زیاد می کند.»[6]

 

حضرت علی(ع) فرمود: « گاه خانواده ای از نیکان، به علت قطع ارتباط با یکدیگر، از رحمت حق محروم می مانند. و گاه خانواده ای از افراد فاسق به سبب ارتباط با یکدیگر، مشمول روزی ها و نعمت های حق تعالی می گردند.»[7]و نیز فرمود: « صله ی رحم، موجب کثرت نفرت، و فزونی نعمت هاست.»[8]

 

4- راهی برای رسیدن به حاجت های دنیوی: برخی برای دستیابی به حاجت های خود به نذر و نیاز، و ختم ها و احیاناً برخی از ریاضات متوسل می شوند. غافل از این که خداوند، راه های نزدیک تری در متن زندگی برای رسیدن به این خواسته ها قرار داده است. که صله ی رحم و پیوند با بستگان از آن جمله است. پیامبر اکرم(ص) فرمود:« کسی که خود یا مالش را در طریق رحم و خدمت به خویشان به کار می گیرد، خداوند اجر صد شهید به او عطا می کند، و برای هر قدمی که در این راه برمی دارد، چهل هزار حسنه داده می شود و چهل هزار گناه از گناهان او پاک می گردد، و به همین میزان به درجات معنوی او افزوده می گردد… و هفتاد حاجت از حوائج دنیوی او برآورده می شود.»[9]

 

حکایت: از امام کاظم(ع) نقل شده: در میان بنی اسرائیل مرد صالحی بود که همسری شایسته داشت، شبی در خواب دید که به او گفته شد: خداوند عمر تو را فلان مقدار مقدّر نموده که نیمی از آن را در وسعت و توانگری خواهی بود و نصف دیگر را در سختی و فقر به سرخواهی برد؛ خودت انتخاب کن که کدام نیمه مقدم می باشد. مرد گفت: من همسر عاقل و شایسته ای دارم که در امر معاش شریک من است، اجازه دهید با او مشورت کنم و پاسخ دهم.صبح مرد برخاست، ماجرا را به همسر خود گفت. همسرش گفت: ای مرد! به نظر من بهتر است نیمه ی اول عمرت عافیت و سعت باشد، شاید خداوند به ما رحم کند، و نعمت خود را تا آخر عمر در حق ما تمام کند. در شب دوم وقتی آن رویا تکرار شد؛ مرد گفت: من ترجیح می دهم نیمه ی اول عمرم در وسعت و آسایش باشد. پس، از آن به بعد دنیا به او روی آورد و از هر جهت در وسعت و رفاه قرار گرفت. وقتی نعمت بر او ظاهر شد، همسرش به او گفت: با محتاجان و نزدیکان ارتباط و صله برقرار کن. و به آ نها نیکی نما و به همسایگان و برادران خود عطا و بخشش داشته باش. وقتی نصف عمر او گذشت و باز هم نعمت ادامه پیدا کرد، شبی در خواب باز هم آن منادی را دید که این بار به او گفت: خداوند تعالی شاکر است، و به جهت رسیدگی تو به خویشان و نیازمندان در تمام عمر، تو را در وسعت و عافیت قرار می دهد.

[10]

 

5 ـ برخورداری از حمایت الهی:

 

 آنگاه که سائل از پیامبر(ص) درباره ی خویشان آزار دهنده اش سوال می کند که چگونه با ایشان عمل کنم؟ حضرت می فرماید:« به کسانی که تو را محروم کرده اند، عطا کن؛ و با کسانی که از تو بریده اند، پیوند کن؛ و از کسانی که در حق تو ظلم کرده اند، درگذر؛ اگر به این د ستورات عمل کنی، در آن صورت ، خداوند تو را در مقابل ایشان حمایت خواهد کرد.[11]». و خوشا به حال آن که دست توانایی،  چون قدرت لایزال الهی حامی و یاریگر او باشد.

 

( و من یتوکل علی الله فهو حسبه ج ان الله بلغ امره[12]) و هر که بر خدا تکیه کند، همین او را بس است. همانا خدا کارش را به انجام می رساند.

 

6ـ سامان یابی امور

 

امام صادق(ع) خطاب به محمد بن ابی فاطمه فرمود: « نیکی کنید و صله ی رحم به جای آورید… که این خود، همه ی امور شما را در طریق درست سامان خواهد داد[13]» به راستی اگر برای صله ی رحم هیچ اثری ذکر نشده بود جز همین اثر، برای رغبت به این مسأله کافی بود.

 

7ـ سلامت جسمی:

 

رسول خدا(ص) فرمود: « کسی که تأخیر در اجل، و سلامت در بدن را دوست دارد، صله ی رحم کند[14].»

 

8ـ پاکیزگی نفس:

 

امام باقر(ع) : « صله ی رحم نفس را پاکیزه می کند…[15]»اهمیت این مسأله زمانی آشکار می شود که نگاهی به سوره ی شمس بیندازیم. در این سوره ی شریفه خداوند پس از 9 قسم بزرگ و با تأکید فراوان می فرماید:« قد افلح من زکاها»؛ به تحقیق رستگار شد آنکه نفس خود را تزکیه و پاک نمود. در روایت دیگر پیامبر اکرم(ص) می فرماید: « …کسی که به حاجتی از حاجات دنیوی نیازمندان پاسخ گوید و در جهت تأمین حوائج ایشان گام بردارد، خداوند رهایی و دوری از نفاق را نصیب او می گرداند….[16]»

 

و بار فتن انواع نفاق ها از دل است که پرنده ی توحید، در خانه ی دل لانه می کند. به قول خواجه ی شیراز:

 

خلوت دل نیست جای صحبت اغیار                              دیو چو بیرون رود، فرشته درآید


9ـ وصول به آرامش روحی:

 

امام صادق(ع) می فرماید:« هرگاه کسی از رحم خود  عصبانی شده و بر او غضب کرد، پس باید به سوی او روانه شود ، و با او ارتباط برقرار نماید (او را لمس کند ) . به درستی که دو رحم در این ارتباط عاطفی به آرامش و سکون می رسند[17]».

 

از این روایت ـ که راجع به محارم می باشد ـ استفاده می شود که انسان ، نیازمند ایجاد پیوند عاطفی و احساسی با خویشان و هم نوعان خویش است ؛ و در صورت فقدان این تکیه گاه ، احساس آرامش و اطمینان از او سلب خواهد شد

 

10 ـ نیکویی اخلاق

 

امام صادق (ع) فرمود:« صله ی رحم ، خلق را نیکو می سازد.[18]» معمولاً افراد منزوی ، و کسانی که علاقمند به معاشرت با دیگران نیستند ، نسبت به افرادی که با یکدیگر رفت و آمد می کنند ، از خلق و خوی گرفته تری برخوردارند . شاید این مطلب برای شما تجربه شده باشد که در یک کسالت و افسردگی روحی ، یکی از اقوام به دیدن شما آمده و پس از نشست و برخاست صمیمانه می بینید که آن افسردگی به یک نشاط و سر زندگی خاصی تبدیل گردیده است .

 

11ـ ایجاد روح بخشش و سخاوتمندی 

 

امام صادق (ع) فرمود : « صله ی رحم ، خلق را نیکو ، و دست را با سخاوت می گرداند …[19]» گاهی ، برخی از افراد در انفاق و بخشش مال قدری مشکل دارند . برای اینان گذشتن از جان بسی سهل تر از گذشتن از مال است . اما گاهی ، پس از دیدن اوضاع نابسامان یکی از خویشان ، دل ایشان به رحم آمده و در اثر رقت قلبی که به صورت موضعی ایجاد می شود ، دست به بذل و بخشش می زنند . این حالت اگر چندین بار تکرار شود ، کم کم راه را برای سخاوتمندی و انفاق مال در جاهای مختلف باز می کند .

 

12ـ محبت آفرینی

 

حضرت علی (ع) فرمودند : « پیوند با خویشاوندان ، محبت می آورد .[20]»

 

13ـ برخورداری از حمایت خویشان و در نتیجه، خواری دشمن

 

حضرت علی (ع) فرمود: « خویشانت را اکرام کن، بردباران ایشان را گرامی بدار ، در مقابل بی خردان آنها بردباری نشان ده ، و بر گرفتاران آسان گیر ، چه اینکه آنها بهترین حامیان تو در مراحل مختلف زندگی خواهند بود .[21]» امیرالمومنین (ع) فرمودند : « خویشانت را اکرام کن ، آنان ، بال و پر تو هستند که به وسیله ی آنها پرواز می کنی ؛ و اصل و ریشه ی تو می باشند ، که به آنان باز می گردی ؛ و قدرت تو هستند که با آنها به دشمنان یورش می بری .[22]» علی (ع) فرمود : « صله ی رحم سبب ایجاد محبت و خواری دشمن است.[23]» و نیز فرمود: « صله ی رحم دشمن را خوار و اندوهگین می سازد …[24] »

 

14ـ مصونیت از گناه و تزکیه ی اعمال

 

امام صادق (ع) فرمود:« صله ی رحم و نیکی ، حساب رسی را آسان می کند و انسان را از گناه مصون می سازد . پس با ارحام خود پیوند کنید و به برادرانتان نیکی نمایید ، ولو به سلامی نیکو ، و یا جواب سلام.[25]» و امام صادق (ع) فرمود : « صله ی رحم ، اعمال را پاکیزه و اموال را زیاد می کند …[26] »

 

15ـ پاداش شتابان

 

آنان که خواهان رسیدن به پاداش در همین دنیا ، آن هم به سرعت و با عجله هستند ، از صله ی رحم غفلت نکنند ، چرا که آخرین پیام آور الهی (ص) فرمود: « هیچ کار خیری پاداشش ، شتابان تر از صله ی رحم به انسان نمی رسد.[27]»

 

16ـ تقوب دین

 

امام علی (ع) فرمود: « ای بندگان خدا ! با اقامه ی نماز در وقت آن ، و ادای زکات به هنگام وجوب ، و تضرع و خشوع ، و صله ی رحم ، و ترس از مرگ ، پایه های دین خود را محکم کنید.[28]»

 

17ـ توفیق برخورداری از نور هدایت حق

 

رسول خدا (ص):« …کسی که غضب خود را کنترل، خشنودیش را منتشر، معروف را اتیان، رابطه ی خویشاوندی را وصل و امانت را ادا کند، خداوند، او را در نور اعظم داخل خواهد کرد.[29]»

 

18ـ تقرب به حق تعالی

 

امام صادق (ع) فرمود : « … با نیکو کاری و صله ی رحم ، به خداوند تقرب جویید. [30]»

 

19ـ دفع بلا

 

حضرت باقر (ع) فرمود : « صله ی ارحام اعمال را پاکیزه ، اموال را زیاد ، بلا را دفع ، و مرگ را به تاخیر می اندازد.[31]»

 

20 ـ آسانی و نیکویی مرگ

 

امام سجاد (ع) خطاب به ابوحمزه فرمود : « اگر دوست داری که خداوند مرگ تو را نیکو مقرر کند ، و گناه تو را در روز قیامت ببخشد ، پس نیکی کن ، در خفا صدقه بده ، و صله ی رحم به جای آر ، به درستی که آن ها عمر انسان را زیاد ، و فقر از بین می برند.[32]» امام هادی (ع) فرمودند : موسی (ع) به حضرت حق عرضه داشت :« خداوندا ! جزای کسی که صله ی رحم می کند چیست ؟ پاسخ آمد : مرگش را به تاخیر می اندازم ، و سکرات مرگ را بر او آسان می نمایم.[33]»

 

21 ـ همراهی فرشتگان در صله ی رحم

 

امام موسی بن جعفر (ع) می فرمایند : « هرکس تنها برای خداوند، و نه چیز دیگر ، به دیدار برادر مومنش برود تا به پاداش و وعده های الهی برسد ، خداوند متعال، ازهنگام خارج شدن از منزل تا بازگشت او ، هفتاد هزار فرشته بر او می گمارد که همه ندایش کنند : هان ! خوشا به حالت و بهشت گوارایت ؛ همانا منزلی از بهشت برای خویش فراهم کردی.[34] »

 

ب: آثار و برکات اخروی

 

1 ـ عبور آسان از پل صراط

 

2 ـ رهایی از عذاب جهنم

 

3 ـ  راه یابی به بهشت  

 

امام باقر (ع) به نقل از پیامبر فرمود :« در دو طرف پل صراط ، امانت و صله ی رحم است . پس کسی که در امانت مردم خیانت نکرده ، و با خویشان خود به نیکی رفتار نموده است، از آن به آسانی می گذرد و به بهشت وارد می شود . اما شخصی که در امانت خیانت کرده و قطع رحم نموده است، هیچ عمل دیگری به او نفع نمی رساند ، و به آتش افکنده می شود.[35]»پیامبر اکرم (ص) فرمود :« شش عمل است که هرکس یکی از آن ها را انجام دهد ، در روز قیامت به نفع او احتجاج خواهند کرد تا او را وارد بهشت کنند، و به خداوند عرضه می دارند : خدایا !این بنده ای است که در دنیا مرا به جای آورده است . آن شش عمل عبارتند از : نماز ، زکات ، حج ، روزه ، ادای امانت و صله ی رحم .[36]»    

 

و نیز فرمودند : « در بهشت درجه ای است که تنها امام عادل، یا کسی که بسیار اهل صله ی رحم باشد، یا فرد کثیر العائله ای[37] که بر مشکلات ناشی از آن صبر کند، بدان نائل می شود.[38]»

 

4- تسهیل حسابرسی در قیامت:

 

پیامبر اکرم(ص) فرمود:« نیکی به پدر و مادر و صله ی رحم، حسابرسی روز قیامت را آسان می گرداند.[39]» همچنین امام صادق(ع) فرمود:« صله ی ارحام و نیکوکاری، حساب انسان را در قیامت آسان می کنند و آدمی را از گناه حفظ می نمایند، پس با بستگان خویش پیوند کنید، و به برادران نیکی نمایید، گرچه به سلامی نیکو و جواب آن باشد.[40]»

 

5- بخش گناهان

 

امام سجاد(ع) خطاب به ابوحمزه فرمود:« اگر دوست داری که خداوند در روز قیامت از گناهانت درگذرد، پس بر تو باد به نیکی کردن، و صدقه ی مخفیانه، و صله ی رحم.[41]»

 

6- قبولی اعمال

 

حضرت علی (ع) فرمود:« صله ی رحم اموال را زیاد کرده و اعمال را بالا می برد.[42]»

 

7- افزونی پاداش

 

رسول خدا(ص) فرمود:« کسی که با هدف اجابت دعوت اقارب و ارحام به سوی ایشان می رود، خداوند اجر صد شهید به او عطا خواهد کرد. و اگر چیزی از او درخواست کنند، او با مال و جان خود در طریق برآوردن آن گام زند، برای هر قدمی که بر می دارد چهل میلیون حسنه خواهد داشت و چهل میلیون درجه به درجات معنوی او افزوده می گردد، و با این کار گویا صد سال خدا را عبادت کرده است.[43]»

 

8- سلام فرشتگان و پیشوازی ملائکه

 

در سوره ی مبارکه ی رعد آیه ی 21، مسائلی را به عنوان خصوصیات صاحبان خرد بیان می کنند و پاداش اخروی آن را پیشوازی ملائکه از آنان در محشر، و سلام فرشتگان به ایشان، و عاقبت بخیری بر می شمارد که صله ی رحم از جمله ی آن مسائل است[44].

 

 
 
نوشته : زهره نره صادقي

[1]بحارالانوار، ج71، ص 93.

[2]بحارالانوار، ج6، ص 107و علل الشرائع، ج1، ص 248.

[3]کافی، ج2، ص 153، ح17.

[4]بحارالانوار، ج71، ص 103.

[5]حصال صدوق، ج1، ص 32و بحارالانوار، ج71، ص 89.

[6]جامع السعادات، ج2، ص 260.

[7]بحارالانوار، ج70، ص 376.

[8]غررالحکم، ص 406.

[9]بحارالانوار، ج73، ص 335.

[10]قصص الانبیاء (قصص قرآن) ، ص 649.

[11]بحارالانوار، ج71، ص 100.

[12]طلاق/3.

[13]بحارالانوار، ج71، ص 277.

[14]بحارالانوار، ج47، ص 193.

[15]جامع السادات، ج2،ص 260.

[16]بحارالانوار، ج73، ص 335، باب 677، ح1.

[17]بحارالانوار، ج70، ص 264.

[18]بحارالانوار، ج71، ص 114.

[19]کافی، ج2، ص 151.

[20]کافی، ج2، ص 151.

[21]غررالحکم، ج2، ح2458.

[22]نهج البلاغه، نامه ی 31.

[23]غررالحکم، ج4، ح2458.

[24]غررالحکم، ج4، ح5845.

[25]بحارالانوار، ج71، ص 131.

[26]مستدرک الوسائل، ج15، ص 238.

[27]اصول کافی، ج2، ص 152، باب صله الرحم، ح15 و بحار الانوار، ج71، ص 121، باب 3، ح 83.

[28]بحارالانوار، ج74، ص 294، باب 14، ح 2.

[29]بحارالانوار، ج74، ص 174.

[30]بحارالانوار، ج71، ص 408.

[31]بحارالانوار، ج71، ص 111.

[32]بحارالانوار، ج93، ص 195.

[33]امالی صدوق، ص 207، المجلس السابع و الثلاثون، حدیث 8.

[34]کافی، ج2، ص 178.

[35]بحارالانوار، ج71، ص118.

[36]بحارالانوار، ج65، ص 385.

[37]کسی که دارای نانخور زیاد است، عیالمند.

[38]بحارالانوار، ج71، ص 90.

[39]بحارالانوار، ج71، ص 85.

[40]بحارالانوار، ج71، ص 131.

[41]بحارالانوار، ج93، ص 153.

[42]غررالحکم، ج4، ح5879.

[43]وسائل الشیعه، ج12، ص 285.

[44]رعد، 21 تا 24.



 2 نظر

دين گريزي

27 اردیبهشت 1392 توسط خسروی

مقدمه
دین استوارترین ستون حیات مادی و معنوی بشر و عامل ایجاد امنیت روانی است که به انسان عزت و شرافت می بخشد و نور ایمان و اخلاص را در جان آدمی شعله ور می کند. و او را از زنجیرهای اسارت نابخردانه و تردیدآمیزآزاد می سازد.
با این وصف در طول تاریخ،پیوسته عواملی به صورت پیدا و پنهان دین داری را تهدید می کردند. که جا دارد برای شناخت این عوامل ابتدا آنها را باز شناسی کرده سپس برای مقابله با آنها راهکارهایی پیشنهاد شود.

معنا و مفهوم دین
تا آنجا که شواهد تاریخی نشان می دهد از دیرباز اعتقاد به آفریدگار در جامعه بشری وجود داشته است . از زمان های قدیم، افراد یا گروه های ملحد و منکر خدا هم یافت می شده اند ولی رواج بی دینی از قرن هجدهم میلادی در اروپا آغاز شد و اندک اندک به سایر مناطق جهان سرایت کرد.
این پدیده هر چند به صورت عکس العملی در برابر دستگاه کلیسا و بر ضد مسیحیت، شروع شد اما موج آن سایر ادیان و مذاهب را نیز در بر گرفت و گرایش به بی دینی همراه با صنعت و هنر و تکنولوژی مغرب زمین به دیگر سرزمین ها صادر گردید و در قرن اخیر توأم با اندیشه های اجتماعی – اقتصادی مارکسیسم در بسیاری از کشورها شیوع یافت و بزرگترین آفت را برای انسانیت پدید آورد.1

ادامه »

 نظر دهید »

عوامل تضییع وقت (قسمت دوم)

24 اردیبهشت 1392 توسط خسروی

 

 

4- بی برنامگی در مطالعه

بعضی ها هرنوع کتابی را که در دسترس داشته باشند مطالعه می کنند و یک موضوع خاصی را تمام نکرده ، کتاب دیگری را در دست می گیرند و مطالب را درهم ریخته وارد حافظه ی خود می کنند که نه تنها نمی توانند از این گونه مطالعات استفاده مفید ببرند ، بلکه باعث از دست رفتن اوقات ارزشمند خود نیز شده است .

استاد شهید مطهری در این باره چنین می گوید :

« افراد از نظر هوش ، فهم ، استعداد و حافظه با یکدیگر اختلاف دارند . انسان های رشید از حافظه های خود بهره برداری صحیح می کنند ؛ ولی آدم های غیر رشید ممکن است حافظه بسیار نیرومندی نیز داشته باشند ، اما نتوانند از آن استفاده کنند.

آدم غیر رشید تصور می کند حافظه یک انبار است ؛ انباری که باید دائما آن را پرکند. در آن عینا مانند انبار یک کارخانه که احیانا وارد می شوی می بینی یک تکه حلبی ، یک قطعه فلز ، یک میز شکسته ، یک صندلی شکسته در آنجا افتــاده است ؛ اما آدمی که رشید باشد در بهره برداری از حافظه ی خود دقت می کند اولین کاری که انجام می دهد ، عمل انتخاب است، یعنی حافظه ی خود را مقدس می شمارد . حاضر نیست هرچه شد در آن سرازیر کند.

حساب می کند که دانستن چه چیزهایی برای او مفید است و چه چیزهایی بی فایده است . مفیدها را درجه بندی می کند و مفیدتــرها را انتخــاب می کنــد. سپس آنها را به حافظه ی خویش می سپارد ، آنچنان که امانتی را به امینی می سپارد ، در خود سپردن دقت می کند ؛ یعنی واقعا و به طور دقیق و روشن آن را وارد ذهن می کند و سپس تحویل می دهد .

انسان کتاب را بار اول به قصد لذت می خواند در این صورت نمی تواند در مورد مطالب کتاب، حساب و قضاوت کند. دور دوم می خواند ، حتی قویترین حافظه ها نیازمند است لااقل دوبار پشت سرهم بخواند. پس از آن مطالب را تجزیه و تحلیل و دسته بندی می کند و هر مطلبی را با توجه به اینکه از چه دسته مطالب است به حافظه می سپارد.

بعد کوشش می کند که کتاب دیگری را در دستور مطالعه قرار دهد که در موضوع کتاب پیشین است؛ حتی الامکان ، تا از موضوعی فارق نشده است و در حافظه به صورت روشن و منظم سپرده است وارد موضوع دیگری نمی شود . اشتباه است اگر انسان یک کتاب را مانند یک سرگرمی مطالعه کند و قبل از آن که مطالب کتاب درست جذب ذهن شده باشد و ذهن فرصت تجزیه و تحلیل پیدا کرده باشد به کتاب دیگر و موضوع دیگر بپردازد.

امروز کتاب تاریخی ، فردا روان شناسی و پس فــردا کتب مذهبی مطالعـه کند . همه مخلوط می شوند و حکم انباری بی نظم را پیدا می کنند . انسان رشید کتاب ها و مطالبی را که برای خود لازم می داند جمع می کند ، آنها را مکررا مطالعه و دسته بندی و سپس خلاصه می کند. خلاصه را یادداشت و به حافظه ی خود می سپارد . بعد به موضوع دیگری می پردازد چنین فردی اگر حافظه اش ضعیف هم باشد ، حداکثر استفاده را می کند و مثل کسی می شود که کتابخانه ای منظم با قفسه های مرتب دارد، کتابخانه ای که هرقفسه اش به کتاب های معینی در رشته ی خاص مربوط می شود به طوری که هر کتابی را که بخواهد ، فوری دست می گذارد روی آن و آن را می یابد ؛ اما اگر غیر از این باشد مانند آدمی است که کتابخانه ای با هزار کتاب داشته باشد اما کتاب ها را روی یکدیگر ریخته است هر وقت کتابی را بخواهد ساعت ها ، باید دنبال اش بگردد تا پیدا کند . »

بنابراین بی انضباطی در مطالعه ، هم نوعی از تضییع وقت است .

ادامه »

 نظر دهید »

عوامل تضییع وقت (قسمت اول)

24 اردیبهشت 1392 توسط خسروی

 

 

1- نداشتن هدف

 

انسان بی هدف ، مانند کشتی بدون قطب نما است . این افراد جهت مشخصی در زندگی خویش ندارند و نمی دانند بدنبال چه چیزی هستند.

همیشه بدنبال چیزی یا کسی می گردند که وقت خود را به گونه ای هدر دهند تا به قول خودشان حوصله شان سر نرود . این افراد چون هدف ندارند هرچه از ارزش لحظه ها و فرصت ها برایشان گفته شود ، نمی توانند به اهمیت آن پی ببرند ، چون هدفی در پیش رو ندارند تا جهت رسیدن به آن تلاش کنند.

زیرا عشق و ایمان به هدف است که انسان را به شور و شوق به سوی هدف سوق می دهد.

ادامه »

 1 نظر

علل تضییع وقت را از دیدگاه اهل بیت علیهم السلام

21 اردیبهشت 1392 توسط خسروی

 

1- غفلت از مرگ

از دیدگاه اهل بیت علیهم السلام هشدارها و تنبیهات سودمندی در غفلت از مرگ وارد شده است . به امید آنکه سبب تنبهمان شود و از خواب گران غفلت برخیزیم و کمی به خود آییم .

امیرالمومنین علی u می فرمایند :

« بپرهیزید از غفلت و فریب خوردن به مهلت ، پس به درستی که غفلت فاسد می کند کردارها را و اجل ها می برند امیدها را .»[1]

یعنی بپرهیزد از اینکه غافل و بی خبر باشی از خود و به آنچه صلاح حال دنیا و آخرت تو در آن باشد نپردازی … کسی که از خود غافل و بی خبر باشد و در پی اصلاح خود نباشد اعمال او فاسد و تباه است و کاری نکند که به کار او آید . پس فریب نخور به اینکه مهلت هست و بعد از این به احوال خود خواهم پرداخت ، برای اینکه اجل ها قطع می کنند امیدها را یعنی اجل هرکسی و رسیدن وقت مرگ او قطع می کند امیدهای او را و ظاهر است که وقت آن معلوم ، نیست و اینکه احتمال این است که لحظه ی دیگر در رسد و امید تدارکی نماند.

ادامه »

 1 نظر

برخی از علل و راه کارهای درمان بی برنامگی

21 اردیبهشت 1392 توسط خسروی

 

 

 علل :

1- آشنایی نداشتن نسبت به :

اهمیت برنامه ریزی ، مراحل و شیوه برنامه ریــزی و ملاک های اولویت بندی . امام علی u می فرمایند : ( کسی که به غیر مهم مشغول شود ، مهم تر را از دست می دهد . )

2- برداشت غلط درباره ی برنامه ریزی :

وقت گیر پنداری برنامه ریزی ، احساس موفقیت از بی برنامه گی ، تصور به هم خوردن همه ی برنامه ها به خاطر کارهای غیرمنتظره ، این تصور که برنامه ریزی به کار جنبه انتزاعی می بخشد و … .

3- مهم ندانستن نوشتن برنامه و انجام دادن کارها براساس برنامه های ذهنی .

 

درمان :

ادامه »

 نظر دهید »

اصل مدیریت زمان حتی در خانه

21 اردیبهشت 1392 توسط خسروی

 

یکی از اصول مهم مدیریت زمان ، مدیریت واحدهای زمانی در داخل خانه و در جمع های خانوادگی است . فراموش نکنیم که ما ساعات فراوانی از عمر خود را در خانه های خود می گذرانیم و عدم مدیریت و اداره و تدبیر آن رهیافتهای بسیار مثبتی برای ما و اعضای خانواده ما بدنبال خواهد داشت .

قواعد مدیریت زمان اساس آن سرعت و تنافس یکی از مهمترین اصول می باشد و تأخیر و تسویف از بدترین عوامل کشتار وقت و اتلاف زمان است اما باید گفت در چند مورد است که تأخیر از اصول مدیریت زمان به حساب می آید :

ادامه »

 نظر دهید »

ویژگی های یک برنامه ی خوب

20 اردیبهشت 1392 توسط خسروی

 

 

1- جهت گیری به سوی اهداف تعریف شده و تأمین اهداف رفتاری .

 

2- فراگیری زمانمندی همه ی وظایف و فعالیت ها و نیازمندی های لازم براساس اولویت ها .

 

3- هماهنگی و تناسب با توانایی ها و خواسته ها .

 

4- رعایت بیشترین بهره وری و پوشش کامل زمان.

 

5- تنوع و توجه به نشاط و شادابی و تأمین بهداشت جسمی و روحی . [1]

 



[1]- مدیریت و برنامه ریزی زمان ، مرکز انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) ، ص 16-15

 

نوشته :راضیه خادم القرائی

 

 1 نظر

آثار و ضرورت برنامه ریزی

20 اردیبهشت 1392 توسط خسروی

 

 

برنامه ریزی آثار بسیاری را دربر دارد که در زیر به برخی از آنها اشاره می شود :

 

1- وظایف ، کارها و فعالیت ها با پیش بینی و دقت خردمندانه انتخاب گردد.

 

2- خواسته ها و نیازها با اولویت مورد توجه و گزینش قرار می گیرد.

 

3- بهداشت جسم و روح و میزان توانایی های آن ها مورد توجه قرار گیرد.

 

4- از فرصت ها و امکانات بیشترین استفاده و بهره وری شود.

 

5- عادت های مفید ایجاد می شود و در نتیجه کارها با سهولت و راحتی بیشتری انجام می گیرد.

 

6- بهره وری بیشتر از عمر و توانایی هایی به دست می آید .

 

7- با انجام پی در پی و بلند مدت کارها و فعالیت ها ، آن ها مفیدتر و محبوب تر می شوند.

 

8- از فرسایش توان و پراکندگی و نگرانی ، تشویش و سرگردانی پیش گیری می شود .

 

9- ارزیابی ، بررسی و پیگیری از نحو ه ی انجام کار و پیشرفت آن ممکن می شود.

 

این آثار رسیدن به اهداف تعریف شده را با استمداد از پروردگار متعال آسان و ممکن می کند.

 

نوشته :راضیه خادم القرائی

 

 

 نظر دهید »

اهداف برنامه ریزی

20 اردیبهشت 1392 توسط خسروی

 

 

برنامه ریزی تلاشی پیگیر برای رسیدن به هدف و حــرکتی گام به گام و منطقی برای رسیدن به بام موفقیت است .

 

برنامه ریــزی ، تصویر و طراحی وضعیت مطلــوب آینده و حرکتی موثر برای دستیابی به خواسته هاست. « باید دانست که فرصت ، به دست آمدنی نیست ، به دست آوردنی است و به دست آوردن آن نیز با برنامه ریزی درست و دقیق امکان پذیر است. [1]»

 

باید با برنامه درست ، از لحظه های عمر ، بویژه جوانی ، کمال استفاده را برد.

ادامه »

 نظر دهید »

اوقات فراغت و معاد

20 اردیبهشت 1392 توسط خسروی

 

 

اسلام معتقد است همه چیز درحال حرکت است و سمت و سوی این حرکت ، رو به ابدیت دارد. معاد مقصد این سیر است که معنای آن فرارسیدن انتهای عالم و فروپاشی نظام مادی ، آغاز حیات اخروی ، برپایه ی میزان های اعمال ، حسابرسی و پاسخگویی به کردارها و گفتارها و پندارها ، شفافیت سرنوشت انسان ، تمییز بهشتی ها و جهنمی ها و غیره می باشد.

 

انسان ، عالی ترین محرک موجود در عالم است که همه ی حرکات و جنبش های دیگر به نوعی به خاطر او می باشد .

ادامه »

 نظر دهید »

نقش و اهمیت اوقات فراغت

20 اردیبهشت 1392 توسط خسروی

 

 

در عصر کنونی به نوع زندگی انسان و اینکه از طرفی چون غالب کارها به صورت ماشینی انجام می شود و اکثر مردم وقت فراغت بیشتری دارند و از طرف دیگر با عنایت به اینکه زندگی امروز به خاطر گره خوردن با تکنولوژی و عوارض آن ، توأم با خستگی های جسمی ، فکری و روحی فراوان شده است ، ضرورت بودن لحظاتی تحت عنوان اوقات فراغت در تجدید قوای انسان و تعدیل روحیات او فوق العاده موثر است .

 

البته به شرط اینکه با برنامه ریزی صحیح و مناسب همراه باشد . چشم انداز تنظیم وقت و مدیریت زمان را در کارهای خارق العاده ای که امروزه در دنیا صورت می گیرد مشاهده کنید.

 

براساس حکمت الهی زمان عنصر تفکیک ناپذیری از حیات مادی است و یا پیدایش حیات مادی ، زمان هم ایجاد شده و با زوال آن نیز به پایان خواهد رسید . این اتصال زمان به همه شئون مادی و به خصوص انسانی ، خبر از سعادت و پیروزمندی کسانی می دهد که مدیریت زمان را خوب فراگرفته باشند.

 

اهمیت فراغت را از آنجا می توان فهمید که امام علی u می فرمایند :

ادامه »

 نظر دهید »

هتک حرمت پيکر مطهر حجر بن عدي توسط "ارتش آزاد سوریه" + تصاوير

14 اردیبهشت 1392 توسط خسروی
 

 عناصر وهابی گروهک تروریستی موسوم به “ارتش آزاد سوریه” در شنيع ترين اقدام هتاکانه خود از بدو آغاز فعاليت هاي فرقه اي در سوريه، با حمله به مرقد مطهر “حُجر بن عدی” و تخريب ضريح و نبش قبر آن صحابي جليل القدر، پيکر تازه و آغشته به خون او را بيرون کشيده و با خود به سرقت بردند.

 گروه بين الملل مشرق ـ عناصر وهابی گروهک تروریستی موسوم به “ارتش آزاد سوریه” در شنيع ترين اقدام هتاکانه خود از بدو آغاز فعاليت هاي فرقه اي در کشور سوريه که با هدف دامن زدن به آتش تفرقه بين مسلمانان انجام گرفته است، با حمله به مرقد مطهر “حُجر بن عدی” (رحمة الله عليه) و تخريب ضريح و نبش قبر آن صحابي جليل القدر، پيکر تازه و آغشته به خون او را بيرون کشيده و با خود به سرقت بردند.

گزارش مشرق حاکي است یگان موسوم به “هماهنگي منطقه عدرا البلد در حومه دمشق” وابسته به ارتش آزاد سوریه، با انتشار اين خبر در صفحه فيسبوک خود و انتشار تصاوير اين هتک حرمت بی سابقه، اعلام کرد: «اين بارگاه “حجر بن عدی الکندی” یکی از قبور معروف نزد شيعيان در “عدرا البلد” در غوطه واقع در حومه دمشق است که قهرمانان ارتش آزاد سوريه، آن را نبش کرده و جنازه را به مکان ناشناخته دیگری منتقل کرده و دوباره دفن کردند تا ديگر اين مکان، مرکزي براي شرک ورزیدن به خدا نشود.»
 
 
 
بر اساس اين گزارش، اين اقدام شنيع، ساعاتي پيش از سخنراني اخير دبيرکل حزب الله لبنان درباره هشدار به گروهک هاي وهابي فعال در سوريه انجام شده است.

سید حسن نصرالله، دبیرکلحزب‌الله لبنان در جديدترين سخنراني خود با هشدار درباره هر گونه تعرض به اماکن مقدسه مسلمانان در سوريه از سوي گروه هاي وهابي و تکفيري، به حرم حضرت زینب سلام‌الله علیها اشاره کرده و گفته است: «برخی گروه‌های مسلح در فاصله‌ای حدود چند صد متر با حرم حضرت زینب(ع) در شام فاصله دارند و در این زمینه حساسیت بسیار زیادی وجود دارد چون این گروه‌ها تهدید کرده‌اند در صورتی که بر این کشور سیطره یابند حرم حضرت زینب(ع) را نابود می‌کنند و شاهد آن هستیم که این افراد هنوز هم از این تصميم عقب‌نشینی نکرده‌اند. این اقدام، عواقب خطرناکی به همراه دارد همان طور که تکفیری‌ها پس از آنکه اقدام به انفجار حرم امامان معصوم(ع) در سامراء عراق کردند عواقب و نتایج خطرناکی به وجود آمد.»
وی با بيان اينکه: «کسانی که از این حرم دفاع می‌کنند و در دفاع از آن شهید می‌شوند کسانی هستند که مانع از ایجاد فتنه می‌شوند.»، تأکید کرد: «جلوگیری از تخریب حرم حضرت زینب(ع) و ایستادن در برابر تکفیری‌ها برای مقابله با تخریب این حرم واجب است.»
مشرق نیوز
 نظر دهید »

هدیه ای به بهترین گل هستی ، فاطمه سلام الله علیها

10 اردیبهشت 1392 توسط خسروی

 


همه ما سعی میکنیم روز تولد فاطمه الزهرا به مناسبت تولد ایشان هدیه ای برا ی مادرانمان تهیه کنیم ولییک سوال اینجا مطرح است

اگر امروز متعلق به سید النسا العالمین است باید به ایشان هدیه ای بدهیم

به نظر شما بهترین هدیه  ای که می توانید به  حضرت زهرا  پیشکش کنید چیست؟

یادتان باشد وقتی به کریمی هدیه بدهد حتما هدیه ای دریافت خواهد کرد


 


كیفیت صلوات بر حضرت زهرا (علیهاالسلام) چنین است:

 

اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُكَ.

(مرجع صلوات: معجم صحیفة الزهراء، شیخ جواد قیومی)

با تشکر سادات

 5 نظر

تولد بانوی کرامت ام الائمه مبارک

10 اردیبهشت 1392 توسط خسروی

معرفی کتاب

به مناسبت تولد بهترین بانوی عالم ،سیده النسا العالمین ،فاطمه الزهرا سلام الله علیها کتاب بسیار خوب برای شما معرفی میکنم

نام این کتاب فاطمه الزهرا  سلام الله علیها می باشد که توسط علامه امینی رحمت الله علیها تالیف شده است

این کتاب شامل 600 صفحه و شامل 2 بخش و یک بخش تعلیقات می باشد

مطالب این کتاب مشتمل بر مناقب (40 منقبت)خانم فاطمه الزهرا، حضرت فاطمه زهرا از نگاه قرآن و همچنین از نگاه روایات با اسناد کامل بررسی شده است

از تمام  محققین و دوستداران فاطمه الزهرا دعوت میکنم این کتاب را مطالعه فرمایند

این کتاب ارزش خرید و نگهداری در کتابخانه شخصی تان را دارد.

با کمال تشکر : سادات

 

 2 نظر

لولاک لما خلقت الافلاک» از احادیث قدسی است

10 اردیبهشت 1392 توسط خسروی
طبق حديث لولاك لما خلقت الأفلاك آيا مقام حضرت فاطمه(س) از پيامبر(ص) بيشتر است؟

پاسخ:

پرسش: طبق حديث “لولاك لما خلقت الأفلاك” آيا مقام حضرت فاطمه(س) از پيامبر(ص) بيشتر است؟ پاسخ: فاطمه زهرا (س ) سرور زنان ، و درياي بيكران دانش ، آينة كمال ، نمونه عيني خلوص در بندگي ، جلوة تمام و كمال اسماء اللّه ، و تجلي لطف بيكران خداوند است .
زهراي اطهر (س ) داراي مقامي است كه براي احدي غير از حضرات معصومين (ع ) قابل درك نيست ، و آن مقام شامخ عصمت و ولايت كليه است . مطلبي كه در سؤال مطرح شده ، در كتاب “فاطمه بهجة قلب المصطفي ” آمده است :
 "عن اللّه تبارك و تعالي : يا أحمد، لولاك لما خلقتُ الافلاك و لولا عليٌ لما خلقتُك و لو لا فاطمه لما خلقتكما؛(۱) أي احمد، اگر تو نبودي ، افلاك را خلق نمي كردم ، و اگر علي نبود، تورا خلق نمي كردم و اگر فاطمه نبود، شما را خلق نمي كردم “
  توجيه اين حديث قدسي (البته حديث به اين عبارت در كتب معتبر نيامده) اين است كه فلسفه آفرينش ، رسيدن فيض و رحمت كامل به موجودات است . و تنها انسان كامل است كه شايستگي در يافت كامل ترين فيض الهي را دارد. از آن جاي كه وجود مقدس فاطمه (س ) سر چشمه و منشأ وجود يازده امام معصوم (ع ) است ، در اين حديث قدسي محور قرار گرفته است ، يعني اگر فاطمه (س ) نبود، هدف از خلقت كه وجود انسان كامل و خليفه و حجت الهي روي زمين تا ابد است حاصل نمي شد و اين به معني برتري حضرت زهرا (س ) از رسول اكرم (ص ) نمي باشد، بلكه بدين معني است كه ادامة انوار مقدس معصومين (ع ) به وسيلة دخت گرامي پيامبر اسلام (ص ) است .
به عبارت ديگر: هدف آفرينش، انوار پاك چهارده معصوم (ع ) است و همه اين بزرگواران نَفس و نور واحد هستند، چنان كه در آية مباهله ،(۲) خدا از علي (ع ) به عنوان نفس نبي (ص ) ياد كرده است . رسول خدا (ص ) فرمود: “خدا من ، علي ، فاطمه ، حسن و حسين را از يك نور آفريد".(۳) ليكن چون فاطمه واسطة فيض يازده اختر آسمان ولايت و امامت است ، خدا خطاب به حضرت محمد (ص ) فرمود : “اگر فاطمه نبود، شما را خلق نمي كردم” زيرا آن جريان نور مقدس پيامبر از طريق فاطمه ادامه يافته و تا قيام قيامت بر قرار و ثابت است . همان گونه كه به لحاظ اين كه فاطمه (س ) و حدت بخش انوار پاك و مركز دايرة وجود است ، در حديث كسا محور پنج تن (ع ) واقع شده است: “هم فاطمة و أبوها و بعلها و بنوها".(۴)


پى نوشت ها:

۱. احمد رحماني همداني ، فاطمة بهجة قلب المصطفي ، ص ۹، به نقل از كشف اللئالي ، صاحب بن عبدالوهاب بن العرندس .
۲. آل عمران (۳) آيه ۶۱.
۳. بحارالانوار، ج ۲۷، ص ۱۳۱، حديث ۱۲۲.
۴. مفاتيح الجنان ، ص ۱۲۱۱.

منبع:
موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث

شهر حدیث

دانشگاه قرآن و حدیث

پایگاه جامع کنگره های مؤسسه دارالحدیث

پردیس تهران (دانشگاه قرآن و حدیث)

مرکز آموزش الکترونیک (دانشگاه قرآن و حدیث)

پایگاه اطلاع رسانی کتابخانه های ایران

انتشارات دارالحدیث
http://www.hadith.net/n662-e6111.html

 1 نظر

نقش محبت حضرت زهرا(س) در محشر

21 فروردین 1392 توسط خسروی

 

 

فاطمه (س) – کوثر پيامبر(ص) – و نمونه کامل زن مسلمان است . و زهرا (س) همان گونه که از نامش پيداست و گفته شد درخشان ترين چهره و زيباترين الگو برای تمامی مردم به ويژه بانوان با فضيلت در طول تاريخ است . از همان آغازين لحظاتی که فاطمه زهرا (س) پا به عرصه گيتی نهادند و چشمان پر جاذبه اش را گشود، نور وجودش جهان انسانيت را روشن ساخت و برای هميشه تاريخ ،سرآمد زنان عالم شد ، فاطمه زهرا (س) بانويی بزرگوار است ، پاره تن پيامبر ، گوهری پاک و مبارک است ، همه آنچه در اوســـت ،

ادامه »

 6 نظر

« مقام و منزلت حضرت زهرا در محشر و شفاعت ايشان »

21 فروردین 1392 توسط خسروی

 

 

در روز قيامت چون فاطمه (س)به در بهشت می‎رسد می‎ايستد ، سؤال می‎شود، چرا ايستاده ايد ؟ فاطمه (س)جواب می‎دهد، می خواهم مقــــام خود را بشناسم خداونــــــد می فرمايد : « برگرد و دست هر کس که در قلبش محبت تو و فرزندانت باشد بگير و داخل بهشت ببر در آن روز فاطمه (س) شيعيان و دوستان خود را چون پرنده ای که دانه های سالم را از ناسالم جدا می سازد جدا می‎کنند .[1]« بحارالانوار ج 43، ص64»

 

در ادامه امام باقر (ع) می فرمايند :

ادامه »

 1 نظر

اسباب شفاعت حضرت زهرا (سلام الله عليها) در محشر

21 فروردین 1392 توسط خسروی

 

 

 

در کتاب ثواب الاعمال از امام صادق (ع) از پيغمبر (ص) روايت می‎کنـد که فرمودند : « روز رستاخيز که فرارسد قبه ای از نور برای حضرت فاطمه (س) به پا خواهد شد ، امام حسين (ع) در حالی می آيند که سر بريده خود را در دست گرفته باشد وقتی چشم فاطمه زهرا (س) به حسين بيفتد

ادامه »

 نظر دهید »

کيفيت ورود حضرت زهرا (سلام الله عليها) به محشر و داد خواهی ايشان

21 فروردین 1392 توسط خسروی

 

 

 

برای حضرت فاطمه (س) در قيامت مقام والايی است . عظمت و شخصيت ايشان در محشر ظاهر می شود وی هم شفیعه است و هم شاکيه وهم انتقام گيرنده. کيفيت آمدن ايشان در محشر و شفاعت ايشان شگفت انگيز است در تفسير فرات بن ابراهيم از حضرت علی (ع) روايت می کند که فرمودند : « روزی رسول خدا (ص) بر فاطمه زهرا (س) داخل شدند در حالی که ايشان را غمناک و محزون يافتند ». به فاطمه (س) فرمودند : ای دخترم!

 

سبب غم و اندوه تو چيست ؟

ادامه »

 1 نظر

تجلی شفاعت حضرت زهرا (سلام الله عليها)

21 فروردین 1392 توسط خسروی

 

 

 

زمانيکه پيامبر خدا (ص) حضرت فاطمه (س) را به اميرالمومنين(ع) تزويج کردند و مهريه ايشان را درهمی که از فروش زره امام علی(ع) به دست آمده بود قرار دادند، حضرت زهرا به پدر خود عرض کردند می خواهم مهريه خود را ببخشم و در مقابل آن از خداوند بخشش امت شما را درخواست کنم ، در اين هنگام جبرئيل نازل شد و با خود پارچه ای از حرير آورد که در آن نوشته شده بود « خداوند مهريه فاطمه (س)را شفاعت گنهکاران امت خود قرار داد و حضرت زهرا (س) هنگام احتضار وصيت نمودند که آن پـارچه را روی سينه شان در زير کفن بگذارند ، و فرمودند : روز قيامت آن را به دست می گيرم واز امت پدرم شفاعت می کنم .[1] (احقاق الحق ، ج10 ، ص367)

ادامه »

 نظر دهید »

فضيلت زيارت حضرت زهرا (سلام الله عليها)

21 فروردین 1392 توسط خسروی

 

 

 

«در روايتي حضرت رسول (ص) يكي از فضائل حضرت فاطمه (س) را چنين بيان مي‌فرمايد:

 

«… جبرئيل به نزد من آمد و گفت: هنگامي كه فاطمه قبض روح مي‌شود و دفن مي‌گردد، دو ملك در قبر از او سئوال مي‌كنند: پروردگار تو كيست؟ مي‌فرمايد: الله پروردگار من است. پس مي‌پرسند: پيامبرت كيست؟ در پاسخ مي‌فرمايد: پدرم. آنگاه سئوال مي‌كنند ولي تو كيست؟ در جواب مي‌گويد: علي بن ابيطالب (ع)، همين كسي كه در كنار قبرم ايستاده است. سپس پيامبر مي‌فرمايند: آيا باز هم فضائل ديگر زهرا را بيان كنم؟ همانا خداي تعالي يك دسته از فرشتگانرا براي محافظت گماشته است، تا از چهار طرف نگهبان او باشند، و اين ملائكه در حال حيات و هنگام مرگ او، در كنار قبرش پيوسته در خدمت او هستند، و كارشان صلوات فرستادن بر فاطمه و پدرش و همسر و فرزندان اوست ». و سپس پيامبر (ص) چنين ادامه مي‌دهند:

ادامه »

 نظر دهید »

تسبيحات حضرت زهرا (سلام الله عليها)

21 فروردین 1392 توسط خسروی

 

 

 

يكي از مستحباتي كه بر آن تأكيد بسياري شده، و در نزد امامان شيعه و فقهاي دين از اهميت ويژه‌اي برخوردار بوده و هست، تسبيح حضرت زهرا (س) است. اين تسبيح با همة خلاصه بودن و سادگي‌اش از فضائل بسيار و آثار و بركات عديده‌اي برخوردار است. به طوري كه پيامبر اكرم (ص) وقتي مي‌خواهــــد آن رابه دختـــــر گراميش حضــــرت فاطمة زهرا (س) تعليم دهد به او مي‌فرمايد: « چيزي را به تو عطا و تعليم مي‌كنم كه از دنيا و هرآنچه در آن است بهتر مي‌باشد» 
و نيز امام صادق (ع) مي‌فرمايد: «خداوند از حيث حمد و ستايش عبادت نشد كه برتر و افضل از تسبيح حضرت فاطمه (س) باشد، و اگر چيزي با فضيلت تر از آن بود، هر آينه رسول خدا(ص) آن چيز را به حضرت فاطمه (س) مي‌بخشيد.»[1]

 

حضرت زهرا (س) فرمودند:« رسول خدا (ص) بر من داخل شد در حالي كه رختخواب گسترده بودم كه بخوابم حضرت فرمودند: «اي فاطمه! نخواب مگر آن كه چهار كار را انجام دهي:

ادامه »

 نظر دهید »

فضيلت صلوات فرستادن بر فاطمه (س)

20 فروردین 1392 توسط خسروی

 

 

 

يكي از دلايلي  كه «ولية الله» بودن حضرت صديقه (س) را اثبات مي‌كند، استقلال  
اوست  در موضوع صلوات فرستادن بر آن حضرت و كيفيت زيارت ايشان، كه همانند صلوات بر پيامبر اكرم (ص) و اميرالمؤمنين و حسنين و زيارت آنهاست. يعني همانگونه كه به صلوات بر آن چهار وجود مقدس و زيارتشان امر شده است نسبت به حضرت زهرا (س) نيز چنين است. فاطمه (س) كه مشمول آية تطهير است و از اهلبيت پيامبر (ص) يعني آل محمد است[1].كيفيت صلوات بر او را رسول خدا (ص) بصراحت چنين بيان داشته است:

ادامه »

 1 نظر

برتری فاطمه (سلام الله عليها) به زنان عالم

20 فروردین 1392 توسط خسروی

 

 

 

 با توجه به بيانات پيامبر (ص) درباره فاطمه (س) و عملکرد او به صورت رسمی آن هم يک مقام والا زمانيکه حضرت رسول (ص) از ايشان در منزل خود استقبال می کردند و دست وی را می بوسيدند و خيرات و برکاتی که از اين بانوی بزرگ اسلام مشاهده می شود عظمت و بزرگی او را برای همگان مسلم می سازد . پيامبر اکرم (ص) درباره دخترش فاطمه (س) فرمودند : « فاطمه پاره تن من است هر کس او را به خشم بياورد همانا مرا به خشم آورده است »، ايشان اين بيان حمايت آميز را درباره هيچ کس از اقرباء و خويشان خود حتی ساير فرزندان خود نفرمود و با اينکه حضرت رسول (ص) نسبت به تمامی فرزندان
خود عطوفت و مهربانی داشتند و طبعاً از ناراحتی آنها ناراحت می شدنــد اما آنـــان در حدی نبودند که چنين « بيانی را در حق آنها بفرمايند علت اين برتری و فضل را در سه عامل می توان جستجو کرد و يا مرهون آنها دانست :

ادامه »

 نظر دهید »

برتری حضرت زهرا(سلام الله عليها) بر خلق جهان

20 فروردین 1392 توسط خسروی

 

 

 

دراينکه نخستيـن مقام افضليت را حضرت خاتم (ص) و بعد از ايشـان اميرالمؤمنين (ع)  بر خلايق دارند دلايل بسيار است و بعد از ايشان اخبار بر افضليـت حضرت زهـرا (س) حکايت می کند که قابل تأويل هم نمی باشد چنانکه خود علامه مجلسی در بحار حديث آورده :

 

« روزی سلمان فارسی از حضرت رسول (ص) پرسيد

ادامه »

 نظر دهید »

همانندی و شباهت حضرت فاطمه سلام الله عليها به پدرشان و ائمه عليهم السلام

20 فروردین 1392 توسط خسروی

 

 

 

 وجه شباهتهايی که فاطمه زهرا (س) بر پدر خود حضرت محمد (ص) دارند زياد است از قبيل اينکه از لحاظ خلق و خوی، حسن و جمال،آداب و عادات و ديگر بسيار به پدر خود نزديک هستند اما در سوره بنی اسرائيل است که رسول خدا (ص) روزی در منزل بودند که سائلی آمد برهنه و درخواست کمک کرد حضرت رسول (ص) هم پيراهن خود را که منحصر بود را به او دادند و با تکه حصيری که در منزل بود به خود پيچيدند و نماز خواندند حضرت فاطمه زهرا (س) هم در شب عروسی خود پيراهن عروسی خود را به سائلی دادند و با پيراهن کهنه ای به منزل حضرت علی (ع) رفتند.[1]

ادامه »

 نظر دهید »

فضیلت فاطمه (سلام الله عليها) بر حضرت ابراهيم عليه السلام

20 فروردین 1392 توسط خسروی

 

 

 از ديگر پيامبران اولوالعزم حضرت ابراهيم (ع) است که خداوند تعالی او را به مقام «خلّت» رسانيدند در حيات القلوب است که ملکی بر پيامبر (ص) نازل شد و عرض کرد که خداوند مرا فرستاده که بشارت خليل بودن را به يکی از بندگانش بدهم حضرت ابراهيم (ع) فرمودند آن کيست ؟ ملک عرض کرد که تو هستی و من از طرف خدا آمده ام که بشارت بدهم که تو « خليل الرحمان » هستی فرمود : خدايا چه طور شد که مرا به اين مقام رسانيدی در جواب ندا رسيد به دو علت : « اول اينکه هيچ وقت سائلی را رد نکردی و دوم آنکه هيچ وقت از هيچ کس جز خدای خود چيزی نخواستی »

ادامه »

 نظر دهید »

فضیلت فاطمه (سلام الله عليها) بر حضرت نوح عليه السلام

20 فروردین 1392 توسط خسروی

 

 

 

دومين پيغمبر اولوالعزم حضرت نوح (ع) است ، حضرت نوح پس از غرق شدن مردم خود غمگين و گريان شد و حضرت زهرا (س) هم پس از ضلالت مسلمين و پس از مرگ پدرش گريه کرد که در گروه بکائين عالم حساب گرديد .

ادامه »

 نظر دهید »

فضيلت فاطمه (س) بر آدم ابو البشر :

20 فروردین 1392 توسط خسروی

 

 

 

1-    اين که آدم ابو البشر از خاک خلق گرديد ليکن فاطمه زهرا (س) از ميوۀ بهشتی خلق گرديدند.

 

2-  آدم پدر بشر است اما فاطمه زهرا (س) ام المعصومين است ودر انوار طيبه و دودمان طاهره آل محمد (ص) است که سبب ايجاد عالمند .

ادامه »

 1 نظر

خواب فاطمه زهرا (سلام الله عليها)

20 فروردین 1392 توسط خسروی

 

 

 

قطب راوندی روايت کرده است که : روزی حضرت رسالت نشسته بود فاطمه (س) نزد آن حضرت آمد و رنگ مبارکش از گرسنـگی متغيّر گرديده بود ، پس فرمود :
« نزديک من بيا » ، چون فاطمه (س) به نزديک آن حضرت رفت ، دست مبارک خود را بر سينه آن حضرت گذاشت ، هنوز آن حضرت کودک بود ، پس گفت : « خداوندا ای سير کننده گرسنگان وبلند کننده زيردستان ! فاطمه را گرسنه مدار » ، چون دعای حضرت تمام شد ، ديدم که گونه های فاطمه از زردی به سرخی مايل گرديد گويا خون بر روی مبارک جاری می شد پس فاطمه (س) فرمود : بعد از آن هرگز گرسنگی نيافتم .[1] (
خرايج80/1 )

ادامه »

 نظر دهید »

اشتياق حضرت زهرا (سلام الله عليها) به شهادت

20 فروردین 1392 توسط خسروی

 

 

 

« فاطمه بنت الحسين » از عايشه نقل می کند :

 

« رسول خدا – در هنگام بيماری خود به فاطمه فرمودند : « نزديک من بيا »
فاطمه (س) نزديک حضرت آمدند ، پيامبر خدا (ص) آهسته با او سخنی گفتند که فاطمه
زهرا (س) گريه کردند ، بعد از ساعتی دوباره حضرت فرمودند : « دخترم نزديک من بيا » حضرت فاطمه (س) نزديک حضرت آمدند باز حضرت (ص) با او آهسته سخن گفت ، در حاليکه حضرت زهرا (س) از شنيدن آن سخن خوشحال و خندان شدند ، عايشه با ديدن اين منظره به فاطمه (س) گفت : « ای فاطمه خبر ده مرا به آنچه رسول خدا (ص) آهسته به تو فرمود ، » حضرت زهرا (س) فرمود : « گمان کردی ، رازی را که پدرم به من فرمود ، در زمان حياتش فاش خواهم کرد ، اين برخورد حضرت و مخفی ماندن راز بر عايشه سخت و ناگوار آمد .[1]

 

زمانيکه رسول خدا (ص) از دنيا رفتند ، عايشه به حضرت زهرا (س) گفت : « آيا به يــاد
می آوری زمانيکه خود را ، بر پيامبر انداختی و گريستی ، پس سر برداشتی و خنـــده نمودی ؟ علت اين کار چه بود ؟ و چه خبری به تو دادند ؟ حضرت فرمودند :

 

« خبر اول رسول خدا (ص) به من اين بود که فرمودند « هر سال جبرئيل يکبار قرآن را بر من عرضه می کرد ولی امسال دو بار قرآن را بر من عرضه داشته است و اين نيست ، مگر نشانه فوت من » و فرمودند : « هيچ روزی را نديدم که مانند امروز ، شادی به غم نزديک باشد » و همچنين ادامه ، فرمودند « اکنون من هم عمرم به شصت سالگی رسيده است پس مرگ من نزديک است»  از شنيدن اين خبر بود که گريستم » با ديدن اين منظره رسول خدا (ص) فرمودند : « دخترم هيچ زنی مصيبتش بزرگتر ازتو نيست پس در صبر و شکيبايی کمترين آنها مباش » آنگاه رسول خدا (ص) راز دوم را به من خبر داد و فرمودند : « تو اولين کسی از اهل بيت من هستی که به من ملحق خواهی شد و تويی سرور زنان بهشتی » با شنيدن اين خبر بود که من خوشـحال شـــدم » [2] .

 

در آينه محمد (ص) فاطمه (س) بسان خود او چراغ روشنگر هدايت و مشعل فراراه و رشته استوار نجات و وسيله تقرّب به خداست .   

 

آن گرانمايه در اين مورد از جمله پس از نماز بامداد صبح رو به مردم کرد و فرمود :

 

« من خورشيد هدايت هستم و علی (ع) ماه و فاطمه زهرا زهره فروزان و دو فرزندم حسن و حسين دو ستاره نورافشان . » [3]

 

پيغمبر (ص) فرمودند : بهشت مشتاق ديدار چهار زن است : الف- مريم (دختر عمران) ب- آسيه (زن فرعون ) ج- خديجه ( دختر خويلــــد ) د- فاطمه ( دختر محمد ) [4] ( کشف الغمـــة ، ج 2، ص 89 )

 

و از علی (ع ) نقل شده که فاطمه (س) فرمودند : رسول خدا (ص)به من فرمود : « ای فاطمه هر که به تو درود بفرستد خداوند او را می‎آمرزد و در هرجايی در بهشت که باشم او را به من ملحق می‎کند » [5] .

 

اينگونه محبت و گراميداشت شديد فقط به خاطر پدر و فرزندی و خويشاوندی ظاهری نبوده زيرا تا اين اندازه علاقه و ابراز محبت در بين مردم معمول نيست بلکه انگيزه اساسی اينگونه رفتارها آشکار کردن عظمت مقام و نشان دادن فضائل و برجستگي های اخلاقی و ارزشهای والای آن حضرت بوده که رسول خدا (ص) از آنها با جمله « فاطمه از من و من از اويم » تعبير کرده است و بدين وسيله او را الگوی حق و پرچم هدايت


در وادی هولناک و آشوب هايی قرار داد که بعد از آن حضرت به زودی واقع می شد و اگر وجود مقدس حضرت زهرا (س) نبود از نبوت و ديانت اثری باقی نمی ماند ، همانگونه که حضرت علی (ع) او را با اين عنوان مورد خطاب قرار داده و به او فرمود « ای دختر برگزيده و ای باقيمانده پيامبری » خداوند متعال او را بانوی بانوان و زندگی او را امتداد و دنباله زندگی پدرش (ص) قرار داد زيرا با مجاهدتها و مبارزاتش در مقابل کسانيکه اسلام را ابزار دستيابی به اهداف فاسد و انديشه های موهوم و تباه قرار داده و تصميم گرفته بودند که بعد از رحلت رسول اکرم (ص) به تدريج اسلام را از بين ببرند ، توانست اسلام را زنده نگه دارد و به حيات آن ادامه دهد . [6]

 



1 عليرضا سيد کباری ، مسند فاطمه بنت الحسين ، ص 147-148

2 مقاله سید عبدالرزاق کمونه حسینی ، مجموعه مقالات الزهرا ، ج 2 ، ص 138-139

3 علی کرمی ،

Normal
0




false
false
false

EN-US
X-NONE
AR-SA














MicrosoftInternetExplorer4













Styles DefLockedState="false” DefUnhideWhenUsed="true”
DefSemiHidden="true” DefQFormat="false” DefPriority="99″
LatentStyleCount="267″>
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Normal">ideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="heading 1″/>




















UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Title">

UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Subtitle">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Strong">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Emphasis">
UnhideWhenUsed="false” Name="Table Grid">

UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="No Spacing">
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading">
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List">
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid">
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List">
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading">
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List">
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid">
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1 Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2 Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1 Accent 1″>

UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="List Paragraph">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Quote">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Intense Quote">
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2 Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1 Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2 Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3 Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Subtle Emphasis">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Intense Emphasis">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Subtle Reference">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Intense Reference">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Book Title">





: سيره و سيماي ريحانه پيامبر ( ص) 232

mso-para-margin:0cm;
mso-para-margin-bottom:.0001pt;
mso-pagination:widow-orphan;
font-size:10.0pt;
font-family:"Times New Roman","serif";
mso-fareast-font-family:"Times New Roman";}

زندگينامة بانوي مظلوم، ص 100

homa,arial,helvetica,sans-serif;">6 احمد رحمانی همدانی ، Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 Styles DefLockedState="false” DefUnhideWhenUsed="true”
DefSemiHidden="true” DefQFormat="false” DefPriority="99″
LatentStyleCount="267″>
ideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="heading 1″/>


فاطمه الزهرا شادماني دل پيامبر–بهجة
 نظر دهید »

« جايگاه و مقام منزلت فاطمه سلام الله عليها در نزد خداوند »

20 فروردین 1392 توسط خسروی

 

 

 

فاطمه (س) بزرگ است و باقی ، از آن جهت که با خدای بزرگ پيوند مهر و عبادت برقرار کرده است وی در زندگی خود سعی کرده است که اگر قطره ای است ، اگر چشمه آب روانی است خود را به اقيانوس ابديت برساند و با او پيوند زده و در آن مستهلـــک گردد . او عظيم تر از همة عظيمان است چون با خدا که اکبر و اعظم است آشناست و برای هميشه، تا قيام قيامت باقی و برقرار است ، فاطمه (س) زنی است که جلال و عظمتش در قالب مفاهيم و الفاظ نمی گنجد. زيرا تصورات، از مفاهيم بی نهايت قابل بحث و بررسی نيست وقتی او را صديقه می خوانيم با مفهوم صديقه ای که برای ديگران ذکر می شود متفاوت است او با تمام وجودش صديقه است فاطمه (س) تابع خداست و بالاترين اهداف و آرزوهای او جلب رضای اوست. اين ديدگاه فاطمه است که خدا را بر همه کس و همه چيز برتری می دهد. وی تابع خداست از هر قيدی آزاد است و چون بندگی او را پذيرفته است می کوشد تا از هر اسارتی رها باشد و همه اعمالش در مسير هدف و خواسته الهی بوده باشد،  وی بنده پاک خداست و دائماً در عبادت و ارتباط با او مقام بندگيش را بر همه مقامات برتری می دهد.

ادامه »

 4 نظر

کنیه های فاطمه زهرا (سلام الله عليها)

20 فروردین 1392 توسط خسروی

 

 

 

در جامعه عرب رسم بر این بود که علاوه بر انتخاب اسم برای فرزندان خود پس از رسیدن به رشد و کمال به تناسب شخصیت آنها برای آنان « کنیه » انتخاب می کردند ، و کنیه مردان با واژه « اَب » و کنیه زنان با واژه « اُم » آغاز می شد .

 

دختر گرامی پیامبر(ص) هم علاوه بر نام ها و القابی که داشتند که هر کدام از آنها قطره ای از دریای بیکران شکوه و عظمت آن گرامی می باشد ، دارای کنیه های متعددی نیز هستند که ما به ذکر مشهورترین آنها می پردازیم .

 

1.      ام الحسن : مادر ارجمند امام حسن (ع)

 

2.      ام الحسین : مادر ارجمند امام حسین (ع)

 

3.      ام المحسن : مادر ارجمند محسن ، که پیامبر (ص) این کنیه را به او دادند .

 

4.      ام السّبطین : مادر دو نواده ارجمند پیامبر (ص)

 

5.      ام الائمة: مادر گرانمایه یازده امام راستین ، از حضرت مجتبی (ع) تا امام مهدی (عج) .

 

6.      ام الفضائل : مادر فضیلت ها و والایی ها و ارزش ها

 

7.      ام المؤمنین : مادر همه مؤمنین و مؤمنات

 

8.      ام الازهار : مادر همه نورها و روشنایی ها

 

9.      ام العلوم : مادر همه علمها و علوم

 

10.  ام الاخیار ، ام الکتاب

 

11.  ام ابیها : مادر پدر



Normal
0




false
false
false

EN-US
X-NONE
AR-SA













MicrosoftInternetExplorer4













Styles DefLockedState="false” DefUnhideWhenUsed="true”
DefSemiHidden="true” DefQFormat="false” DefPriority="99″
LatentStyleCount="267″>
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Normal"> UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="heading 1″/>




















UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Title">

UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Subtitle">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Strong">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Emphasis">
UnhideWhenUsed="false” Name="Table Grid">

UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="No Spacing">
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading">
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List">
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid">
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List">
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading">
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List">
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid">
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1 Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2 Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1 Accent 1″>

UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="List Paragraph">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Quote">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Intense Quote">
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2 Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1 Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2 Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3 Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Subtle Emphasis">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Intense Emphasis">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Subtle Reference">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Intense Reference">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Book Title">





مرتضی باقریان ،

Normal
0




false
false
false

EN-US
X-NONE
AR-SA













MicrosoftInternetExplorer4













Styles DefLockedState="false” DefUnhideWhenUsed="true”
DefSemiHidden="true” DefQFormat="false” DefPriority="99″
LatentStyleCount="267″>
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Normal"> UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="heading 1″/>




















UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Title">

UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Subtitle">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Strong">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Emphasis">
UnhideWhenUsed="false” Name="Table Grid">

UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="No Spacing">
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading">
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List">
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid">
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List">
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading">
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List">
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid">
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1 Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2 Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1 Accent 1″>

UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="List Paragraph">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Quote">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Intense Quote">
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2 Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1 Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2 Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3 Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Subtle Emphasis">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Intense Emphasis">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Subtle Reference">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Intense Reference">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Book Title">





زندگینامه بانوی مظلومه   ص48 .

 نظر دهید »

بیان القاب الهام بخش فاطمه زهرا (سلام الله عليها)

20 فروردین 1392 توسط خسروی

 

 

از آن جائیکه شخصیت آن بانوی نمونه و بی نظیر ، دارای ابعـاد گونــاگون و جلـــوه های پر شکوهی بود ، به تناسب آن لقب های الهام بخشی نیز که هر کدام نمایشگر پرتوی از جمال و کمال و جلوه ای از شکوه و عظمت و بیانگر قطره ای از دریای معنویت و والایی دانش و بینش ژرف و خردمندی و خردورزی آن حضرت است را ذکر می کنیم .

 

القاب حضرت فاطمه زهرا (س) که در روایات و کلمات دانشمندان آمده و در شعر جمع آوری شده است ، در کتاب مناقب بیش از پنجاه لقب ذکر شده است ولی ما در این جا به چند لقب اکتفا می کنیم .

 

1.      سیّده انسیه حوراء = انسان بهشتی

 

2.      نوریه حانیه عذراء = دوشیزه ای از حقیقت نور

 

3.      حانیه = دلسوز فرزندان

 

4.      کریمه = بزرگوار

 

5.      رحیمه = با محبت و مهربان

 

6.      شهیده عفیفه = شهیده شده پاکدامن

 

7.      قانعه = قانع و کم توقع

 

8.      رشیده شریفه = کامل شرافتمند

 

9.      محرمه = گرامی و مورد احترام

 

10.  واسطة قلادة الوجود = حلقه اتصال دو زنجیر هستی

 

11.  امینه وحی = نگهدارنده امین وحی الهی

 

12.  مکينة فی عالم السماء = دارنده جایگاه در عالم آسمان

 

13.  بضعة المصطفی = پاره تن پیامبر (ص)

 

14.  بقية المصطفی = بازمانده حضرت رسول (ص)

 

15.  مجموعة المآثر العلیّه = گرد آورنده یادگارهای برین


16.  کعبة الآمال لاهل الحاجة = کعبه آرزوهای نیازمندان

 

17.  قرار قلب امّها المعظمة = آسایش بخش دل مادر بزرگوارش [1]

 



1. مرتضی باقریان ،

Normal
0




false
false
false

EN-US
X-NONE
AR-SA













MicrosoftInternetExplorer4













Styles DefLockedState="false” DefUnhideWhenUsed="true”
DefSemiHidden="true” DefQFormat="false” DefPriority="99″
LatentStyleCount="267″>
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Normal"> UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="heading 1″/>




















UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Title">

UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Subtitle">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Strong">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Emphasis">
UnhideWhenUsed="false” Name="Table Grid">

UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="No Spacing">
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading">
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List">
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid">
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List">
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading">
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List">
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid">
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1 Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2 Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1 Accent 1″>

UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="List Paragraph">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Quote">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Intense Quote">
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2 Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1 Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2 Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3 Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Subtle Emphasis">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Intense Emphasis">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Subtle Reference">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Intense Reference">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Book Title">





زندگینامه بانوی مظلومه   ص48 .

 نظر دهید »

صديقه را تنها صديق غسل مي دهد

20 فروردین 1392 توسط خسروی

 

 

 

مفضل از امام صادق (ع) پرسید : چه کسی حضرت فاطمه را غسل داد ؟ امام صادق (ع) فرمودند : امیرمؤمنان (ع) فاطمه زهرا (س) را غسل داد . این سخن برای راوی سنگین به نظر رسید . امام (ع) فرمودند : مثل اینکه از این خبر در شگفتی ؟! گفتم : فدایت گردم همین گونه است ، امام (ع) فرمودند : « لا تَضقَنَّ فَأنها « صديقةٌ » لَمَ یََکُن یَغسِلُها اِلا صِدیقٌ . اما عَلِمتَ أنَّ مریَمَ لَم یُغَّسِلها اِلاّ عیسی » این سخن برایت سنگین نباشــد ، زیرا زهـــرا (س) « صدیقه » است و صدیقه را تنها صدیق غسل می دهد . مگر نمی دانی حضرت مریم (س) را که صدیقه بود کسی جز حضرت عیسی (ع) غسل نداد [1]. ( وسائل الشیعه . ج2 . ص530 )

 



1 . ثقة الاسلام کلینی ، همان ، ترجمه ، سید جواد مصطفوی ، ج2، ص358 .

 

نوشته: فاطمه پوستين دوز

 

 1 نظر

« نور فاطمه زهرا سلام الله عليها در زیر عرش »

20 فروردین 1392 توسط خسروی

 

 

و از حضرت صادق (ع) منقول است که فاطمه (س) را به این سبب زهرا نامیدند که او را در بهشت قبه ای است از یاقوت سرخ و بلندی آن قبه به اندازه یکسال راه است و به قدرت حق تعالی در میان هوا معلق ایستاده است ، نه از بالا قلابی دارد که او را نگه دارد و نه از زیر ستونی دارد که بر آن قرار گیرد .

 

و آن قبه هزار در دارد و بر هر دری  هزار ملک ایستـاده و اهل بهشت آن قبـــه را
می بینند ، چنانچه شما ستاره های آسمان را می بینید ، پس می‎گویند این قبه نورانی از فاطمه زهرا (س) سیده زنان عالمیان است پس حق تعالی نور فاطمه (س) را چون قندیلی برای آنها آفرید و از کنار عرش آویزان نمود ، و از پرتو آن نور آسمانهای هفتگانه و زمینهای هفتگانه روشن گردید ، به این سبب آن حضرت را زهرا نامیدند ، پس ملائکه تسبیح و تقدیس خدا کردند ، حقتعالی فرمود : « بعزت و جلال خود سوگند که ثواب تسبیح و تقدیس شما را تا روز قیامت از برای دوستان این زن و شوهر و فرزندان وی قرار دادم »

 

نوشته: فاطمه پوستين دوز

 

 

 2 نظر

آثار و نتایج عدالت اجتماعی

27 اسفند 1391 توسط خسروی

 

 

شهید مطهری معتقد است اوضاع عمومی و بود و نبود عدالت اجتماعی در اعمال و اخلاق مردم حتی در افکار و عقاید آن ها تأثیر دارد. ایشان اعتقاد دارند اگر حقوق مردم محفوظ و جامعه عادل و متعادل باشد و تبعیض، محرومیت در مردم نباشد، عقاید و اخلاق پاک صفای قلب و اعمال خوب بیشتر می شود و زمینه برای وقوع معاصی و اخلاق رذیله و شیوع عقاید ناپاک کمتر است. بنابراین ایشان عدالت اجتماعی را دارای تأثیر مستقیمی در اخلاق مردم دانسته و لذا بود و نبود آن را در هر سه مرحله فکر و عقیده ،خلق و ملکات نفسانی و همچنین در مرحله عمل مؤثر می داند و وجود یا عدم وجود عدالت اجتماعی در شکل گرفتن افکار و عقاید مردم جامعه موثرمی داند، ایشان یکی از این تأثیرات را اعتقاد به بخت و شانس در میان عامه و حتی در میان برگزیدگان و شاعران می داند. استاد شهید، سعی و تلاش همراه با عمل را ریشه پیدایش اندیشه بخت می داند افرادی که علاوه بر آن در محرومیت نیز به سر می برده اند.

ادامه »

 1 نظر

درآمدهای بیت المال

27 اسفند 1391 توسط خسروی

 

 

الف. خمس

 

خمس در لغت به معنای یک سهم از پنج سهم و در اصلاح یکی از درآمدهای عمومی است که در زمینه های معینی مانند غنایم جنگی، گنج ها، معادن، درآمد مازاد بر مخارج، با نرخ بیست درصد و به منظور خاصی تشریع شده است.

 

پس از تشکیل حکومت اسلامی به دست پیامبر در مدینه و پس از جنگ بدر در سال دوم هجری آیه خمس بر حضرت نازل شد.

 

« وَ عْلَموا اِنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَی ءٍ فَاِنَّ لِلِّهِ خُمُسَهُ وَ لِرَسولِ ولِذِی الْقُرْبی وَ الْیَتامی وَ الْمَساکین وَ ابْنِ الْسَبیل اِنْ کُنْتُمْ امَنْتُمْ بِااللهِ…»[1] (و ای مومنان بدانید که هرچه به شما غنیمت و فایده رسد خمس آن خاص خدا و رسول و خویشان او و یتیمان و فقیران و در راه سفر ماندگان است اگر به خدا ایمان دارید…).

 

چون امام علی (علیه الاسلام) در هر زمان به عنوان رئیس حکومت هزینه های خاصی دارد که باید از محلی تأمین گردد؛ و برای پیشبرد نظام اسلامی و اداره جامعه به بودجه فراوانی نیاز دارد و فریضه خمس برای تأمین این امر است. بر متمکنان مسلمان واجب است که هر سال یک پنجم از درآمد زائد بر مخارج سالیانه خود را در اختیار امام وقت یا نواب خاص حضرت ولی عصر( عجل الله تعلی فرجه اشریف) که علماء، مجتهدین معظم تقلید هستند بپردازند تا درراه حفظ اسلام و شعائر دین و پاسداری از حریم مقدس تشیع و تربیت دانشجویان دین و نیز مبارزه با دشمنان دین و منحرفان و افراد گمراه و ترویج احکام مقدس قرآن صرف شود.[2]

 

 

 

 

ادامه »

 نظر دهید »

مباني اوليه حقوق از نظر قرآن

27 اسفند 1391 توسط خسروی

 

 

حق، عبارت است از نوعی علاقه و رابطه خاص میان انسان و یک شیء. علل ایجاد چنین رابطه ای یا فاعلی است و یا غایی. یعنی چیزی که سبب به وجود آمدن چیز دیگر می شود یا از آن جهت است که فاعل او است و یا غایت و مقصد آن فعل است و آن فعل مقدمه و وسیله پدید آمدن آن غایت محسوب می شود. برای مثال انسانی که سخن می گوید از یک سو ، فاعل سخن خویش است و از سوی دیگر از سخن خود قصدی دارد و می خواهد مخاطب سخن خود را به انجام کاری وا دارد یا مطلبی را به اطلاع او برساند و امثال این موارد؛ به گونه ای که اگر این هدف نبود و اگر هر یک از دو علت فاعلی و غایی وجود نداشت سخن نیز به وجود نمی آمد.

ادامه »

 نظر دهید »

غنچه خرما

16 اسفند 1391 توسط خسروی

کفرى
من پوست شكوفه خرماى نر هستم . فارسى من غنچه خرما است و اهالى شیراز به من ((نارونه )) گویند. من وقتى كهنه شوم ، رنگم سرخ مى شود و خواص خود را از دست مى دهم - من مقوى جسم و روح هستم و قلب و دماغ را جلا مى دهم و از دوستان كبد مى باشم . كوبیده ى من قابض اسهال است ، مالیدن آن به دندان باعث تقویت لثه مى شود و از پیوره و چرك و خون جلوگیرى مى كند، مقدار خوراك من ده گرم است كه به صورت جوشانده و گرد مى توان از من استفاده كرد و چون نیم كیلو كوبیده مرا در یك لیتر آب بجوشانید تا نصف شود بعد هموزن آن شكر افزوده ، به قوام آورند معجونى بدست مى آید كه جهت تقویت معده و ثقل سرد و مسمومیت غذایى نافع است و عرق من كه مانند گلاب گرفته مى شود، با عطر خوبى كه دارد قابض و مقوى شكم بوده و اسهال و پیچش معده را تسكین مى دهد و روغن من ، كه پس از رسیدن با مواد وسط آن نیم كوب كرده با مساوى آن روغن زیتون مخلوط نموده ، سه چهار روز، روزى چند بار آنرا به هم زده و یكنواخت سازند داروى خوبى براى زخم معده و سر درد است و مالیدن آن مقوى مو بوده و از ریزش آن جلوگیرى مى كند.

موسسه قلم صنع

 نظر دهید »

طلاق عامل انحراف نوجوانان

16 اسفند 1391 توسط خسروی

 

 

انحلال خانواده و جدایی که در مواقع ضروری آخرین چاره اختلاف های عمیق زن و شوهرها در موارد ضروری می باشد اگرچه در اسلام امری جایز شمرده شده ، اما از دید یک دریچه اطمینان در صورت فقدان سازش ، ملاحظه می شود ، با این حال پیشوایان اسلام نیز آن را جزء منفورترین حلال تعبیر کرده اند .

ادامه »

 4 نظر

شاخصه های بحران هویت

16 اسفند 1391 توسط خسروی

 

 

مطابق مهندسی و برنامه ریزی اجتماعی ، علائم و شاخصه های آسیب شناختی ، نشانگر حالت فرضی جامعه است . زیرا جامعه همانند جسم آنان دچار آفت هایی می شود ، همان طور که در زمان بیماری جسم ، براساس علائم بالینی می توان نوع بیماری ، علل و درمان آن را تشخیص داد ، همان طور بیماری های اجتماعی نیز دارای علائمی هستند که به کمک آن ها ، می توان بیماری را تشخیص داد و معالجه کرد .

 

 

ادامه »

 نظر دهید »

تغییرات نوجوان در دوران بلوغ

16 اسفند 1391 توسط خسروی

 

 

تغییراتی که به علت بلوغ ظاهر می شود ، گاهی ممکن است مسیر زندگی فرد را عوض کند و تا پایان عمر او را در شرایطی نامطلوب قرار دهد. [1]

 

بلوغ و شکوفایی آن ؛ دوره ای کوتاه است، ولی دوره تغییر و رشد سریع ، در حد به هم ریختگی در وضع و شرایط درونی است. [2] این تغییــرات عبارتند از : تغییرات جسمی ، تأثیر بلوغ روی حالات روانی نوجوان ، تغییرات عاطفی ، تغییرات ذهنی .

 

 

ادامه »

 نظر دهید »

میرزای قمی کیست2

10 اسفند 1391 توسط خسروی

شاگردان برجسته
یکی از خدمات بزرگ و فعالیتهای ارزنده این شخصیت علمی تربیت شاگردان ممتاز و نمونه‌ای است که هر یک از آنها از مشعلداران علم و فقاهت و از بزرگان و شخصیتهای برجسته علمی به شمار می‌آیند. شاگردان برجسته میرزا عبارتند از:
1. آقا سید محمد باقر شفتی معروف به حجه الاسلام (متوفای 1260 ق.): او در قم نزد میرزای قمّی شاگردی نمود. پس از آن به کاشان مسافرت کرد و مدتی نیز نزد حاج ملا مهدی نراقی بهره علمی جست. آنگاه به اصفهان رفت و در آنجا ساکن شد.
معروف ترین تصنیف وی کتاب مطالع الانوار (شرح شرایع) است.[10]
2. حاج محمد ابراهیم کلباسی (1180ـ1261 ق).
او از مفاخر علمای امامیّه و از مجتهدان بزرگ شیعه به شمار می‌رود و در زهد و تقوا و عبادت زبانزد خاص و عام است، در دوران زعامت و مرجعیت استادِ کل وحید بهبهانی برای تحصیل به عراق مهاجرت کرد و از محضر بزرگانی همچون آقا محمد باقر بهبهانی، علاّمه بحرالعلوم، شیخ جعفر کاشف الغطاء، آقای سید علی طباطبائی (مؤلف ریاض المسائل) و میرزای قمی استفاده کرد. برخی از تألیفات و آثار ارزشمند او عبارت است از:
1. الایقاعات 2. الارشاد 3. شواهد الهدایه4. منهاج الهدایه 5. ارشاد المسترشدین 6. الارشاد 7. النخبه 8. مناسک الحج.[11]
3. آقا محمد علی هزار جریبی (متوفی 1245 ق.): او از بزرگان علما بود و در علوم عقلی و نقلی مهارت خاصی داشت. کتابهای «البدر الباهر» در تفسیر، «السراج المنیر» در علم رجال، «تبصره المستبصرین» در امامت، کتاب الصلوه و «انیس المشتغلین» آثار قلمی این دانشور بزرگ است.[12]
4. آقا احمد کرمانشاهی (نوه وحید بهبهانی): از آن بزرگوار آثاری چون «مرآت الاحوال» درموضوع رجال (به زبان فارسی) «العمودیه فی شرح الصمدیه»، «نور الانوار»، «الدّرر الغرویّه» و شرح مختصر النافع و کتب دیگر به جای مانده است.[13]
5. سید محمد مهدی خوانساری (متوفای 1246 ق.) او نوه آقا حسین خوانساری است. از جمله تألیفات و آثار قلمی این سید بزرگوار رساله مشهور و مبسوطی در احوال ابوبصیر است که «عدیمه النظیر فی احوال ابی بصیر» نامیده شده است.[14]
6. سید علی خوانساری.
7. میرزا ابواطالب قمّی.
8. حاج سید اسماعیل قمّی.
9. میرزا علی رضا قمّی.
10. شیخ حسین قمّی.
11. حاج ملا اسدالله بروجردی.
12. حاج ملا محمد کزازی.[15]
13. ملا غلامرضا آرانی.
بسیاری از این بزرگان از میرزای قمی اجازه روایت و حدیث دریافت کرده‌اند.[16]
تبلیغ و ارشاد
فعالیتهای فرهنگی این شخصیت عالیقدر تنها به مطالعه و تحقیق، تألیف و تصنیف و تدریس و تربیت شاگرد محدود نمی‌شد و کثرت اشتغالات علمی و اجتماعی، او را از وظیفه اصلیش، یعنی تبلیغ دین و ترویج و نشر آیین مقدس اسلام وارشاد و هدایت بندگان خدا باز نمی‌داشت. او در حالی که پناه محکم و مطمئن برای اهل علم بود مرشد و معلّمی دلسوز و پدری مهربان برای مردم شناخته می‌شد. به همین سبب به موازات برنامه‌های درسی که برای دانش پژوهان و اهل فضل داشت خطابه‌ها و سخنرانیهایی نیز برای سایر افراد برپا می‌داشت.[17]
از میرزا بیاموزیم
ویژگیهایی که رمز موفقیت و عامل پیروزی و سربلندی این مرد بزرگ بوده است عبارت است:
الف) صبر و استقامت:
شکیبایی و استقامت و پایمردی از ویژگیای بارز میرزا است. او در طول زندگی پر نشیب و فرازش همواره در برابر مشکلات چون کوه مقاوم و پایدار بود و هرگز در مقابل حوادث ناگوار و انبوه سختیها زانو به زمین نزد. با اینکه در طول زندگی هشتاد ساله‌اش مخصوصاً دوران تحصیل با مشکلات فراوانی مواجه بود، با استفاده از شکیبایی توانست بر همه مشکلات پیروز شود.[18]
ب) جدیت در تحصیل:
او در فراگیری علوم اسلامی چنان کوشا بود که شبها کمتر به خواب می‌رفت و بیشتر وقت را مشغول مطالعه بود.[19]
ج) تلاش پیگیر:
تلاشگری فوق‌العاده او سبب شده که او را یکی از پرکارترین فقهای شیعه به شمار می‌آورند. او تمام عمر مبارکش را به درس و بحث، مطالعه و تحقیق و هدایت و ارشاد خلق سپری کرد و لحظه‌ای‌ آرام ننشست.
گاه در سنگر محراب و مسجد به اقامه جمعه و جماعت و ارشاد و هدایت مشغول بود و گاه بر کرسی تدریس به نشر علوم اسلامی و تربیت و پرورش شاگرد، زمانی در مسند فتوا و استنباط احکام شریعت و جواب استفتاءات و گاهی نیز به مطالعه و تحقیق و تألیف و تصنیف سرگرم بود.
د) ذوق شعری:
او علاوه بر مقام فقاهت، دارای طبع شعر بود و دیوان شعر آن بزرگوار در حدود پنج هزار بیت که به زبان فارسی و عربی سروده شده است.
ه‍) خوشنویسی:
میرزای قمی علاوه بر مزایای علمی و اخلاقی از زیبایی خط برخوردار بوده است. مؤلف کتاب «روضات الجنّات» در این باره می‌نویسد:
«مرحوم میرزا بسیار خوش خط بود و با هر یک از دو نوع خط مرسوم زمانش ـ یعنی نسخ و نستعلیق ـ آشنایی کامل داشته و هر دو را به طرز جالب و زیبایی می‌نگاشته است. نوشته‌های زیبایی که با زبان فارسی و عربی، با خط نسخ و نستعلیق از آن بزرگوار در نزد ما موجود است خود بهترین شاهد و گواه بر این مطلب است.»[20]
وفات
سرانجام آفتاب زندگی این شخصیت بزرگ علمی و دینی که سالها وجود مبارکش منشأ خیر و درخشندگی بود در سال 1231 ق.[21] غروب کرد او در هشتاد سالگی دعوت حق را لبیک گفت و روح پاکش به سوی معشوق شتافت و در جوار رحمت حق تعالی قرار گرفت. پیکر این مرد بزرگ با نهایت تجلیل و احترام تشییع گردید و در قبرستان شیخان قم، مقابل مقبره زکریا بن آدم به خاک سپرده شد.


[1] . بنا به نقل دیگری 1153 و بر طبق نقل سومی سال 1150 ق.
[2] . منطقه‌ای از توابع شهرستان الیگودرز (در استان لرستان) و در 12 فرسخی بروجرد. (فرهنگ فارسی).
[3] . ر. ک: اعیان الشیعه، محسن امین عاملی، ج 2، ص 481.
[4] . وحید بهبهانی، علی دوانی، ص 196.
[5] . ر.ک: قصص العلماء، محمد تنکابنی، ص 180؛ اعیان الشیعه، ج 2، ص 411.
[6] . گنجینه آثار قم، ج 1، ص 313.
[7] . اعیان الشیعه، ج 2، ص 421.
[8] . الذریعه، ج 23، ص 124.
[9] . همان، ج 20، ص 94.
[10] . ر. ک: الکرام البرره، ج 1، ص 192، 194.
[11] . همان، ص 14.
[12] . اعیان الشیعه، ج 10، ص 26.
[13] . الکرام البرره، ج 1، ص 10.
[14] . معارف الرجال، محمد حرزالدین، ج 3، ص 87.
[15] . ر. ک: روضات الجنات، ج 5، ص 370؛ اعیان الشیعه، ج 8، ص 152؛ تاریخ قم، ص 251، 259، 277، 279؛ گنجینه دانشمندان، محمد شریف رازی، ج 1، ص 146.
[16] . روضات الجنات، همان؛ وحید بهبهانی، ص 261.
[17] . اعیان الشیعه، ج 2، ص 412.
[18] . ر. ک: قصص العلماء، ص 180.
[19] . روضات الجنات، ج 5، ص 378.
[20] . همان، ص 371.
[21] . بنا به نقل دیگری، در سال 1233 ق.

rabana.ir

 نظر دهید »

در احوالات میرزا زیجواد ملکی تبری 2

10 اسفند 1391 توسط خسروی
تأثیر شگفت انگیز درس آخوند همدانی

علامه حسن زاد ه آملی از قول علامه طباطبائی این مطلب را  نقل کرده اند که:
مرحوم آیت الله سید علی قاضی فرمود:
من که به نجف تشرف حاصل کردم روزی در معبری آخوندی را دیدم شبیه آدمی که اختلال حواس دارد و مشاعر او درست کار نمی کند، راه می رود.
از یکی پرسیدم که این آقا اختلال فکر و حواس دارد؟
گفت: نه، الأن از جلسه درس اخلاق آخوند ملاحسینقلی همدانی به در آمده و هر وقت  آخوند صحبت می فرماید در حُضار اثری می گذارد که بدین صورت از کثرت تأثیر کلام و تصرف روحی آن جناب، از محضر او بیرون
می آیند.
 

 


مقام میرزا جواد آقا

حجت الاسلام فاطمی نیا می فرمودند :
… اینها حیف است، اینها سینه به سینه است، اگر ناقلش مثل من بیافتد و بمیرد دیگر کسی پیدا نمی شود بگوید، هی منتظر شوی که رادیو خواهد گفت، یا تلویزیون. دیگر تمام شد!

… آقا شیخ محمد حسین بهاری خودش به من فرمود که آقا میرزا جواد آقا تبریزی ـ رضوان الله علیه ـ روی منبر نشسته بود و من پای درس ایشان بودم.
شیخ محمد حسین  تا سه چهار سال پیش زنده بود خیلی مرد بزرگی
بود منتهی دیگر چون آسم شدیدی داشت آن هم در یک گوشه شهرستان! ایشان مجهول القدر مانده بود…
ایشان می فرمود  جوان بودم میرزا جواد آقا روی منبر درس می گفت، می گوید یک دفعه دیدم  این دو چشم های نورانی را متوجه ما کرد گفت: اهل کجایی؟ ـ من خلاصه عرض می کنم ـ گفتم: اهل بهار!
تا گفتم اهل بهار، به پُری  صورتش اشک ریخت!
سپس گفت: شیخ محمد بهاری، قبرش زیارتگاه شده یا نه؟ قبر شیخ محمد مزار شده یا نه؟
 بعد گفت: ان شاء الله من در پنجشنبه هفته آینده مهمان ایشان هستم! ـ یا گفت: به او ملحِق می شوم ـ این حرفی که می زد مثل اینکه پنجشنبه بوده می فرمود: پنجشنبه آینده!

یک شاگردی داشت آن شاگرد بی قرار شد، گریه کرد، آمد خودش دست به
 ضریح حضرت معصومه علیها السلام شد.
گفتیم: چه خبر است؟ والله! من این آقا را می شناسم اینکه گفت: من پنجشنبه آینده مهمان شیخ محمد بهاری هستم، دیگر تمام شد!
گفتیم: حالا امام نیست، پیامبر نیست که حرفش را این قدر زود باور می کنید. حالا که آقا میرزا جواد آقا سر حال است.
به هر حال، گفت: پنجشنبه آینده جنازه آقا میرزا جواد آقا تبریزی تشییع شد.

مهم این است که ایشان  می گفت:
 طلبه های دارالشفاء، فیضیه و جاهای  دیگر، ـ ببینید اینها مهم است، قریب به دویست و پنجاه طلبه، قریب به دویست و پنجاه طلبه!! - از حوزه علمیه خواب دیده بودند صبح که پا شده بودند برای نماز، به همدیگر می گفتند: خواب دیدیدم! یک الف این خواب ها با هم فرقی نداشت. خیلی حرف است! 250 نفر خواب ببینند یک الف هم با هم فرق نداشته باشد!!
خلاصه؛ که در شب پنجشنبه خواب دیده بودند که جنازه آقا میرزا جواد آقا تبریزی روی تابوت حرکت می کند، حضرت سید انبیاء صلی الله علیه و آله و سلم جلوی جنازه حرکت می کند! 


برکت قم و قبرستان شیخان

علامه طهرانی می فرماید:
« جناب  آقای سید هاشم حداد [ عارف نامی و شاگرد برجسته سید علی آقا قاضی] از قبرستان معروف به « شیخان» بسیار مبتهج بودند و می فرمودند: بسیار پر نور و پر برکت است و خدا می داند چه نفوس زکیه و طیبه ای در اینجا مدفونند.
پس از قبر مطهر بی بی که فضای قم و اطراف قم را باز و گسترده و سبک و نورانی نموده است و به واسطه برکات آن حضرت است که گویا خستگی از زمین قم و از خاک قم برداشته شده است، هیچ مکانی در قم به اندازه این قبرستان نورانی و با رحمت نیست! و سزوار است  طلاب و سائرین بیشتر از این، به این مکان توجه داشته باشند و از فضایل و فواضل معنوی و ملکوتی آن بهره مند شوند و نگذراند این آثار محو شود و دستخوش نسیان قرار گیرد. ا

***

قبر بسیاری از أعلام شیعه مانند زکریا بن ادریس و زکریا بن آدم و محمد بن قولویه در اینجاست؛ و اخیرا” قبر مرحوم  هیدجی سالک دل سوخته و وارسته، و قبر مرحوم حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، و قبر مرحوم حاج میرزا علی آقا شیرازی و امثالهم در اینجاست که هر یک استوانه ای از عظمت و جلال می باشند. 


تمجید امام از مقام میرزا جواد آقا

علامه طهرانی می فرمود :
مرحوم صدیق ارجمند آیة الله شیخ مرتضی مطهری ـ رحمة الله علیه ـ به حقیر گفت: من خودم از رهبر انقلاب، آیه الله خمینی ـ اعلی الله تعالی مقامه ـ شنیدم که می فرمود:
در قبرستان قم یک مرد خوابیده است و او حاج میرزا جواد آقای تبریزی است! 


شاهکار ملاحسینقلی همدانی در تربیت شاگردان

علامه طهرانی می فرماید:
« … گویند علت انحراف حسین بن منصور حلاج در اذاعه و اشاعه مطالب ممنوعه و اسرار الهیه، فقدان تعلم و شاگردی او در دست استاد ماهر و کامل و راهبر راهرو و به مقصد رسیده بوده است.
او از نزد خود به راه و سلوک افتاد، و بدین مخاطر مواجه شد و لذا بزرگان از ارباب سلوک و عرفان ، او را قبول ننموده و رد کرده اند و در مکتب معرفت دارای وزنی به شمار نیاورده اند.
و مانند شیخ احمد احسائی که از نزد خود خواست به مقام حکمت و عرفان برسد و صِرف مطالعه کتب فلسفیه خود را صاحب نظر دانست و
اشتباهات فراوانی مانند التزام به تعطیل و انعزال ذات مقدس الهی از اسماء و صفات و …  به بار آورد که موقعیت او را در نزد ارباب و نقادان بصیر و خبیر شکست و تألیفات او را در بوته نسیان و عدم اعتناء قرار داد.

در مکتب تربیتی آیة الحق مرحوم آخوند ملا حسینقلی همدانی ( استاد میرزا جواد آقا ملکی ) هیچ یک از این خطرات در هیچ یک از شاگردان او دیده نشده است.
با اینکه هر یک از آنها در آسمان فضیلت و کمال چنان درخشیدند که تا زمان هایی را بعد از خود روشن نموده و در شعاع وسیعی اطراف محور و مرکز وجود مثالی و نفسی خود را نور و گرمی بخشیده و می بخشند. معارف الهیه و سلوک علمی آیاتی از شاگردان او را مانند سید احمد کربلایی طهرانی و حاج شیخ محمد بهاری و حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی و سید محمد سعید حبوبی ، کجا تاریخ می تواند به دست محو و نابودی سپرده و در محل انزوا بایگانی کند ….؟! » 

 


سلیقه معنوی میرزا جواد آقا ملکی تبریزی

مرحوم میرزا عبدالله شالچی تبریزی می فرماید:
… مرحوم استادم حاج میرزا جواد آقای ملکی تبریزی که هم مجتهد در فقه بود و رساله عملیه داشت و هم در معارف اسلامی صاحب نظر، دستوراتی می دادند که انسان در خوردن، خوابیدن، نشستن، صحبت و عمل کردن چگونه رفتار کند. یکی از دستورات ایشان این بود که  :
انسان نباید معصیت کند.

خوش سلیقگی را ببینید آقا! این عالمی است که خوش سلیقه است و پیروانش را به راه راست هدایت می کند. اولین دستوری که می دهد این است که انسان نباید معصیت کند. می فرمود:
انسان در خوردن نباید به قدری نخورد که ضعف پیدا کند و نه به قدری بخورد که کسل شود و از اطاعت باز بماند. ایشان به شب خیزی خیلی اهمیت می داد.

 


استفاده از مقبره استاد

مرحوم شالچی تبریزی می فرمود :
ایشان اینجا در قم بودند و فوت شدند. قبرشان هم در شیخان است. من حالا هم از قبرش استفاده می کنم. بروید سر قبرش، فاتحه بخوانید، حوائجتان را هم بخواهید. گمان می کنم که نتیجه بگیرید.
من حالا هم گاهی شده است که عرضی داشته باشم می روم سر قبر ایشان و نتیجه می گیرم. خواب هم می بینم و استفاده می کنم. 


انتقال معارف با نگاه عارفانه

از قول مرحوم شالچی نقل شده :
یک وقت بنده رفته بودم خدمت آقا، ایشان آمد رو به روی من نشست به طوری که زانوهای من به زانوهای ایشان چسبید و نگاه های ممتدی به من کرد.
من فهمیدم مطلب چیست، من هم شروع کردم به ایشان نگاه کردن چون بعضی از بزرگان با نگاه کردن معارفی را منتقل و القاء می کنند؛ بعد [ میرزا جواد آقا] فرمودند: پاشو برو!


 چرا تکلیف را انجام ندادی؟!

مرحوم شالچی فرمودند:
« روزی در درس حاج میرزا جواد آقا شرکت کردم. پس از درس، آقا دستوری را به من فرمودند تا انجام دهم. من  با این که تصمیم به انجام آن در نیمه های شب داشتم به علت کار زیاد موفق به بیتوته و انجام دستور استاد در سحرگاه نشدم. فردا چون به درس استاد رفتم هنگام بازگشت چون برخاستم بیایم استاد فرمود: شما تشریف داشته باشید!

آنگاه که شاگردان رفتند، فرمود: چرا تکالیف تعیین شده را دیشب انجام ندادی؟! من به یکباره در حیرت شدم که من با کسی این حال نگفتم و کسی جز خدا از این واقعه خبردار نبود.
پس، از ایشان عذر تقصیر خواستم. این بی توفیقی در شب بعد نیز رخ داد و باز استاد به من خاطر نشان کرد که دستورش را  انجام نداده ام. پس از آن با تلاش و همت دو چندان موفق به انجام دستور استاد شدم و از آن بهره مند گشتم.» 


دید ملکوتی

استاد شالچی تبریزی می فرمود :
« یکی از روزها صبح پس از نماز برای شرکت در جلسه اخلاق میرزا جواد آقا به فیضیه رفتم.
استاد به من فرمودند: میرزا عبدالله چه می بینی؟!
این صحبت استاد گویا خود تصرفی بود که آن بزرگ در جان من کرد و حجاب ملکوت از برابر چهره ام برداشته شد.
 دیدم اشخاصی را که در فیضیه هستند و در ظاهر می بینم، اما باطن آنان را نیز مشاهده می کنم به صورت های گوناگون اند!
بار دیگر فرمودند: فلانی چه می بینی؟ و من چون توجه کردم دریافتم ارواح مؤمنین روی صحن مدرسه فیضیه دور هم  نشسته اند و با هم مذاکره می کنند!

 پس از آن استاد به من فرمودند: میرزا عبدالله فکر نکنی اینها مقاماتی است و به جایی رسیده ای؟! اینها در برابر آنچه در سیر و سلوک و تقرب الی الله به سالک می دهند هیچ است.» 


تسلیم به قضای الهی 

حاج آقا شالچی فرمودند:
« روزی همراه استادم مرحوم حاج میرزا جواد آقا ملکی قدم می زدیم که ایشان در جایی نشستند و مشغول خواندن چیزی شدند.
ما احساس کردیم ایشان مشغول فاتحه خوانی هستند و در عین حال قبری را هم آنجا نیافتیم! از ایشان سؤال کردیم: آیا قبر بزرگی در اینجاست که مشخص نیست و ما نمی دانیم؟
ایشان با لبخندی گذشتند. ما فهمیدیم که ایشان مایل به جواب گفتن نیستند. پس از این ماجرا، هفته بعد فرزند ایشان فوت کرد و در همانجا دفن گردید و معلوم شد که مرحوم ملکی خبر این حادثه را از قبل می دانستند!»  تشکر از واسطه فیض الهی

آیت الله سید احمد فهری زنجانی  نقل می کنند :
دوستی داشتم به نام مرحوم سرهنگ محمود مجتهدی که درک محضر ایشان را کرده بود و نیز از انفاس او بهره ای داشت، او می گفت:
روزی پس از پایان درس، عازم حجره  یکی از طلبه ها که در مدرسه دارالشفاء بود، گردید و من نیز در خدمتش بودم ، به حجره  آن طلبه وارد شد و مراسم احترام معمول گردید و پس از اندکی جلوس ، برخاسته و حجره را ترک گفتند و چون منظور از این دیدار را پرسیدم ، فرمود:

 شب گذشته به هنگام سحر، فیوضاتی بر من افاضه شد که فهمیدم از ناحیه  خودم نیست و چون توجه کردم دیدم که این آقای طلبه به تهجد برخاسته و در نماز شب اش به من دعا می کند و این فیوضات اثر دعای اوست، این بود که به عنوان سپاسگزاری از عنایتش، به  دیدار او رفتم!

 

 

قلیان را چاق کن!

از قول آیت الله میرزا علی اکبر مرندی نقل کرده اند که :
اولین بار که میرزا جواد اقا ملکی تبریزی  خدمت ملاحسنقلی همدانی می رسد، آن مربی بزرگ عرفان نگاهی بر او می اندازد و می فرماید:
برو برایم قلیان را چاق کن بیاور!

میرزا جواد آقا با آن مرتبه علمی و مراتبی که برای خودش قائل بود وقتی در میان جمع زیادی از علما و فضلای نجف این دستور ملاحسینقلی را دریافت می کند می رود و اولین قدم را در اولین دیدار بر روی نفس اماره می گذارد و تکبر و خودخواهی را درهم می شکند و مثل یک آبدارچی قلیان را آماده می سازد و خدمت استاد می آورد. 


درگذشت فرزند و اکرام مهمان

آیت الله فهری نقل می کنند :
« میرزا جواد آقا ملکی تبریزی پسری داشته که شمع فروزان شبستان خانواده بوده است .
در روز عید غدیر که ایشان در منزل جلوس کرده و قشرهای مختلف به زیارتشان می آمده اند، خادمه  منزل به کنار حوض خانه می آید و ناگاه چشمش بر پیکر بی جان پسر که بر روی آب بوده می افتد. بی اختیار فریاد می زند، اهل خانه که از اندرون به صدای خادمه بیرون می آیند و با منظره دلخراشی این چنین مواجه می شوند، بی اختیار همه فریاد می کشند.

 مرحوم ملکی متوجه می شود که صدای شیون، خانه را پر کرد، از اطاق خود بیرون می آید. می بیند که جنازه پسرش در کنار حوض گذاشته شده است. رو به زنها کرده و خطاب می کند: ساکت!

همگی سکوت می کنند و همین سکوت ادامه می یابد تا آنکه مرحوم ملکی از همه میهمانان پذیرایی می کند و طبق معمول سنواتی ، عده ای از آنان ناهار را در منزل ایشان صرف می کنند و پس از پایان غذا که عازم رفتن می شوند، مرحوم ملکی به چند نفر از خواص مهمانان می فرماید که شما اندکی تأمل کنید که با شما مرا کاری است و چون بقیه مهمانان بیرون می روند، واقعه را برای آنان بازگو می کند و از آنان برای مراسم تجهیز فرزند از دست رفته کمک می گیرد.

این داستان گذشته از آنکه حاکی از اعلا درجه مقام رضا و تسلیم آن بزرگوار است، نشانگر قدرت روحی و نیروی تصرف در نفوس دیگران نیز هست .ارتحال

از قول آیت الله فهری نقل شده :
همچنین شنیدم از زاهد عابد مرحوم حسین فاطمی قمی که از دوستان مرحوم ملکی بود که فرمود: از مسجد جمکران بازگشتم. در منزل به من گفتند که آقای حاج میرزا جواد جویای حال تو شده است.
[ آقای فاطمی] فرمود: من با سابقه کسالتی که از ایشان داشتم با عجله به خدمتش رفتم ( و به گمانم فرمود عصر جمعه بود) دیدم ایشان استحمام کرده خضاب بسته و پاک و پاکیزه در بستر بیماری افتاده و آماده ادای نماز ظهر و عصر است.
در میان بستر شروع به گفتن اذان و اقامه کرد و دعای تکبیرات افتتاحیه را خواند و همین که به تکبیرة الاحرام رسید و گفت: الله اکبر! روح مقدسش از بدن اقدسش به عالم قدس پرواز کرد.
این واقعه به سال 1343 هجری قمری بود. پیکر پاکش پس از تجهیز در شیخان قم به خاک سپرده شد .

والسلام عليه يوم ولد و يوم مات و يوم يبعث حياً

http://arfaneaslami.blogfa.com

 نظر دهید »

راه هاي ترويج عدل در قرآن

10 اسفند 1391 توسط خسروی

 

 

خداوند متعال اسلام را يكپارچه صفا و رحمت معرفي نموده و حتي وجود رسول گرامي اسلام(صلي الله عليه و اله) و هدف از فرستادن اوجز رحمت براي جهانيان(و نه فقط مومنان) بوده است: «وَ کَمْ اَرسَلناكَ اِلّا رَحمَةٌ لِلْعالَمين».[1]

 

اگر در مواردي اسلام دستور به جنگ و جهاد داده، فقط جهت تأمين صلح و برقراري عدالت بوده است و نه آن كه جنگ بذاته امري مطلوب و هدف بوده باشد. وبالعكس اسلام جنگ هايي را كه طمع ها و منافع مادي را پديد مي آورد، از قبيل جنگ هايي كه صرفاً براي استعمار و استثمار مردم رخ مي دهد به هيچ وجه صحيح نمي داند. آيات 190تا194 سوره بقره، موارد جواز قتال و شرايط آن را اين گونه ذكر كرده است: «و قاتِلوا فِي سَبيلِ اللهِ الَّذينَ يُقاتِلونَكم وَ لا تَعتَدوا اِّنَ اللهَ لا يُحِبٌ المِعْتَدين[2]».(در راه خدا با  آنان که با شما به جنگ برخیزند جهاد کنید و ستمکار نباشید که خدا ستمکاران را دوست ندارد).

ادامه »

 نظر دهید »

عدالت و عدالت اجتماعي در قرآن

10 اسفند 1391 توسط خسروی

 

 

عدالت كه التزام به حد وسط در اعمال و پرهيز از افراط و تفريط است.[1]وظيفه و مسئوليت همه مسلمانان و به طور كلي مخاطبان قرآن است. پس از ترجمه آثار يوناني در جهان اسلام اين جمله افلاطون معروف شد كه عدالت ما در همه فضايل اخلاقي است ولي در حدود دو قرن پيش از آن كه سخن افلاطون در ميان مسلمين شناخته شود مسلمانان از زبان قرآن مضمون اين سخن را شنيده بودند.[2]

 

بر اساس آموزه هاي اسلامي مهم ترين پايه هاي تشكيل جامعه بشري سه چيز است كه خداوند به آن ها فرمان داده است: عدالت،احسان و بخشش به خويشاوندان[3]. اين سه عنصر به ترتيب اهميت در آيه ذكر شده اند.

ادامه »

 نظر دهید »

جايگاه عدالت اجتماعي در اسلام

09 اسفند 1391 توسط خسروی

 

 

سنت الهي در ربوبيت بر اساس عدل است و ولايت و حاكميت خداوند در نظام تشريع آن گاه ظهور و تجلي پيدا مي كند كه عدل حكومت كند، تحقق ولايت الهي كه دغدغه­ي اصلي حاكميت ديني است جز با رعايت عدالت همه جانبه­ي اجتماعي ممكن نيست. فلسفه حكومت ديني بر اساس عدالت اجتماع تبيين شده است. در حكومت ديني  نه ستمگران مجوز رهبري دارند و نه حاكميت هاي ظالمانه از مشروعيت حقوقي برخوردار مي شوند.

ادامه »

 1 نظر

اصل عدل در حوزه هاي اجتماعي و سياسي

09 اسفند 1391 توسط خسروی

 

 

   اين مسئله از صدر اسلام از بدیهیات اوليه انديشه هاي اسلامي اجتماعي فرد مسلمان بوده كه امام و پيشوا و زعيم بايد عادل باشد، قاضي بايد عادل باشد،شاهد محكمه بايد عادل باشد، شاهد طلاق يا رجوع بايد عادل باشد، از نظر مسلمان شيعه امام جمعه و جماعت نيز بايد عادل باشد. هر مسلمان همواره در برابر پست ها يي كه يك مقام عادل بايد اشغال كنداحساس مسئوليت مي كرده است. بديهي است برقراری  اصل عدل در نظامات اجتماعي موقوف به اين است كه اولاً نظام تشريعي و قانوني نظام عادلانه باشد، در ثاني به مرحله اجرا در آيد.[1]

 

ادامه »

 نظر دهید »

ارتباط قوا با نفس و بالعکس

05 اسفند 1391 توسط خسروی

 

شیخ رحمه الله و دیگر مشائین قوا را خادم و آلات نفس دانسته اند . همان گونه که درتعریف نفس گذشت نفس کمال اول برای جسم طبیعی (بدن) بود که افعالش را باآلات و قوای متعدد انجام می داد نفس ، قوا و نیز بدن را جهت نیل به کمال خود به کار می بندد و آن ها را به انواع مختلف استعمال و استخدام می کند نفس مبداقواست و قوا خود مبادی افعالند بنابراین نفس مبدا المبادی است و جامع و مجمع و رباط قوا و مؤلف و مرکب آن ها و بدن و اسطقسات می باشد . اکنون باید دید قوا بانفس چگونه عمل می کنند و نفس چگونه آن ها را به کار می بندد .

از جمله مطالبی که شیخ رحمه الله در این باره با عنایت بیان می کند این است که پرداختن نفس به حواس مانع از توجه به ذات خویش و به کلیات می باشد ؛ مثلا درتنبیهی که برای اثبات نفس و این که نفس ، بدن و بدنی نیست بیان داشته است ازاین جا شروع می کند که اگر هر یک از حواس را از کار بیندازیم مثلا چشم را ببندیم ونیز در هوای طلق باشیم تا حس لامسه تحریک نگردد و بین اعضا تفرقه اندازیم تالمس ادراک کم تری کند بعد از حصول این شرایط نفس می بیند که ذاتش ثابت است اگر نیک بنگرد مشاهده می کند که ذاتش غیر از بدن و اعضاء آن است . (65)

یکی از نتایجی که از این تنبیه به دست می آید این که هر چه توجه نفس به حواس افزون تر باشد این خود مانع توجه نفس به ذات خویش می شود و بالعکس هر چه التفات به آن کمتر باشد زمینه جهت غور در نفس بیش تر فراهم خواهد شد ، همان گونه است محسوسات و معقولات که گویا بین آن ها تمانعی وجود داردواساسا چون نفس دو جنبه داشت : جنبه فوق و جنبه دون ، این دو بعد ، متمانع ومتعاندند و دل مشغولی به یکی موجب انصراف از دیگری می شود و شواغل بدنی نظیر احساس ، تخیل ، شهوت و . . . مانع غور عقلانی و شهودی می شود :

« ان جوهر النفس له فعلان فعل له بالقیاس الی البدن وهو السیاسة وفعل له بالقیاس الی ذاته والی مبادئه وهو الادراک بالعقل وهمامتعاندان متمانعان فانه اذا اشتغل باحدهما انصرف عن الاخرویصعب علیه الجمع بین الامرین وشواغله من جهة البدن هی الاحساس والتخیل والشهوات والغضب والخوف والغم والفرح والوجع وانت تعلم هذا بانک اذا اخذت تفکر فی معقول تعطل علیک کل شیء من هذه الا ان تغلب هی النفس وتقسرها رادة ایاها الی جهتها وانت تعلم ان الحس یمنع النفس عن التعقل . » (66)

جهت دیگر این که اشتغال به برخی قوا مانع از کمک نفس به قوای دیگر درانجام فعلشان می باشد ، زیرا شان نفس این است که اگر به امور باطنی پرداخت ازامور ظاهری غافل می گردد و اگر به امور خارجی مشغول شد از باطنیات غفلت می ورزد ؛ مثلا اگر نفس میل به محسوس کرد در تخیل و تذکر ضعیف می گردد و اگربه قوه شهوانی پرداخت از قوه غضبی باز می ماند و اگر به افعال تحریکی دل بست از افعال ادراکی غافل می شود و بالعکس ، حال اگر فرض کنیم که به قوه ای از قوامشغول نباشد در این صورت قوه ای که اقواست غالب می شود و نفس را به خودمشغول می دارد .

حال می توان پرسید که چرا و به چه علت نفس از پرداختن به قوه ای منصرف شده بدان مشغول نمی گردد ؟ پاسخ این است که به چهار علت :

« لآفة او لضعف شاغل عن الاستکمال کما فی الامراض وکما فی الخوف واما ان یکون لاستراحة ما کما فی النوم واما ان یکون لکثرة انصراف الهمة الی استعمال القوة المنصرف الیها عن غیرها . » (67)

بنابراین چون از نفس افعال متقابلی سر می زند نظیر شهوت و غضب یا دفع وجذب و متکفل هر یک قوه ای خاص است هر گاه نفس به فعل یکی مشغول شد ازدیگری باز می ماند و از این روست که نفسی که مستعمل آلات محرکه و مدرکه واساسا مستعمل بدن است معمولا نمی تواند به جمیع امور و ابعاد نفس و قوا به طوریکسان و هم زمان بپردازد و کسر و انکسارهایی و اقبال و ادبارهایی خواهد داشت وتوجه به شانی او را از توجه به شان دیگر باز می دارد و از این جاست که فرموده اند : اگر مایلی به ادراک معقولات و شهود ذات نایل شوی از خواطر و محسوسات دل برکن و با مراقبت چشم و گوش دل باز کن .

البته تعاند و تمانع بین قوا مربوط به نفوس معمولی است نفوس عالیه که به مقام جمع الجمع ، واصل شده اند مظهر « لایشغله شان عن شان » شده تربیت قوه ای آنان را از همت به قوای دیگر باز نمی دارد .

در این زمینه مباحث جالب و قابل توجه دیگری مطرح می شود از قبیل ارتباط نفس و بدن و بالعکس و تاثیرات متقابل آن دو ، کیفیت علقه نفس و بدن ، مشارکت نفس و بدن در افعال و احوال عارض بر هر یک از راه قوا ، که بحث درباره آن هامجالی دیگر می طلبد .

65) کتاب النفس ، ص 13 ؛ الاشارات والتنبیهات ، ج 2 ، ص 292 . 66) کتاب النفس ، ص 195 و 196 ؛ النجاة ، ص 369 و 370 . 67) کتاب النفس ، ص 153 ؛ ر . ک : تاریخ فلسفه در اسلام ، ج 1 ، ص 696 - 700 .

مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی 

 

 

 1 نظر

دیدار مردم آذربایجان با رهبر انقلاب

30 بهمن 1391 توسط خسروی

 

حضرت آيت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب صبح امروز (شنبه) در ديدار بسيار پرشور هزاران نفر از مردم تبريز، در سخنانی بسيار مهم به تشريح رفتار و گفتار غيرمنطقی دولتمردان امريكا در بحث مذاكره و تبيين رفتار منطقی ملت و نظام اسلامی در اين زمينه پرداختند و با تجليل مجدد از حضور پرشكوه و عزتمند ملت در راهپيمايی يوم الله 22 بهمن، نكاتی را درباب مسئله اخيری كه در مجلس روی داد بيان كردند.
در اين ديدار كه در آستانه قيام 29 بهمن مردم تبريز در سال 1356، انجام شد رهبر انقلاب اسلامی با گراميداشت ياد و خاطره شهدای آن قيام، دين و ايمان دينی را معيار و ملاك و راهنمای حركت ملت ايران دانستند و افزودند: نمونه بارز تبلور اين حقيقت، مبارزات مردم آذربايجان در 150 سال اخير است كه همواره با پشتوانه ايمان دينی و پافشاری بر آن بوده است.
حضرت آيت‌الله خامنه‌ای با تأكيد بر اينكه علت اصلی متزلزل نشدن ملت ايران در مقابل فشارهای قدرتهای جهانی از جمله تحريم ها، ايمان دينی ملت بوده است،‌خاطرنشان كردند: آنها از چند ماه پيش تحريم هايی را كه ادعای فلج كننده بودن آنها را داشتند اِعمال و حتی چند روز قبل از 22 بهمن نيز دور جديدی از تحريم ها را وضع كردند تا اراده مردم را سست كنند اما پاسخ ملت ايران اين بود كه راهپيمايی 22 بهمن امسال، پرشورتر و گسترده تر از سالهای قبل برگزار شد.
ايشان افزودند: در راهپيمايی 22 بهمن امسال، همه، از همه جا آمدند و حضور مردم همراه با روحيه بالا وچهره هايی خندان و شاداب بود و اين حضور عظيم چهره واقعی ملت را بار ديگر نشان داد.
حضرت آيت‌الله خامنه‌ای با تأكيد بر اينكه راهپيمايی 22 بهمن در هر سال،‌همچون ضربه سهمگين و بهمنی بزرگ، بر سر دشمنان و مخالفان ملت ايران فرود می آيد خاطرنشان كردند: امسال نيز همينگونه شد.
ايشان با قدردانی مجدد از حضور پرشكوه و عزتمندانه ملت ايران در راهپيمايی 22 بهمن، خاطرنشان كردند: اگر صدبار هم اين تشكر تكرار شود، باز هم جا دارد و بايد در مقابل اين روحيه و بصيرت ملت ايران، تعظيم كرد.
رهبر انقلاب اسلامی در تحليل شرايط كنونی تأكيد كردند: دشمنان در مقابل ايمان، عزم راسخ، بصيرت، شجاعت و تحمل ملت ايران، در موضع انفعال قرار گرفته و بر همين اساس حركات غيرمنطقی انجام می دهند.
حضرت آيت‌الله خامنه‌ای با استناد به رفتار و گفتار ‌دولتمردان امريكايی، آنان را افرادی غيرمنطقی، دارای حرف و عمل متناقض و روحيه زورگويانه دانستند و خاطرنشان كردند: امريكاييها توقع دارند كه ديگران در مقابل حرفهای غيرمنطقی و زورگويی های آنها تسليم شوند، همانطور كه برخی تسليم شده اند اما ملت ايران و نظام جمهوری اسلامی تسليم شدنی نيست زيرا منطق، توانايی و اقتدار دارد.
ايشان در تبيين مواضع و اقدامات غيرمنطقی دولتمردان امريكايی و دولتهای غربيِ دنباله رو آنها، به بيان نمونه های عينی پرداختند و افزودند: آنها ادعا می كنند كه متعهد به حقوق بشر هستند و پرچم حقوق بشر را در دنيا بلند كرده اند، اما در عمل بيشترين ضربه را به حقوق بشر می زنند و با فجايعی نظير گوانتانامو و ابوغريب و كشتار مردم افغانستان و پاكستان بيشترين اهانتها را به حقوق انسانها می كنند.
حضرت آيت‌الله خامنه‌ای يكی ديگر از موارد غيرمنطقی بودن امريكاييها و تناقض ميان ادعا و عمل آنها را، ادعای آنها مبنی بر مقابله با سلاح هسته ای برشمردند و افزودند: آمريكايی ها براساس اين ادعا، يازده سال پيش، به عراق حمله كردند اما بعدها مشخص شد اين ادعا از اساس نادرست بوده است.
ايشان خاطرنشان كردند: دولتمردان امريكايی با وجود اين ادعا از رژيم شرير صهيونيستی و مجهز به سلاح هسته ای كه ديگران را نيز تهديد می كند، حمايت می كنند.
رهبر انقلاب اسلامی، ادعای تعهد به گسترش دموكراسی در دنيا را يكی ديگر از حرفهای خلاف واقع مقامات امريكايی دانستند و افزودند: آنها از يك طرف اين ادعا را مطرح می كنند اما از طرف ديگر دائماً در حال تعارض و مقابله با ايران هستند كه دارای روشن ترين و واضح ترين مردم سالاری ها در منطقه است.
حضرت آيت‌الله خامنه‌ای تأكيد كردند: امريكاييها در حالی مدعی حمايت از گسترش دموكراسی هستند كه در همين منطقه،‌ با وقاحت تمام از كشورهايی حمايت می كنند كه حتی بوی دموكراسی را هم استشمام نكرده اند و مردم آنها برای يك بار نيز صندوق رأی و انتخابات را نديده اند.
ايشان يكی ديگر از مصاديق تناقض ميان حرف و عمل دولتمردان امريكايی را، ادعای آمادگی مذاكره با ايران به منظور حل مسائل ميان دو كشور،‌دانستند و افزودند: اين ادعا در حالی مطرح می شود كه امريكاييها حرفهای ناشايست و خلاف واقع را به نظام جمهوری اسلامی نسبت می دهند و برای مقابله با ملت ايران متوسل به تحريم و فشار می شوند.
رهبر انقلاب اسلامی سخنان چند روز پيش رئيس جمهوری امريكا مبنی بر تلاش اين كشور برای جلوگيری از ساخت سلاح هسته ای بوسيله ايران را مورد اشاره قرار دادند و تأكيد كردند: اگر ايران قصد ساخت سلاح هسته ای را داشت امريكا به هيچ وجه نمی توانست جلوی ملت ايران را بگيرد.
حضرت آيت‌الله خامنه‌ای افزودند: جمهوری اسلامی ايران قصد ساخت سلاح هسته ای را ندارد و اين تصميم نيز به دليل ناراحتی امريكا نيست، بلكه بر مبنای يك عقيده و اعتقادی است كه سلاح هسته ای را جنايت بر ضد بشريت می داند و ضمن آنكه بر عدم توليد آن تأكيد دارد،‌خواستار محو سلاحهای هسته ای موجود در جهان نيز است.
ايشان تأكيد كردند: ادعای امريكاييها مبنی بر ساخت سلاح هسته ای بوسيله ايران، ‌يك تقلب در حرف زدن است.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: در موضوع هسته ای ايران، ‌بحث بر سر سلاح هسته ای نيست،‌بلكه آنها می خواهند مانع حق قطعی و مسلم ملت ايران در غنی سازی هسته ای و استفاده صلح آميز از انرژی هسته ای شوند كه البته در جلوگيری از ملت ايران موفق نخواهند شد و اين ملت كار خود را براساس حق صريح خود  انجام خواهد داد.
حضرت آيت‌الله خامنه‌ای تأكيد كردند: تلاش برای تضييع حقوق ملت ايران نمونه ای آشكار از غيرمنطقی بودن امريكاييها است و بر همين اساس با طرف غيرمنطقی و زورگو، نمی توان با اتكاء به منطق حرف زد.
ايشان افزودند: جمهوری اسلامی ايران در طول 34 سال گذشته، در قضايای مختلف جهانی، به روشنی دريافته است كه طرف مقابل او كيست، چگونه رفتار می كند و چگونه بايد با او برخورد كرد.
رهبر انقلاب با اشاره به اينكه امريكايی ها در بحث مذاكره، با تكيه به شبكه خبری رسانه ای تحت تسلط صهيونيستها و امريكايی ها، به دنبال فريب دادن افكار عمومی جهان،‌منطقه و ايران هستند افزودند: شبكه رسانه ای جهانی، حرفهای ما را يا منعكس نمی كند و يا ناقص و حتی برعكس منعكس می كند، بنابراين روی سخن ما با ملت ايران است.
ايشان در تبيين واقعيات و حقايق بحث مذاكره، پنج نكته مهم را مورد تأكيد قرار دادند: غيرمنطقی و متناقض بودن حرف و رفتار دولتمردان امريكايی - تلاش امريكايی ها برای تسليم كردن ملت ايران به عنوان هدف اصلی مذاكرات - معنای حقيقی مذاكره در عرف قدرتهای سلطه گر - دروغ و فريبكاری امريكايی ها درباره برداشته شدن تحريم ها با مذاكره - و منطقی بودن رفتار ملت ايران و نظام جمهوری اسلامی در مقابل پيشنهاد امريكا.
حضرت آيت‌الله خامنه‌ای غرض اصلی دولتمردان امريكا از طرح پيشنهاد مذاكره را تبليغ و هياهو درباره تسليم شدن ملت و نظام ايران خواندند و افزودند: آنها می خواهند به ملتهای مسلمان و سربرافراشته منطقه، نشان دهند كه جمهوری اسلامی ايران هم با همه سرسختی و ايستادگی، عاقبت پای ميز مذاكره و مصالحه آمد، بنابراين شما نيز چاره ای جز تسليم نداريد.
رهبر انقلاب خاطرنشان كردند: البته سلطه گران از ديرباز با هدف نااميد كردن ملتهای مسلمان، درصدد كشاندن ايران پای ميز مذاكره و بده و بستان بوده اند و اكنون نيز همين هدف را با طرح تبليغاتی «مذاكره ای غيرمربوط به مسائل اساسی» دنبال می كنند اما جمهوری اسلامی ايران، با چشمان باز اهداف آنها را می فهمد و متناسب با آن اهداف، جواب می دهد.
ايشان معنای حقيقی گفتگو در عرف امريكا و غربيها را پذيرش حرفهای آنان در پای ميز مذاكره خواندند و افزودند: آنها با همين نگاه غيرمنطقی، در تبليغات اخيرشان می گويند مذاكره مستقيم كنيم تا ايران را به دست برداشتن از انرژی هسته ای و غنی سازی قانع و وادار سازيم اما اگر خواهان گفتگوی حقيقی و منطقی بودند بايد می گفتند مذاكره كنيم تا ايران استدلالها و ادله خود را بگويد و مسائل عادلانه بررسی شود.
رهبر انقلاب اين سؤال را مطرح كردند كه با توجه به اين نگاه حاكم بر دولتمردان امريكايی و انتظار آنها برای تسليم شدن ايران، اگر دولت ايران هم پيشنهاد گفتگو را بپذيرد آيا مذاكره به درد می خورد و اصلاً به جايی می رسد؟
رهبر انقلاب با اشاره به اقدام امريكايی ها در قطع مذاكره هنگام كم آوردن در مقابل حرفهای منطقی ايران افزودند: در 15 سال گذشته، دو سه بار امريكايی ها با تأكيد بر اينكه گفتگو خيلی ضروری، فوری و حياتی است در برخی مسائل درخواست مذاكره كردند، يك يا دو مأمور دولتی هم رفتند و با آنها گفتگو كردند، اما به محض اينكه در مقابل حرفهای منطقی ايران، جوابی نداشتند مذاكره را قطع كردند و با استفاده از شبكه رسانه ای بين المللی خود وانمود كردند ايران مذاكره را قطع كرده است.
ايشان پرسيدند آيا با وجود اين تجربيات، باز هم لازم است بی منطقی امريكاييها را در مذاكرات تجربه كنيم؟
حضرت آيت‌الله خامنه‌ای، تبليغات امريكايی ها را درباره لغو تحريم ها در پی مذاكره با ايران، وعده ای دروغ دانستند و افزودند: آنها به خيال خام خود فكر می كنند ملت از تحريم ها به ستوه آمده بنابراين با شنيدن اين وعده، مشتاق مذاكره با امريكا می شود و به مسئولان كشور فشار می آورد.
رهبر انقلاب خاطرنشان كردند: در واقع، اين وعده نيز از همان حرفهای فريبكارانه است و نشان می دهد آنها به دنبال مذاكره حقيقی و عادلانه نيستند بلكه تسليم شدن ملت ايران را دنبال می كنند در حاليكه اگر ملت ايران می خواست تسليم امريكاييها باشد اصولاً انقلاب نمی كرد.
ايشان در اِشكال جدی ديگری به ادعای امريكايی ها مبنی بر لغو تحريم ها با مذاكره تأكيد كردند: هدف تحريم ها، همچنانكه بارها گفته اند خسته كردن ملت ايران و جدا كردن ملت از نظام اسلامی است بنابراين اگر مذاكره هم انجام شود اما ملت همچنان در صحنه باشد و بر حقوق خود پافشاری كند،‌ تحريم ها وجود خواهد داشت.
رهبر انقلاب در همين بحث به بازخوانی يك برداشت ذهنی دولتمردان امريكايی پرداختند كه نيمی از آن درست و نيمی ديگر غلط است.
ايشان گفتند: امريكايی ها معتقدند جمهوری اسلامی بر ملت تكيه دارد و اگر با تحريم ها مردم را از نظام اسلامی جدا كنيم قدرت مقاومت از نظام گرفته می شود. بخش اول اين حرف كه نظام كاملاً متكی بر توده های عظيم ملت است حرف درستی است اما بخش دوم كه فشارها و تحريم ها، ملت را به زانو درمی آورد و آنها را از نظام جدا می كند،‌كاملاً غلط و ناشی از بدفهمی است.
حضرت آيت‌الله خامنه‌ای افزودند: البته ملت ايران بدنبال شكوفايی و رونق و رفاه كامل است اما حاضر نيست اين هدف را با ذلت بدست آورد بلكه با «تدبير و عزم و شجاعت» و تكيه بر نيروهای داخلی بويژه جوانان مستعد ايران، تحقق  اين هدف را پيگيری می كند.
رهبر انقلاب با اشاره به پيشرفتهای شگفت انگيز ملت ايران در مقايسه با ملتها و كشورهايی كه تسليم امريكا بوده اند افزودند: تحريم ها مردم را آزار می دهد اما در مقابل آن دو راه بيشتر وجود ندارد يا مانند ملتهای ضعيف، «تسليم شدن و در مقابل زورگويان جهانی توبه كردن» و يا مانند ملت شجاع ايران فعال كردن توانايی ها و نيروهای داخلی و عبور سرافرازانه و قدرتمند از منطقه ی خطر.
ايشان افزودند: بدون ترديد ملت ايران راه دوم را انتخاب كرده و می كند و به اذن الله تحريم ها را به مرحله ای برای رشد و شكوفايی بيشتر تبديل خواهد كرد.
حضرت آيت‌الله خامنه‌ای،‌ حضور پرنشاط ملت در راهپيمايی 22 بهمن را به معنای شكايت نداشتن مردم از گرانی و مشكلات ندانستند و افزودند: مردم بخصوص طبقات ضعيف دشواريها را كاملاً احساس می كنند اما ميان خود و نظام فاصله نمی اندازند زيرا می دانند نظام اسلامی و اسلام عزيز همان دست قدرتمندی است كه می تواند مشكلات را حل كند.
رهبر انقلاب در جمع بندی سخنان خود درباره مذاكره با امريكا تأكيد كردند: نظام اسلامی و ملت ايران برعكس دولتمردان امريكايی، اهل منطق هستند بنابراين اگر از طرف مقابل حرف و رفتار منطقی ببينند به آن پاسخ مناسب می دهند.
حضرت آيت الله خامنه ای، خودداری امريكا از زورگويی و شرارت، احترام گذاشتن به حقوق ملت ايران، عدم دخالت در امور داخلی ايران كه در حمايت از فتنه گران 88 كاملاً آشكار بود و پرهيز از آتش افروزی در منطقه را از جمله نشانه هايی دانستند كه اگر بروز كند می تواند نشان دهنده حسن نيت دولتمردان امريكايی باشد.
رهبر انقلاب افزودند: اگر اينطور شود و امريكايی ها در حرف و عمل نشان دهند كه غيرمنطقی نيستند آن وقت می بينند كه جمهوری اسلامی و ملت ايران، خيرخواه و اهل تعامل و منطقند.
حضرت آيت‌الله خامنه‌ای تأكيد كردند: تنها راه تعامل با جمهوری اسلامی ايران همين است و در اين صورت دولت امريكا، جواب مناسبی دريافت خواهد كرد.
ايشان در بخش پايانی سخنانشان به قضيه مهمی كه يكشنبه دو هفته قبل در مجلس پيش آمد پرداختند و نكات مهمی را در اين باره بيان كردند.
رهبر انقلاب با اشاره به ناراحتی ملت و نخبگان از اين مسئله افزودند: اين قضيه بد و نامناسب، بنده را نيز از دو جهت ناراحت و متأثر كرد يكی از بابت اصل وقوع ماجرا و ديگری بابت ناراحتی مردم از اين قضيه.
ايشان افزودند: در اين ماجرا متأسفانه رئيس يك قوه به استناد يك اتهام ثابت نشده و حتی مطرح نشده در دادگاه، دو قوه ديگر يعنی مجلس و قوه قضاييه را متهم ساخت كه كاری بد، ‌غلط، نامناسب،‌ خلاف شرع، خلاف قانون و خلاف اخلاق بود.
رهبر انقلاب خاطرنشان كردند: اين رفتار، حقوق اساسی مردم را نيز تضييع كرد چرا كه زندگی در «آرامش و امنيت روانی و اخلاقی»، جزو حقوق اساسی ملت است.
رهبر انقلاب تأكيد كردند: بنده فعلاً نصيحت می كنم كه اين كار شايسته ای برای نظام جمهوری اسلامی نيست.
ايشان استيضاح اخير را نيز كاری غلط خواندند و افزودند:‌استيضاح بايد فايده ای داشته باشد اما چند ماه مانده به پايان كار دولت،‌استيضاح يك وزير آن هم به خاطر مسئله ای كه مربوط به وزير نيست،‌چه علت و فايده ای دارد؟
حضرت آيت‌الله خامنه‌ای افزودند: در داخل مجلس هم كسانی حرفهای نامناسب بر زبان آوردند كه آن هم غلط بود.
ايشان خاطرنشان كردند: دفاع رئيس محترم مجلس هم قدری زياده روی بود و لزومی نداشت.
رهبر انقلاب تأكيد كردند: نه آن متهم كردن، نه آن برخورد كردن و نه آن استيضاح، ‌مسائل مناسبی نبود.
حضرت آيت‌الله خامنه‌ای پرسيدند: وقتی دشمن مشترك وجود دارد و توطئه ها از هر طرف شكل می گيرد واقعاً جز افزايش برادری ها و ايستادگی در مقابل دشمن بايد كار ديگری كرد؟
رهبر انقلاب با اشاره به حمايتهای خود از مسئولان كشور افزودند: بنده باز هم كمك می كنم اما اين رفتارها، متناسب با سوگندها و تعهدات نيست، مسئولان عظمت ملت را ببينيد و رفتاری شايسته اين ملت انجام دهند.
ايشان تأكيد كردند: مسئولان،‌دولت و مجلس، همه تلاشهای خود را برای حل گره ها و مشكلات اقتصادی مردم و كشور متمركز كنند زيرا همانطور كه چند سال پيش گفتم دشمن نقشه ها و توطئه هايش را در مسائل اقتصادی متمركز كرده است.
حضرت آيت‌الله خامنه‌ای افزودند: چند سال قبل درباره مبارزه با فساد اقتصادی، نامه ای به رؤسای قوا نوشتم مكرر می گويند فساد اقتصادی اما اين كار به زبان گفتن تمام نمی شود بلكه نيازمند مبارزه عملی است، در عمل چه كار شد؟ در عمل چه كار كرديد؟ اين مسائل انسان را متأثر می كند.
رهبر انقلاب افزودند: تقوا، تقوا، تقوا!، ‌از مسئولان توقع داريم با صبر، ميدان ندادن به احساسات سركش و ملاحظه مسائل كشور، همه توان و نيروها را برای حل مشكلات مردم متمركز كنند و حالا كه دشمنی های دشمن شدت يافته، آنها هم رفاقتهايشان را شدت دهند.
حضرت آيت‌الله خامنه‌ای افزودند: انشاءالله اين نصيحت خيرخواهانه و مشفقانه مورد توجه مسئولان بخصوص مسئولان بالا قرار گيرد و به آن پايبند باشند.
ايشان خاطرنشان كردند: البته گله امروز من از برخی سران و مسئولان موجب نشود عده ای راه بيفتند و عليه اين و آن شعار دهند كه با اين كار هم مخالف هستيم.
رهبر انقلاب اسلامی، با انتقاد صريح و شديد از اقدام اخير برخی افراد در بر هم زدن مجلس سخنرانی رئيس مجلس در قم افزودند: اينكه عده ای برخی را ضدولايت و ضد بصيرت بنامند و شعار بدهند نظير آنچه اخيراً در قم روی داد، اقدامی غلط است و بنده كاملاً مخالف اين كارها هستم كه قبلاً هم نظير آن در مرقد مطهر حضرت امام (ره) اتفاق افتاد و به مسئولان تذكر دادم جلوی اين كارها را بگيرند.
رهبر انقلاب افزودند: كسانی كه راه می افتند و شعار می دهند اگر واقعاً حزب اللهی و مؤمن هستند بدانند كه اين كارها به ضرر كشور و خلاف شرع است و اگر هم اعتنايی به اين حرفها ندارند كه حسابشان جداست.
رهبر انقلاب در پايان سخنانشان تأكيد كردند: آينده ملت بصير ايران به لطف الهی كاملاً روشن است و افقی به مراتب بهتر و درخشان تر در انتظار اين ملت و جوانان است.
در ابتدای اين ديدار آيت‌الله مجتهد شبستری نماينده ولی فقيه در آذربايجان شرقی و امام جمعه تبريز در سخنانی با گراميداشت ياد و خاطره شهدای قيام 29 بهمن سال 56 در تبريز، به حضور كم نظير مردم آذربايجان در راهپيمايی 22 بهمن امسال اشاره كرد و گفت: پيام مردم بصير و موقع شناس ايران در راهپيمايی پرشكوه 22 بهمن، حفظ وحدت و همدلی در جامعه، توجه به حاكميت اخلاق در عرصه سياست، و تلاش مضاعف مسئولان برای حل مشكلات بود.
www.khamenei.ie
 نظر دهید »

چرا در زيارت حضرت معصومه(س) بايد رو به قبله و در زيارت امام رضا(ع) براي خواندن زيارت قبله بايد پشت سر ما واقع شود؟

30 بهمن 1391 توسط خسروی

 

اسرار و نکات فراوانی درآدابی که برای زیارت بندگان پاک و مقرب خداوند از زبان معصومین -ع- بیان شده وجود دارد که ما از علت و حکمت و واقعیت و آثار و برکات آنها خبر نداریم ولی به طور مسلم می دانی که هر دستور و آدابی حاوی خیرات و برکات فراونی است که اگر زیارت بر طبق آن انجام گیرد این خیرات نصیب زائر می گردد . در برخی زیارت ها مانند زیارت حضرت معصومه گفتن تسبیحات حضرت زهرا-ع- البته با مقدم داشتن سبحان الله بر الحمد الله وارد شده و در برخی دعاها و اذکار مخصوصی پیش از خواندن زیارت وارد شده و نوع نمازهایی هم که پس از زیارت معصومین وارد شده یکسان نمی باشد و متفاوت است . همه اینها دليل بر این است که دستور زیارت در مورد هر معصوم و یا معصوم زاده ای نکته خاص خود دارد که ولی خدا و امام معصوم -ع- از آن با خبر است وما را به رعایت آنها سفارش نموده و ما از آنها آگاهی درستی نداریم .

رعايت آداب زيارت به همان صورتي كه آمده مستحب است و آثار معنوي دارد. ترك مستحبات اشكال شرعي ندارد، اگر چه نوعي محروميت محسوب مي شود. زيارت حضور زائر است عند المزور؛ بنابراين همچنان که محدث قمي در مفاتيح الجنان آورده است هنگام زيارت حضرت رضا(ع) نزد ضريح آن حضرت مي روي و پشت به قبله روبروي آن حضرت مي ايستي و زيارت مي کني. بالاسر مطهر حضرت رضا مزيتي دارد براي عبادت و نماز در آنجا. لکن از بيان محدث قمي که مي فرمايد «پشت به قبله مي ايستي و زيارت را مي خواني» معلوم مي شود که روبروي آن حضرت ايستادن و خواندن بهتر است. (مفاتيح الجنان، آداب زيارت، ص 505 و ص 821 زيارت حضرت رضا(ع)). مرحوم آيت الله حائري (حاج آقا مرتضي حائري) در کتاب «سر دلبران» مي گويد روبروي آن حضرت بايد ايستاد، از بالاسر با کسي صحبت نمي کنند، روبرو مي ايستند و صحبت مي کنند. نتيجه کلام آن که رعايت دستوري را که در مفاتيح الجنان ذکر شده براي زيارت ها مناسب است. ايشان در آداب زيارت مي فرمايد: در وقت زيارت پشت به قبله و رو به قبر منور ايستادن يکي از آداب زيارت است و ظاهرا اين ادب مختص به معصوم است و چون از خواندن زيارت فارغ شد گونه راست را به ضريح بگذارد و به حال تضرع دعا کند پس گونه چپ را بگذارد و بخواند خدا را به حق صاحب قبر که او را از اهل شفاعت آن بزرگوار قرار دهد و مبالغه کند در دعا پس برود به سمت سر مطهر و رو به قبله بايستد و دعا کند. زيارت از روبرو و دعا و مناجات و نماز بالاسر يا پشت سر عقب تر از ضريح مطهر. البته رعايت اينگونه آداب در صورت فراهم بودن شرايط بدون مزاحمت براي ديگران است اما اگر در حال شلوغي باشد، ايستادن در محل مناسب و خواندن دعاها در يک جا،اشکالي ندارد، چنان که بزرگان مانند آيت الله بهاءالديني در مسجد گوهرشاد و دور از ضريح مي نشستند زيارتها را يکجا مي خواندند و برمي گشتند و برخي از بزرگان با فاصله از ضريح در هر جا که جا بود به خصوص قسمت بالاي سر رو به قبله دعا و نمازها را مي خواندند

سایت پرسمان

 نظر دهید »

هر كس حضرت معصومه (س) را زيارت كند بهشت بر او واجب مي‌شود

30 بهمن 1391 توسط خسروی

مدير مركز مشاوره حرم حضرت معصومه (س) گفت: بر اساس روايات هر كس حضرت معصومه (س) را زيارت كند بهشت بر او واجب مي‌شود به ويژه اين‌كه اگر شناخت از ايشان داشته باشد رحمت و رضوان الهي براي او خواهد بود.

 حجت‌الاسلام و المسلمين محمدحسين حق‌جو در گفت‌وگو با خبرنگار دين و انديشه خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با اشاره به اين‌كه «شخصيت حضرت معصومه (س) از ابعاد مختلف قابل تحليل و دقت است» افزود: يكي از ابعاد شخصيتي آن حضرت، الگودهي براي نسل جوان به ويژه دختران جوان جامعه ماست كه پيروي و دنباله‌روي اهداف بلند پدر و برادر بزرگوارشان از جمله‌ اين موضوعات است.

 وي خاطرنشان كرد: پايداري و پاسداشت ولايت و امامت و در واقع امامت‌مداري در زمان حيات پدر و امامت امام رضا (ع) از مهم‌ترين ويژگي‌هاي سيره حضرت معصومه (س) است.

 مدير مركز مشاوره حرم حضرت معصومه (س) با اشاره به اين‌كه «آن حضرت در زمان حيات امام موسي كاظم (ع) محل رجوع اصحاب و شيعيان امام هفتم (ع) بودند» گفت: حضرت معصومه (س) در زماني كه پدر بزرگوارشان در زندان بودند به تمام سوالات فقهي، اعتقادي و تاريخي اصحاب به صورت شفاف و روشن جواب مي‌دادند كه در تاريخ داريم در دو جا تعبير “اباها، فداها” حضرت رسول اكرم (ص) به حضرت فاطمه داشتند، درباره حضرت معصومه نيز امام كاظم (ع) اين تعبير را به كار برده‌اند كه پدرت فدايت شود.

 حق‌جو يادآور شد: بعد از شهادت امام كاظم (ع)، حضرت معصومه همچنان اين خط سير را طي كردند و با اين‌كه امام هفتم فرزندان زيادي داشتند اما آن بانوي بزرگوار بيشتر مورد مراجعه و توجه اصحاب بودند، تا آنجا كه آن حضرت پس از مدت نه چندان زياد از حضور امام رضا (ع) در طوس با كاروان قابل توجهي كه تعداد زيادي از اقوام و خويشان بودند به قصد زيارت امام رضا (ع) از مدينه به طرف خراسان حركت كردند و در اين فاصله، مديريت اين كاروان بر عهده ايشان بود.

 اين پژوهشگر حوزوي افزود: در جريان اين سفر در نزديكي‌هاي قم حاكم ظالم آن زمان برخي از نزديكان ايشان را در همدان، شيراز و ساوه به شهادت رساند كه آن حضرت از شدت غم و اندوهي كه دست داد مريض شدند و پس از مدتي از دنيا رحلت كردند. البته در مدتي كه در شهر قم حضور داشتند جايگاه خاصي براي عبادت انتخاب كردند كه هم‌اكنون بيت‌النور محل عبادت و حضور حضرت معصومه (ع) باقي است.

 وي در ادامه با اشاره به ابعاد شخصيتي حضرت معصومه (س) كه مي‌تواند الگوي جوانان و نوجوانان باشد، تصريح كرد: پيروي از امام زمان خويش از جمله ويژگي‌هاي آن حضرت بود، همچنين ما براي كمتر امامزاده‌اي زيارت منصوص از امام معصوم داريم كه جايگاه و عظمت ايشان را معرفي مي‌كند، اما در مورد حضرت معصومه اين زيارت‌نامه را داريم و جملاتي كه از امام كاظم (ع)، امام رضا (ع) و حضرت جواد (ع) درباره ايشان وارد شده شان و منزلت والاي آن حضرت را بيان مي‌كند.

 مدير پژوهش و آموزش جامعه مدرسين حوزه علميه قم ويژگي و بعد ديگر زندگي حضرت معصومه را بعد عفت و پاكي عنوان كرد و افزود: در حالات و زندگاني ايشان عبادت و راز و نياز مستمر و فراوان را مي‌بينيم كه در اين زمينه نيز امام كاظم (ع) تعبير ابوها، فداها را براي ايشان به كار بردند، يعني امام كاظم (ع) يك بار در بعد علمي و يك بار در بعد عبادي حضرت معصومه (س)، تعبير ابوها، فداها را براي ايشان به كار برده‌اند.

 مدير مركز مشاوره حرم حضرت معصومه (س) با بيان اين‌كه «يكي از نكات برجسته در زندگي آن حضرت، دانش‌افزايي و علم‌افزايي است كه از طريق پدر و برادر بزرگوارشان دريافت مي‌كردند» تصريح كرد: حضرت معصومه (س) آن‌قدر شوق به علوم قرآني، علوم الهي و علوم آل‌الله داشتند كه مرتب از سخنان پدرشان استفاده مي‌كردند و مطالب ايشان را ثبت و ضبط مي‌كردند. البته حضرت معصومه (س) در دانش‌آموزي و پژوهش‌گريشان سعي مي‌كردند نسبت به علوم مختلف آگاهي و تسلط داشته باشند و اين مي‌تواند الگويي از زندگي ايشان براي ما باشد.

 وي خاطرنشان كرد: بعد زهد و بي‌توجهي به دنيا و زخارف آن يكي از ابعاد الگويي زندگي آن حضرت است كه مي‌بينيم ايشان تا سن 28 سالگي به خاطر اين‌كه يك كفو مناسب برايشان پيدا نشده ازدواج نكردند و هيچگاه از اين‌كه ازدواج‌شان به تاخير افتاده گله و نارضايتي و اعتراض نداشتند و در حالي كه در آن زمان ازدواج‌ها در سن بسيار پايين صورت مي‌گرفت آن حضرت با نگاه والاي معنوي كه داشتند از اين مساله مهم و اساسي اغماض كردند.

 مدير مركز مشاوره حرم حضرت معصومه (س) در پايان تاكيد كرد: عبادت مستمر، دائم‌الذكر بودن، بنده خدا بودن و اطاعت از امام زمان خويش از ديگر ويژگي‌هاي حضرت معصومه بود كه خوب است جوانان ما از بينش و منش ايشان درس بگيرند.

ايسنا

 نظر دهید »

کسب حلال بهترین عبادت

27 بهمن 1391 توسط خسروی

 از دیدگاه پیشوایان معصوم: اگر نیت ها خالص باشد و کار از راه حلالش صورت گیرد همه کارهای انسان رنگ الهی به خود می گیرد و ارزشی غیرقابل وصف پیدا می کند. [1] رسول خدا(ص] می فرمایند: عبادت دارای هفتاد جزء است ، که با فضیلت ترین آنها طلب حلال است. [2]

 



[1]- محمدعلی قاسمی ، گشایش روزی، ص 26-24

[2]- احمد نراقی ، معراج السعاده ، ص 434

نوشته فاطمه زمانی

 

 1 نظر

اهمیت خوردن غذای حلال

27 بهمن 1391 توسط خسروی

 

 

یکی از امور بسیار مهم ، بــرای زندگی انسان ، تغــذیه مشــروع و حــلال و پرهیـز از نجاست وآلودگی ها و حتی دقت نسبت به غذای حلال است [1] زیرا غذای حلال از مهم ترین عوامل نجات بخش است ، شعار پرهیزکاران ، و از علائم و ویژگی های شیعیان خالص اهل بیت: است . [2]

 

از امام صادق(ع) در حدیثی از رسول اکرم(ص) چنین نقل شده است : روزی رسول خدا(ص)دستور داد که مردم جمع شوند ، هنگامی که جمع شدند به بالای منبر رفتند و پس از حمد و ثنای الهی فرمودند : این چه کاری است که گروهی طیبات [ چیزهای پاکیزه و حلال] را بر خود حرام می کنند : آگاه باشید که من در شب می خوابم و نکاح می کنم و روز غذا می خورم [ چنین نیست که همیشه روزه دار باشم] کسی که از سنت من روی گردان کند از من نیست . [3]

 

این مسئله که زندگی صحیح و سعید آدمی مبتنی بر رزق طیب است احتیاج به گفتن ندارد ، و ناگفته پیدا است که انسان وقتی در زندگی خود به سعادت مطلوبش نائل می شود که وسیله ارتزاقش مهیا و با طبیعت قوا و جهازاتش سازگار باشد. [4]

 

با توجه آیه ای از قرآن بیشتر به اهمیت این مطلب پی می بریم آن جا که فرمودند :

 

«قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّيِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِيَ لِلَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَياةِ الدُّنْيا خالِصَةً  يَوْمَ الْقِيامَةِ »[5]

 

« [اى پيامبر!] بگو: زيورهايى را که خدا براى بندگانش پديد آورده، و [نيز] روزيهاى پاکيزه را چه کسى حرام گردانيده؟ بگو: اين [نعمتها] در زندگى دنيا براى کسانى است که ايمان آورده‏اند و روز قيامت [نيز] خاصّ آنان مى‏باشد.»

 

خدای سبحان در این آیه شریفه انسان را به استفاده از زینت ها و رزق طیب ملهم کرده و معلوم است که فطرت الهام نمی کند مگر به چیزهایی که وجود و بقای انسان منوط و محتاج به آن است ؛ رزق طیب را هم شرع اباحه کرده و هم عقل و فطرت . [6]

 

و در همین آیه با لحن تندی به پاسخ آنها که گمان می برند ، تحریم زینت ها و پرهیز از غذاها و روزی های پاک و حلال ، نشانــه زهد و پارســائی و مایه قرب بــه پروردگار است ، می پردازد و می گوید چه کسی این ها [ زینت و روزی طیب]را بر شما حــرام کرده ، اگر این امور بد بود خدا نمی آفرید و اکنون که برای استفاده بندگانش آفریده است ، چگونه ممکن است آن ها را تحریم کند؟ مگر میان دستگاه آفرینش و دستورات دینی تضاد ممکن است وجود داشته باشد ؟ پس برای تأکید اضافه می کند ، به آن ها بگو این نعمت ها و موهبت ها برای افراد با ایمان در این زندگی دنیا آفریده شده ، اگرچه دیگران نیز بدون داشتن شایستگی از آن استفاده می کنند ولی در روز قیامت و زندگی عالی تر که صفوف کاملاً از هم مشخص می شوند ، این ها همه در اختیار افراد با ایمان و درستگار قرار می گیرد و دیگران به طور کلی از آن محروم می شوند . [7]

 



[1]- مهدی نیلی پور ، بهشت اخلاق ، قم ، ناشر موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر(عج) ، 1388 ، چاپ پنجم ، ج1 ، ص 83

[2]- همان ، ج2 ، ص 405

[3]- سایت پایگاه اطلاع رسانی حوزه                                                                                                              www.howzeh.net

[4]- محمدحسین طباطبایی ، تفسیر المیزان ، ج8 ، ص 1 ، برگرفته از سایت اندیشه قم 

[5]- سوره اعراف ، آیه 32

[6]- محمدحسین طباطبایی ، همان

[7]- احمدعلی بابائی ، زیرنظرناصر مکارم شیرازی ، برگزیده تفسیرنمونه ، ج2 ، ص 41

نوشته فاطمه زمانی

 

 2 نظر

رزق در قرآن کریم

27 بهمن 1391 توسط خسروی

 

 

«  إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ  » [1]

 

«  خداست که خود روزى‏بخشِ نيرومندِ استوار است  »

 

«   وَ کَأَيِّنْ مِنْ دَابَّةٍ لا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّهُ يَرْزُقُها وَ إِيَّاکُمْ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ » [2]

 

« و چه بسيار جاندارانى که نمى‏توانند متحمّل روزى خود شوند. خداست که آنها و شما را روزى مى‏دهد، و اوست شنواى دانا.»

 

این دو آیه یک اصل مسلم از اصول آفرینش را مطرح می کنند ، که همه جانداران عالم وجود دارای روزی هستند و در دیوان محاسبات این عالم از قلم نیفتاده اند. بنابراین آنان که بیش از حد معمول پی مال و ثروت می دوند ، چیزی جز روزی واقعی خود را نصیب ندارند و بیشتر از آن را از راه حرام و نامشروع بدست می آورند و در حقیقت روزی آنان نیست . بلکه آتشی است که نصیب خویش کرده اند. [3]

 



[1]- سوره ذاریات ، آیه 58

[2]- سوره عنکبوت ، آیه 60

[3]- محمدعلی قاسمی ، گشایش روزی، ص 23

نوشته فاطمه زمانی

 

 نظر دهید »

محدوده ی اخلاقی خوردن

27 بهمن 1391 توسط خسروی

 

 

گاهی منشأ منفی اخلاقی به نوع خاصی از خوردنی ها و آشامیدنی ها مربوط می شود و به نوعی تزاحم باز می گردد . در این موارد از آن جا که بعضی از خوردنی ها و آشامیدنی ها به نوعی مزاحمت برای التذاذهای دیگر ایجاد می کنند یا موجب زیانی بر جسم یا روح انسان می شوند ، از ارزش منفی برخوردار خواهند شد . مثلاً گاهی ممکن است خوردن چیزی سلامتی انسان را تهدید کند در این صورت التذاذ از اکل، مزاحم لذت سلامتی و صحت انسان خواهد بود و این خود عامل نیرومندی است که اخلاقاً عمل خوردن را محدود می کند به حدی که به سلامتی انسان لطمه ای وارد نشود و نیز خوردنی ها را محدود می کند به چیزهایی که ،سلامتی بدن را تهدید نکند و یا چیزهایی مثل شراب و گوشت خوک و یا گوشت هر حیوانی که بنام خدا ذبح نشده ضرر روحی و معنوی نداشته باشد. در مواردی نیز یک جهت نامطلوب ، منشأ ارزش منفی عمل خوردن و آشامیدن  در انسان خواهد شد . کسی که می خورد و می نوشد تا با نیروی حاصل از آن در راه خدا معصیت کند هرچند خوردنی هایش هم از طیبات باشد و ضرر مادی ، عقلی و اجتماعی هم نداشته باشد ، چنین نیتی خود به خود عمل تغذیه و خوردن و آشامیدن وی را نکوهیده ، ناستوده و دارای ارزش منفی خواهد ساخت [1] در این باره به آیه ای از قرآن اشاره می کنیم: «کُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ وَ لا تَطْغَوْا فِيهِ فَيَحِلَّ عَلَيْکُمْ غَضَبِي وَ مَنْ يَحْلِلْ عَلَيْهِ غَضَبِي فَقَدْ هَوى  »[2] «از خوراکيهاى پاکيزه‏اى که روزى شما کرديم، بخوريد و[لى] در آن زياده‏روى مکنيد که خشم من بر شما فرود آيد، و هر کس خشم من بر او فرود آيد، قطعاً در [ورطه‏ى] هلاکت افتاده است.»

ادامه »

 4 نظر

احادیث وارده مرتبط با زیتون

27 بهمن 1391 توسط خسروی

 

 

پیامبراکرم(ص) می فرمایند :

 

« کلو الزیت و ادهنوا به فانه من شجره مبارکه  »

 

 « زیتون بخورید و با آن روغن کاری کنید که از درخت مبارک است.» [1]

 

راوی گوید به امام صادق(ع)گفتم : مردم می گویند ، زیتون بادآور است حضرت فرمودند : زیتون باد بر است . [2]

 

امام رضا(ع) می فرماید که رسول خداص) فرمودند : روغن زیتون بخورید که آن زهره و بلغم را از بین می برد ، عصب را محکم می کند رنج و درد مفاصل و عضلات را برطرف می نماید ، اخلاق را نیکو می گرداند ، نفس را پاک و پاکیزه می کند ، و غم و غصه را از بین می برد. [3]

 



[1]- عبدالرسول پیمانی و محمدامین شریعتی ، نهج الفصاحه ( سخنان و خطبه های رسول اکرم6 ) ، ص 501

[2]- محسن شکری پینوندی ، طب الصادق7 ، ص 36

[3]- همو ، طب الرضا 7، ص 23

نوشته فاطمه زمانی

 

 نظر دهید »

ریشه تاریخی صهیونیسم

24 بهمن 1391 توسط خسروی

 

 

مکتب صهیون یا صهیونیسم ، ریشه در آموزه های تورات تحریف شده و تجربیات تاریخی قوم یهود دارد . اما خود واژه صهیون از کجا پیدا شده است ؟ واژه صهیون برخلاف تصور رایج در محافل علمی ، یک واژه اصالتاً عبری نیست بلکه یک واژه کنعانی و مربوط به اعراب کنعان است . براساس منابع مستند و معتبر تاریخی ، اعراب کنعان که اجداد باستانی اعراب مسلمان به حساب می آیند ، اولین قبایلی بودند که حدود سه هزار سال قبل از میلاد به سرزمین فلسطین کوچ کردند و در آنجا ساکن شدند . به همین دلیل در منابع تاریخی سرزمین فلسطین به ارض کنعان معروف است . در میان قبایل مهاجر کنعانی ، قبیله یبوس که مهمترین آنان بودند در محل فعلی بیت المقدس سکنی گزیدند و به همین دلیل یکی از اسامی معروف بیت المقدس در تاریخ ، یبوس ثبت شده است . صهیون در اصل، نام تپه ای است در این شهر که یبوسیان این نام را بر آن نهادند .

ادامه »

 1 نظر

موسيقي و اثر بهت و توجه غیر طبیعی

23 بهمن 1391 توسط خسروی

 

 

یکی از تأثیرات مهم موسیقی جلب توجه غیر طبیعی و نسبتاً شدیدی است که در اثر ارتعاش صوتی در شنوندگان ایجاد می شود این حالت گاهی به اندازه ای تقویت شده که شخص را مانند افراد بهت زده نموده و توجه او را از امور مادی و معنوی ، هــــر دو بــاز می دارد به طوری که اگر موسیقی چند ساعت متوالی ادامه پیدا کند شنونده کاملاً تحت
نفوذ عوامل مرموز یا کنشهای صوتی قرار گرفته که حتی خود هم نمی داند چه حالتی دروی پدید آمده است و به هیچ وجه متوجه امور آنی خود نیست . این خود یکی از تغییر و تحولات مرموزی است که در اثر جلب و دقت و توجه زیاد به وسیله ارتعاش اصوات موسیقی در دماغ و نیروی فکر تولید شده و امروز دانشمندان دنیای جدید را کاملاً متوجه زیانهای آن ساخته و قسمتی از زیان کنسرت و موسیقی را از این راه تشریح کرده اند .[1]

 



1-حسین عبداللهی خوروش -  موسیقی و اسلام ‎-  ص 3و4

نوشته خانم فرهادي

 

 نظر دهید »

موسيقي و اثر افسردگی و خمودی

23 بهمن 1391 توسط خسروی

 

 

یکی دیگر از اثرات موسیقی ایجاد حالت افسردگی و خمودی است ‎، کسی که به موسیقی دلباخت و علاقه مفرط از نظر نوازندگی یا شنوندگی به این عمل پیدا کرد به تدریج یک  نوع حالت سستی و رخوت در وی پدید می آید که علاقه او نسبت به انجام کارهای خود و دیگران کم می شود چنین فردی در دنیا زندگی می کند اما مثل این که از راه و رسم زندگی به دور است ، با مردم روبرو می شود نسبت به کارها وعده می دهد ، برای انجام امور آمادگی خود را اعلام می دارد اما هنگام عمل هیچ مرد کار نیست و گویا همه را به دست فراموشی سپرده است ‎، رغبت او نسبت به ضروریات زندگی کم و گاهی اتفاق می افتد به همه چیز پشت پازده و به هر اندازه موسیقی بر اعصاب او مسلط شده باشد به همان اندازه روح کاهلی و افسردگی و خمودی بر او مستولی خواهد شد مخصوصاً برای دانش آموزان آموختن موسیقی یا شنیدن آن ‎، که از نظر روانی زیان بخش است ، رغبت آنها را از مطالعه کم می کند ، استعداد آنها را ضعیف کرده در ریاضیات و دروس علمی و عملی نیروی فکری آنها را ناتوان ساخته و با توجه به تأثیرات عمیق و زیان بخشی که موسیقی بر روی مغز واعصاب دارد نبوغ فکری و استعداد فطری آنها را برای پیشرفت در تحصیل به کلی از بین می برد .[1]

 



2- حسین عبداللهی خوروش ‎-  تأثیر موسیقی بر روان واعصاب ‎-  ص 49

نوشته خانم فرهادي

 

 نظر دهید »

موسيقي و ایجاد آرامشی کاذب

23 بهمن 1391 توسط خسروی

 

 

بدیهی است که فعالیتهای تلقینی و امثال آنها هم می توانند در بر گرداندن آرامش ، نظم و صحت برخی اختلالات روانی مؤثر واقع شوند . بنابراین به مجرد مشاهده بعضی از تأثیرات موسیقی در وضع روانی انسانها ، آن هم موقت یا به طور ابهام انگیز ( حتی در دیگر جانداران ) نمی توان به ضرورت و اصالت موسیقی در حیات بشر معتقد شد ‎، زیرا آهنگهای موسیقی هم مانند تلقینات ‎، از خود روان انسانها استمداد می کند نه اینکه خود موسیقی مداوای خاص یا تنظیم قانون در وجود آدمی به وجود می آورد . اگر واقعاً موسیقی مي توانست به عنوان وسیله اصلاح اخلاق و تعدیل شخصیتها و جلوگیری از اختلالات روانی مورد بهره برداری قرار بگیرد ، قطعاً ما امروز شاهد این همه فساد اخلاقی و سقوط هویت و شخصیت آدمیان تا سر حد چیزهای جامد و دندانه های نا آگاه ماشین نبودیم . مگر نه این است که نام قرن ما را قرن از خود بیگانگی نامیده اند . در صورتی که برای برطرف ساختن این بدبختیها و تبه کاریها و رسیدن به آرامش روانی حقیقی ‎، استفاده از موسیقی از همه وسائل آسانتر و کم خرج تر ودسترسی تر برای همه جوامع می باشد .[1]

 



1- علامه محمد تقی جعفری ‎-  موسیقی از دیدگاه فلسفی و روانی ‎-  ص 61

نوشته : خانم فرهادي

 

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6

حوزه خدیجه کبری ( سلام الله عليها ) اصفهان

يامهدي ادركني

جستجو

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

موضوعات

  • همه
  • پژوهش
  • فرهنگي
    • دل نوشته
  • آموزشي
  • ورزشی
  • اخبار
    • اخبار فرهنگی
  • مسابقات
  • علمی
  • آشپزي
  • پزشکی و طب گیاهی
  • پزشکی و طب گیاهی
اردیبهشت 1404
شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

Items

  • پژوهش
    • پيامدهاي همسايه آزاري
    • نشانه هاي همسايه ي بد
    • همسايه آزاري يكي ازعلائم هنگام ظهور حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه)
    • همسايه ي بد نوعي عذاب الهي در قرآن
    • غيبت از منظر قرآن كريم
    • تقیه از دیدگاه آیات و روایات
    • اقسام تقیه از جهت حکم
    • ارتباط ميان ولايت و امامت
    • امامت، روح و جان كلية عقايد و اعمال انسان است
    • فلسفه و ضرورت امامت از ديدگاه تشيع
    • مرز اسراف
    • تنها ماندن در وقت نياز
    • تفاوت‌هاي اسراف و تبذير از لحاظ اقتصادي و اجتماعي
    • رابطه اسراف و تبذير و دوري از خدا:
    • اسراف و تبذير و عدم استجابت دعا
    • عرفان و سلوک و سالک در قرآن
    • فعالیتهای امام علیعلیه السلام در دوران خلافت خلیفه دوم
    • راههای تقویت اراده از دیدگاه اسلام
  • فرهنگي
    • گذری بر مناجات شعبانیه:
  • دل نوشته
    • «شاید این جمعه بگویم : مهدی فاطمه ام آمده است.»
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس